معرفی «کتاب چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند»؛ راهنمای جامع استرس

معرفی «کتاب چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند»؛ راهنمای جامع استرس

کتاب چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند (Why Zebras Don’t Get Ulcers) از رابرت ساپولسکی  (Robert M. Sapolsky) به بررسی علمی و جذاب مکانیسم‌های پشت استرس و تاثیرات آن بر زندگی انسان می‌پردازد. این کتاب نشان می‌دهد که استرس، اگرچه در کوتاه‌مدت راه‌حلی مؤثر برای مقابله با بحران‌های فوری است، اما در بلندمدت می‌تواند تهدیدی جدی برای سلامتی محسوب شود. نویسنده همچنین راهکارهای عملی متعددی برای مدیریت و کنترل استرس ارائه می‌دهد. با خواندن این کتاب، درک بهتری از نحوه عملکرد استرس و راه‌های مقابله با آن به دست خواهید آورد.

کتاب چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند

استرس در حیوانات مقطعی است؛ به این معنی که آن‌ها فقط به‌موقع احساس خطر دچار استرس شده و برای بقا فرار می‌کنند. سپس استرس از بین می‌رود؛ بنابراین حیوانی مثل گورخر پس از فرار از دست شیر دچار مشکلات گوارشی، سرطان، دیابت و یا بیماری دیگر نمی‌شوند! برخلاف گورخرها در دشت‌های آفریقا، انسان‌ها به لطف مغز پیشرفته و پیچیده‌شان، قادرند استرس را احساس و حتی آن را ایجاد کنند. این توانایی ما را در معرض انواع استرس‌زاهایی قرار می‌دهد که سایر پستانداران تجربه نمی‌کنند، مانند نگرانی‌های مربوط به آینده. این استرس نه تنها به خودی خود مضر است، بلکه بر سیستم قلبی-عروقی، ترشح انسولین، عملکرد تولیدمثل و در نهایت سلامت کلی ما تأثیر منفی می‌گذارد.

رابرت ساپولسکی در کتاب چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند، راهنمایی جامع دربارۀ استرس، بیماری‌های مرتبط با آن و روش‌های مقابله با این مشکل را ارائه می‌دهد. استرس به نوعی نماد عصر حاضر است. کتاب‌ها و مقالات فراوانی ادعا می‌کنند که با ایجاد روال‌های کارآمدتر یا تمرین‌هایی مانند ذهن‌آگاهی و مدیتیشن، می‌توان از استرس اجتناب کرد یا آن را مدیریت نمود.

خلاصه کتاب چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند

کتاب چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند

بی‌تی‌اس در دنیای کتاب‌های کودک؛ معرفی کتاب زندگینامه جدید گروه محبوب کره‌ای

در کتاب چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند ساپولسکی ابتدا تلاش می‌کند معنای واضحی از استرس ارائه دهد و به ساده‌ترین شکل ممکن توضیح می‌دهد که چگونه هورمون‌ها و بخش‌های مختلف مغز در پاسخ به استرس فعال می‌شوند. سپس به ارتباط استرس با افزایش خطر ابتلا به بیماری‌ها پرداخته و در فصل‌های بعدی، تأثیر استرس بر سیستم‌های مختلف بدن، از جمله گردش خون، ذخیره انرژی، رشد، تولیدمثل، سیستم ایمنی و پیری را بررسی می‌کند.

همچنین ارتباط بین استرس و افسردگی اساسی، شایع‌ترین و ناتوان‌کننده‌ترین اختلال روانی، بررسی می‌شود. در نسخه سوم کتاب، برای به‌روزرسانی مطالب، دو فصل جدید اضافه شده است: یکی درباره تعامل استرس و خواب و دیگری در مورد ارتباط استرس با اعتیاد. این کتاب هشدار می‌دهد که استرس مداوم یا مکرر می‌تواند بدن را آسیب‌پذیر کند، اما بیشتر ما موفق شده‌ایم با آن کنار بیاییم. در واقع، برخی از ما در مدیریت استرس به‌طور چشمگیری موفق هستیم. در فصل آخر، به راهکارهای مدیریت استرس و چگونگی به‌کارگیری آن در زندگی روزمره پرداخته شده است و نکات مثبتی برای مقابله با استرس ارائه می‌دهد.

