پس از برگزاری انتخابات دوازدهمین دوره مجلس در ۱۱ اسفند سال گذشته و راهیابی ۲۴۵ کاندیدا به مجلس، مرحله دوم انتخابات برای ۴۴ جایگاه باقیمانده مجلس در ۲۲ حوزه انتخابیه، از میان ۹۰ کاندیدای راهیافته به دور دوم، روز جمعه ۲۱ اردیبهشت برگزار شد. اما جنجالی ترین حواشی در آستانه برگزاری مرحله دوم انتخابات مجلس، افشاگری هایی درباره محمدباقر قالیباف، همسرش، فرزندانش و البته مشاورانش و دستگاههای منتسب به او در فضای مجازی بود. پس از آن لیست تراکنش حسابهای موسسه مصاف که نزدیک به ۱۰۰ میلیارد تومان است در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که حکایت از دریافتیهای خاص علی اکبر رائفی پور در دو سال اخیر دارد.
در همین راستا روزنامه سازندگی نوشت: نیروهای سیاسی قالیباف و زاکانی به نیابت از آنها علیه یکدیگر افشاگری و از فسادهای هم پردهبرداری میکنند و پیشبینی میشود تا انتخابات هیاترئیسه مجلس، این افشاگریها و رونمایی از فسادها علیه یکدیگر ادامه داشته باشد! اصولگرایان به جان هم افتادهاند و پرده فساد یکدیگر را چند روز یک بار بالا میزنند تا مردم از عمق فسادی که برخی از آنها آلوده به آن شدهاند، آگاه شوند.
علیاکبر رائفیپور، سخنران جنجالی اصولگرا – معروف به استاد- که معمولاً با اظهارنظرهای عجیبش شناخته میشود، میداندار بخشی از این جنگ بود. رائفیپور مؤسسهای تحت عنوان مصاف را مدیریت میکند که صاحب لشکری از اکانتهای مجازی بهخصوص فعال در توئیتر هستند. آنها که تحت عنوان جبهه صبح ایران وارد انتخابات شدند، بهصورت آشکار و پنهان جنگی را علیه دیگر اصولگرایان به خصوص طیف قالیباف راه انداختند.
ناگهان افشا میشود آن خبرنگاری که از فساد سخن میگفت و به فسادستیز مشهور بود، چه فاکتورهایی که به نامش زده شده و آن چهرهای که لیست انتخاباتیاش، لیست اول تهران شد، چه پولهایی درشتی که به حساب موسسهاش رفته است. اما این دعوا و نزاع، یک دعوای نیابتی است.اگر دقت کنیم در پس این دعوا، دو چهره و مقام سیاسی را میبینیم که پنهان شده و نیروهای نیابتی آنها در عرصه سیاست به جان هم افتادهاند. اگر علیرضا زاکانی در آستانه مرحله اول انتخابات مجلس توانست نفس لیست منسوب به قالیباف را بگیرد و اکثریت افراد آن لیست را از وارد شدن به مجلس باز دارد، امروز نیروهای نیابتی قالیباف چه در شورای شهر تهران، چه در مجلس به جان نیروهای نزدیک به زاکانی و مخالفان قالیباف افتادهاند.
در شورای شهر از قراردادهای پنهان زاکانی پردهبرداری میشود، در توئیتر از دریافتیهای خبرنگار ضدفساد رونمایی میشود و نیروی نزدیک به قالیباف مدعی فساد علیاکبر رائفیپور و موسسه مصاف میشود. این یک دعوای نیابتی است و به نظر میرسد از حالا تا انتخابات هیاترئیسه مجلس نیز ادامه خواهد یافت. چراکه قالیباف میخواهد همچنان رئیس مجلس بماند و مخالفانش میخواهند، او را از صندلی ریاست مجلس بیندازند. پس دعوای آنها تازه آغاز شده است. شعلههای این ماجرا به دو روز قبل از دور دوم انتخابات مجلس برمیگردد.
زمانی که جلیل محبی، دبیر سابق ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر در کانال تلگرامیاش درباره موسسه رائفیپور، بنیانگذار جبهه صبح ایران افشاگری کرد و نوشت: «هر چه اصرار کردم آقای رائفیپور نیامد مناظره کند. اسناد زیر سوالات من بود. بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان در دکان مصاف پول جابهجا شده. شما خودتان با او مناظره کنید».
