می گویند که یک شخص برای اینکه در این دنیا واقعاً خوشبخت باشد، فقط به سه چیز نیاز دارد: کسی که دوستش داشته باشد، کاری برای انجام دادن و چیزی که به آن امیدوار باشد. اندازه گیری میزان شادی، کار دشواری است و شاید در مناطق، فرهنگ ها و مذاهب مختلف تعریف متفاوتی داشته باشد. با این وجود، گزارش جهانی شادی تلاش می کند شاد بودن را به یک امتیاز تبدیل کند و سپس کشورها را بر اساس میانگین امتیاز آنها رتبه بندی می کند. آخرین گزارش جهانی شادی به سایر روندهای مهم در دادهها، مانند اختلاف فزاینده در شادی بین گروه های سنی در هر کشور، عمیقتر میپردازد.
در نمودار بالا، کشورها بر اساس بیشترین شکاف در رتبه های شادی بین جوانان (کم تر از ۳۰ سال) و افراد مسن (بالاتر از ۶۰ سال) فهرست می کنیم. عدد بالاتر نشاندهنده شکاف بزرگتر است و اینکه جوانان بسیار ناراضیتر از همتایان مسنتر خود هستند.
در کدام کشورها جوانان ناراضی تر از افراد مسن هستند؟
موریس با فاصله، در رتبه اول این فهرست اختلاف شادی بین گروه های سنی قرار دارد. این کشور جزیرهای با ۱.۲۶ میلیون سکنه برای مدت کوتاهی در سال ۲۰۲۰، به درآمد بالا رسید، اما این رشد با همهگیری کرونا به شدت ضربه خورد و به بخش گردشگری کلیدی آن آسیب رساند و مشاغل را تحت تأثیر قرار داد.
نرخ بیکاری جوانان این کشور در آن سال به ۲۵ درصد رسید، اما از آن زمان رو به کاهش بوده است. مانند ساکنان بسیاری از جزایر با جمعیت مشابه، جمعیت جوان تر اغلب در جستجوی فرصت های بیشتر به خارج از کشور می روند.
در باور عموم جوانان (آنهایی که زیر ۳۰ سال دارند) شادترین افراد جامعه هستند. سپس شادی تا میانسالی کاهش مییابد و در حدود ۶۰ سالگی شروع به افزایش میکند. با این حال، کشورهای فوق از این الگو دور میشوند و نسلهای مسنتر بسیار شادتر از جوانان هستند.
اینکه نسلهای قدیمیتر خوشحالتر هستند، به خودی خود چیز بدی نیست. با این حال، اینکه جوانان در همان کشور بسیار ناراضی هستند، مربوط به عواملی می شود که افراد زیر ۳۰ سال با آن مواجه هستند.
به عنوان مثال، در ایالات متحده و کانادا – هر دو نزدیک به صدر این لیست – بسیاری از جوانان احساس میکنند که از داشتن یک خانه که یکی از معیارهای کلیدی برای موفقیت در نظر گرفته می شود، محروم هستند.
نگرانی های آب و هوایی و آینده جهانی که در آن قرار است زندگی کنند نیز زیاد است. در نهایت، نابرابریهای اقتصادی مداوم نیز بر نسل جوان تأثیر میگذارد، به طوری که بسیاری در آن گروه احساس میکنند هرگز نمیتوانند از عهده بازنشستگی برآیند.
همه اینها در کنار یک اپیدمی فزاینده تنهایی است که در آن افراد ۱۸ تا ۲۵ ساله، نرخ بسیار بالاتری از تنهایی را نسبت به جمعیت عمومی گزارش می دهند.
بازم ما جزو آمار نیستیم وگرنه صدر جدولو قرنطینه میکردیم