جان فورد بیش از هر چیز بهخاطر فیلمهای وسترن خود شناخته میشود، اما او یکی از بهترین کارگردانان فیلمهای جنگی نسل خود نیز هست. فورد نهتنها یک فیلمساز بزرگ، بلکه یک کهنهسرباز واقعی نیز بود؛ او هالیوود را ترک کرد تا در طول جنگ جهانی دوم بهعنوان فرمانده در نیروهای ذخیره نیروی دریایی ایالات متحده خدمت کند. در دوران خدمت، فورد وظیفه کارگردانی فیلمهای تبلیغاتی دولت ایالات متحده را برعهده داشت.
پس از بازگشت از ارتش، نگاه فورد به جنگ و فیلمهای جنگی تغییر کرد و بهنوعی دیدگاهی بدبینانهتر پیدا کرد. او فیلمهایی ساخت که تصویر واقعبینانهتر و تلختری از جنگ ارائه میدادند و درعینحال، زاویهای متفاوت از دوران غرب وحشی، از جمله جنگ داخلی آمریکا، را به تصویر میکشیدند. این آثار، همراه با وسترنهای او، جایگاه فورد را بهعنوان یکی از استادان بیبدیل تاریخ سینما تثبیت کردند. در ادامه این مطلب شما را با ۱۰ فیلم جنگی برتر جان فورد آشنا میکنیم.

بهترین فیلمهای جنگی جان فورد
۱۰. Four Sons (۱۹۲۸)
۹. The Lost Patrol (۱۹۳۴)
۸. Pilgrimage (۱۹۳۳)
۷. Rio Grande (۱۹۵۰)
۶. The Long Voyage Home (۱۹۴۰)
۵. The Long Gray Line (۱۹۵۵)
۴. They Were Expendable (۱۹۴۵)
۳. Fort Apache (۱۹۴۸)
۲. Mister Roberts (۱۹۵۵)
۱. She Wore a Yellow Ribbon (۱۹۴۹)

۱۰. Four Sons (۱۹۲۸)
فیلم چهار پسر که در سال ۱۹۲۸ منتشر شد، یکی از نخستین فیلمهای جنگی جان فورد بود. از نظر فنی، این فیلم کاملاً صامت نبود، زیرا اگرچه دیالوگی نداشت، اما موسیقی متن هماهنگ و همزمانی برای آن ضبط شده بود. نکته جالب این است که جان وین نیز یش از یک دهه پیش از درخشش بزرگش با دلیجان (Stagecoach)، در این فیلم در نقشی بسیار کوتاه و بدون ذکر نام حضور دارد.
داستان این فیلم دربارهی خانوادهای در باواریا است که جنگ جهانی اول زندگیشان را از هم میپاشد؛ چرا که یکی از پسران به آمریکا مهاجرت کرده و در نهایت به ارتش اعزامی آمریکا میپیوندد، در حالی که سه برادر دیگر هنوز در باواریا هستند و به اجبار وارد ارتش آلمان میشوند. تمرکز فیلم بر رنج خانوادههایی است که در میان این دو جبهه گرفتار شدهاند.
Four Sons یکی از معدود فیلمهایی است که جان فورد بین سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۸ ساخته و نسخهای از آن باقی مانده است. این فیلم در سال ۱۹۹۹ در آرشیو فیلم آکادم اسکار حفظ و بازسازی شد. نسخهای بازسازیشده از این فیلم نیز در سال ۱۹۴۰ ساخته شد، هرچند فورد در آن نقشی نداشت.

