
بدغذایی، بی قراری های مداوم پشت میز غذا و اصرار و گریه برای تماشا کردن تلویزیون در حین غذا خوردن مسایلی هستند که میتوانند وعدهی غذایی را به میدان جنگ تبدیل کنند.
لوسی اپتون، متخصص تغذیه کودکان در این باره هشدار میدهد که والدین ممکن است وضعیت را به شکل قابل توجهی بدتر کنند، حتی اگر تصور نمایند که در حال بهبود وضعیت موجود هستند.
نحوه ی برخورد ما با کودکان در هنگام صرف وعده های غذایی تعیین کنندهی آن است که آنها در بزرگسالی به انسان هایی بد غذا تبدیل شوند یا خیر.
لوسی آپتون، متخصص تغذیه و نویسنده ی کتاب راهنمای تغذیهی نهایی کودکان با به اشتراک گذاشتن ترفندهای صرف غذا به داشتن کودکانی خوشحالتر و سالمتر کمک میکند.

آیا زندگی راحتتر نمیبود اگر فرزندانمان با آرامش پشت میز غذا مینشستند و هر چیزی که برایشان آماده کرده بودیم را بدون غر زدن و با اشتیاق میخوردند، درست مانند دوران نوزادیشان؟!
متاسفانه این انتظار واقع گرایانه نیست، چنانکه آنها بزرگ شده و حق انتخاب و استقلال را یاد میگبرند، تبدیل به شیطانهای گرسنه کوچک میشوند و این وضعیت فرآیند غذا خوردن آنها را به شکل قابل توجهی بغرنج یا سخت میکند.
به گفتهی دکتر لوسی ما به صورت غریزی در صدد آنیم تا مشکلات فرزند دلبندمان را برطرف کنیم.
گذشته از اینها بیشتر نگران آنیم که برچسب بدعنق به فرزندمان بچسبد و مواد مغذی کافی را دریافت نکرده و به خوراکیهای بد علاقهمند شود. این متخصص تغذیه تصریح میکند: « زمانی که استرس و ناامیدی بر ما غلبه کند، میز غذا به سرعت میتواند به میدان درگیری بدل شود.»

ممکن است به طور ناخواسته رویکردهایی را در این شرایط اتخاذ کنیم که سبب تنش و فشار بر کودکمان بشود.
خوشبختانه، به باور این متخصص حوزه تغذیه کودک، وعدهی غذایی تنها با چند اصلاح رویه میتواند به تجربهی لذت بخشی برای کودک و والد تبدیل شود، به ویژه در پنج سال اول زندگی.
در اینجا او چند راهکار موثر برای تحت کنترل داشتن این شرایط و جلوگیری از بد غذایی و رابطهی بد کودک با افزایش سن در رابطه با غذا ارائه میدهد.

۱. نباید به کودکتان برچسب بد غذا بزنید
سعی کنید وقتی آنها دور و بر شما هستند و صدای شما را میشنوند از گفتن عباراتی مانند «اونو نمیخوره چون بدغذاس» خودداری کنید.
کودکان میتوانند از این موضوع آگاه شده و آن را درونی کنند، سپس خیلی زودتر از آنچه که انتظارش را داشته باشید، ممکن است کودکتان به شما بگوید که فلان چیز را نمیخورد چون بدغذاست!
۲. از اصرار بیش از حد خودداری کنید
ارتباط مؤثر در وعدههای غذایی اغلب نادیده گرفته میشود، اما نقش مهمی در یادگیری کودکان درباره غذا و شکلگیری تجربه آنها از زمان صرف غذا دارد.
در یک مطالعه که به بررسی رفتار والدین در هنگام صرف غذا پرداخته، مشخص شد که والدین بهطور متوسط در هر وعده غذایی ۱۷.۵ بار کودک خود را به خوردن تشویق میکنند؛ در برخی موارد این عدد به ۳۰ تا ۴۰ بار نیز میرسد
این نوع تشویقها اغلب منجر به افزایش فشار بر کودک و بروز چالشهای بیشتر در زمان صرف غذا میشوند.
انواع مختلف زبانهای ترغیبکننده — از جمله قانعکردن، اصرار مکرر، تشویق بیشازحد، تعریف و تمجید افراطی، یا هرگونه عبارت و زبانی که با هدف کنترل یا تأثیرگذاری بر شیوه غذا خوردن کودک به کار میرود — باید کنار گذاشته شوند.
مطالعات نشان دادهاند که این روشها در نهایت احتمال بروز رفتارهای ناسازگار در غذا خوردن، مانند بدغذایی، را افزایش میدهند.

