در رسانه ها و تحلیل آثار هنری به خصوص در عرصه نقاشی، طراحی و معماری، همواره با سبک ها و روش های مختلفی رو به رو هستیم که منتقدان و تحلیل گران آثار هنری، از آن اسلوب ها به عنوان بستر بررسی و تحلیل آثار استفاده می کنند. اما برای عموم مردم که دانش فنی درباره آثار هنری، تئوری ها و فلسفه هنر ندارند، این اصطلاحات اندکی نا مفهوم است.
گزارش امروز روزیاتو قصد دارد در چند گفتار، به زبان ساده مکتب های هنری ایران و جهان را معرفی کند. در قسمت اول، به معرفی مکتب هایی همچون رئالیسم، فرمالیسم و ناتورالیسم می پردازیم.
چرا باید با مکاتب هنری آشنا شویم؟
شاید این پرسش در ذهن شما ایجاد شود که چرا یک پزشک، صنعتگر، کارمند امور اداری یا دانشجوی ادبیات و حتی اقتصاد، باید با مکاتب هنری آشنا شود. همانطور که درصدی از جمعیت کشور روی سهام در بازار بورس کشور سرمایه گذاری می کنند و متخصص اقتصاد و کسب و کار هم نیستند، آشنایی با مکاتب هنری نیز سبب می شود اشراف اطلاعاتی شما نسبت به هنر افزایش یابد.
افزایش دانسته های درباره مکاتب هنری و ارتقای دانش فهم آثار هنری و فلسفه طراحی و اجرای آن سبب می شود که شما به مقوله هنر، تنها به جنبه تزیینی و تفننی آن نگاه نکرده و از این فرصت، برای سرمایه گذاری و تحلیل روی آثار هنری بهره مند شوید.
قطعا کسی می تواند تابلوهای نقاشی خوب را به قیمت های مقرون به صرفه خریداری کند که دانش هنری خوبی داشته باشد و از این طریق خواهد توانست سود قابل ملاحظه ای از اقتصاد هنر بدست آورد. همانطور که در گزارش فروش میلیاردی ۳۳ تابلو نقاشی ایران در نمایشگاه هنر دوبی ۲۰۱۷ خوانده اید، برخی از آثار به ظاهر معمولی نقاشی ایران، با رقم های چند صد میلیون تومانی در حراجی کریستیز به فروش رسیدند.
خرید و فروش آثار هنری لزوما نیازمند مدرک کارشناسی یا ارشد یا دکترای هنر و فلسفه آن نیست. با اطلاعات معمولی و دانش به روز شده در عرصه هنر نیز می توان به مرور زمان، به اشراف اطلاعاتی خوبی دست یافت و در این عرصه شروع به فعالیت کرد.
علاوه بر این، کسانی که مکاتب هنری و فلسفه هنر را می دانند و درک می کنند، قدرت تخیل و تحلیل شان به نسبت افرادی که سر رشته ای از این موارد ندارند افزایش پیدا می کند. این مقوله می تواند در توان افزایی آنها در زندگی و تنوع بخشی به سبک زندگی دیجیتالی زده امروزی، نقش به سزایی ایفا کند.
همانطور که امروزه میلیون ها نفر از هموطنان به دنیای جالب و هیجانی بورس روی آورده اند، آشنایی با هنر و مکتب های هنری و اصطلاحات آن می تواند مفید باشد. این مسئله فرصت های خوبی را در زمینه های مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایجاد می کند.
قطعا کسب آگاهی و دانش درباره مکاتب و سبک های موجود در تاریخ که نمونه هایش را در گالری گردی و موزه گردی در ایران و جهان مشاهده می کنیم، به ما کمک می کند که بفهمیم چرا هنرمندان به شیوه خاصی آثار خود را طراحی می کنند.
فهم درست مکاتب هنری، راه مطلوبی برای دیدن بهتر آثار هنری است. دیدن بهتر با دیدنی که عموم مردم یک اثر را می بینند تفاوت دارد. شاید همین فرق های به ظاهر ساده است که جیغ ادوارد مونک نروژی بیش از ۱۲۰ میلیون دلار قیمت گذاری می شود و آثار یایویی کوساما، هنرمند ۹۰ ساله ژاپنی با رقم های میلیون دلاری خرید و فروش می گردد.
فهم تفاوت های ظریف و تلاش برای شناخت فلسفه پدید آمدن آثار هنری را می توان با شناخت مکاتب هنری بدست آورد. سلسله مطالبی که در این گفتار و گفتارهای آینده ارائه می شود، تلاش می کند به معرفی سبک های مختلف هنرهای تجسمی به خصوص در طراحی و نقاشی و مجسمه سازی بپردازد.
مکتب هایپر رئالیسم
مکتب هایپر رئالیسم یکی از مکتب های هنری است که معمولا در رسانه های این عرصه زیاد درباره اش می شنویم و می خوانیم.
