گشت و گذاری در زندگی خصوصی اسطوره فوتبال آرژانتین، دیه گو آرماندو مارادونا

گزارشی جالب از همسران و دیدگاه های سیاسی دیه گو مارادونا

روزیاتو تا کنون شما را با بخشی از زندگی خصوصی شخصیت هایی چون: آلبرت انیشتن، نلسون ماندلا، پله، استیو بالمر، ساتیا نادلا و محمد علی کلی آشنا کرده است و این رویه هم چنان در روزهای آینده ادامه خواهد داشت. گزارش امروز ما به زندگی خصوصی یکی از جنجالی ترین شخصیت های مستطیل سبز اختصاص دارد که در ۳ دهه اخیر، دنیای فوتبال را تحت تاثیر قرار داده است.

با ما همراه باشید در گشتی در زندگی خصوصی دیه گو آرماندو مارادونا.

داستان مارادونا: یک روایت جنجالی

دیه گو آرماندو مارادونا (Diego Armando Maradona) متولد ۳۰ اکتبر ۱۹۶۰ میلادی در بوینس آیرس، پایتخت آرژانتین است. وی را یکی از اسطوره های کم نظیر مستطیل سبز می دانند که دریبل های جادویی اش را دنیا به خاطر دارد.

این اسطوره فوتبال جهان، درحالی که فقط ۱۶۵ سانتی متر قد داشت، یکی از موثر ترین بازیکنان آرژانتین در نیم قرن اخیر بوده و سبب قهرمانی و نایب قهرمانی تیم ملی این کشور در سال های ۱۹۸۶ و ۱۹۹۰ میلادی شده است.

او یکی از با استعداد ترین بازیکنان فوتبال جهان محسوب می شود که در خانواده‌ای فقیر و پرجمعیت به دنیا آمد. فوتبال را در باشگاه «آرجنتینوس جونیورز» آغاز کرد و ۱۵ساله بود که به تیم اول باشگاه پیوست. وی در حالی که تنها ۱۷سال داشت به تیم ملی آرژانتین دعوت شد و در برابر مجارستان یک نیمه بازی کرد.

قدرت بازی‌ سازی، پاس‌ های بلند و کوتاه میلی متری، قدرت حفظ توپ و هوش سرشار رهبری تیم در میانه میدان، ضربه‌ های ناگهانی و حیاتی، حفظ تعادل و قدرت پا به توپ عالی و بسیاری از خصوصیات دیگر یک فوتبالیست طراز اول در مارادونا جمع بود.

دیه گو با تیم ملی آرژانتین ۲ بار به فینال جام جهانی رسید که هر ۲ بار کاپیتان بود و جام جهانی ۱۹۸۶ قهرمان و ۱۹۹۰ با گلی که آندریاس برمه از روی نقطه پنالتی به آرژانتینی ها زد، نایب قهرمان جهان شد. وی در سال ۲۰۰۸ به سمت سرمربی تیم ملی آرژانتین انتخاب گشت.

همه دنیا، مارادونا را به خاطر این تصویر به یاد دارند. جایی که در فینال ۱۹۸۶، او با استفاده از دست خود و فریب داور، توپ را وارد دروازه انگلیس کرد و جام قهرمانی را بالای سر برد. آن هم در روزگاری که آرژانتین، سخت مشغول نبرد سیاسی و نظامی با انگلیسی ها بود و تحقیر آن ها در فینال جام جهانی، افتخار بزرگی برای این کشور شد.

 داستان مارادونا

داستان مارادونا، داستان عجیبی است. یکی از عجیب ترین داستان هایی که درباره ورزشکاران قرن بیستم وجود داشت. داستانی مملو از اشک ها و لبخند ها. هنوز یک دهه از خداحافظی مارداونا از مستطیل سبز نگذشته بود که دنیا، بار دیگر شاهد تولد مارادونای دیگری از سرزمین فوتبال دوست آرژانتین شد. «لیونل مسی»، کسی که پله، او را شاهزاده دنیای فوتبال خطاب می کند، بی شک، فردی است که می توان او را در قد و قواره های اسطوره برزیل و جهان یعنی پله برشمرد.