۳- از برچسبزدن به غذاها خودداری کنید
برچسبزدن به غذاها مانند «خوب» یا «بد»، «سالم» یا «ناسالم»، «آشغال»، «بدردنخور» یا «هلههوله» ممکن است باعث شود کودکان خردسال فکر کنند که خوب یا بد بودنشان در گرو خوردن یا نخوردن این خوراکی هاست.
مطالعات نشان دادهاند که کودکان هنگام خوردن غذاهایی که به آنها «بد» گفته شده، احساس گناه میکنند.
استفاده از چنین زبان و اصطلاحاتی میتواند باعث سردرگمی، ترسهای بیمورد یا شکلگیری نگرشها و رفتارهای نادرست نسبت به غذا شود.
۴- از محدود کردن بیش از حد کودک نسبت به بعضی خوراکیها خودداری کنید
بسیار مهم است که فرزند دلبندمان را از غذاهایی که به آن ها بد گفته میشود، خیلی منع نکنیم.
تحقیقات نشان میدهد که اگرچه برخی مرزبندیها مفید هستند، اما محدودیتهای بیش از حد میتواند در درازمدت منجر به پرخوری یا نگرشهای ناسالم نسبت به آن غذاها شود.
میتوانید بدون محدودیتهای بیش از حد، محدودیتهای سالم متناسب با سن کودک ایجاد کنید.
به عنوان مثال، اگر فرزندتان بیسکویت میخواهد، درخواست او را بپذیرید و برای او توضیح دهید که برای میان وعده بعدی خود موز یا کیک جو دوسر میخورد، اما بیسکویت را فردا به او خواهید داد.

۵- نباید اگر غذایشان را تمام نکردهاند، آن ها را از خوردن دسر منع کنید
اگر قرار است بعد از شام بستنی بدهید، این کار را با صرف نظر از اینکه او چه رفتاری داشته یا نداشته، یا چه چیزی خورده یا نخورده، انجام دهید.
مطالعات نشان داده که مرتبط کردن غذا به رفتار میتواند کودکان یا حتی افراد بالغ را به تنبیه یا تشویق خود از طریق غذا خوردن کند.
۶- از «سالم نمایی» پرهیز کنید
منظور از این اصطلاح، تلاش برای قانع کردن کودک به خوردن چیزی به دلیل «سالم» بودن یا اینکه «برای او خوب است» خواهد بود.
کودکان خردسال هنوز توانایی درک این مفاهیم با آن دقت و تفکر انتقادی که لازم است را ندارند. مغز آنها هنوز به اندازهای رشد نکرده که بتواند چنین نوع استدلالی را پردازش کند.
این در حالی است که کودکان میتوانند این نوع از گفتار را به عنوان نوعی فشار برای خوردن آن غذا درک کنند، که در بسیار از آن ها علاقه به خوردن یا لذت بردن از غذا را از بین میبرد.
اما کارهایی هم وجود دارند که میتوانند زندگی شما را کمی آسانتر کنند.

۱- حواسپرتیها را محدود کنید
استفاده از صفحهنمایشها (مانند تلویزیون، تبلت یا موبایل) در زمان صرف غذا میتواند:
- فرآیند یادگیری کودک درباره غذا را مختل کند – وقتی حواس کودک با صفحهنمایش پرت شود، تمرکز روی دیگران یا غذایی که روی میز قرار دارد بسیار سختتر میشود.
• سرعت صرف غذا را کند نماید– بسیاری از والدین مجبور میشوند برای هر لقمه کودک را تشویق کنند، زیرا کودک به دلیل حواسپرتی ناشی از صفحهنمایش توجهی به غذا ندارد.
• درک نشانههای گرسنگی و سیری بدن را دشوارتر کند – زیرا بدن کودک در حال پردازش همزمان چندین محرک حسی است.
فکر کنید چقدر راحت میشود یک بسته بزرگ پاپکورن را در سینما تمام کرد، بدون آنکه حتی متوجه شوید!
بنابراین، مطمئن شوید که وعدههای غذایی را بدون هیچگونه حواسپرتی میل میکنید.
۲- اطمینان حاصل کنید که کودک در هنگام صرف غذا فضا راحت باشد
تمرکز روی یک کار سخت است وقتی جایتان راحت نباشد و این موضوع به شدت در مورد کودکان در هنگام غذا خوردن صدق می کند.
اگر کودک شما دائماً تکان می خورد، می خواهد از صندلی پایین بیاید، روی زانو بنشیند یا روی میز تکیه دهد، چیزی که روی آن نشسته را بررسی کنید.
اطمینان حاصل کنید که کودکتان در هنگام غذا خوردن فضای شخصی داشته باشد.

