چرا رهگیری و ساقط کردن موشک‌های بالستیک قاره‌پیما بسیار دشوار است؟

چرا رهگیری و ساقط کردن موشک‌های بالستیک قاره‌پیما بسیار دشوار است؟

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده برنامه‌هایی را برای یک سیستم دفاع موشکی که «گنبد طلایی» نامیده می‌شود اعلام کرده است؛ یک سپر دفاعی برای ایالات متحده آمریکا. در حالت ایده‌آل، گنبد طلایی عملکردی مشابه سامانه دفاع موشکی گنبد آهنین اسرائیل خواهد داشت؛ سامانه‌ای که از آتشبارهای ضدموشک برای رهگیری موشک‌های ورودی و نابودی آن‌ها پیش از رسیدن به هدف استفاده می‌کند. از آنجا که ایالات متحده فاصله زیادی با کشورهای متخاصم بالقوه اش دارد، نگرانی اصلی این کشور درباره رهگیری موشک‌های بالستیک قاره‌پیما (ICBM) است؛ موشک‌هایی که اغلب مجهز به کلاهک‌های هسته‌ای هستند.

موشک بالستیک قاره پیما

موشک هایپرسونیک چه تفاوتی با موشک بالستیک دارد؟

در حالی که داشتن سپری ضد موشکی در اطراف کشور ممکن است جذاب به نظر برسد، اجرای چنین ایده‌ای به‌سادگی سفارش دادن و نصب آن نیست. فناوری لازم برای رهگیری یک موشک بالستیک قاره پیما پیچیده و دشوار است، زیرا برخلاف تصور، نابودی این موشک‌ها کار ساده‌ای نیست. دلیلش این است که ICBMها یک جسم منفرد در آسمان نیستند؛ آن‌ها به بالای جو پرتاب می‌شوند و در آنجا مجموعه‌ای از فریب‌دهنده‌ها (decoys) را آزاد می‌کنند. بنابراین، هرچند ممکن است بتوان خود موشک را رهگیری کرد، اما شانس کمی برای نابودی آن پس از رها شدن محموله‌اش وجود دارد.

تلاش‌های متعددی برای توسعه فناوری رهگیری ICBMها صورت گرفته که از جمله آن‌ها می‌توان به سامانه «دفاع در ارتفاع بالا در فاز نهایی» (THAAD) اشاره کرد. اما رسیدن به یک رهگیری عملیاتی موفق سال‌ها زمان برد و حتی حالا هم این سامانه نمی‌تواند موشک های بالستیک قاره پیما را متوقف کند. THAAD برای رهگیری موشک‌های بالستیک کوتاه‌برد، میان‌برد و برد متوسط توسعه‌یافته در فاز نهایی (مرحله بازگشت به جو) طراحی شده است. حتی سامانه معروف پاتریوت نیز توانایی رهگیری این موشک ها را ندارد. بنابراین، دست‌کم در حال حاضر، «گنبد طلایی» بیشتر شبیه یک خیال‌پردازی ۱۷۵ میلیارد دلاری است تا یک واقعیت عملی.

موشک بالستیک قاره پیما

چرا نمی‌توانیم یک موشک بالستیک قاره پیما را ساقط کنیم؟

هرچند سامانه دفاع موشکی THAAD در ایالات متحده برای محافظت از خاک این کشور از قبل وجود دارد، اما توانایی آن محدود است. شلیک به یک ICBM واقعی چالش‌برانگیز است، همان‌طور که فیزیکدانی به نام فردریک لمب از اساتید دانشگاه ایلینویز توضیح می‌دهد: «رهگیری حتی یک موشک بالستیک قاره‌پیما مجهز به کلاهک هسته‌ای یا کلاهک‌های آن… بسیار دشوار است. توانایی هر سامانه دفاع موشکی برای انجام این کار به‌طور قابل‌اعتمادی هنوز اثبات نشده است.»

آشنایی با ۴ نوع موشک بالستیک؛ مقایسه سرعت و برد مرگبارترین پرتابه های مدرن

دلیل این دشواری این است که رهگیری موشک بالستیک قاره پیما اغلب به «زدن یک گلوله با یک گلوله» تشبیه می‌شود — کاری که به‌هیچ‌وجه آسان نیست. یکی از مشکلات، فاصله بسیار زیاد است؛ چون موشک رهگیر باید ابتدا چیزی حدود ۵٬۰۰۰ کیلومتر بالا رود تا به نزدیکی هدف برسد. افزون بر آن، ICBMها بسیار سریع‌اند — با سرعتی در حدود ماخ ۲۰.۲۵ (معادل ۲۵٬۰۰۰ کیلومتر بر ساعت) حرکت می‌کنند. سه فاز پروازی موشک‌های بالستیک نیز این دشواری را دوچندان می‌کند، زیرا در فاز میانی می‌توانند همزمان با رها کردن کلاهک‌ها، فریب‌دهنده‌هایی را نیز آزاد کنند. رهگیرها باید بتوانند، احتمالاً با کمک هوش مصنوعی داخلی، تشخیص دهند که کدام هدف واقعاً شایسته انهدام است — و این خود چالشی برای فناوری به‌حساب می‌آید.

سیر پرواز موشک بالستیک قاره پیما

ممکن است بتوان یک موشک بالستیک قاره پیما را با تعداد زیادی از رهگیرهای هوابُرد یا فضابُرد هدف قرار داد، اما این شبیه شلیک یک ساچمه‌زن بسیار گران‌قیمت به‌سوی یک گلولهٔ در حال حرکت است. سامانه دفاع موشکی فعلی آمریکا روی فاز میانی پرواز تمرکز دارد — زمانی که موشک موتورهایش را جدا می‌کند — اما این سامانه چندان مؤثر نیست. فاز نهایی پرواز، یعنی هنگام بازگشت موشک به جو زمین، فرصت بیشتری برای رهگیری فراهم می‌کند، اما در کسری از ثانیه رخ می‌دهد و هیچ جای اشتباهی باقی نمی‌گذارد. در نهایت، درک فیزیک موثر در ساقط کردن یک موشک بالستیک قاره پیما، در حال حاضر از توانایی‌های ما خارج است.

مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
دیجیاتو
بدون نظر

ورود