در بین واریزی های موسسه مصاف رائفیپور، نام یک دختر خارجی به نام الونا واشچنکو به چشم میخورد به او در پنج شیفت متوالی پول داده بودند تا خودش را جلوی دوربین یک زن به نام طاهره واشچنکو جا بزند.!جالب اینجاست که حتی با الونا مصاحبه گرفتند. با این تیتر مصاحبه «با بانوی اوکراینی که مسلمان شد».. بله موسسه مصاف میلیون ها تومان از جیب مردم به حساب آلونا واریز کرده است.
خبرفوری هم مدعی شد: اسناد منتشر شده در کانال جلیل محبی نشان میدهد که ۱۴ میلیارد تومان به حساب امیرحسین رائفیپور، برادر علیاکبر رائفیپور تحت نذورات به این موسسه واریز شده است.
مورد دیگری که درباره مصاف فاش شد این بود که مبلغ هفتاد میلیارد تومان به یک اکانت توئیتری ناشناس پرداخت شده است تا روزانه علیه قالیباف و تیم او دست به تخریب گسترده بزند!
محبی در ادامه توضیح داد: «نکته دوم در پولهایی است که جابهجا شدند؛ یعنی برخی از پولهایی که به حساب اشخاص حقیقی واریز شده، دوباره به حساب برای رائفیپور یا مصاف بازگشته است که این شائبه پولشویی دارد و شامل مواد ۱، ۲ و ۳ قانون مجازات اسلامی است که دادستان باید ورود پیدا کند. برخی از افراد در توئیتر نوشته بودند که سازمان مبارزه با پولشویی باید به این مسئله ورود پیدا کند اما اینطور نیست. زمانی که در دادگاه به یک جرمی رسیدگی میشود و به یک جریم دیگری برخورد میکنند، باید در همان دادگاه بررسی شود؛ مگر آنکه حوزه صلاحیت ذاتی آن متفاوت باشد یک بحث حقوقی است.»
محبی گفت: «زمانی که دادستان به این دو حوزه ورود پیدا کند، میتواند از بانک مرکزی و مرکز شورای اسلامی استعلام بگیرد. این اسنادی است که در دست مخالفان قالیباف است و ربطی به او ندارد. ما در حقوق دو موضوع داریم، یک پرونده قضایی و یک واقعیت امر.»
وی با بیان اینکه آنچه مهم است پرونده قضایی است، گفت: «پروندههای قضایی با صلاحیت یک فردی به نام قاضی بررسی میشود. مثلا آیا این پولها در جای دیگر خرج شدهاند، خیابات در امانت بوده یا مشمول ماده یک یا موارد دیگری از قانون مبارزه با پولشویی است یا خیر. همچنین برخی از افراد خاص در خارج از کشور نیز پولهایی واریز کردند که دادستان نمیتواند به آن ورود پیدا کند و باید ضابطی خاص که وزارت اطلاعات یا سازمان اطلاعات سپاه است استعلام بگیرد.»
علی اکبر رائفیپور در ویدیویی به خبرهای منتشر شده درباره پولشویی موسسه مصاف و انتشار اسناد مالی و خصوصی در این رابطه پاسخ داد. او که مدام تلاش داشت با پوزخند و خنده توضیحاتش را در این ویدیو ارائه دهد، مدعی شد که چطور برخی افراد در کشور میتوانند انقدر گستاخانه به حسابهای شخصی مردم دسترسی پیدا کنند. به گفته او بانکهای مرتبط، بهخصوص مرکزی باید پاسخگو باشند، زیرا احتمالاً کارمندی داشتند که به آنها که سند را منتشر کردند کمک کرده است. رائفیپور به هر حال این اسناد را تایید نکرد و توضیحاتی اقتصادی داد.
چند روز قبل از این افشاگری نیز عبدالرضا داوری، مشاور پیشین احمدینژاد به وحید اشتری، فعال سیاسی اصولگرا انتقاد تندی کرد و مدعی شد که «شرکت کیان الماس الموت» از آبان ۱۴۰۱ تا فروردین ۱۴۰۲، مبلغ ۷۲۹ میلیون تومان به حساب فرزند ۳ ساله وحید اشتری، فعال رسانهای، با دلایل نامشخص واریز کرده است. وحید اشتری که عبدالرضا داوری به او میتازاند، همان کسی است که ماجرای سیسمونی گیت را راه انداخت و سفرخانواده قالیباف به ترکیه برای خرید سیسمونی را افشا کرد. اشتری همچنین درباره حضور پسر قالیباف در کانادا هم افشاگری کرده بود که با بازتاب گستردهای در فضای مجازی همراه شد.
