بسیاری از ما که سالهای اخیر را با تماشای آثار وینس گیلیگان سپری کردهایم، او را بیشتر با درامهای جنایی و شخصیتهای اخلاقاً پیچیدهای چون والتر وایت (برایان کرانستون) و سال گودمن (باب اودنکرک) میشناسیم. اما خالق سریالهای بریکینگ بد (Breaking Bad) و بهتره با سال تماس بگیری (Better Call Saul) کار خود را در تلویزیون از ژانری کاملاً متفاوت آغاز کرد. پیش از این شخصیتها، گیلیگان نویسنده قسمتهایی از یکی از ماندگارترین سریالهای علمیتخیلی تاریخ، یعنی پروندههای مجهول (The X-Files) بود.
«بهتره با سال تماس بگیری» یا «بریکینگ بد»؟ کدام سریال بهتر است؟
با توجه به این پیشینه، شاید بازگشت او به دنیای علمیتخیلی چندان غیرمنتظره نباشد، اما هیچکس نمیتوانست حدس بزند در پروژه جدیدش، گیلیگان چه در سر دارد. در سریال جدیدش با نام Pluribus که در آن دوباره ریا سیهورن، بازیگر بهتره با سال تماس بگیری، همکار شده، گیلیگان اثری علمیتخیلی برای اپل تیوی خلق کرده که در عین حال ترسناک، خندهدار، غمانگیز و غیرقابل پیشبینی است.

سریال Pluribus درباره چیست؟
اول از همه بگوییم که pluribus کلمهای لاتین به معنای «خیلی» است و معمولاً با عبارت E Pluribus Unum شناخته میشود، به معنای «از خیلیها، فقط یکی» و به پاسپورت و واحد پول ایالات متحده هم اشاره دارد.
تقریباً غیرممکن است درباره بهترین بخشهای Pluribus صحبت کرد بدون اینکه وارد محدوده اسپویل شویم، اما میتوان به آنچه از هفت قسمت نخست (از مجموع ۹ قسمت) مجاز به انتشار است اشاره کرد. کارول استورکا (سیهورن) نویسنده رمانهای عاشقانه تاریخی است که علیرغم موفقیت چشمگیر مجموعه پرفروش خود با نام Winds of Wycaro، مجموعه کتابی که محبوبیتی همتراز با Outlander دارد، از کارش سرخورده شده است.
در حالیکه طرفداران مشتاقانه منتظر جلد جدیدی از این کتاب هستند، کارول در خفا رویای نوشتن در ژانری کاملاً متفاوت را در سر دارد. اما در پس این نارضایتی خلاقانه، بهتدریج روشن میشود که او سالهاست عمیقترین حقیقتهای درونیاش را سرکوب کرده است. مدیر برنامههایش، هلن (میریام شور)، که در عین حال شریک عاطفی او نیز هست، در رابطهای پنهانی با او زندگی میکند، چرا که افشای این رابطه میتواند تخیلات طرفداران را درباره قهرمان مرد داستانهای کارول، «رابان»، که مردی خوشقیافه است، بر هم بزند.

درست زمانی که کارول تصمیم میگیرد بزرگترین ریسک حرفهای زندگیاش را انجام دهد، دنیا ناگهان زیر و رو میشود. او و هلن پس از یک مراسم امضای کتاب جدید به خانه بازمیگردند و با رخدادی عجیب روبهرو میشوند که زندگی تمام انسانها را دگرگون میکند. اما با طلوع روز بعد، کارول درمییابد که تنها او از این پدیده مرموز در امان مانده است. در حالیکه تمام مردم جهان دچار تغییر شدهاند، او بهطور معجزهآسایی مصون مانده و نخستین واکنشش پنهان شدن در خانهاش در آلبوکرکی و پناه بردن به الکل است، به امید آنکه مشکل خودبهخود برطرف شود. اما زمانیکه اثر این رویداد بهطور فیزیکی به درِ خانهاش میرسد، کارول درمییابد که باید راز این اتفاق را کشف کند؛ بهویژه در شرایطی که پای بقا و زندگی خودش در میان است.
با کمک متحدی غیرمنتظره به نام زوشیا (کارولینا ویدرا) و منابعی غیرقابل پیشبینی که در اختیار دارد، کارول برای یافتن پاسخ درباره آنچه بر زمین میگذرد دست به جستوجویی خطرناک میزند، در حالیکه در درون خود با این پرسش دستوپنجه نرم میکند که شاید دلیل مصونماندنش همان رنج و انزوای همیشگیاش باشد.
بازی ریا سیهورن در سریال Pluribus شگفتانگیز است
گفته میشود وینس گیلیگان در ابتدا شخصیت اصلی را مرد تصور کرده بود، اما انتخاب سیهورن و بازنویسی روایت حول محور او بهترین تصمیم ممکن به نظر میرسد. در حالیکه در بهتره با سال تماس بگیری نقش او بیشتر مکمل بود، Pluribus فرصتی کامل برای نمایش گستره استعدادهای بازیگری سیهورن فراهم کرده است. کارول شخصیتی است که با هر قسمت، لایههای تازهای از او آشکار میشود و بیننده را در موقعیت انسانی قرار میدهد که از بیرون به جهانی نگاه میکند که دیگر طبیعی نیست.

