
با نهایی شدن تغییرات ساختاری در شورای عالی امنیت ملی، خبرگزاری فارس از تشکیل نهادی تازه با عنوان «شورای دفاع» خبر داده است. این تحول با جابهجایی چهرههایی مانند علی لاریجانی و علیاکبر احمدیان همراه بوده است. خبر ایجاد این شورا بازتاب گستردهای در رسانهها و فضای مجازی داشته و بسیاری از کاربران درباره اهداف و پیامدهای تأسیس این نهاد جدید گمانهزنی کردهاند.
خبرگزاری فارس از نهاییشدن تغییرات ساختاری در شورای عالی امنیت ملی و تأسیس نهادی جدید با عنوان «شورای دفاع» خبر داده است. شورایی که قرار است مأموریتهای راهبردی در حوزه سیاستگذاری دفاعی کشور را برعهده گیرد و طبق گزارشها، ساختار آن بهزودی اعلام خواهد شد.
اما «شورای دفاع» چیست؟ چرا در این مقطع زمانی تشکیل میشود؟ و این تحولات چه پیامهایی برای ساخت قدرت در ایران دارد؟
شورای دفاع چیست؟
بر اساس اصل ۱۱۰ قانون اساسی، شورای عالی دفاع یکی از نهادهای کلیدی جمهوری اسلامی در سالهای آغازین انقلاب بود که در دهه ۶۰ نقش هدایت دفاع مقدس را برعهده داشت. اما با بازنگری قانون اساسی در سال ۱۳۶۸، این شورا در ساختار «شورای عالی امنیت ملی» ادغام شد.

اکنون، پس از بیش از سه دهه، احیای این شورا – با ساختاری تازه و مأموریتهایی تخصصیتر – نشاندهنده تغییری معنادار در نحوه مواجهه نظام با تهدیدات و مدیریت امنیتی کشور است.
شورای دفاع قرار است اتاق فکر و فرمان سیاستهای دفاعی در بالاترین سطح باشد. برخی این نهاد را یک «اتاق جنگ دائمی» تلقی کردهاند؛ جایی برای رصد دائمی تهدیدات، طراحی پاسخها و هدایت راهبردی در شرایط ویژه.
احمدیان در میدان راهبردی، لاریجانی در دبیرخانه امنیت ملی
یکی از نکات مهم در کنار تشکیل این شورا، تغییراتی است که در جایگاه چهرههای کلیدی امنیتی کشور رخ داده یا در حال رخدادن است. طبق گزارش فارس، علی لاریجانی گزینه اصلی برای دبیر شورای عالی امنیت ملی است و بهزودی جایگزین علیاکبر احمدیان خواهد شد. در همین حال، احمدیان نیز قرار است مسئولیت چند پرونده ویژه و فوقراهبردی را در شورای دفاع برعهده گیرد.

برخی منابع این جابهجایی را نشانهای از تقسیم کار جدید میان دو چهره مورد اعتماد در رأس ساختارهای امنیتی کشور میدانند؛ یکی در حوزه دیپلماسی امنیتی (لاریجانی) و دیگری در سطوح عملیاتی و راهبردی دفاعی (احمدیان).
چرا حالا؟ تحولات منطقهای یا تدبیر درونساختاری؟
تشکیل شورای دفاع در مقطع فعلی، در حالی است که فضای منطقهای بار دیگر به شدت امنیتی شده است. تهدیدهای اسرائیل و آمریکا، تحولات غزه و تنشهای فزاینده در مرزهای شمالی و جنوبی ایران، همگی لزوم بازآرایی ساختارهای تصمیمگیری دفاعی را برجسته کردهاند.

از سوی دیگر، برخی تحلیلگران معتقدند این تحول بیش از آنکه ناشی از تهدیدات بیرونی باشد، حاصل یک تدبیر بلندمدت در اصلاح ساختار تصمیمسازی امنیتی نظام است؛ تفکیک کارکردهای دیپلماسی امنیتی از فرماندهی دفاعی، و تقسیم دقیقتر مسئولیتها میان نهادهای موازی.
واکنشها؛ استقبال، تردید و پرسشهای بیپاسخ
تحولات جدید، بازتابهای گستردهای در رسانهها و فضای مجازی داشته است.
عبدالرضا داوری، فعال اصولگرا، در واکنشی تحلیلی نوشت:
طبق اصل ۱۷۶ ق. ا، شورای دفاع، یک شورای فرعی در شعام بوده که ریاستش برعهده یکی از اعضای شعام است. اینک که ریاست علیاکبر احمدیان در شورای دفاع قطعی است یعنی او بعنوان نماینده رهبری در شعام ابقا شده و علی لاریجانی بعنوان دیگر نماینده رهبری جایگزین سعید جلیلی میشود.
محمدحسین خوشوقت، تحلیلگر سیاسی، نوشت:
شورای عالی امنیت ملی، شورای دفاع، صدا و سیما و وزارت خانهها و نهادهای مهم، خصوصاً اگر امنیتی و اقتصادی و زیست محیطی باشند، باید از مغزهای کوچکِ دهان گشاد، پاکسازی شود و در اختیار دانشمندان و متخصصان و نخبگان عاقل و پخته ایراندوست قرار گیرد؛ شاید نجات یافتیم!
هاتف صالحی، فعال رسانهای نوشت:
تغییرات در شعام بیش از آنکه ناظر به تغییرِ افراد باشد، مبتنی بر اصلاحِ ساختار است. با تدبیر رهبر حکیم انقلاب، زین پس «شورای دفاع» در کنار «شورای عالی امنیت ملّی» نقشآفرین خواهد بود.

حمزه شکریان، فعال عدالتخواه، در توییتی انتقادی و با انتشار عکس لاریجانی نوشت:
نمیشود آقایان! نمیشود یک نفر را برای دو دوره ریاست جمهوری رد صلاحیت کنید و بعد او را در میانه جنگ وجودی به دبیری شورای عالی دفاع منصوب کنید و در عین حال رد صلاحیت کننده او را هم تشویق کنید! ذهن مردم باید بیش از این ارزش داشته باشد. قاعدتاً البته…
کاربری دیگر با نگاهی پرسشگر نوشت:
برای کسانی که میاندیشند…….. چرا نظام دقیقاً در زمان دولت پزشکیان به این نتیجه رسیده که ما نیاز به شورای عالی دفاع داریم؟
بهنام گلیپور، فعال رسانهای نیز ضمن ابراز خوشحالی نوشت، تشکیل شورای عالی دفاع «یعنی ما برای جنگ آمادهایم.»
دلایل رد صلاحیت علی لاریجانی از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ فاش شد
نهادسازی امنیتی در سایه بازتعریف تهدید
تشکیل «شورای دفاع» را میتوان نشانهای روشن از بازتعریف تهدید و بازآرایی ساختار قدرت در جمهوری اسلامی دانست. این شورا اگرچه در ظاهر نهادی فنی برای سیاستگذاری دفاعی است، اما در واقعیت، بیانگر یک تغییر پارادایمی در مدیریت بحران، تصمیمگیری فوری، و تقسیم مسئولیت میان سطوح مختلف قدرت است.
آیا این نهاد تبدیل به نهاد دائمی در ساختار سیاسی ایران خواهد شد؟ و آیا چهرههایی همچون لاریجانی، پس از یک دوره حاشیهنشینی، بار دیگر نقشی کلیدی در سیاست امنیتی کشور ایفا خواهند کرد؟ پاسخ این پرسشها، شاید در جلسات بعدی شورای دفاع و شعام روشنتر شود.
بدون نظر