کلمه غربی «Hyper Realism» در ترجمه لغت به لغت به معنای فرا واقعیت است. فرا واقعیت به سبکی در نقاشی و مجسمه سازی اطلاق می گردد که یک عکس یا نمونه واقعی از چیزی را با جزییات دقیق تداعی کند. از این مکتب و روش هنری به عنوان تحولی در ساخت آثار نقاشی و مجسمه یاد می کنند.
اگر شما در نگاه اول به یک نقاشی، تصور کردید که اثر پیش روی شما یک عکس واقعی است، حتما با سبک هایپر رئالیسم مواجه شده اید.
هنرمندانی که در این عرصه فعال هستند، کار زیاد و ممارست طولانی را برای خلق آثار هنری پر ظرافت در دستور کار قرار می دهند.. توانایی تکنیکی تولید نقاشی که آنقدر به واقعیت نزدیک باشد که با عکس اشتباه گرفته شود را هر هنرمندی در اختیار ندارد.
در این فرآیند، آنقدر بر عدم دخالت در واقعیت تاکید می شود که کار ماشینی به نظر می رسد. یک فرد توانمند تلاش می کند که قابلیت بی نظیرش در پشت کار پنهان شود. این هنر، دنیای واقعی و فیزیکی را جدی می گیرد به گونه ای که خروجی کار، گاها واقعی تر از واقعیت به نظر می رسد.
البته باید توجه داشت که در این مکتب، آنچه اهمیت دارد، عدم تحریف واقعیت است. در خلق آثار این مکتب هنری، بعضا ده ها عکس با کیفیت بالا از یک شی یا منظره گرفته می شود تا به جزئیات توجه شده و در طراحی، همان چیزی پدید آید که در واقعیت دیده می شود.
کانالتو، هنرمند ایتالیایی و ریچارد استس را می توان از نقاشان موفق این مکتب دانست. این روش از سال ۲۰۰۰ میلادی در آمریکا آغاز به کار کرد و یک جنبش هنری مستقل نوظهور در غرب به شمار می رود. شما می توانید ۴۰ اثر هنری این مکتب را در این لینک مشاهده کنید.
مکتب فرمالیسم
مکتب دیگری که در این گفتار اشاره می کنیم، مکتب فرمالیسم است. عده ای عقیده دارند که فرمالیسم هنری به این موضوع توجه دارد که ارزش یک اثر هنری، فقط وابسته به فرم آن یعنی چگونگی ساخت و ویژگی های بصری خواهد بود.
ددر مکتب فرمالیسم، تمام موارد ارزشمند یک اثر در خودش اثر نفهته است و زندگی هنرمند، هدف از طراحی و ساخت اثر و عوامل مکانی و زمانی در درجات بعدی اهمیت قرار دارند.
تاریخچه فرمالیسم به سال ۱۹۱۴ میلادی باز میگردد؛ سالی که «ویکتور شکلوفسکی» در روسیه رساله ای به نام رستاخیز واژه منتشر کرد که به عنوان نخستین سند ظهور مکتب فرمالیسم شناخته شد. بر پایه نظری دیگر، فرمالیسم را نخستین بار کلایو بل (clive bell) مطرح نمود و توضیح داد که اثر هنـری، خودمختار و مستقل از جهان خارج است.
بل عقیده دارد که معیار ارزشگذاری نقاشی، مضمونِ تصاویر نیست، بلکه جـوهره حقیقی نقاشی در جستجو و کشف فرم متجلی میشود. هنر مدرن به خوبی از این دیدگاه استقبال کرد و از آن برای پیشرفت خود کمک گرفت. دیدگاه های «گرین برگ» سبب می گردد که تاثیرات نگره فرمالیسم بر رشد و تحول هنر مدرنیست بهتر شناخته شود.
آشنایی با مکتب ناتورالیسم
مکتب طبیعت گرا یا ناتورالیسم، از جمله مکتب های محبوب هنری است که در نقاشی های بسیاری در قرن بیستم و بیست یکم مشاهده می شود. ناتورالیسم (Naturalism) یا طبیعت گرایی که زمزمه های آن در نیمه دوم قرن نوزدهم به گوش می رسید، اصطلاحی در تاریخ هنر و نقد هنری برای توصیف بخشی از هنر است که در آن، طبیعت همان گونه که به نظر میآید، بازنمایی میشود.
اصطلاح ناتورالیسم به مثابه مکتبی خاص در نقاشی، نخستین بار توسط “بلوری” درباره پیروان “کارواجو” به کار برده شد. به زعم او آن ها به تقلید وفادارنه از طبیعت (خواه زشت، خواه زیبا) می پرداختند. همچنین “کاستانیاری” منتقد فرانسوی اصطلاح ناتورالیسم را جایگزین رئالیسم کرد تا بر عین گرایی و پژواک های فعالیت علوم طبیعی تاکید بیشتری بگذارد.
