چین، روسیه یا آمریکا؛ چه کسی در رقابت برای سلطه بر جهان پیروز می‌شود؟

چین، روسیه یا آمریکا؛ چه کسی در رقابت برای سلطه بر جهان پیروز می‌شود؟

روز جمعه، دونالد ترامپ پس از مدت‌ها انتظار، بالاخره در آلاسکا رو‌در‌روی ولادیمیر پوتین می‌نشیند؛ رئیس‌جمهور آمریکا هفته گذشته مسیر این دیدار دیپلماتیک را هموار کرد و یکی از موانع اصلی را برداشت: حضور ولودیمیر زلنسکی. وقتی از ترامپ پرسیدند که آیا پوتین باید پیش از دیدار با رئیس‌جمهور آمریکا، ابتدا با رئیس‌جمهور اوکراین ملاقات کند یا نه، پاسخ داد: «خیر، لازم نیست.»

این دعوت، فقط ویژه ابرقدرت‌هاست و طبیعتاً روز جمعه، شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، با دقت این دیدار را زیر نظر خواهد داشت؛ کسی که نفوذش بر پوتین بسیار بیشتر از چیزی است که ترامپ آرزویش را دارد. به نظر می‌رسد سرنوشت جنگ اوکراین، نه در کی‌یف، بلکه در پکن، واشنگتن و مسکو تعیین خواهد شد؛ جایی که جهان وارد عصر تازه‌ای شده و کشورهای ابرقدرت‌ را، رهبرانی با خصلت خودبزرگ‌بینی و عطش قدرت بی‌پایان هدایت می‌کنند. هم‌اکنون سه قدرت بزرگ نظامی در حال رقابت برای کنترل و تسلط بر جهان هستند؛ با رهبرانی با ژست قدرت و شیفته تسلط بر دیگران مانند ایالات متحده، روسیه و چین که کنترل عمده جهان را در دست گرفته‌اند.

ساخت «ابر شهر» نظامی چین با مساحتی ۱۰ برابر بزرگ‌تر از پنتاگون برای جنگ جهانی سوم

پوتین و زلنسکی و ترامپ

جهان کنونی را می‌توان تحت تسلط یا نفوذ سه ابرقدرت مذکور دانست: برخی از مناطق، معرف تسلط آمریکا و کشورهایی است که در مدار نفوذش قرار دارند؛ از جمله بیشتر کشورهای اروپا. بعضی از مناطق، تحت نفوذ چین است که روزبه‌روز سلطه‌اش بر بخش‌های بزرگی از آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی را گسترش می‌دهد. و برخی دیگر، متحدان روسیه هستند که بر بخش‌هایی از شرق اروپا، شمال آفریقا و فراتر از آن نفوذ دارد.

در این جهان سه‌قطبی، هر قدرتی ابزار نفوذ متفاوتی را در دست دارد. روسیه با تکیه بر قدرت نظامی پیش می‌رود و با حمله به همسایه خود نشان داده که نفوذش را از مسیر جنگ جست‌وجو می‌کند. چین بیشتر بر قدرت اقتصادی تکیه دارد؛ با طرح «کمربند و جاده» به کشورهای در حال توسعه وام‌هایی با بهره سنگین می‌دهد و زمانی که آن کشورها زیر بار بدهی کمرشان خم می‌شود، کنترل پروژه‌ها و زیرساخت‌هایشان را در دست می‌گیرد. آمریکا نیز علاوه بر قدرت مالی و نیروی نظامی، از «قدرت نرم» هم برخوردار است؛ از طریق مد، موسیقی، سینما و فست‌فود فرهنگ خود را به شکلی هژمونیک به جهان صادر می‌کند. اقتصاد این کشور سال‌هاست که رو به افول بوده اما ترامپ با سیاست‌های تعرفه‌ای تهاجمی تلاش دارد آن را احیا کند.

پودینگ الو

این وضعیت یادآور کاریکاتور تلخی از جیمز گیلبری، طنزپرداز دوران ناپلئون، است که جهان را همچون یک پودینگ آلو (Plum pudding) ترسیم کرده بود و پیت جوان، نخست‌وزیر بریتانیا، و ناپلئون مشغول تقسیم آن بین خود بودند. اما امروز، سه غول بر سر میز نشسته‌اند و از نظر آن‌ها باقی جهان همان غذایی است که روی میز قرار دارد.

ایالات متحده آمریکا

آمریکا

گزارشی از تلفات انسانی ارتش آمریکا در جنگ‌های مختلف داخلی و خارجی این کشور

دلار همچنان ارز ذخیره جهانی است، اما مانند گذشته دیگر سلطه مطلق را ندارد. دوره ریاست‌جمهوری دوم ترامپ با سیاست انزواگرایی و اعلام علنی اجتناب از درگیر شدن در تنش‌های خارجی همراه بوده است (اگرچه عملیات نظامی در ایران و ادامه ارسال تسلیحات به اوکراین تا حدودی این سیاست را خنثی کرده‌اند). با این حال، رفتارهای تهاجمی نسبت به گرینلند و کانادا، همراه با اظهارنظر پیت هگست، وزیر دفاع، در فوریه سال جاری که اعلام کرد آمریکا دیگر امنیت اروپا را تضمین نخواهد کرد؛ باعث شده متحدان آمریکا درباره آینده ناتو دچار تردید شوند.

