معروف ترین، پر بیننده ترین و شناخته شده ترین تابلوی نقاشی جهان، شاهکار قرن پانزدهمی لئوناردو داوینچی، نقاش و معمار شهیر ایتالیایی است که به نام مونالیزا (Mona Lisa) یا لبخند ژکوند شهرت دارد. این نقاشی، که پرتره بانوی جوانی به نام لیزا دل جوکوندو (Lisa del Giocondo)، از اعضای خانواده قدردیانی (Gherdiani)، خاندانی سرشناس در توسکانی، در مرکز ایتالیای قدیم بود، از سال ۱۹۷۹ میلادی تا کنون در معروف ترین موزه جهان (لوور پاریس) نگهداری می شود و بارها مورد سرقت قرار گرفت.
سرقت تابلوی «لبخند ژکوند» در سال ۱۹۱۱ شهرت این اثر را جهانی کرد، اما چاپ کتاب «رمز داوینچی» به قلم «دن براون» بود که بازار حدس و گمانها درباره راز سربه مُهر این بانوی قرن شانزدهمی را تا سرحد ممکن داغ کرد.
به گزارش آرت نت، جالب است که این نقاشی نقاط مشابه شگفت انگیزی با خودنگاره موجود از نقاش برجسته ایتالیایی دارد. نظریهپردازان درباره «لبخند ژکوند» تا جایی جلو رفته اند که برخی مدعی شده اند که «مونالیزا» ترکیبی از دو کلمه لاتین Amon و Elisa است و این بدین معناست که مونالیزا نرماده – ترکیبی از دو جنس زن و مرد – بوده است. راز مونالیزا، اکنون دست مایه کتاب های بسیاری شده است.
بسیاری از متخصصان هم معتقدند ممکن است صورت این زن اسرارآمیز، ترکیبی از چند چهرهی مختلف باشد.
به هر حال، کسانی که قدم به موزه لوور پاریس گذاشته اند، حتما تعجب کرده اند که در میان هزاران اثر هنری و تاریخی و باستانی گران قیمت تر و با ارزش تر از تابلوی داوینچی که از تمدن ایران تا مصر در این تماشاگه راز در معرض دید ده ها میلیون گردشگر سالانه لوور قرار گرفته است، چرا این اثر هنری در کانون توجه قرار گرفته است.
موزه لوور، بخش ویژه ای به معرفی معروف ترین شاهکار هنری قرن اختصاص داده است.
اثری که امروز، پشت صفحه ای شیشه ای با شدید ترین تدابیر امنیتی در یکی از سالن های اصلی موزه لوور حفاظت می شود. در واقع می توان ادعا کرد که یکی از آثاری که به اعتبار بخشی لوور کمک شایانی کرده است، همین شاهکار داوینچی جوان به شمار می رود که سالانه میلیون ها مسافر شهر عشاق اروپا (پاریس) را به ایستگاه متروی Musée du Louvre می کشاند تا این اثر را از فاصله ۳ متری تماشا کنند.
هر بار که به موزه بزرگ لوور بروید، جمعیت زیادی را روبروی این تابلوی نقاشی معروف مشاهده خواهید کرد که از دیدن معروف ترین تابلوی نقاشی جهان به وجد آمده و در روزگار اعتیاد دیجیتالی، این اثر را در کادر سلفی های متعدد خود قرار می دهند.
جالب است که بدانید در موره لوور، روبروی این اثر کوچک معروف، تابلوی نقاشی پهن پیکری وجود دارد که تابلویی از Veronese به نام Wedding Feast at Cana نام دارد و در تصویر زیر مشاهده می کنید. این اثر نیز در سالن مونالیزا، به واسطه طول و عرض بزرگ خود، مقصد سلفی بازان در این تماشاگه معروف است.
این اثر، تنها اثر نقاشی جهان است که بیش ترین حجم تالیفات، مستند سازی، فیلم و داستان و روایت درباره اش منتشر شده است و گر چه در نگاه اول همچون آثار یایویی کوساما، ادوارود مونک و پابلو پیکاسو و دیگر بزرگان نقاشی، تصویری عادی با پس زمینه و رنگ های معمول است که با قلم نقاشی چیره دست بر روی بومی کوچک طراحی شده است، اما با هزاران مقاله و کتاب و مستندی که درباره این شاهکار هنری ارائه شده می توان دریافت که رازی پس پرده این لبخند ملیح و این نگاه راز آلود خانم مونالیز قرار دارد که نقاشان و مستندسازان را قرن ها، شیفته خود کرده است.
گزارش امروز سرویس هنری روزیاتو، نگاهی دارد به راز داوینچی.
با ما همراه باشید.
