سفر به مناطق معروف جهان، بازدید از موزه های پرآوازه و استراحت و لذت بردن از سواحل زیبا و دیدنی جهان سال های سال موردنظر گردشگران در سراسر جهان بوده است. اما گویی بشر که همواره به دنبال پیدا کردن راهی برای بدور ماندن از تکرار است، دست به ماجراجوی های گردشگری جدیدی زده است. این کاوش ها نتایج خوبی را هم به دنبال داشته و حال و هوای گردشگری را تا حدودی تغییر داده است.
اگر شما هم در گروه افرادی هستید که از سفر کردن به سواحل مختلف جهان خسته شده اید و چنین مسافرت هایی برای تان تکراری و یکنواخت شده، مقاصد دیگری چون عراق، افغانستان و کره شمالی را برای سفر بعدی خود انتخاب کنید. البته این انتظار را هم نداشته باشید که بعد از بازگشت به منزل حسی از آسودگی و آرامش همیشگی بعد از سفرهای دیگرتان را داشته باشید. شاید چیزهایی هم در این میان به مذاق تان سازگار نباشد.
راه سفرتان به سمت جاهایی چون جنگل های ماداگاسکار و دوچرخه یا اسب سواری در مسیر روستاهای افغانستان که مورد حمله قرار گرفته اند کج کنید. اگرچه که ممکن است چنین مناطقی آن تصور همیشگی از تعطیلات یک سفر را برای تان تداعی نکند، اما تجربه ای فوق العاده است.
افسرهای سابق ارتش انگلستان در گشایش چنین راه هایی نقش موثری را ایفا کردند و به نقاطی قدم گذاشتند که دستیابی آنها پیش از آن امکانپذیر نبود. آنها بر این باورند که سفر به نقاطی ناشناخته می تواند تجربه بسیاری خوبی برای تمام طول عمر یک فرد تلقی شود.
گراهام وود که خود گردشگری حرفه ای است به تالیس جرنیز در مورد سفرهایش به مناطق گردشگری که از نظرها پنهان مانده چون کره شمالی، جمهوری دموکرات کنگو و ایران توضیحاتی داد. وی در مصاحبه ای با خبرگزاری دیلی میل استرالیا می گوید که اگر می خواهید تجربه ای عمیق و فوق العاده از سفر را داشته باشید با تمام دشواری هایی ممکن است با آنها مواجه شوید به این کشورها سفر کنید.
در این نوشته به مرور تصاویری می پردازیم که گردشگران در کاوش های جدید خود، آنها را در ثبت کرده و در مورد هر کدام توضیحاتی نیز داده اند:
گراهام وود می گوید، در هر کدام از این سفرها با افرادی مواجه می شوید که برای برقراری امنیت شما در این سفرها تلاش می کنند و در این کار خبره اند. در مسیرهایی به سمت آفریقا، آنتارکیتا، جنوب آمریکا و آسیا چنین هدایتگرانی وجود دارند.
چه بر روی آب های سفید اوگاندا موج سواری کنید و یا از کوه های کلیمانجارو بالا روید، مربی های بسیار باتجربه ای شما را همراهی می کنند. اطمینان خاطر داشته باشید که متجرب ترین کوهنوردان شما را در طول مسیرهای کوهستانی همراهی می کنند.
تمامی این به اصطلاح رایج تورلیدرها، در طول دوره خدمت خود در ارتش و در ساعات رایج کاری ۹ صبح تا ۵ بعد از ظهر، چنین آموزش هایی را دیده اند. آنها تمامی این مهارت ها را تنها برای خودشان کسب نکرده اند بلکه در طول سفرهای مختلف آنها را در اختیار دیگران نیز قرار می دهند.
وی در این مورد به این نکته نیز اشاره کرد که اگر فرد بسیار تنبلی هستید و بیشتر زمان خود را به تکیه دادن روی کاناپه همیشگی تان می پردازید چنین سفرهایی چندان مناسب حال و روز شما نیست اما این تصور را هم نکنید که لازم است برای چنین مسافرت هایی یک ورزشکار حرفه ای باشید.
در چنین سفرهایی باید وسایلی را هم به همراه داشت و بسته به اینکه محلی که به آن سفر می کنید تا چه اندازه ای دور، شرایط آب و هوایی آن چگونه باشد و نیز ارتفاعی که قرار است در آن سفر کنید چقدر باشد، تفاوت هایی دارند.