مسی، صاحب ۵ توپ طلای اروپا، خود را پایین تر از مارادونا می داند و همواره بر این نکته تاکید کرده است که فاصله فوتبال او با اسطوره آرژانتین، زیاد است، اما فارغ از این تعارفات، خلاقیت های لیونل مسی در مستطیل سبز و حرکت های انفجاری او در نوک پیکان خط حمله آبی اناری پوش های بارسلونا، آتشی بر جان تیم های باشگاهی جهان در یک دهه اخیر انداخته است. سبک بازی و حتی سبک زندگی دیه گو مارادونا، تفاوت های زیادی با مسی دارد.

مارادونا از سال ۱۹۷۷ میلادی برای تیم جوانان و بزرگسالان این کشور بازی کرد و ۹۱ گل برای تیم ملی سرزمین مذکور به ثمر رساند. بوکا جونیورز، بارسلونا، ناپولی، سویا از جمله تیم های باشگاهی معروفیست که مارداونا را در ترکیب خود تجربه کردند. او در مدت ۲۰ سال فعالیت باشگاهی در سراسر جهان، ۲۵۹ گل به ثمر رساند.

او عاشق کیک، کوکایین و کتک کاری بود. وی بارها خبرنگاران را در جاهای مختلف مورد ضرب و شتم شدید قرار داده بود و از تند خوترین ورزشکاران آرژانتین در چند دهه اخیر به شمار می رود. آسیا و اروپا، بارها شاهد رفتار خشونت آمیز مارادونا با خبرنگاران و حتی تماشاگران سرزمین مستطیل سبز بوده است که کمتر در روزگار کنونی از سوی سلبریتی های دنیای فوتبال و حتی ورزش مشاهده می شود.

مارادونا و مواد مخدر و کیلوهای اضافی، هم چون لیونل مسی و توپ طلا، رابطه دیرینه ای با هم دارند. مارادونا بارها به خاطر حمل مواد مخدر دستگیر شده است. مهم ترینش، در سال ۱۹۹۱ بود که به جرم حمل نیم کیلو کوکایین در بوینس آیرس بازداشت شد. همچنین در شهر کوخاباما بولیوی در سال ۲۰۰۴ نیز به همین جرم توسط پلیس بولیوی دستگیر شد اما پس از مدت کمی آزاد گشت.

مصرف مکرر مواد مخدر توسط اسطوره فوتبال آرژانتین سبب شد که او بارها در کلینیک Suizo-Argentina و برای هفته ها بستری شود و تحت درمان قلبی و ریوی  قرار بگیرد. تعداد دفعاتی که مارادونا به مراکز بازتوانی ضد اعتیاد در بوینس آیرس مراجعه کرده است، ده ها مورد را شامل می شود. مارادونا مدت ها برای ترک اعتیاد به کوکایین، در بیمارستانی در کوبا نیز بستری بود.

مارادونا به واسطه سو مصرف مواد و هم چنین حمل مواد مخدر بارها دستگیر شده است، اما شهرت جهانی اش مانع از برخورد های شدیدی علیه وی شد. مارادونا را در اواخر دهه نود و اوایل قرن بیست و یکم، همواره با شکمی بزرگ، صورتی اخمو و خشن در رسانه ها می بینیم که با پسر شاد و فعال دهه هشتاد، بسیار متفاوت است.

مارادونا و سیاست

در سالهای اخیر، مارادونا، نسبت به ایدئولوژی های دست چپی علایقی از خود نشان داده ‌است. او زمانی که در کوبا تحت درمان بود با فیدل کاسترو رهبر کوبا دوست شد. او تصویری از فیدل کاسترو را بر بازوی چپ و چه گوارا را بر بازوی راست خود خالکوبی کرد.

وی اتوبیوگرافی خود، «ال دیگو» را به اشخاص و گروه‌های زیادی از جمله فیدل کاسترو تقدیم کرده است، او نوشت: «تقدیم به فیدل کاسترو و از طریق او به همه مردم کوبا.»