پیش از ادامه بحث، مستند جالب ۱۱ دقیقه ای زیر را که شما را به داخل موزه لوور می برد و درباره راز مونالیزا، موضوعات جالبی را ارائه می کند، تماشا کنید. این مستند زیر نویس انگلیسی هم دارد.
درباره لئوناردو: معروف ترین نقاش هزاره دوم
قبل از صحبت درباره این اثر معروف، بهتر است کمی درباره نقاش آن بدانیم. لئوناردو داوینچی، همچون آلبرت انیشتن، اسحاق نیوتن، الکساندر فلمینگ (کاشف پنی سیلین) و بزرگان علم و هنر جهان، یکی از نام آوران هزاره دوم میلادی به شمار می رود. نامی که بخشی از تاریخ هنر و هویت هنرمندی ایتالیایی ها را در عرصه نقاشی و معماری و مجسمه سازی و به طور کلی مهندسی بیان می کند.
وی، ۱۵ آوریل ۱۴۵۲ میلادی در روستای وینچی متولد شد که در ایتالیای امروزی، فلورانس (موزه بدون سقف جهان) نام دارد. وی همچون پابلو پیکاسوی اسپانیایی، در فرانسه، یکی از پایتخت های هنر اروپا و جهان در سن شصت و هفت سالگی درگذشت.
داوینچی در روز دوم ماه مه سال ۱۵۱۹ در کلوس لوس درگذشت. داوینچی اواخر عمر خود را در شهر واتیکان در ایتالیا سپری نمود مکانی که رافائل و میکل آنژ در آنجا فعالیت داشتند. در اکتبر ۱۵۱۵ فرانسوای اول (François premier)، پادشاه فرانسه، میلان را به تسخیر خود درآورد و داوینچی مدتی نزد پادشاه بود.
در هنگام مرگ، پادشاه سر دا وینچی را در آغوش گرفت هرچند که این داستان عاشقانه و رمانتیک که بسیار باب طبع فرانسویان و بسیاری از هنرمندان است بیشتر به افسانه شبیهاست تا واقعیت. دا وینچی در روز دوم ماه مه سال ۱۵۱۹ در حالی که تبدیل به یکی از دوستان صمیمی فرانسوا شده بود در کلوس لوس درگذشت.
مرگ داوینچی به عنوان مرد بزرگ تاریخ علم و هنری جهان، دست مایه طرح های بسیاری شده که یکی از آنها، اثر معروف ژان آگوست دومنیک انگر، نقاش جنبش نئو کلاسیک فرانسه است که تصویر آن را در زیر مشاهده می کنید.
تابلوی شام آخر، مونالیزا و مرد ویتورین، شاهکارهای هنری داوینچی بود که آن ها را در کنار تابلوی جیغ ادوارد مونک و گرونیگا اثر پیکاسو، در فهرست شاهکارهای هنری تاریخ قرار داد.
لئوناردو، فقط نقاش زبر دست نبود. وی علاوه بر نقاشی، در مجسمهسازی، معماری، موسیقی، ریاضیات، نقشه کشی، اناتومی، زمین شناسی، نقشه کشی، علم گیاه و حتی مهندسی، یکی از نوابغ دوره رنسانس به حساب می آید. لئوناردو معمولاً به عنوان نمونهٔ بارز یک مرد رنسانسی معرفی میشود.
برخی آن را یکی از بزرگ ترین نقاشان تاریخ می دانند و عده ای نیز بر این باورند که وی، با استعداد ترین انسانی بوده که در هزاره دوم میلادی می زیست. به همین خاطر، دا وینچی را کهنالگوی «فرد رنسانسی» دانستهاند. وی فردی بینهایت خلاق و کنجکاو بود.
او نظریات خود را در مجموعه یادداشت هایی که بالغ بر هزاران صفحه هستند، ثبت کرده است. وی طرح های مبتکرانهای را برای ساخت سلاح هایی مانند توپهای بخار، ماشینهای پرنده و ادوات زرهی ارائه کرده بود، هرچند که بسیاری از آنها هرگز ساخته نشدند.
دا وینچی اولین طراح هواپیما و صدها اثر معماری دیگر بهشمار میرود. یکی از طرحهای ابتکاری او لباس غواصی و زیر دریایی جنگی است. او همچنین مسلسل، تانک نظامی، ساعتی که به ساعت دا وینچی معروف است، کیلومتر شمار و چیزهای دیگر را طراحی یا اختراع کرد و با استفاده از خط معکوس برای طراحیهای خود، یادداشتهایی را نوشته است که آنها را فقط در مقابل آینه میتوان خواند.