یکی از گردشگران حرفه ای که به ۵۳ کشور جهان سفر کرده است در این باره می گوید، زمانی که به سمت مسیرهایی هدایت می شوید که ممکن است در آنها جنگ هایی صورت پذیرفته باشد، به مناطقی که درگیر جنگ هستند وارد نمی شوید.
در میان تمامی نواحی که درگیر جنگ بوده یا هستند همواره مناطق قابل سکونتی نیز وجود دارد که یا درگیر جنگ نیستند یا در زمان جنگ نیز مورد هجوم قرار نگرفته بودند. از جمله این مناطق می توان به کنگو اشاره کرد.
آقای وود در این باره می گوید در برخی از این نواحی هنوز تانک هایی وجود دارند که اگرچه دیگر مورد استفاده جنگی قرار نمی گیرند اما کودکان با آنها بازی می کنند.
وی می گوید تقریبا در تمامی مناطقی که سابق بر این در آنها جنگ رخ داده بود، همواره وسایلی از جنگ باقی مانده است. چرا که حتی با پایان جنگ، مردم این سرزمین ها احتیاج به زمان داشتند تا بتوانند از هراس هایی که جنگ برای شان به همراه آورده بود، اندکی دور بمانند.
وود در مورد ماجراجویان غربی می گوید آنها راه هایی را به سمت کشورهای فراموش شده جهان گشوده اند و به چنین کشورهایی را وارد ارتباط با جهان خارج از خودشان کرده اند.
وود در این باره می گوید، ورود گردشگران ماجراجویی را که به چنین کشورهایی وارد شده اند باعث شده که نوری از امید در بخش های زندگی مردمان سرزمین های دورافتاده جهان روشن بماند.
وی به مردم محلی مناطقی از استرالیا اشاره می کند که وضعیت زندگی هایشان در زیر خط فقر تعریف شده و هیچ ایده ای از زندگی خارج از روستاهای دورافتاده خودشان را ندارند.
وود می گوید: “خوب به خاطر می آورم زمانی که با اعضای سابق ارتش کنگو صحبت می کردم به آنها نشان می دادم که در خارج از محدوده ای که در آن زندگی می کنند، چیزهای بسیار متفاوت از آنچه آنها تجربه می کنند وجود دارد.”
و ادامه می دهد: “گاهی حتی عکس های فیس بوک را نشان شان می دادم و که برای آنها بسیار غریب اما در عین حال جالب بود.”
آقای وود از استقبال و مهمان نوازی مردم خصوصا مردم کنگو می گوید که آنها را با آغوشی باز در خانه های محقر خود راه می دادند. وی می گوید این باور کردنی نیست که تنها داراهایی گروهی از مردم همان قالی های نخ نمایی باشد که بر دیوارهای خانه هاشان آویزان شده باشد و از نسلی به نسل دیگر به آنها رسیده باشد.
به سختی می توان باور کرد که این مردم در حالی که حتی شما را نمی شناسند هرآنچه که دارند در اختیارتان قرار می دهند حتی اگر همان قالی های قرمز قدیمی شان باشد.
وود می گوید: “ما می توانیم به مردمی که در این مناطق زندگی می کنند راجع به آنچه در غرب می گذرد اطلاعاتی بدهیم و به آنها بگوییم که ما آن امپراطوری بزرگی نیستیم که در صدد به وجود آوردن جنگ و تنش باشیم و یا بخواهیم که روش زندگی آنها را تغییر دهیم.”
آقای وود به این موضوع نیز اشاره می کند که هر کسی پیش از سفر، دیدگاه های دارد که ممکن است با سفر کردن به آن نواحی نقطه نظرهای دیگری پیدا کند. او اعتراف می کند زمانی که با مردم بومی نواحی دورافتاده جهان مواجه شد، نظرش کاملا با آنچه پیش از سفر تصورش را می کرد متفاوت بود.
او در مورد سفر خود به کره شمالی از وضعیت بد امپراطوری آنجا می گوید و اضافه می کند: “متاسفانه فرصت چندانی برای مواجه شدن با مردم خونگرم این منطقه را نداشتم چرا که دایم مراقبت می شدیم و تحت نظر بودیم.”
در نهایت وود به شباهت های میان انسان ها در هر کجایی از این جهان که باشند اشاره می کند و می گوید: “به هر جا که می روی و شروع به صحبت با این مردم می کنی، آنها را همانند تمام مردم سایر مناطق دنیا می دانی و این مهم نیست که تو چه کسی هستی و یا از کجا آمده ای.”
عشق و مهربانی از جنس کلاشینکف و گلوله!