مارادونا همچنین از هواداران هوگو چاوز رئیس جمهور ونزوئلا بود کسی که از او در میرافلورس استقبال کرد. دیه گو پس از این ملاقات مدعی شد با هدف ملاقات با یک مرد بزرگ آمده بوده ولی به جای آن با کسی ملاقات کرده که از آن هم بزرگتر بوده‌است. «من به چاوز ایمان دارم، من چاویستا هستم. هرچه فیدل می‌کند، هرچه چاوز می‌کند، برای من بهترین است.»

باید عنوان داشت که در واقع این اسطوره بزرگ فوتبال جهان، عاشق کوبا، مورالس، چه گوارا، کاسترو و هم چنین سیگار کوبایی و آب و هوای هاوانا است و برای همین، بارها برای درمان خود به این منطقه سفر کرده است.

او بار ها پیراهن هایی را بر تن کرد که ضد جورج بوش پسر، مطالبی روی شان حک شده بود. مانند تصویر بالا که جمله «STOP BUSH» با علامتی از صلیب شکسته مربوط به نازی های آلمان، در آن به چشم می خورد.

وی مخالفت اش را با آنچه امپریالیسم می‌داند، در نشست کشورهای آمریکایی در ماردل پلاتا در ۲۰۰۵ اعلام کرد. او در آنجا با پوشیدن تی شرتی با برچسب «بوش را متوقف کنید» و اشاره به بوش به عنوان آشغال انسانی با حضور جرج دابلیو بوش در آرژانتین مخالفت کرد. در سال ۲۰۰۷، او با حضور در برنامه هفتگی تلویزیونی چاوز فراتر رفت و گفت:

«من از هر چه از آمریکا می‌آید متنفرم. با تمام توان از آن متنفرم.»

البته او به پاپ هم علاقه زیادی دارد و بار ها با وی دیدار کرده است. حتی یک بار، پیراهن شماره ۱۰ خود را در حالی که نام فرانسیس بر روی آن حک شده بود به پاپ در واتیکان تقدیم کرد.

مارادونا در کنار چهره فوتبالی، یک چهره کاملا سیاسی هم دارد. او به شدت علاقمند به رهبران کمونیست در آمریکای لاتین است. جایی که هوگو چاوز، رهبر فقید ونزوئلا و هم چنین فیدل کاسترو و برادرش، رهبران کوبای امروز و قدیم، پیکان دار مبارزه با استعمار ایالات متحده در این منطقه از جهان به شمار می روند. البته اخیرا پس از ۸۰ سال قطع رابطه هاوانا با واشنگتن، رابطه سیاسی محدودی بین این دو شکل گرفت.

مارادونا بارها با رهبران کشورهایی که مخالف سیاست های آمریکا به خصوص در عرصه جنگ های خونین دهه نود میلادی و دهه نخست هزاره سوم بودند، ملاقات کرد. در تصویری که در زیر مشاهده می کنید، دیه گو مارادونا در حال خوش و بش با رییس جمهور ونزوئلاست و بر روی پیراهن سیاه رنگ آقای اسطوره، تصویری از جورج دبلیو بوش، رییس جمهور پیشین آمریکا به چشم می خورد که بر روی آن نوشته شده: جنایتکار جنگی.

کمتر فوتبالیست یا ورزشکاری در دنیا سراغ داریم که در اوج معروفیت، به چنین رفتارهای ضد جنگ و ضد سیاسیت های استعماری آمریکا به طور علنی اقدام کند و در تاریخ ورزش جهان، نام هایی چون محمد علی کلی، اسطوره بوکس سنگین وزن جهان یک استثنا به شمار می روند. اما به هر حال، با وجود علاقمندی های مارادونا به سیاست و مذهب، او هم چنان فردی خشونت گراست.