۹. The Lost Patrol (۱۹۳۴)
فیلم گشت گمشده در سال ۱۹۳۴ اکران شده و بر اساس رمانی به همین نام نوشتهی فیلیپ مکدونالد ساخته شد. این اثر از جمله فیلمهای دوران پیش از قوانین سختگیرانه هالیوود ساخته جان فورد است و داستان گروهی از سربازان سوارهنظام بریتانیایی را روایت میکند که در صحرای بینالنهرین سرگردان شدهاند. زمانی که یک تکتیرانداز، فرماندهی آنها را میکشد، سربازان دیگر نمیدانند مأموریتشان چیست و گم میشوند.
بازیگران فیلم نیز قابل توجهاند؛ از جمله بوریس کارلو» که بیشتر با نقش هیولای فرانکنشتاین شناخته میشود، و اینبار در نقشی غیرترسناک ظاهر شده است. همچنین والاس فورد، ویکتور مکلاگلن و رجینالد دنی نیز از چهرههای آشنا و محبوب آن دوران بودند که در این فیلم حضور داشتند. منتقدان The Lost Patrol را «شاهکاری ناقص» توصیف کردند، اما تأثیر آن بر فیلمهای جنگی دههی ۱۹۳۰ غیرقابل انکار است.
این فیلم همچنین برای بهترین موسیقی متن اصلی نامزد جایزه اسکار شد و در سایت راتن تومیتوز امتیاز کامل ۱۰۰ درصد را به خود اختصاص داده است؛ امتیاز بینقصی که بیدلیل هم نیست.

۸. Pilgrimage (۱۹۳۳)
فیلم زیارت در سال ۱۹۳۳ منتشر شد و یکی دیگر از آثار دوران پیش از قوانین سختگیرانه هالیوود ساخته جان فورد به شمار میرود. با این حال، برخلاف بسیاری از آثار او، این فیلم در زمان اکران نتوانست نظر منتقدان را جلب کند. داستان فیلم جنجالی بود: زنی به نام خانم هانا جساپ (با بازی هنریتا کراسمن) اهل آرکانزاس، نمیخواهد پسرش با زنی که دوستش دارد ازدواج کند، بنابراین او را مجبور میکند تا در جریان جنگ جهانی اول به ارتش بپیوندد.
در میان فیلمهای جان فورد در اوایل دههی ۱۹۳۰، این شاید شخصیترین و از نظر بصری زیباترین اثر او باشد. همانطور که از چنین داستانی انتظار میرود، ماجرا با تراژدی به پایان میرسد.
این فیلم را میتوان در کنار چهار پسر تماشا کرد؛ در چهار پسر مادری شاهد مرگ پسرانش در جنگ است، در حالیکه در زیارت مادری فرزند خود را پس از آنکه خودش او را به میدان جنگ فرستاده، از دست میدهد. اگر مادر در Four Sons در پایان یک پسر بازمانده برای تسکین دردهایش دارد، خانم جساپ در Pilgrimage هیچ آرامشی پیدا نمیکند.

۷. Rio Grande (۱۹۵۰)
در سال ۱۹۵۰، جان فورد و جان وین بار دیگر با هم همکاری کردند و فیلم ریو گرانده را ساختند. این فیلم سومین بخش از سهگانه سوارهنظام فورد پس از Fort Apache و She Wore a Yellow Ribbonمحسوب میشود. نکته جالب این است که فورد در ابتدا تمایلی به ساخت این فیلم نداشت، اما برای اینکه استودیو به او اجازه دهد The Quiet Man را بسازد، مجبور شد این پروژه را بپذیرد.
با این حال، نتیجه نهایی یک فیلم وسترن جنگی قابلتوجه است. جان وین نقش افسری نظامی را بازی میکند که در مرز تگزاس خدمت کرده و متوجه میشود پسر دورافتادهاش، جف، یکی از سربازان جدید زیردست اوست. در کنار او، مورین اوهارا (از بهترین همبازیهای وین) نقش همسر جداشدهاش را ایفا میکند.
اگرچه Rio Grande از نظر عمق داستانی به دو فیلم دیگر این سهگانه نمیرسد، اما همچنان یکی از آثار خوشساخت فورد و یک وسترن درخور توجه است که رابطه پدر و پسر را در بستری نظامی به تصویر میکشد.