بنا به نظر طبیعت گرایان، وراثت و محیط تعیین کننده اصلی تقدیر انسان هستند. فرق این مکتب با رئالیسم در این است که در آثار رئالیستی انسان همیشه از محیط پیرامونش مهم تر بوده، اما در ناتورالیسم اهمیت انسان از اهمیت اشیاء بیشتر نیست.
هنر کلاسیک یونان را جلوه کامل طبیعت گرایی تلقی می کنند و هنر رنسانس ایتالیایی را تجدید حیات آن می دانند. بر اساس چنین استدلالی است که در هنرهای نامبرده، اثر هنری همانند آینه زیبایی طبیعی را بازمی تابد.
مکتب فیگوراتیو
هنر فیگوراتیو به آن دسته آثار هنری تجسمی اطلاق می شود که در آن نمودی از دنیای واقعی وجود داشته باشد. این اصطلاح عموما در مقابل هنز انتزاعی به کار می رود. طراحی و نقاشی فیگوراتیو به آن دسته از طراحی و نقاشی هایی گفته می شود که بر اساس حالت ها و وضعیت مختلف اندام انسانی ترسیم شده و طی آن، مطالعه و بررسی مورد نظر طراح صورت می گیرد.
این نوع طراحی ها شامل اسکیس، طراحی های دقیق و طراحی از فرم دست و پا هستند.
مکتب اگزیستانسیالیسم
مکتب اگزیستانسیالیسم (existentialism) از جمله مکتب های کمتر شناخته شده برای عموم علاقمندان به دنیای هنر است. این مکتب بر خلاف فرمالیست ها، به دنبال انسان و مفهوم وجودی او بوده و ماهیت انسان را از وجود وی مجزا می داند. از نظر اگزیستانسیالیست ها، فقط خدا است که ماهیتش جدایی ناپذیر بوده است.
درباره این مکتب بحث های زیادی وجود دارد. بعضی معتقدند که ماهیت انسان را باید در وجود او جستجو کرد. به طور معمول ما بر اساس پیش زمینه و دانشی که در مورد پدیده ای داریم به واقعیت می رسیم. در حالی که اگزیستانسیالیسم ها عکس این روش را به کار می گیرند و تلاش دارند بدون دخالت ذهن و منطق به واقعیت ها برسند.
در آثار ادبی و هنری این سبک، نوعی انرژی منفی، نا امیدی، دلهره و تشویش و آشوب مشاهده می شود و نوعی پوچی در برابر دنیا قابل احساس است. نگاه حسرت آور به گذشته، بخشی از نگاه اگزیستانسیالیسم و طرفداران این مکتب را جلوه می دهد.
مکتب گوتیک
اگر به رم، میلان، وین و فلورانس سفر کرده باشید، حتما آثاری از سبک معماری و هنری گوتیگ را در عمارت های تاریخی مشاهده کرده اید.
گوتیک (Gothic) سبک هنری رایج در نیمه دوم قرن دوازدهم میلادی در شمال اروپا است که تا قرن شانزدهم دوام یافت. واژه “گوتیک” نیز همچون بسیاری از عناوین سبک های هنری در آغاز بار معنایی منفی داشت و به صورت تحقیر آمیز به کار گرفته شد.
ویدیوی زیر در ۵۸ دقیقه شما را با معماری کلیساهایی که با سبک گوتیک ساخته شده اند آشنا می کند.
این واژه توسط هنرمندان ایتالیایی دوره رنسانس ابداع شد تا این شیوه معماری را که به مثابه سبک توحش محکوم می کردند، توصیف نمایند. به نظر آنها این سبک معماری قوم گوتها بود که میراث هنر کلاسیک امپراطوری روم را از بین برد.
از این رو معنای تحت الفظی “گوتیک” منسوب به قوم “گوتها” است. سبک گوتیک، بر اساس آثار معماری تشخص می یابد؛ به ویژه در کاربرد قوس های نوک تیز (جناغی)، پشت بند های اوج کشیده و تزئینات توکاری مشبک بسیار زیبا و ظریف. در مفهوم عام تر واژه گوتیک به تزئینات نقوش و نقاشی های دوره ای اطلاق می شود که معماری گوتیک شکل گرفت.
در قسمت های بعدی، با دیگر مکاتب هنری جهان آشنا می شویم.
فراواقعگرایی را برایه سبک سورئالیسم بکار میبرند.
اثر جیغ هم سبک اگزیستانسیالیسم نیست، اکسپرسیونیست است
من که هنوز باورم نمیشه اینا نقاشی باشند
این مطلب مخصوصا براى ما که دانشجوى هنریم بسیا کاربردى و مفید بود?