مارادونا حتی بیرون مستطیل سبز هم سابقه در گیری زیادی با خبرنگاران و به خصوص عکاسانی دارد که قصد داشتند از حریم خصوصی او در حالت های مختلف عکس و خبر تهیه کنند. با این حال، وی عاشق کیک است و هر جا باشد آن را خودش شخصاً سرو می کند.

زندگی  خصوصی مارادونا

زندگی خصوصی اسطوره آرژانتینی ها ظرف ۳ دهه اخیر، با فراز و نشیب های فراوانی همراه بوده است. روزی نبوده که مارادونا به دلیل شرب خمر، مصرف مواد مخدر، ارتکاب به رفتارهای غیر قانونی و خلاف عرف در آرژانتین و دیگر کشور های دنیا، روانه بازداشتگاه یا بیمارستان یا کمپ های ضد اعتیاد نشود.

او بارها از دنیای فوتبال خداحافظی کرد، اما مدتی بعد به عنوان کاپیتان در زمین فوتبال حاضر شد و پس از جام جهانی ۱۹۹۴ بود که با ناکامی تیمش، از مستطیل سبز در کسوت بازیکن خداحافظی کرد. البته او به عنوان سرمربی تیم ملی این کشور هم موفقیت چندانی به دست نیاورده است.

شاید زندگی هیچ ورزشکاری در قرن بیستم میلادی به اندازه دیه گو مارادونا، خبر ساز و جنجالی نبوده باشد. او را باید یکی از عجیب ترین بازیکنان فوتبال در اعصار جام جهانی دانست. وقتی گلی که با دست وارد دروازه انگلیسی ها کرد زمینه قهرمانی این تیم را فراهم آورد، مارادونا بیشتر در کانون توجه رسانه ها قرار گرفت و به نظر می رسد تا به امروز، حاشیه و سورپرایز، بخش جدا نشدنی از زندگی آقای اسطوره باشد.

به هر حال این شماره ۱۰ تاریخ ساز و نوستالژیک آرژانتینی ها، در سال ۱۹۸۴ میلادی با کلودیا ویلافانه ازدواج کرد که این ازدواج در آستانه المپیک آتن ۲۰۰۴ میلادی به طلاق کشید. ماحصل این ازدواج ۲۰ ساله، دالما مارادونا، دیه گو سیناگرا، جیانینا مارادونا، دیه گو فرناندو مارادونا اوجدا بودند. مارادونا، خواهر و برادر های معروف دیگری هم دارد که از آن جمله می توان به هوگو مارادونا، رائول  مارادونا و ریتا ماردونا اشاره کرد.

مارادونا پس از جدایی از همسرش، هم چنان خبر ساز بوده و همواره در مصاحبه های تلویزیونی و رسانه ای، فلاش بکی به دوران زندگی و سبک زندگی خصوصیش می زند. سال گذشته بود که مارداونا، همسر سابقش را به دستبرد به حساب بانکیش متهم کرد و گفت که کلودیا ۹ میلیون دلار از حساب او برداشت کرده است.

این در حالی بود که همسرش این ادعا را رد کرد و مدعی شد که خود دیه گو این مبلغ را به ایشان تقدیم کرده و به صورت دارایی های مختلف است. گفته می شود که همسر مارادونا، ۳ آپارتمان به ارزش ۲ میلیون دلار در برجی در شهر  میامی در اختیار دارد و در بانکی در اروگوئه نیز، ۳ میلیون دلار وجه نقد سرمایه گذاری کرده است. مارادونا از دادگاه خواسته بود که پول به یغما رفته از حسابش را از این خانم پس  بگیرد.

حضور مارادونا و همسرش در دادگاه، برای نخستین بار نبود. آنها در سال ۲۰۰۰ میلادی یعنی ۴ سال پیش از طلاق، در دادگاه به واسطه اتهام هایی که علیه مارادونا درباره حمل و مصرف کوکایین در آرژانتین به راه افتاد، حاضر شدند.