۶. The Long Voyage Home (۱۹۴۰)
فیلم سفر دریایی طولانی به خانه در سال ۱۹۴۰، پیش از آنکه جان فورد برای خدمت نظامی کشور را ترک کند، منتشر شد. این اثر بر اساس نمایشی نوشتهشده در دوران جنگ جهانی اول ساخته شد، اما فورد داستان را برای روزهای آغازین جنگ جهانی دوم بازآفرینی کرد. داستان دربارهی یک کشتی باری بریتانیایی است که در بحبوحهی جنگ جهانی دوم در مسیر بازگشت از هند غربی قرار دارد.
آنچه این فیلم را متمایز میکند، شیوهی فیلمبرداری فورد است؛ سبکی متفاوت از وسترنهایش و فیلمهای دههی ۱۹۳۰ او. بسیاری از منتقدان و پژوهشگران سینما معتقدند که این فیلم از نخستین نمونههایی است که به سبک بصری فیلم نوآر نزدیک میشود؛ سبکی که بعدها در دههی ۱۹۴۰ محبوب شد.
با وجود شکست تجاری در زمان اکران، به دلیل فضای تاریک و نبود رمانس میان شخصیتها، The Long Voyage Home مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و برخی آن را با اُدیسه هومر مقایسه کردند. این فیلم در سایت راتن تومیتوز امتیاز کامل ۱۰۰ درصد دارد و برای شش جایزه اسکار، از جمله بهترین تولید برجسته برای جان فورد، نامزد شد.

۵. The Long Gray Line (۱۹۵۵)
فیلم صف طولانی خاکستری یکی از آثار متأخر جان فورد در ژانر جنگی است که در سال ۱۹۵۵ اکران شد. داستان این فیلم بر اساس زندگی واقعی مارتی ماهر ساخته شده است و تایرون پاور نقش اصلی را بازی میکند. ماهر یک مهاجر ایرلندی بود که در سال ۱۸۹۸ به ارتش ایالات متحده پیوست و در نهایت به درجه گروهبان ارشدی ارتقا یافت.
اگرچه جان وین در این فیلم حضور ندارد، اما فورد بار دیگر از مورین اوهارا برای نقش همسر ماهر، مری اودانل که او هم مهاجری ایرلندی است، استفاده کرد. همچنین وارد باند، از همکاران قدیمی فورد، نقش هرمن کوهلر را بازی میکند؛ مربی فوتبال آکادمی نظامی وست پوینت و دوست صمیمی ماهر. هری کری جونیور، یکی از افسانههای وسترن، نیز در نقش دوایت آیزنهاور ظاهر میشود.
فیلم The Long Gray Line مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و امتیاز ۹۰ درصد در سایت راتن تومیتوز را به دست آورد. این اثر یکی از بهترین فیلمهای جنگی فورد است که بر آموزش نظامی در وست پوینت و سازمانهای نظامی مشابه تمرکز دارد.

۴. They Were Expendable (۱۹۴۵)
پس از پایان خدمت نظامی، جان فورد با نگاهی تلختر به جنگ، به هالیوود بازگشت و چند فیلم ساخت که بازتابی از خستگی و واقعگرایی او بودند. از میان این فیلمها، شاید آنها قابل چشمپوشی بودند بارزترین نمونه باشد. این فیلم با بازی رابرت مونتگمری و جان وین داستان سربازانی را روایت میکند که سوار بر قایقهای تندرو در برابر تهاجم ژاپن به فیلیپین مقاومت میکنند.
فورد این فیلم را بر اساس کتابی از ویلیام لیندسی وایت کارگردانی کرد و در روند ساخت آن از پشتیبانی گستردهی نیروی دریایی آمریکا برخوردار بود. در تیتراژ ابتدایی، بهصورت رسمی نوشته شده بود: «کارگردان: جان فورد، کاپیتان نیروی ذخیره دریایی ایالات متحده» و «فیلمنامه: فرانک وید، فرمانده بازنشسته نیروی دریایی».
این فیلم جنگی از نظر فروش موفق بود، اما بهدلیل بودجه بالا، سود چندانی به همراه نداشت. با این حال، در فصل جوایز سینمایی درخشید و برای بهترین صدابرداری و بهترین جلوههای ویژه نامزد جایزه اسکار شد.