شهرت جهانی دا وینچی بیشتر بهخاطر نقاشی های شام آخر و مونالیزا است. مارکو روسکی دربارهٔ او میگوید: در حالی که گمانهزنیهای زیادی در مورد لئوناردو وجود دارد، چشمانداز او از جهان اساساً منطقی است و نه اسرار آمیز، و این که روشهای تجربی به کار گرفته شده او برای زمان خودش غیرمعمول بود.
داستان مونالیزا
لئوناردو، این نابغه قرن شانزدهم میلادی که برخی وی را نابغه همه اعصار می دانند، تابلوی مونالیز یا لبخند ژکوند را در سال های ۱۵۰۲ تا ۱۵۰۶ میلادی کشید. این تابلو، نقاشی رنگ روغنی است که بر روی بومی به جنس چوب سپیدار کشیده و بانویی را به تصویر می کشد که لبخندی راز آلود بر لب دارد و هزاران مقاله و کتاب درباره راز این لبخند و تکنیک و فلسفه پس پرده آن، تا کنون تالیف و منتشر شده است.
مرموز بودن این لبخند، یکی از دلایل شهرت این تابلوی معروف است. پس زمینه اثر همان طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، محو بوده تا چهره این بانوی جوان، بهتر نمایان شده و جلب توجه کند. از دیگر تکنیک هایی که نقاش، برای خیره شدن چشم بیننده به لبخند در نظر گرفته است، ترسیم تابلو به صورت ذوزنقه بوده به گونه ای که دستان بانو، به صورت شل در پایین تصویر ترسیم شده اند و توجه ای را به خود جلب نمی کند.
در این حالت، دست ها در حالتی قرار می گیرد که در پایین تصویر از هم باز هستند و فرم آن ها به گونه ای است که ناخودآگاه، چشم شما را به سمت چهره هدایت می کند. شاید این یکی از دلایلی باشد که وقتی به لبخند ژکوند خیره می شویم، کم تر حواسمان به دست ها و بقیه تابلو، منحرف می شود. این تکنیک، یکی از بهترین روش ها برای طراحی پرتره است.
حالت قرار گیری مونالیز
مساله دیگری که باید درباره این تابلو در نظر بگیریم، لبخند مونالیز است. یکی از مرموز ترین لبخندهای دنیا برای عاشقان هنر. لبخند زدن، جزئی همیشگی از عکسهای پرتره است. اما همین حالت در دورهای که لئوناردو تابلو را کشیده است، همان قدر انقلابی و بدعتگذار بوده است که امروز عکسهایی با اخم را مدرن به حساب می آوریم.
در آن زمان تقریبا تمام پرترهها، از افرادی بودند که بسیار جدی مینشستند و برای جدیتر شدن یادگار تمام عمرشان سعی میکردند بیشتر اخم کنند. در مقابل، تصویر مونالیزا در حالتی بسیار آرام و راحت گرفته شده است.
او دستهایش را به راحتی بر نیمکت جلویش گذاشته است و به جای اینکه انگشتانش را مشت کند یا اسلحه یا قلمموی پر داستان نویسی را در دست بگیرد، به راحتی آنها را ضربدری و آزاد روی هم قرار داده است. چهره مونالیزا به این سو و آن سو خم نشده و به دوردستها هم نگاه نمیکند.
نگاه او مستقیم به لنز دوربین لئوناردو دوخته شده است. همین طور برخلاف اغلب عکسهای زمان خودش که سعی میکردند با ترسیم تمام بدن در پرترههایشان لباسهای فاخر زمان خود را به رخ بکشند، تصویر کاملا نیمتنه است و موکدا چشم را تنها به چهره هدایت میکند. ضمنا هم سطح بودن چهره و چشمها نسبت به بیننده، حالتی بسیار صمیمی را القا میکند.
رنگ بندی در نقاشی مونالیزا
گرچه تصویر ظاهرا زمانی را در طول روز نشان میدهد، یعنی زمانی که دیافراگم لنز دوربین لئوناردو میبایست بسته باشد و عمق میدان بلندی به تصویر بدهد، اما او میدانسته که سالها بعد وقتی که دوربین اختراع میشود و عکاسان برای ایجاد عمق میدان کم و فوکوس قویتر روی سوژه دیافراگم دوربینشان را باز میکنند، زمینه تصویر بر خلاف آن چیزی که اغلب نقاشان انجام میدادند، محو خواهد شد.
مسئله این است که امروز، محوشدگی زمینه تصویر پرتره با دیافراگم باز به یک قانون کلی تبدیل شده است. اما لئوناردو چقدر زیبا حدس زده است که برای فوکوس بیشتر روی چهره باید سعی کند زمینه تصویر را تار و آن را از فوکوس خارج کند.