مارادونا چند سال پیش با ورونیکا ادوجا ازدواج کرد. او از وی یک فرزند دارد که پنجمین فرزند و البته خردسال ترین اش محسوب می شود. ورونیکا بار ها درباره عدم پایبندی مارادونا به روابط زناشویی و ابراز علاقه به دختران جوان دیگر از جمله روکیو اولیوا سخن گفته بود.

عدم پایبندی مارادونا به روابط زناشویی با دو همسرش سبب شده تا همواره ایشان را درمراسم مختلف، با دختران جوانی مشاهده کنند که برای رسانه ها، سوژه های داغی محسوب می شده اند.

مارادونا از سال ۲۰۱۳ میلادی به فوتبالیست جوان و ۲۵ ساله این کشور  یعنی روکیو اولیوا در ارتباط بود و به همین خاطر، همواره در مصاحبه ها، در رابطه با این دختر جوان از وی سوال می شد. این خانم قبلا گفته بود که همسر سابقش Pablo Pugliese که تاجر موفقی بود، در برابر دیه گو، نمره ۴ از ۱۰ می گیرد در حالی که دیه گو از نظر او، نمره ۱۰۰۰ دارد.

مارادونا به همسر جدیدش علاقه زیادی دارد و به نظر می رسد به واسطه این که ایشان با بیش از ۲۵ سال اختلاف سنی نسبت به او قرار دارد، زندگی وی با این دختر جوان رنگ و بوی تازه ای گرفته است.

مارادونا برای نخستین بار در طول زندگی خانوادگی، با دختری همراه می شود که هم چون او، یکی از بازیکنان موفق مستطیل سبز بوده و شاید به همین دلیل، تصاویر بسیاری با روکیو داشته و حتی کادو های تولد گرانی برای او در سال های اخیر خریدار کرده است.

ورونیکا در مشاجره قانونی با کلودیا، همسر سابق و اول دیه گو مارادونا به خاطر مسائل شخصی و حقوقی است و بخشی از زندگی خصوصی مارادونا را به خود اختصاص داده است.

ورونیکا، خواننده و مدل تبلیغاتی شناخته شده در آرژانتین است و در مصاحبه های تلویزیونی، همواره به همسران سابق مارادونا تاخته است.

فرزندان مارادونا

یکی از فرزندان مارادونا که از همسر سابقش کریستیانا سیناگرا متولد شد، دیه گو آرماندو مارادونا سیناگرا نام دارد. وی متولد ۲۰ سپتامبر ۱۹۸۶ است و در ایتالیا بازی می کند. شایعاتی بود که نشان می داد پا فرانسیس، رهبر کاتولیک ها در سال ۲۰۰۷ میلادی از مارادونا خواسته بود که سیناگرا را به عنوان فرزند قانونی خود بپذیرد. اما وکیل مارادونا این شایعات را تکذیب کرد. این پسر در سال ۲۰۱۵ میلادی با نونزیا پینینو ازدواج کرد و مورد تفقد پاپ فرانسیس قرار گرفت. برای کسب اطلاعات بیشتر از این فرزند مارادونا به سایت ایشان در این آدرس مراجعه کنید.

دختر بیست و نه ساله مارادونا، دالما نام دارد که بر خلاف برادرانش، عاشق سرزمین فوتبال نیست و به پرده نقره ای علاقمند شده است. او مدل تبلیغاتی و یک هنرپیشه در این کشور محسوب می شود. دالما در اینستاگرام نیز فعالیت دارد و در این آدرس  در دسترس است. او ۱۱۴ هزار مخاطب دارد.

دالما در سال ۱۹۸۷ میلادی در بوینس آیرس متولد شد و ۴ برادر دارد. وی در کودکی به خاطر پدرش به ناپل رفت اما در سن شش سالگی به بوینس آیرس برگشت تا با مادربزرگش زندگی کند. وی در مدرسه هنر Hugo Midon شرکت کرد و توانست در آزمون ورودی قبول شود و در بین صد ها کاندیدا، تنها کسی بود که موفق گشت در دانشگاه هنر IUNA مشغول به تحصیل در عرصه بازیگری گردد.