۳. Fort Apache (۱۹۴۸)
فیلم دژ آپاچی نخستین قسمت از سهگانه سوارهنظام جان فورد بوده و بر اساس داستان Massacre نوشتهی جیمز وارنر بلا ساخته شده است. در این فیلم، هنری فوندا نقش سرهنگ دوم اوون ترزدی را بازی میکند که شخصیتش بر اساس فرماندهی واقعی جرج آرمسترانگ کاستر شکل گرفته است. با ورود به پادگان جدید، غرور و خودخواهی او باعث درگیری با سروان یورک (با بازی جان وین) میشود.
این فیلم نبردی میان دو نوع سرباز را به تصویر میکشد: یکی مغرور و نادان که صدای دیگران را نمیشنود، و دیگری فهمیده و واقعنگر که توان جلوگیری از فاجعه را ندارد. Fort Apache داستانی تلخ در این باب است که چگونه خودبینی یک فرمانده میتواند کل نیروهای زیردستش را به نابودی بکشاند.
در عین حال، فیلم تمثیلی از نحوهی قهرمانسازی تاریخ نیز هست؛ اینکه حتی بدترین فرماندهان در روایتهای رسمی، قهرمان جلوه داده میشوند. این فیلم همچنین یکی از نخستین آثار فورد است که نگاهی همدلانه با بومیان آمریکا دارد. مؤسسهی فیلم آمریکا (AFI) دژ آپاچی را یکی از بهترین فیلمهای وسترن تاریخ دانسته و این اثر امتیاز کامل ۱۰۰ درصد در راتن تومیتوز را در اختیار دارد.

۲. Mister Roberts (۱۹۵۵)
فیلم آقای رابرتس در سال ۱۹۵۵ منتشر شد و اثری کمدیـدرام در بستر جنگ جهانی دوم است که با حضور بازیگرانی بزرگ چون هنری فوندا، جیمز کاگنی، ویلیام پاول و جک لمون ساخته شد. این فیلم بر اساس یک رمان و نمایش برادوی به همین نام اقتباس شده و ماجرای یک کشتی باری نیروی دریایی را در اقیانوس آرام، در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم دنبال میکند.
در فیلم، هنری فوندا نقش افسر اجرایی کشتی را بازی میکند که زیر نظر فرماندهای مستبد و ظالمی به نام ستوان مورتون (جیمز کاگنی) خدمت میکند. این فیلم درباره نبرد با دشمن نیست؛ بلکه روایتی انسانی از سربازی است که در برابر بیعدالتیهای فرماندهاش تلاش میکند همچنان درستکار و وظیفهشناس باقی بماند.
Mister Roberts در سه بخش برای جایزه اسکار نامزد شد: بهترین فیلم، بهترین صدا و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، که مورد آخر را جک لمون برنده شد. این فیلم همچنین امتیاز ۹۳ درصد در سایت راتن تومیتوز دارد و منتقدان آن را «فیلمی تلخ و شیرین دربارهی یک سرباز و گروهی از خدمه که او را الگوی خود میدانند» توصیف کردهاند.

۱. She Wore a Yellow Ribbon (۱۹۴۹)
دومین فیلم از سهگانه سوارهنظام جان فورد، او یک روبان زرد بست یا دختری با روبان زرد، نهتنها بهترین فیلم جنگی فورد بلکه یکی از محبوبترین آثار تاریخ سینما به شمار میآید. این فیلم چنان مورد احترام بود که ژنرال داگلاس مکآرتور گفته بود هر ماه آن را تماشا میکند. جان وین در نقش سروان بریتلز، سربازی که در آستانه بازنشستگی قرار دارد، نقشآفرینی میکند.
او پیش از خداحافظی، مأموریت نهاییاش را دریافت میکند: ورود به سرزمینهای دشمن برای جلوگیری از جنگی تازه با قبایل بومی، پس از کشتار نیروهای ژنرال کاستر در نبرد لیتل بیگهورن. هرچند مأموریت در ظاهر نظامی است، اما هدف بریتلز برقراری صلح و جلوگیری از خونریزی است.
این فیلم ادامهی مسیر تحول جان فورد در روایتگری بود؛ او در این اثر، قبایل بومی آمریکا را با نگاهی انسانی و مثبت به تصویر کشید. She Wore a Yellow Ribbon سرشار از تصاویر باشکوه، موسیقی حماسی و مفاهیم صلحطلبانه است؛ نشانهای روشن از تمایل فورد به نمایش انسانیت در دل جنگ، که آن را به یکی از بهترین فیلمهای دوران خود تبدیل میکند.





بدون نظر