این نقش به دامنهای از احساسات نیاز دارد؛ از وحشت و اندوه گرفته تا خشم و طنز تلخ و سیهورن با تسلط کامل همه آنها را در قالب شخصیتی به تصویر میکشد که همزمان راهنمای ما به دنیایی ناآشناست که تفاوت زیادی با آنچه میشناسیم دارد. با توجه به ماهیت رازآلود داستان، او اغلب در انزوا و تنهایی ظاهر میشود، شخصی مطرود که در پی حقیقت است و از بنبستهای پیاپی به ستوه آمده. در حالیکه هیچکس جز او متوجه نمیشود اوضاع خراب است، تلاشهای بیوقفهاش برای کشف حقیقت با ناباوری و بیاعتنایی دیگران روبهرو میشود و این بر درماندگی و پیچیدگی شرایط او میافزاید. این ساختار موجب میشود سیهورن در تعامل با مجموعهای از شخصیتها واکنشهای متضادی نسبت به آنها داشته باشد، حتی در صحنههایی کوتاه که حضورشان تنها برای لحظهای است.

زمانیکه زوشیا (زنی غریبه که بهطور غیرمنتظره در موقعیتی منحصربهفرد قرار دارد تا به کارول در هر آنچه نیاز دارد کمک کند) وارد زندگی او میشود، نخستین واکنش کارول رد کردن این پیشنهاد است، هرچند وسوسهانگیز به نظر برسد. اما با اصرار زوشیا بر اینکه تنها قصدش کمک به اوست، دیوارهای نفوذناپذیر کارول کمکم ترک برمیدارند. شیمی جذاب ریا سیهورن و کارولینا ویدرا رابطهای ظریف میان دو متحد ناخواسته را ترسیم میکند که در لایههای زیرین، احساساتی عمیقتر و سرکوبشده جریان دارد. در سوی مقابل، ویدرا نیز چالش بزرگی در ایفای نقش زوشیا دارد و در نهایت به منبعی غیرمنتظره از لحظات احساسی و صادقانه داستان بدل میشود.
وینس گیلیگان با Pluribus همچنان ثابت میکند که میداند چطور سریال بسازد
چه او را از دوران پروندههای مجهول بشناسید و چه از زمان بهتره با سال تماس بگیری، گیلیگان با سریال Pluribus بار دیگر مرزهای خلاقیت را گسترش داده است. هرچند داستان در آلبوکرکی جریان دارد (شهری آشنا برای طرفداران بریکینگ بد) اما Pluribus خیلی زود از قالب محلی فراتر رفته و به روایتی جهانی بدل میشود، با محوریت رویدادی مرموز که سراسر زمین را تحتتأثیر قرار میدهد.

این سریال از نظر فنی خیرهکننده است؛ حرکات دوربین و هماهنگی میان بازیگران و کارگردانان به شکلی طراحی شده که شبیه یک رقص همزمان و دقیق به نظر میرسد. گیلیگان، کهنهکار تلویزیون، میداند چه زمانی باید اطلاعات کلیدی جهان داستان را آشکار کند و چه زمانی باید ورقهایش را پنهان نگه دارد. Pluribus اثری است که تماشاگر ریزبین را پاداش میدهد و با تماشای دوباره حتی جذابتر میشود؛ ویژگی نادری که در عصری که تماشای همزمان دو صفحه نمایش به یک هنجار تبدیل شده است اما برای تماشای این سریال یک ناهنجاری به نظر میرسد.
این سریال علمیتخیلی در کنار سریالهایی چون Severance، به مفاهیمی چون اراده فردی، رضایت، اندوه و افسردگی میپردازد، اما در عین حال با نگاهی گستردهتر به ماهیت انسان و لحنی امیدوارانه، مسیر خود را جدا میکند. مانند Severance، سریال Pluribus نیز تجربهای منحصربهفرد و غیرقابلمقایسه است که هرچه کمتر دربارهاش بدانید، بیشتر غافلگیرتان میکند. با نویسندگانی چون گوردون اسمیت، آلیسون تاتلاک، آریل لوین، ورا بلیسی، جن کارول و جانی گومز، گیلیگان اثری ویژه و ماندگار خلق کرده است و خبر خوب اینکه ساخت فصل دوم آن از هماکنون قطعی شده است.
بهراستی، بهترین شگفتیها آنهایی هستند که از ناکجاآباد سر برمیآورند، و در همین مسیر، Pluribus بهراحتی میتواند یکی از بهترین سریالهای ۲۰۲۵ لقب گیرد. و در عین حال، شاهدی است بر اینکه وینس گیلیگان هنوز در حال پیشرفت و کمال در هنر ساختن سریالهای تلویزیونی است.





بدون نظر