۳- اجازه دهید کودک خودش غذا بکشد
روش سرو خانوادگی بهترین روش است، بهویژه زمانی که با بدغذایی کودک سر و کار دارید.
احتمالاً این روشیست که در غذای روز عید یا مهمانیهای مشابه استفاده میکنید: همه با بشقاب خالی شروع میکنند و همه گزینههای غذایی در وسط میز قرار دارد.
کودک شما میتواند انتخاب کند که چه چیزی و چه مقدار از هر غذا در بشقابش قرار بگیرد (تا جایی که ممکن است خودش غذا بکشد).
او همچنین نگاه میکند که شما چه غذاهایی برای خود برمیدارید و چه چیزهایی را میخورید.
لوسی آپتون تصریح می کند: «استرس اشتها را کاهش میدهد و باعث میشود مغز نتواند در وضعیت آماده برای یادگیری و دریافت اطلاعات جدید قرار گیرد — که هیچکدام برای زمان صرف غذا ایدهآل نیستند.»
این روش فوقالعاده است، زیرا همزمان مزایای الگوگیری، مواجهه با تنوع غذایی و استقلال را فراهم میکند.
وقتی صحبت از آموزش تغذیه سالم و متعادل به کودکان است، یکی از بهترین کارهایی که میتوانید انجام دهید این است که خودتان الگوی رفتار سالم باشید — یعنی با نمایش عادات غذایی سالم.
رابطه شما بهعنوان والد یا مراقب با غذا، نقش مهمی در شکلگیری رابطه کودک با غذا ایفا میکند.
۴- مراقب ریزهخواریهای پنهانی باشید
الگوی میانوعدههای زیاد یا خوردنهای پراکنده میتواند تنظیم اشتهای کودک را مختل کند.
والدین کودکانی که بدغذا هستند اغلب به درخواستهای مکرر برای میانوعده «بله» میگویند، چون نگرانند که کودکشان به اندازه کافی غذا نمیخورد.
البته میانوعدهها میتوانند فرصت خوبی برای تأمین مواد مغذی باشند، اما اگر متوجه شدید که میانوعدهها اشتهای کودک را برای وعدههای اصلی کاهش میدهند، شاید بهتر باشد تعداد یا حجم آنها را کاهش دهید.
دادن غذا به کودک «برای پر کردن» ممکن است یک واکنش غریزی باشد، اما معمولاً به کاهش اشتهای کودک در وعدههای اصلی منجر میشود!
به ایجاد یک برنامه غذایی منظم فکر کنید و به آن پایبند باشید، مانند:
• ۷ صبح – صبحانه
• ۹:۳۰ صبح – میانوعده
• ۱۱:۳۰ تا ۱۲ ظهر – ناهار
• ۲:۳۰ بعدازظهر – میانوعده
• ۴:۳۰ تا ۵ عصر – شام
البته این زمانبندی صرفاً یک راهنماست، چون الگوهای خوردن ممکن است از کودکی به کودک دیگر متفاوت باشد.
همیشه به عادتها و نیازهای کودک خود توجه کنید و یادتان باشد که برنامهریزی میتواند همراه با انعطافپذیری باشد.
۵- آرام باشید (می دانیم که گفتنش راحتتر از انجامش است!)
محیط پراسترس یا پر از فشار، بدن را برای غذا خوردن آماده نمیکند؛ در واقع دقیقاً نتیجهای برعکس دارد.
برای غذا خوردن، لازم است در حالت آرام و هوشیار باشیم و از موقعیتهایی که استرس یا واکنش جنگ یا گریز را تحریک میکنند، اجتناب کنیم.
استرس اشتها را کاهش میدهد و تمرکز مغز برای یادگیری یا تجربه غذاهای جدید را دشوارتر میسازد — هیچکدام از این دو، برای وعدههای غذایی مناسب نیستند.
در دنیای کودک، استرس یا فشار هنگام غذا خوردن ممکن است به امتناع از غذا یا حساسیت بیشازحد نسبت به غذای ارائهشده منجر شود.
۶- از زبان مشارکتی و الگوساز استفاده کنید
از عباراتی مانند «ما داریم … میخوریم» یا «بیایید کمی نخود توی بشقابمان بگذاریم» استفاده کنید، بهجای زبان مستقیم و کودکمحور.
در برخی کودکان، زبان مستقیم میتواند فشار بیشتری وارد کند.
مثلاً بهجای گفتن «تو باید اینو بخوری»، از جملات جمعی و دعوتکننده استفاده کنید.
بدون نظر