
ساکنان بزرگترین کلانشهر چین که نیمی از لپتاپهای جهان را تولید میکند، از واقعیت زندگی در این شهر دیستوپیایی پرده برداشتهاند.
چونگچینگ که در جنوبغربی چین قرار دارد، ۳۲ میلیون نفر جمعیت دارد و مساحتی به اندازه کشور اتریش را در بر میگیرد.

این شهر پر از ساختمانهای غولپیکر، بزرگراههای چندطبقه و مترویی است که حتی از میان ساختمانهای مسکونی عبور میکند؛ به همین خاطر در سالهای اخیر توجه زیادی را در فضای مجازی به خود جلب کرده است.
چونگچینگ زمانی به یکی از قطبهای اصلی تولید لپتاپ تبدیل شد و شرکت سختافزاری HP در سال ۲۰۰۹ خط تولید خود را در آنجا راهاندازی کرد. پس از آن، شرکتهای فناوری دیگری مانند فاکسکان، کوانتا کامپیوتر، لنوو و ایسوس نیز فعالیتهای موفقی را در این کلانشهر چینی آغاز کردند.

اگرچه رشد صنعتی چونگچینگ فرصتهای شغلی زیادی برای ساکنان شهر فراهم کرده، اما بسیاری از محلیها تصویری تیره و ناخوشایند از تجربه کار در این «شهر سایبرپانک» ارائه دادهاند.
تعداد زیادی از تولیدکنندگان محتوا در فضای مجازی، بخشهایی از زندگی روزمره خود را در کارخانههایی که لپتاپ، موبایل و دیگر دستگاههای الکترونیکی تولید میکنند، به نمایش گذاشتهاند.

در یکی از ویدیوهای منتشرشده در تیکتاک، کارگری جوان دیده میشود که در حال آماده شدن برای شیفت کاری خود است.

او از خوابگاه تاریک و پرازدحامی که در آن با دیگران زندگی میکند بیدار میشود، صورتش را میشوید، مسواک میزند و با قدمهایی سنگین به سمت کارخانه میرود.
پیش از شروع کار، غذایی نهچندان دلچسب در سلفی بزرگ دریافت میکند؛ جایی که هزاران کارگر دیگر نیز در آن غذا میخورند.

بعد از صرف غذا، او خود را در رختکن نشان میدهد؛ در آنجا باید تلفن همراهش را تحویل بدهد و نمیتواند آن را همراه خود به محل کار ببرد.

به همین دلیل امکان فیلمبرداری از محیط داخل کارخانه برایش وجود ندارد.
وقتی پس از پایان شیفت کاری به سراغ قفلکمدش برمیگردد، چهرهای خسته و بیروح دارد؛ گویی میخواهد واقعیت شرایط طاقتفرسای کار در این شهر را به تصویر بکشد.
در ویدیویی دیگر، یک تولیدکننده محتوا شیفت شب دوازدهساعتهاش را در یکی از کارخانههای الکترونیکی چونگچینگ مستند کرده است.

او دقایقی قبل از ساعت ۸ شب، لباس کار خود را میپوشد و آماده میشود.
چون فیلمبرداری داخل کارخانه ممنوع است، ویدیو از ساعاتی بعد ادامه پیدا میکند و او بیکلام در حال خوردن وعده شامش، شامل برنج، مرغ و سوپ دیده میشود.

او همچنین همکارانش را نشان میدهد که بعضی روی صندلیها لم دادهاند تا کمی استراحت کنند و برخی دیگر مشغول خوردن غذا در سالن غذاخوری هستند.

کارگران چینی از دیرباز به خاطر شرایط دشوار کاری خود شناخته شدهاند؛ آنها معمولاً مجبورند ساعتهای طولانی کار کنند، آن هم با دستمزدی پایین. ویدیوهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر میشوند، فقط گوشهای از زندگی آنها را نشان میدهند.
شرایط سخت کاری در کارخانههای چونگچینگ بارها باعث نارضایتی و اعتراض کارگران شده است.

سال گذشته، پس از درگیری کارگران با پلیس در جریان اعتراض گسترده صدها نفر از کارکنان یک کارخانه تولید تست کرونا، اعتراضات خشونتآمیزی در این شهر رخ داد.
اما این شرایط دشوار تنها به کارخانهها محدود نمیشود.
چونگچینگ یکی از تحتنظارتترین شهرهای جهان به شمار میرود و دوربینهای مداربسته در همه جای آن نصب شدهاند.

در ویدیوهایی که در فضای مجازی منتشر شده، دیده میشود که از فناوری تشخیص چهره برای کنترل رفتوآمد مردم در محلهها استفاده میشود و دوربینهای خوانش پلاک نیز تردد شهروندان را رصد میکنند.
طبق گزارش رادیو آسیای آزاد، مقامات این شهر اوایل امسال حدود ۲۷ هزار و ۹۰۰ دوربین نظارتی و ۲۴۵ حسگر جدید نصب کردند تا شبکهای جامع از نظارت شهری ایجاد کنند.

چونگچینگ بخشی از طرح آزمایشی «چشمهای تیزبین» بوده؛ برنامهای که هدف آن مقابله با جرم و جنایت از طریق پایش دقیق زندگی مردم است.

کمیتههای محلی که وظیفه نظارت بر رفتار ساکنان را برعهده دارند، از نظر برخی کارشناسان با شبکههای اطلاعاتی قدرتمند جهانی مقایسه شدهاند.
منتقدان سالهاست که هشدار میدهند این حجم از نظارت در چنین کلانشهری، نقض آشکار حریم خصوصی شهروندان است.
در یکی از ویدیوهایی که در تیکتاک منتشر شده، تعداد بالای دوربینهای مداربسته در خیابانهای شهر بهوضوح قابل مشاهده است.

اما اگر فکر میکنید دوربین و تشخیص چهره برای کنترل جمعیت کافی است، باید بدانید که دولت چین رباتهای بازرسی را هم به میدان آورده است.
این رباتها در کارخانههای چونگچینگ گشتزنی میکنند، تجهیزات را بررسی و در صورت وجود مشکل، به کارکنان هشدار میدهند.

در ویدیویی که در تیکتاک منتشر شده، رباتهای سفیدرنگ با سرعت در یک ایستگاه برق راهآهن در حال حرکت و بازرسی دیده میشوند.
بازم بهتر از اینجاس
یه زمان با موتور از ۱ ساعت میرفتم تا جاده کرج و ۹ ساعت کار میکردم و ۲ ساعت هم اجباری باید وای میستادم. نه تنها من. بلکه همه باید ۲ ساعت بیشتر کار میکردن. حالا درسته برا ۲ ساعت هم حقوق میدادن ولی خر کاری بود. کارخونمونم دولتی بود و دقیقا تو همون راسته ی انبار دیجی کالا بود.
۱ هم هم خسته کوفته با موتوربرمیگشتم. فصول و ماه های سرد هم سرویس کارخونه سوار میشدم که تو نیم ساعتی خونمون پیاده میکرد. نیم ساعت یا پیاده میرفتم یا باید تاکسی میگرفتم. یعنی روزی ۱۳ ساعت رو شاخش بود. تازه نه خوابگاه داشتیم نه غذای رایگان. غذا و سالن غذاخوری بود ولی هر شاتون غذا ۴۰ هزار تومن اون موقع بود. یعنی اینکه ما ۶ میلیون تو یک ماه حقوق میگرفتیم و اگه غذا رو تو کارخونه میخوردیم یک میلیون میشد. این وضع ما که تکنسین بودیم بود. کارگرا که همین مونتاژکارا میشن، که بدبختر از ما بود.