اشتری که گویا نماینده مخالفان قالیباف است اما خودش را عدالتخواه معرفی میکند، بارها علیه او سخن گفته بود و رئیس مجلس یازدهم را فردی توصیف میکرد که حیات سیاسیاش تمام شده است. اشتری گفته بود: «ادامه حیات سیاسی قالیباف با وجود پروندههای فساد، به دلیل ارتباط با حسین طائب بوده. او گفت: ۲۵ سال پول سپاه و تبلیغ رسانهها خرج قالیباف شده که در همه سمتها فساد داشته است». هرچند قالیباف تا مدتها در برابر این سخنان سکوت میکند، ولی در تیرماه ۱۴۰۱ در صحبتهایی که گویا پاسخ به چنین افشاگریهایی بود گفت: «بنا نیست ما تنبلی کنیم، دهانمان را باز کنیم، هر حرف نپختهای را به زبان بیاوریم و اسم خودمان را بگذاریم انقلابی».البته اشتری ساکت نماند و درباره حضور پسر قالیباف در آلمان هم نوشت: «سوال اصلی این بود آقای الیاس قالیباف چه بیزینسی دارند که چند سال پیش موفق شدند در آلمان ملک بخرند؟ پیش از خرید ملک چند مرتبه به آنجا سفر داشتهاند؟ حالا چرا آلمان را انتخاب کردند؟ در مورد اینها خود رئیس مجلس که توضیح نمیدهد. حواریون و مشاوران و اطرافیان چطور جایی چیزی نگفتهاند؟»
برخی این افشاگریها را حاصل اتهاماتی میدانند که زمان زیادی است، طیف مخالف رئیس مجلس یازدهم برای زمین زدن او شروع کردند و حال دیگر نوبت محمدباقر قالیباف است. از خشم و اولتیماتوم رئیس مجلس یازدهم به دولت سیزدهم تا زمین زدن جریانهای مخالفش. قصه شاید از سر خشم قالیبافی باشد که ۴ سال چشمش را روی فسادها و ضعفهای دولت سیزدهم و یارانش بست. هرچند که اصولگرایان حامی دولت ابراهیم رئیسی و پایداریها هر کاری برای زمین زدن او کردند. خشم قالیباف دیگر کاملاً عیان شده است.
اختلاف دو طیف زاکانی و قالیباف در جریان انتخابات مجلس تا جایی پیش رفت که حتی گفته میشد، شهرداری تهران به صورت سازمانیافته بنرهای انتخاباتی قالیباف را جمع میکرد. این شائبه بعد از آن به وجود آمد که ویدئویی در فضای مجازی منتشر شد که نشان میداد شخصی با لباس مامورین خدمات شهری، بنرهای انتخاباتی قالیباف را از سطح پایتخت جمعآوری میکرد و درون یک خودروی پژو میگذاشت. برخی رسانهها این اقدام را منتسب به شهرداری تهران کردند. اختلاف قالیباف و زاکانی به همین جا منتهی نشد و قالیباف اعلام کرد که نمیخواهد در لیست انتخاباتی منتسب به زاکانی با نام «فهرست جبهه متحد انقلاب اسلامی» حضور داشته باشد.
هنوز مشخص نیست که نتیجه این دعوا به کجا میرسد و بر نتیجه دور دوم انتخابات تاثیری میگذارد یا نه. از سوی دیگر هدف این جنگ فراتر از انتخابات بوده و عدهای از ناظران معتقدند که مربوط به کرسی ریاست قوه مقننه است.
محمدباقر قالیباف خود را در قامت رئیس مجلس دوازدهم میبیند و این بخش از اصولگرایان جدید، قصد شکست او را دارند. خالصسازی، در عین کاهش سطح سیاستورزی، رقابت سابق میان دوجناح را به یک دعوای درونگروهی تبدیل کرد.
توضیحش کاملا مبسوطو عقلانی و منطقی بود. خداوکیلی ب یطرف نگاه کنی پی میبری. …ولی به هر دو طیف انقلابی