
افسردگی میتواند باعث اختلال در خواب، کاهش تمرکز و به طور کلی احساس تهی بودن شود. اما همیشه این علائم به این وضوح دیده نمیشوند. این وضعیت شایع روانی میتواند به شکلهای ظریفتر هم خودش را نشان دهد، از ناتوانی در تصمیمگیری گرفته تا وضعیت بد بدن و خمیده شدن. اندرو کید، رواندرمانگر ارشد و عضو معتبر انجمن بریتانیایی مشاوره و رواندرمانی، به Sun Health میگوید:
ما اغلب تصور میکنیم افسردگی به شکل غم مداوم یا کمبود انرژی ظاهر میشود، اما گاهی علائمش میتوانند گمراهکننده باشند.
گاهی این علائم به صورت مشکلات جسمی بروز میکنند، مثل سردرد، دلدرد، درد یا گرفتگی عضلات، یا حتی کند شدن حرکات و حرف زدن.
افسردگی خیلی بیشتر از یک نوع غم، نگرش منفی یا تنبلی ساده است و نمیتوان فقط با اراده از آن خلاص شد.
افسردگی چیست؟

نامزد سابق جان سینا از تروما و افسردگی خود پس از جدایی از قهرمان کشتی کج می گوید
امروزه اکثر مردم میدانند که افسردگی فقط احساس افسرده بودن یا ناراحتی کوتاهمدت نیست. اندرو در این باره میگوید:
افسردگی با تغییرات مداوم در خلقوخو، افکار، انرژی، احساسات و رفتارها مشخص میشود که زندگی روزمره فرد را تحت تأثیر قرار میدهند.
گاهی افراد افسردگی را با تنبلی یا نگرش منفی اشتباه میگیرند.
اما افسردگی یک مشکل بسیار جدی است که تحت تأثیر عوامل زیستی، روانی و اجتماعی شکل میگیرد.
میتوان اینگونه تصور کرد که دنیا به رنگ خاکستری در میآید… غذا دیگر طعم ندارد… شادی و روشنایی زندگی تاریک به نظر میرسد.
تصور کنید هر روز با قلبی تهی از خواب برمیخیزید؛ و ذهن، که هر فکر در آن یادآور یک چیز شکسته در درونتان است، شما را همراهی میکند؛ در حالی که نوری که اطرافتان است دیگر به درونتان نمیرسد.
افسردگی مثل این است که دنیا را بهصورت سیاه و سفید ببینید، در حالی که همه دیگران از رنگهای زنده و شاداب آن حرف میزنند. و این احساس، بهنظر میرسد که یک واقعیت دائمی باشد.
تفاوت بین احساس ناراحتی و افسردگی چیست؟

تفاوت اصلی میان آنها را میتوان به مدت زمان ماندگاری احساسات نسبت داد. اندرو میگوید:
دمق بودن معمولاً بهسرعت تغییر میکند، در حالی که افسردگی پایدارتر است و احساسات اغلب شدیدتر هستند.
تصور کنید بعد از یک بحث با دوستتان ناراحت میشوید. آن غم ممکن است شدید و آزاردهنده باشد، اما معمولاً ظرف چند ساعت یا یک روز از بین میرود.
احساسات همچنان وجود دارند، اما بهطور طبیعی با گذر زمان تغییر میکنند.
این احساسات منطقی هستند، چون با آنچه اتفاق افتاده مرتبطاند، و با گذشت زمان، صحبت کردن یا انجام کارهایی که از آن لذت میبرید، به شما کمک میکند تا بهتر شوید.
این همان دمق بودن معمولی است: موقتی و مرتبط با یک رویداد خاص.
حالا تصور کنید که تقریباً تمام روز، هر روز، برای هفتهها یا ماهها احساس تهی بودن و ناامیدی در شما وجود داشته باشد.
گاهی حتی وقتی اتفاق خوبی میافتد، مثل وقت گذراندن با همان دوستان، هیچ احساسی ندارید؛ نه خوشحالی، نه غم، فقط بیحسی. این همان احساسی است که افسردگی ایجاد میکند.
این احساسات عمیقتر هستند، بهسادگی از بین نمیروند و شروع به تأثیرگذاری بر توانایی شما در کار، خواب یا لذت بردن از زندگی میکنند.
همانطور که انتظار میرود، دمق بودن به طور طبیعی معمولاً خودبهخود برطرف میشود، اما درمان افسردگی میتواند ماهها و گاهی سالها طول بکشد.