فهرست مطالب کتاب چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند

کتاب چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند

• یادداشت ناشر
• دیباچه
• فصل اول: چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند؟
• فصل دوم: غدد، سیخ‌شدن مو و هورمون‌ها
• فصل سوم: سکتۀ مغزی، حملات قلبی و مرگ وودو
• فصل چهارم: استرس، متابولیسم و انحلال دارایی‌های شما
• فصل پنچم: زخم معده، دویدن‌ها و ساندی فاج داغ
• فصل ششم: کوتولگی و اهمیت مادران
• فصل هفتم: رابطۀ جنسی و تولیدمثل
• فصل هشتم: ایمنی، استرس و بیماری
• فصل نهم: استرس و درد
• فصل دهم: استرس و حافظه
• فصل یازدهم: استرس و خواب خوش شبانه
• فصل دوازدهم: پیرشدن و مرگ
• فصل سیزدهم: چرا استرس روانی استرس‌زاست؟
• فصل چهاردهم: استرس و افسردگی
• فصل پانزدهم: شخصیت، خلق‌وخو و پیامدهای مربوط به استرس آن‌ها
• فصل شانزدهم: معتادان، معتادان به آدرنالین و لذت
• فصل هفدهم: نمایی از پایین
• فصل هجدهم: مدیریت استرس
• پی‌نوشت‌ها
• دربارۀ نویسنده
• یادداشت‌ها

درباره نویسنده کتاب چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند

کتاب چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند

رابرت موریس ساپولسکی (متولد ششم آوریل ۱۹۵۷) محقق و نویسنده‌ی آمریکایی در زمینه‌ی اعصاب غدد و استاد زیست‌شناسی و علوم اعصاب در دانشگاه استنفورد است؛ وی همچنین در موزه‌ی ملی کنیا نیز درباره‌ی بابون‌ها مطالعه می‌کند. او با تحقیق درباره‌ی این حیوانات در کنیا منبع استرس و رابطه‌ی شخصیت و بیماری‌های مرتبط با استرس را مورد بررسی قرار داده ‌است. زمینه‌ی مطالعاتی او بر مسائلی مانند فشار روانی و مشکلات عصبی، و همچنین استراتژی‌های ژن‌درمانی برای محافظت از عصب‌های حساس متمرکز است. نشریاتی چون شبکه نشنال جئوگرافیک، نیویورک تایمز و دانشگاه استنفورد پژوهش‌های ساپولسکی را بررسی و منتشر می‌کنند.

رابرت موریس ساپولسکی به‌طور منظم برای مجلات معتبری مانند Discover و The Sciences مقاله می‌نویسد و برنده جایزه مک‌آرتور (معروف به کمک‌هزینه نابغه) نیز هست. از دیگر آثار او می‌توان به کتاب رفتار و کتاب محتوم اشاره کرد.

گورخر

کتاب چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند اولین بار در سال ۱۹۹۴ منتشر شد، ویرایش دوم این کتاب در سال ۱۹۹۸ و ویرایش سوم آن در سال ۲۰۰۴ منتشر شد. این کتاب یک راهنمای کامل دربارۀ استرس است و اطلاعات جالب و کاملی در مورد استرس در اختیارتان قرار می‌دهد.

برخی از جملات درخشان کتاب چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند

از جمله بخش‌های جالب این کتاب می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

ساعت دو نیمه‌شب است و شما در رختخواب خود دراز کشیده‌اید. روز بعد، کاری بسیار مهم و چالش‌برانگیز دارید؛ مثلاً یک جلسۀ مهم، یک ارائه یا یک امتحان. بااین‌که باید استراحت شبانۀ مناسبی داشته باشید، همچنان کاملاً بیدارید. راهبردهای مختلفی را برای آرام کردن خود امتحان می‌کنید؛ به آرامی نفس عمیق می‌کشید و مناظر آرام کوهستانی را تصور می‌کنید. اما همچنان به این فکر می‌کنید که اگر سریعاً به خواب نروید، حرفه‌تان از دست خواهد رفت. بنابراین، همچنان در رختخواب دراز می‌کشید و اضطرابتان هر ثانیه بیشتر می‌شود. اگر این کار را به طور مداوم انجام دهید، حدود ساعت دو و نیم، زمانی که واقعاً بدنتان در حال شل شدن است، یک زنجیرۀ فکری کاملاً جدید و مزاحم به سرتان نفوذ می‌کند. ناگهان، در میان تمام نگرانی‌های دیگرتان، به درد نامشخصی که در پهلوی خود دارید، احساس خستگی اخیر و آن سردرد مکرر فکر می‌کنید. با خود می‌گویید نکند بیمارم، آن هم یک بیماری کشنده! آه،‌ چرا زودتر علائمش را نفهمیدم، چرا توجهی نکردم، چرا پیش دکتر نرفتم؟ من همیشه در آن مواقع، ساعت دو و نیم صبح، تومور مغزی دارم. شما هم می‌توانید هر علامت نامشخص و قابل‌تصوری را به تومور مغزی نسبت دهید و وحشت خود را این‌گونه توجیه کنید. شاید هم همین کار را انجام می‌دهید. شاید هم دراز می‌کشید و فکر می‌کنید که به سرطان یا زخم معده مبتلا هستید یا سکتۀ قلبی کرده‌اید.