وی در سال ۲۰۱۱ میلادی موفق به دریافت مدرگ کارشناسی بازیگری شد. او به مدت ۸ سال با فرناندو مولینا ارتباط داشت. دالما در فعالیت های تلویزیونی و سینمایی متعددی در ۲ دهه اخیر حضور داشته است که بخشی از آن به برنامه های مخصوص کودکان ارتباط دارد. برند خانواده مارادونا، سبب افزایش شهرت و موفقیت های هنری این خانم جوان در سال های اخیر بوده است.

وی در سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴ در فیلم هایی چون La Rabia, La Mosca en la cenize, Orillas و Femin ایفای نقش کرده است که هر ۴ فیلم محصول کشور آرژانتین و به زبان اسپانیولی هستند.

جیانینا مارادونا، دختر ۲۷ ساله مارادونا از دیگر فرزندان وی محسوب می شود که در سال ۲۰۰۸ میلادی با سرجیو اگورو، بازیکن آرژانتینی ازدواج کرد و ۵ سال بعد از او جدا شد. وی یک فرزند از سرجیو به نام بنجامین دارد.

سرجیو آگورو اخیرا پس از جدایی از دختر مارادونا با فردی به نام کارینا ازدواج کرد و در لندن توپ می زند. دختر مارادونا در توییتر بیش از ۳۷۰ هزار فالوور دارد و به نظر می رسد، عنوان دختری مارادونا و همسری سابق سرجیو، او را به اندازی کافی بین توییتر باز ها مطرح کرده است. توییتر وی را در این نشانی اینترنتی دنبال کنید.

سرجیو آگورو با وجود جدایی از جیانینا، با ارائه یک لایحه حقوقی از دادگاهی در آرژانتین علیه همسر سابقش ادعای دعوی کرده است. او در این دادخواست از قاضی خواسته بود که مانع از مخالفت همسر سابقش مبنی بر ملاقات ماهانه با فرزندش شود.

این در حالیست که جیانینا چنین موضوعی را تکذیب کرده بود و به رسانه ها گفت که نه تنها سرجیو می تواند بنجامین را هر وقت بخواهد ملاقات کند، بلکه به درخواست پدرش، تصاویر متعددی از بنجامین را هر از گاهی برای این بازیکن فوتبال آرژانتین و منچستر سیتی ارسال می کند.

مارادونا شرکتی به نام Diego Maradona Group Companies‌ دارد که فعالیت های تجاری انجام می دهد. برای کسب اطلاعات بیش تر به این نشانی مراجعه کنید.

حرف پایانی

داستان مارادونا، داستان اسطوره ایست که دارو و خشونت و بی بند و باری، بخش جدا نشدنی از زندگیش بوده و به نظر می رسد فضای حاکم بر کشورهای آمریکای لاتین و آمریکای جنوبی، در بستر سازی برای پرورش فردی چون ماردونا با چنین سبک زندگی خاص، تاثیرگذار است. مارادونا اگر چه در مستطیل سبز به خاطر هنرنمایی های فوق العاده اش یک جادوگر بود، اما بیرون این مستطیل، چهره یک قهرمان را از خود نشان نداد و همواره چهره یک سلبریتی فوتبالیست مجرم را در اذهان مردم دنیا از خود بروز داد.

سبک زندگی مارادونا و گشتی در زندگی خصوصی آن نشان داد که شهرت و اعتبار به خصوص در آمریکای جنوبی، حتی اسطوره ها را در معرض تهدید قرار می دهد و می تواند آنها را به واسطه افراط گرایی ، حتی در ورطه نیستی و مرگ نیز قرار دهد.

زندگی مارادونا و تحلیل سبک زندگی و رفتارشناسی او، می تواند عناوین خوبی برای محققان رشته تربیت بدنی، روان شناسی ورزشی و حتی دانشجویان علوم سیاسی باشد تا درک بهتری از زندگی پر فراز و نشیب این قهرمان فوتبال داشته باشند و درس هایی از آن را در اختیار ورزشکاران ایرانی قرار دهند.