آیا افسردگی تابستان طبیعی است؟ ۵ راهکار برای پیشگیری افسردگی تابستانه
در ادامه، اندرو به برخی دیگر از تفاوتهای کلیدی اشاره میکند و میگوید که چگونه میتوان متوجه شد که فرد دچار افسردگی شده است:
۱. غم مداوم
در حالی که غم و اندوه گاهی ظاهر و گاهی ناپدید میشود، افسردگی میتواند پایدار و بیوقفه باشد. دمق بودن معمولاً با گذر زمان یا تغییرات کوچک از بین میرود، اما افسردگی ممکن است نیاز به حمایت حرفهای داشته باشد تا بهبودی حاصل شود.
دمق بودن اغلب با رویدادها یا موقعیتهای خاص مرتبط است، در حالی که افسردگی ممکن است بدون دلیل مشخص ادامه یابد. افسردگی اغلب باعث احساس ناامیدی و یأس میشود، در حالی که دمق بودن معمولاً تنها غم، ناراحتی یا تحریکپذیری کوتاهمدت ایجاد میکند.
۲. خانه نامرتب

۸ بلایی که افسردگی بر سر بدن می آورد
دمق بودن معمولاً انرژی زندگی فرد را تخلیه نمیکند، اما افسردگی میتواند انرژی لازم که به ما کمک میکند از نظر جسمی و ذهنی سرحال باشیم را تقلیل میدهد. وقتی احساس ناراحتی میکنیم، معمولاً هنوز میتوانیم با احساسات خود ارتباط برقرار کنیم، اما افسردگی میتواند باعث بیحسی عاطفی یا غم سنگینی شود که ارتباط یا تحمل آن دشوار است.
در نهایت، دمق بودن ممکن است باعث شود تا فرد کمی احساس ناخوشایند داشته باشد اما هنوز بتواند از تخت خواب خود بیرون بیاید؛ اما افسردگی میتواند خستگی شدید ایجاد کرده و انجام کارهای روزمره را بسیار دشوار کند. به همین دلیل، اغلب دیده میشود که خانه افراد مبتلا به افسردگی نامرتب، شلوغ و حتی کثیف است، یا کمتر به ظاهر خود اهمیت دهند.
۳. ناتوانی در تصمیمگیری

افراد معمولاً وقتی کمی ناراحت هستند، هنوز میتوانند به طور طبیعی کارهای خود را انجام دهند، اما افسردگی ممکن است در کار، روابط و فعالیتهایی که معمولاً لذتبخش هستند، اختلال ایجاد کند. اختلال در تمرکز و توجه بسیار شایع است، اما افسردگی اغلب عملکردهای شناختی مانند حافظه، تصمیمگیری و تمرکز را مختل میکند.
دمق بودن معمولاً با تعامل اجتماعی یا فعالیت بهتر میشود، در حالی که افسردگی حتی لذتهای ساده را بیمعنی یا غیرممکن جلوه میدهد. فرد ممکن است هنگام انجام کارهایی که «باید» از آنها لذت ببرد، هیچ احساسی نداشته باشد.
۴. وضعیت بد بدن

«پیوند مدفوع» می تواند از شما در برابر ابتلا به سرطان و افسردگی محافظت کند
افسردگی میتواند بر خواب و اشتها تأثیر بگذارد، تأثیراتی که دمق بودن معمولاً ندارد. این وضعیت ممکن است به مرور باعث تغییرات جسمی شود، مثل وضعیت بد بدن، کمردرد، افزایش یا کاهش وزن. از سوی دیگر، دمق بودن به ندرت باعث تغییرات جسمی قابل توجه میشود.
۵. انتقاد از خود
کسی که فقط کمی ناراحت است معمولاً به ارزشمند بودن خود یا احساس گناه عمیق فکر نمیکند، اما افراد مبتلا به افسردگی ممکن است این کار را انجام دهند؛ آنها ممکن است نگاه بسیار سختگیرانهای نسبت به خود داشته باشند، احساس کنند باری بر دوش دیگران هستند یا هیچ ارزشی برای ارائه به کسی یا چیزی ندارند.

دمق بودن معمولاً خطری ایجاد نمیکند، در حالی که افسردگی میتواند منجر به افکار مربوط به مرگ یا خودکشی شود.
۶. نداشتن هدف
افسردگی میتواند روابط شخصی را تحت تأثیر قرار دهد، زیرا فرد ممکن است از دیگران فاصله بگیرد یا ارتباط برقرار کردن برایش سخت شود. عملکرد فرد در کار یا تحصیل نیز میتواند به دلیل مشکلات تمرکز، انگیزه و انرژی کاهش یابد.

یکی از عمیقترین تأثیرات افسردگی، از بین رفتن امید فرد است. این احساس یأس میتواند تصور آینده، تعیین هدف یا دنبال کردن آرزوها را دشوار کرده و زندگی روزمره و برنامههای بلندمدت او را تحت تأثیر قرار دهد. افسردگی برای بعضی افراد آنقدر سنگین است که احساس میکنند هیچ راهی برای بهتر شدن اوضاع وجود ندارد.
۱۰ فیلم تاثیرگذاری که تصویری دقیق و بی نقص از افسردگی دارند؛ از Starfish تا Numb
بدون نظر