در ادامه یکی دیگر از بخش‌های کتاب چرا گورخرها زخم معده نمی‌گیرند را می‌توانید مطالعه کنید:۴

نکتۀ مهم در این کتاب سومین دسته از مسائلی است که باید برای آن‌ها نگران باشید: اختلالات روانی و اجتماعی. صرف نظر از این که ما چقدر با یکی از اعضای خانوادۀ خود دعوا می‌کنیم یا چقدر برای از دست دادن یک جای پارک ماشین عصبانی می‌شویم، به‌ندرت چنین مسائلی را با مشت حل‌وفصل می‌کنیم. متعاقباً این واقعه نیز نادر است که مجبور باشیم شام خود را دنبال کنیم و شخصاً با آن کشتی بگیریم. اساساً ما انسان‌ها به اندازۀ کافی خوب و طولانی زندگی می‌کنیم و به اندازه‌ای باهوش هستیم که می‌توانیم انواع رویدادهای استرس‌زا را صرفاً در ذهن خود ایجاد کنیم. چند اسب آبی نگران این مسئله هستند که آیا سیستم تأمین اجتماعی قادر خواهد بود در دوران بازنشستگی به آن‌ها کمک کند یا در اولین قرار ملاقات چه بگویند؟ از منظر تکاملی حیوانات، استرس روانیِ پایدار اختراع مدرنی است که به طور عمده به انسان و سایر نخستی‌های اجتماعی محدود می‌شود. ما قادریم هیجانات بسیار شدیدی را تجربه کنیم که صرفاً محدود به افکارمان هستند (و غوغایی در درونمان راه می‌اندازند). دو نفر می‌توانند روبه‌روی هم بنشینند و گاهی تنها قطعه‌هایی چوبی را حرکت دهند. این حرکت ساده می‌تواند مقدمۀ رویدادی به‌شدت هیجانی باشد؛ استادان بزرگ شطرنج، در طول مسابقات خود، می‌توانند نیازهای متابولیکی بر بدن خود اعمال کنند که تفاوت چندانی با ورزشکاران حرفه‌ای در اوج یک رویداد رقابتی ندارد. یا شاید امضا کردن یک تکه کاغذ یکی از هیجان‌انگیزترین رویدادهای زندگی یک فرد باشد؛ اگر این فرد به‌تازگی دستور اخراج یک رقیب منفور را پس از ماه‌ها توطئه و برنامه‌ریزی امضا کرده باشد، پاسخ‌های فیزیولوژیکی او ممکن است به طور تکان‌دهنده‌ای شبیه به پاسخ‌های فیزیولوژیکی بدن یک بابون ساوانا باشد که به طرف رقیب خود پریده و صورت او را زخمی کرده است.

در بخش دیگری از این کتاب می‌خوانید:

در این چارچوب گسترده، یک عامل استرس‌زا را می‌توان به صورت هر چیزی تعریف کرد که بدن شما را از تعادل آلوستاتیک خارج می‌کند و تلاش بدن شما برای بازگرداندن آلوستاز پاسخ بدن به استرس است؛ ترشح برخی هورمون‌ها، مهار برخی دیگر، فعال شدن بخشی‌های خاصی از سیستم عصبی و غیره. صرف نظر از نوع عامل استرس‌زا (جراحت، گرسنگی، هوای خیلی گرم یا خیلی سرد و استرس روانی)، بدن شما همان پاسخ استرس را فعال خواهد کرد. این کلیت است که گیج‌کننده است و اگر شما در زمینۀ فیزیولوژی آموزش دیده باشید، در نگاه اول برایتان بی‌معنی خواهد بود. در فیزیولوژی، معمولاً به فرد آموزش داده می‌شود که چالش‌های خاص در بدن باعث واکنش‌ها و سازگاری‌های خاصی می‌شوند؛ گرم شدن بدن باعث تعریق و گشاد شدن رگ‌های خونی پوست می‌شود، اما سرد شدن واکنشی دقیقاً عکس آن را برمی‌انگیزد که انقباض عروق و لرزیدن است. به نظر می‌رسد گرم شدن بیش‌ازحد چالش فیزیولوژیکی بسیار خاص و متفاوتی با سرد شدن باشد و منطقی به نظر می‌رسد که واکنش بدن به این دو حالت بسیار متفاوت باشد. پس این چه نوع سیستم بدنی دیوانه‌ای است که خواه خیلی گرم باشید یا خیلی سرد، گورخر باشید یا شیر یا یک نوجوان وحشت‌زده که به مراسم رقص دبیرستان می‌رود، به یک شکل فعال می‌شود. چرا بدن باید، صرف نظر از وضعیت و مخمصۀ موجود، چنین واکنشی عمومی و کلیشه‌ای به استرس داشته باشد؟

معرفی بهترین کتاب‌ها برای افزایش اعتماد به نفس

مطالب مرتبط
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
دیجیاتو
بدون نظر

ورود