
جرمی رنر، بازیگر هالیوود، در مورد لحظات و احساساتی که پس از تصادف وحشتناکش با دستگاه برفروب در سال ۲۰۲۳ داشته، صحبت کرده است؛ دقیقاً زمانی که از نظر بالینی مرده بود، اما آرامش خاصی را تجربه کرده که از آن به عنوان «آرامش هیجانانگیز» یاد میکند.

این تجربه نهتنها ترس از مرگ را در وجود جرمی از بین برد، بلکه احساس عمیق و خاصی از آرامش درونی را نیز برایش به ارمغان آورد. رنر، بازیگر مشهور انتقامجویان، برای نخستینبار این اظهارات جالب را در کتاب تازه منتشر شدهاش با عنوان نفس بعدی من مطرح کرده است؛ جایی که حادثه و پیامدهای پس از آن را با جزئیاتی صریح و تأثیرگذار روایت میکند. او در بخشی از این کتاب، لحظهای را به خاطر میآورد که در سرمای یخبندان بر زمین افتاده و عملاً بیجان شده بود:
«آنچه در آن لحظه بر من گذشت، آرامشی سرشار از انرژی بود؛ حسی همچون اوج ترشح آدرنالین، اما در عین حال کاملاً آرام و ساکن: نوعی آرامش هیجانانگیز… تمام زندگیام را یکجا دیدم. انگار همهچیز در یک لحظه پیش چشمم ظاهر شد. شاید ده ثانیه طول کشید، شاید پنج دقیقه، یا حتی یک عمر. چه کسی میداند؟ در آن مرگ، مفهومی به نام زمان وجود نداشت، هیچ زمانی نبود، اما در عین حال همهی زمانها و یک ابدیت کامل در آن لحظه حضور داشتند».

بیش از دو سال پیش، در روز نخست سال نو میلادی، جرمی رنر در مقابل خانهاش در دریاچه تاهو زیر دستگاه برفروب سنگینی به وزن حدود ۶۵۰۰ کیلوگرم گرفتار شد. او پس از این سانحه، به مدت سه روز تحت مراقبتهای ویژه بود و خانوادهاش نیز از زنده ماندن او اطمینان نداشتند.
رنر بعدها گفت که پس از برفروبی محوطه خانهاش، فراموش کرده بود ترمز اضطراری آن خودروی سنگین را فعال کند. در نتیجه با وحشت دید که دستگاه برفروب در حال حرکت بهسمت برادرزادهاش، الکساندر فرایز، است؛ کسی که آن روز برای کمک به او آمده بود.
رنر با یک واکنش غریزی تلاش کرد تا دوباره به داخل کابین برگردد و کنترل دستگاه را بهدست بگیرد. اما بهجای آن، زیر زنجیرهای آن دستگاه کشیده و دچار ۳۸ شکستگی در دنده، زانو، مچ پا، لگن، صورت و دستهایش شد. صدای وحشتناک خرد شدن استخوانهایش هنوز هم ذهن او را آزار میدهد. به علاوه، دچار آسیبدیدگی شدید در نواحی مختلفی مانند ریه، کبد و همچنین سر شد.
سنگ نوردی جرمی رنر؛ روند بهبودی این ستاره پس از تصادف وحشتناکش + ویدیو

رنر در این باره مینویسد که وقتی به مدت ۴۵ دقیقه روی یخ دراز کشیده و منتظر رسیدن خودروهای امدادی بود، نبضش ۱۸ بار در دقیقه میزد، که در آن مرحله عملاً مردهای: «میدانم که مُردم – در واقع، از این بابت مطمئنم… آنچه که احساس کردم انرژی بود، یک انرژی همیشه متصل، زیبا و شگفتانگیز… هیچچیزی وجود نداشت؛ نه زمان، نه مکان، نه فضای خاصی و نه هیچ چیزی برای دیدن، جز یک نوع انرژی شگفتانگیز».
جرمی رنر این مکان را نه به عنوان بهشت و نه به عنوان زندگی پس از مرگ، بلکه آن را بهطور کامل زیبا توصیف میکند؛ مکانی پویا که در آن همه چیز در حرکت و جریانی بیپایان قرار داشت: «تمام زندگی باشکوه بود؛ تمام زندگی در مرگ بهتر شد… تمام کسانی که دوست داشتم یا هر کسی که در زندگیام دوست داشتم، با من بودند».