با وجود تهدیدهای ترامپ برای بهره‌برداری یا حتی تصرف برخی قلمروها، سیاست «اول آمریکا» باعث می‌شود که این کشور متحدانش را از دست بدهد. ترامپ می‌داند که نباید اجازه بدهد روسیه و چین (دو ابرقدرت دیگر) با یکدیگر متحد شوند. سال گذشته، وی جو بایدن، رقیب پیشین خود، را متهم کرد که باعث «وحدت» مسکو و پکن شده و هشدار داد: «من مجبورم این اتحاد را از بین ببرم و فکر می‌کنم می‌توانم این کار را انجام دهم.»

چین

یوان چین

همان‌طور که محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، گفته: «جهان می‌تواند بدون آمریکا زندگی کند، اما بدون چین هرگز.» کالاهای چینی بخش غیرقابل جایگزینی از زندگی روزمره جهانیان شده‌اند و پکن در حال بازتعریف نقشه جهان است. دولت‌های کشورهای فقیر که از تهدید تعرفه‌های آمریکا نگران‌ هستند، روزبه‌روز از دلار فاصله می‌گیرند. جایگزین آشکار دلار، واحد پول چین یعنی رنمینبی یا یوان است؛ هر یوان تقریباً معادل ۱۰ پنی ارزش دارد.

نیروی کار چین بسیار بزرگ و قدرتمند است، اما یک بمب ساعتی جمعیتی در راه خواهد بود؛ جمعیت سالمندان در حال افزایش است و از جوانان پیشی می‌گیرد؛ اتفاقی که نتیجه سیاست مخرب «تک‌فرزندی» که تنها ۹ سال پیش پایان یافت شناخته می‌شود. پکن همچنین صنایع آینده‌دار مانند استخراج مواد معدنی نادر را در اختیار گرفته است؛ منابعی که اغلب در آفریقا و آمریکای جنوبی یافت می‌شوند و برای تولید پنل‌های خورشیدی و ریزتراشه‌ها حیاتی هستند.

ترامپ و شی جین پینگ به همراه همسرانشان

تاکنون، چین این کار را با پول و سرمایه‌گذاری انجام داده است، نه با استفاده از اعمال زور نظامی. چین می‌داند چگونه با «سرمایه‌گذاری» در زیرساخت‌ها نفوذ خود را افزایش دهد و کشورهایی را که تحت کنترل خود دارد، مدیریت کند. اما در آینده، ممکن است پکن به دنبال بازپس‌گیری سرزمین‌هایی باشد که حق خود می‌داند، به‌ویژه تایوان که به‌طور ضمنی تحت حمایت آمریکا است.

روسیه

سرزمین‌های پهناور و کم‌جمعیت روسیه ذخایر عظیمی از انرژی را در خود جای داده‌اند و کشورهایی از برزیل گرفته تا هند و چین، همچنان به این منابع وابسته‌ هستند، هرچند که تحریم‌های غرب محدودیت‌هایی ایجاد کرده است. اما بزرگ‌ترین کالای صادراتی روسیه پس از نفت و گاز، جنگ است؛ جنگی که در رفتار این کشور در اوکراین به وضوح دیده می‌شود، و همچنین در جنگ‌های پنهان و حملات سایبری علیه رقبای خود و استفاده از گروه واگنر نمایان است.

سربازان روسیه

درگیری باورنکردنی نیروهای ویژه اوکراین و شبه نظامیان واگنر در سودان + ویدیو

این گروه که ده سال پیش از دل درگیری‌های منطقه دونباس در شرق اوکراین شکل گرفت و اکنون با نام افریکا کورپس (Afrika Korps) شناخته می‌شود، فعالیت‌های خود را از جنگ‌های داخلی سوریه به لیبی، مالی و منطقه ساحل در آفریقا و سپس سودان و دیگر مناطق گسترش داده است.

مسکو از تقویت روابط خود با پکن منافع زیادی می‌برد. ارتش روسیه که سالانه حدود ۱۵۰ میلیارد دلار بودجه دارد، یعنی تقریباً دو برابر بریتانیا، به واردات چینی وابسته است؛ از کابل‌های فیبر نوری که برای کنترل پهپادهای مقاوم در برابر اختلال الکترونیکی استفاده می‌شوند تا نیتروسلولز که ماده‌ای حیاتی در تولید باروت توپخانه است. چین نیز به همان اندازه از جنگ‌های روسیه بهره‌مند می‌شود. ماه گذشته، وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، به همتای خود کایا کالاس، در اتحادیه اروپا، با افتخار گفت که حمله به اوکراین برای پکن «نعمت» بزرگی بوده است.

پوتین ترامپ و شی جین پینگ

باید دید که سرنوشت جهان در دست این سه رهبر قدرت‌طلب به عنوان سردمداران سه ابرقدرت کنونی جهان چه خواهد شد.

مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
دیجیاتو
بدون نظر

ورود