روایت یک سرباز اوکراینی از ۵۰ روز مقاومت دو نفره و کشتن ۲۷ سرباز روس به تنهایی

روایت یک سرباز اوکراینی از ۵۰ روز مقاومت دو نفره و کشتن ۲۷ سرباز روس به تنهایی

یک جنگجوی اوکراینی مدعی شده، در حالی‌که از دو پل محاصره‌شده توسط نیروهای دشمن دفاع می‌کرد، ۲۷ سرباز روسی را از پای درآورد. این سرباز با نام مستعار «روس» بیش از هفت هفته را در یک زیرزمین بدبو و نمناک سپری نمود و تنها با یک اسلحه و اراده‌ای پولادین از این گذرگاه‌ها دفاع کرد.

ادعاهای تکان‌دهنده اسیر اوکراینی؛ از حک شعار روسی روی بدن تا شوک الکتریکی به آلت تناسلی

سرباز اوکراینی خط مقدم

اکنون این سرباز اوکراینی که به خاطر مسائل امنیتی نام و تصویری از او منتشر نشده، برای دریافت مدال قهرمان اوکراین، بالاترین نشان نظامی کشور، معرفی شده است. او شخصاً ۲۷ سرباز روسی را کشته و در دفاع سرسختانه از پل‌های شهر دوپروپیلیا در منطقه دونتسک اوکراین تا پای جان ایستادگی کرد.

روس در گفت‌وگو با روزنامه تایمز واقعیت تلخ نزدیک به دو ماه پنهان‌شدن در زیرزمینی تاریک، در حالی‌که پهپادهای روسی بی‌وقفه بالای سرشان پرواز می‌کردند، را بازگو کرده است. به ادعای او، صدای وز وز این پهپادها که اغلب از صدای پشه قابل تشخیص نبود، و در جست‌وجوی اهداف متحرک، مدام بر فراز منطقه شنیده می‌شد.

سربازان اوکراینی در حال نبرد

این سرباز همراه با هم‌رزمش، آرتیس مأمور بود از دو پل استراتژیک شهر دفاع کند تا جلوی نفوذ نیروهای روسیه به دوپروپیلیا (روستایی در غرب دونتسک تحت اشغال روسیه) گرفته شود.

دو روز طول کشید تا آن‌ها با بی‌باکی و در حالی‌که پهپادها و نیروهای روسی را دور می‌زدند، خود را به منطقه برسانند. آن‌ها با بیشترین تدارکاتی که می‌توانستند حمل کنند، در تاریکی شب راهی این منطقه شده و در کلبه‌ای مستقر شدند تا منتظر هجوم نیروهای روس باشند.

سرباز اوکراینی در حال تماشای میدان نبرد

روز و شب، این دو تلاش کردند با نیروهای مهاجم روسی مقابله کرده و همزمان با واقعیت‌های تلخ جنگ نیز دست‌وپنجه نرم می‌کردند. به گفته روس، آن‌ها تنها می‌توانستند در هنگام طلوع یا غروب آفتاب از توالت استفاده کنند تا هدف قرار نگیرند، و در تمام این هفت هفته تنها با دستمال مرطوب خود را تمیز می‌کردند.

این سرباز اوکراینی در مورد تجربه خود می‌گوید: «گاهی ورزش می‌کردم؛ اسکوات، شنا، کمی حرکات دیگر. فقط برای اینکه از درون دیوانه نشوم. زمانی برای استراحت نبود، نه برای سرخ کردن سالو [چربی خوک]، نه برای ورق بازی کردن؛ برای هیچ‌ یک. نهایت سرگرمی من این بود که کلاهخودم را از روی سرم بردارم. برداشتن کلاهخود و جلیقه ضدگلوله بزرگ‌ترین استراحتی بود که می‌توانستیم داشته باشیم، بیشتر از این نمی‌شد.»

او در ادامه افزود: «بوی تند مرگ همه جا را گرفته بود، بویی که شبیه گوشت در حال پوسیدن است.»

آن‌ها قرار بود تنها ۱۰ روز در این مکان بمانند، اما پیشروی روس‌ها این دو را به دام انداخت. با شدت گرفتن حملات، آن‌ها تنها می‌توانستند برای نیم ساعت در هر نوبت تجهیزات حفاظتی خود را کنار بگذارند.

سرباز اوکراینی در خندق

در روز سی‌ام مقاومت، نیروهای روس خیلی به این دو نزدیک شده و همرزم او، آرتیس، پس از اصابت یک گلوله خمپاره، زخمی می‌شود. بدین ترتیب او مجبور شد عقب‌نشینی کند و خودش را به یک بیمارستان صحرایی برساند تا تحت درمان قرار گیرد، و روس برای حفاظت از منطقه، تنها باقی ماند.

این سرباز اوکراینی بیست روز دیگر نیز مقاومت کرد، در حالی‌که میان اجساد و در محاصره نیروهای روس می‌جنگید. او پنج روز را در نزدیکی شهر دوپروپیلیا در پناهگاهی سپری کرد و در همان حال با سربازان روسی مبارزه می‌کرد. در نهایت نیروهای کمکی اوکراینی به او رسیده و نجاتش دادند.

مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
دیجیاتو
بدون نظر

ورود