البته این بازیگر – قرار است در فیلم جدید Knives Out که پاییز امسال منتشر میشود (اولین فیلم او پس از حادثه دردناکش) بازی کند؛ – همچنین از احساس گناه عمیقی که به خاطر ایجاد استرس و نگرانی برای عزیزانش شده بود نیز صحبت کرده است:
«بله، این یک تصادف بود… اما هرچه اسمش را بگذارم، هنوز میدانم که من باعث آن شدم… این حادثه عمدی نبود و فکر نمیکنم که بیملاحظگی بوده باشد، اما باید با این واقعیت کنار بیایم که ترمز دستی برفروب را فعال نکرده بودم… میدانم چه کاری با الکس کردم… کاملاً آگاه هستم که چه آسیبی به خانوادهام وارد ساختم… من باعث این درد و رنج شدم؛ تمام مسئولیت آن بر عهده من بود… من تمام آن ترس و وحشت را روی دوش الکس گذاشتم، کسی که باید ۴۵ دقیقه بازوی من را میگرفت و میدید که عمویش روی یخ خونریزی میکند. آن بچه بیچاره هیچوقت به خاطر من مثل قبل نخواهد شد؛ او نمیتواند آنچه را که دیده فراموش کند».

بهبودی چشمگیر جرمی رنر پس از حادثه هولناک و اولین تلاش برای دویدن + ویدیو
جرمی رنر در نهایت تصمیم گرفت تا به خاطر خانوادهاش التیام یابد و فقط یک سال پس از حادثه، او مصمم بود که اجازه ندهد این اتفاق مانع از پیشرفتش شود و دوباره پشت فرمان برفروب نشست. رنر در این باره میگوید: «بالا رفتن دوباره به داخل کابین مشکلی نداشت؛ روشن کردن دستگاه مشکلی نداشت؛ جابجا کردن آن از یک نقطه به نقطه دیگر هم مشکلی نداشت چون میدانستم چطور با آن کار کنم… اما آنچه کمی آزاردهنده مینمود، پریدن از روی دستگاه برفروب و دیدن تکههای کوچک از لباسم بود که هنوز در داخل چرخها گیر کرده بودند. قسمتی از کلاه من؛ تکههایی از لباسهایم».
رنر در ادامه مینویسد: «بدنم واقعاً بعد از کشیده و له شدن توسط این دستگاه، توانست زنده بماند. وقتی دوباره روی چرخها ایستادم – به خودم گفتم، بدن انسان یه شاهکار شگفتانگیز از زیستشناسیه، مرد». با این حال، یک آسیب دردناک وجود دارد که هیچگاه درمان نمیشود: «هر بار که صحبت میکنم، یا غذا میخورم، یا میخوابم، میخوام از شدت درد توی دهانم فریاد بزنم. دندونام هیچوقت درست سر جای خودشون قرار نمیگیرن؛ یک طرف دندانها بهقدری از حالت طبیعیشون خارج شده و با دستگاه برفروب جابجا شده که دیگه قابل درست شدن نیست».

اما حتی این درد هم برای جرمی قابل تحمل است، او میگوید – از اینکه زنده مانده، خوشحال است: «من نمیخوام انرژی زیادی صرف این دردهای فردی کنم چون واقعاً ارزش زیادی ندارن. چیزهای دیگهای هست که باید روشون تمرکز کرد… دیروز در آفتاب لسآنجلس سوختم… این بهترین روز بود. حالا برای آفتابسوختگی هم شکرگزارم. تصور کن!… اون موقع فهمیدم و الان هم میدونم و همیشه هم خواهم دونست: مرگ چیزی نیست که ازش بترسی… مرگ چیزی است که باید بهش امیدوار بود، بازگشتی به اون آرامش هیجانانگیز که خارج از زمانه».
او ادامه داد: «این نه تاریکی است، نه پایان، نه فاجعه. بلکه شگفتانگیز و هیجانانگیز است؛ این روح شماست و عشق شما، متمرکز در خالصترین اشکال خود». رنر مرگ را بهعنوان معلمی قوی توصیف میکند که به او آموخت چقدر وقتگذرانی در احساسات منفی مانند نفرت یا ترس بیارزش است: «عشق به آرامی، بهطور بیصدا و صبورانه منتظر میماند تا نفرت به سادگی خاموش شود».
اولین مصاحبه جرمی رنر پس از سانحه مرگبار و انیمیشن تکان دهنده از چگونگی وقوع حادثه

جرمی در این باره مینویسد: «نفرت به انرژی بسیار بیشتری از عشق نیاز دارد و عشق تمام وقت دنیا را در اختیار دارد».
بدون نظر