هم چنین بر خلاف دیگر آثاری که از داوینچی مشاهده می کنیم، در این تصویر، زیورآلاتی مشاهد نمی شود و خانم مونالیزا، لباس فاخری هم بر تن ندارد و لباس او، ساده بود و تنها نقش و نگارهای ریزی روی یقه دارد تا تمام توجه مخاطب به صورت وی جلب شود.
گفته شده که داوینچی، یک بار شروع به کشیدن لبخند مونالیز کرد اما آن را به پایان نبرد و مدتی بعد، دوباره به تکمیلش اقدام کرد. به همین خاطر، چند سالی طراحی این تابلوی به ظاهر معمولی که شاهکار تاریخ هنر است، به طول انجامید.
راز داوینچی
اما چه رازی در این تابلو وجود دارد که ۵۰۰ سال پس از مرگ صاحب اثر هنوز میلیونها انسان را مسحور خود میکند. این زن به گونهای اسرارآمیز لبخند زده، لبهایش میخندد اما چشمهایش غمگین است. همین ویژگیهای متناقض است که موجب شده گمانهزنیهای بسیاری حول محور این چهره ماندگار صورت بگیرد.
چند سال پیش این تابلو با استفاده از نرمافزاری رایانهای مورد بررسی قرار گرفت و آماری درباره احساس مونالیزا براساس حالت ابروها، لبها و گونههای وی منتشر شد. طبق نتایج این تحقیق، مونالیزا ۸۳ درصد خوشحال، ۹ درصد منزجر، ۶ درصد ترسیده و ۲ درصد عصبانی است.
برخی میگویند معلوم نیست مونالیزا مرد بوده یا زن، چون بیشتر استخوانبندی مردانه دارد تا زنانه. برخی تا آنجا پیش رفتهاند که میگویند مونالیزا مردی با روحیات زنانه بوده است و حتی احتمال دوجنسیتی بودن او را نیز میدهند. در حقیقت برای لئوناردو انسان کامل ترکیبی از مرد و زن بوده است.
حرف و حدیث های بسیاری درباره مونالیزا وجود دارد. به هر حال، روایت مستندی که در ابتدای گفتار درباره این بانوی نقاشی داوینچی ارائه شد، بیش از دیگر روایت ها صحت دارد. تابلوی ۵۳ در ۷۷ سانتیمتری داوینچی، از جمله گران قیمت ترین تابلوهای نقاشی جهان است.
ادعای جدید
«پاسکال کوته» دانشمند فرانسوی اعلام کرد که ۱۰ سال را به بررسی نقاشی معروف «مونالیزا» با استفاده از فناوریهای جدید صرف کرده و دریافته است که یک تصویر پرتره در زیر این نقاشی پنهان شده که در واقع چهره مونالیزای واقعی است. او ادعا کرد: در زیر نقاشی مونالیزا که اکنون در موزه لوور پاریس نگهداری میشود، تصویری از فرد دیگری وجود دارد که برای ۵۰۰ سال از نگاه هنردوستان پنهان مانده است.
این دانشمند فرانسوی که یکی از بنیانگذاران تکنولوژی لومیر در پاریس است، تکنیکی را تحت عنوان «روش تقویت لایه» ابداع کرده و در سال ۲۰۰۴ توسط موزه لوور اجازه دسترسی به نقاشی «مونالیزا» و بررسی آن را یافت، اما موزه لوور درباره ادعای جدید «پاسکال کوته» اظهار نظری نکرده است.
نقاشی معروف «مونالیزا» اثر «لئوناردو داوینچی» در طول ۵۰ سال گذشته، هدف بررسیهای علمی گوناگونی بوده است که از جدیدترین آنها میتوان به استفاده از تکنیکهای فروسرخ و اسکن چندطیفی اشاره کرد. اطلاعات تکمیلی را در درگاه فناوری لومیر مشاهده کنید.
خیلی جالب بود ، ممنون
بسیار عالی بود ، فقط اینکه ویدیو مستندی که در ابتدا گذاشتید باز نشد
ضمن تشکر از اطلاع رسانی و گزارش تهیه شده . نکته جالب این گزارش خندان و غمگین بودن چشم های مونالیزا بوده که تابحال به این دقت به آن توجه نشده بود . ضمناً من در جایی مطلع شدده ام که تصویر موانالیزا به مدت ۱۲ سال طول کشیه و طولانی بودن و به تصویر کشیدن این نقاشی تا این مدت نیز دارای رازی نحفته بوده که نیاز به بررسی دارد
من یکن توجه کردم دیدم مونالیزا ابرو نداره????
خیلی عالی و جالب بود منم احساس میکنم یه غمی تو این چهره سنگینی میکنه مثل غم رنج بردن از یه بیماری