ایران، دیار فرهنگ ساز فرهنگ دوست خاورمیانه، جایی است که در تاریخ معاصر، نام های بزرگی در عرصه های مختلف فرهنگی، هنری، ورزشی، سیاسی، علمی و اجتماعی به خود دیده که برخی، همچون حسابی ها و نادری ها و عباس دوران ها، تاریخ ساز شده اند. در بین نام های بزرگان علم و فرهنگ و ادب معاصر کشور، معمولا کمتر از خیرین الهام بخش در ادبیات گفتاری و نوشتاری و شفاهی کشور، سخن به میان آمده است.
خیرین و افرادی که با سرمایه مادی و معنوی خود، هزاران ساعت یا میلیاردها تومان صرف آبادانی و رفاه و کمک به هموطنان خود می کنند، معمولا افرادی نام آشنا برای عموم نیستند و پرستیژ و فرهنگ کار نیکوکاری هم بر این قضیه ناشناس بودن، تاکید دارد.
در چند دهه اخیر، ایران، خیران و نیکوکاران حقیقی و حقوقی بسیاری به خود دیده است که حتی ذکر نام آنها نیز، مثنوی هفتاد من است و جامعه معاصر ایران می بایست بابت این تعداد انسان نیکوکار که تنها سرمایه خود را وقف عام و رفاه ملت ایران کرده اند، خوشحال و شاکر باشد. صدها میلیارد تومانی که خیران مدرسه ساز ایران، هر سال صرف ساخت و توسعه مدارس در نقاط مختلف کشور می کنند، در حالی که می توانستند سفرهای لوکس آنچنانی و زندگی در برج های رویایی داخل یا خارج را تجربه کنند، تنها مشتی نمونه خروار است.
یکی از خیران ایرانی که اتفاقا بانویی فداکار، خلاق و الهام بخش بسیاری از زنان نیکوکار پر افتخار ایران زمین است، سعیده قدس است که بنیانگذار موسسه خیریه محک بوده و بخاطر فعالیت های انسان دوستانه، در سال ۲۰۰۸ میلادی از سوی نشریه وال استریت ژورنال آمریکا، در فهرست ۵۰ زن برتر جهان قرار گرفت.
سعیده قدس را می توان یکی از الگوهای موفق و کاریزماتیک بانوان معاصر ایران دانست که در میدان علم و عمل، چهره های فرا ملی بوده و به همین خاطر، امروز نگاهی داریم به زندگی این بانوی پر افتخار ایرانی.
با ما همراه باشید.
۲۵ سال خدمت به ۲۵ هزار کودک سرطانی
دو نعمت است که معمولا انسان، قدر آن را نمی داند و از اهمیت وجود آن غافل است: یکی امنیت و دیگری سلامت. امنیت و سلامت موضوعیست که نیاز اولیه هر انسانی برای زندگی بوده و بدون آن یا با کمبود آن، بسیاری از اتفاقات خوب در زندگی روی نخواهد داد. قدر سلامت را مریض می داند و قدر امنیت را جنگ زده.
مشاهده کودکی که بر خلاف هم سن و سالان خود، تحرکی ندارد و ضعیف و نحیف است، همواره غم انگیز و ناراحت کننده است. مخصوصا که اگر شما نتوانید برای رهایی کودک بیمار از وضع موجود، کار خاصی انجام دهید. نیکوکاری، یکی از بهترین میراث های نسل ما برای آیندگان است. قطعا آیندگان ما را بخاطر برخی از رفتارهای نیکوکارانه ای که سبب شد دنیا و نسل امروز، زندگی بهتر و راحت تری داشته باشند، ما را ستایش خواهند کرد.
اما بخاطر آلودگی محیط زیست و مصرف زیاد و خیلی چیزها دیگر، حتما ما را نکوهش خواهند کرد.
سعیده قدس، یکی از هزاران هموطنی است که تلاش کرده تا اگر آیندگان درباره صنعت سلامت و بهداشت ایران در قرن بیستم و بیست و یکم خواندند، از این عزم بلند و تلاش مجدانه، ما را ستایش کنند. سعیده قدس، همچون بسیاری از بانوان کارآفرین و خیر ایرانی، با کمک هزاران نیکوکار و متخصص دیگر، کاری کرده است کارستان.
بنیانگذاری موسسه خیریه ای که توانسته در عرض ۲۵ سال، به ۲۵ هزار کودک سرطانی، خدمات رایگان در عرصه های مختلف ارائه کند، کاری بس بزرگ، الهام بخش و تاثیر گذار برای جامعه بوده که قلم در ستایش و وصف این همت، عاجز.
همت بلند سعیده قدس در خدمت به هموطنان به خصوص جامعه کودکان بیمار ایران، کاریست که باید زیاد از آن گفت و نوشت. اگر به نزدیک کوه های دارآباد تهران بروید، ساختمان سفید رنگ بزرگی از دور به شما چشمک می زند که بهشت کودکان نیازمند است.
بیمارستانی که موسسه محک در یک دهه اخیر راه اندازی کرده است، فرصتی برای خدمت رسانی به کودکان سرطانی بوده و به آن ها فرصت می دهد تا با بیماری خود مبارزه کنند و انرژی دوباره برای زندگی به آن ها داده شود. بیمارستانی که وقتی قدم به آنجا می گذارید، حس یک مهد کودک بزرگ شاد به شما دست می دهد.
فضای بیمارستان، به صورت کاملا مدرن و با تجهیزات کاملا به روز ساخته شده و همه تلاش ها صورت گرفته تا نگاه معمول بیمارستان که فضایی خشک و با دیسیپلین و استانداردهای معمول است از آن دور شده و فضا برای درمان کودکان سرطانی، فراهم شود. فضاهایی با دیوارهای رنگی که در آن، دختران مبتلا به سرطان که به دلیل شیمی درمانی، موهایشان را از دست داده اند، با عروسک های مو طلایی بازی می کنند و پسران بیمار نیز به امید آینده، زندگی در کنار خانواده را نقاشی می کنند.
محک بخاطر کیانیا
وقتی صحبت از محک می شود، باید از سعیده قدس بدانیم. بانویی متولد ۱۳۳۰ در تهران که در خانواده ای فرهنگی با ۴ خواهر و برادر بزرگ شد. او در جوانی، مجتمع فرهنگی آموزشی راه اندازی کرد و در نخستین سال های دانشگاه در رشته جغرافیا)، پدر خود را از دست داد.
او نویسندگی را از دوران کودکی دوست داشت و قبلا گفته بود که آرزویش نویسنده شدن بود. آرزویی که امروزه محقق شده و کتاب هایی از وی وارد بازار نشر کشور شده و اتفاقا با استقبال خوانندگان ایرانی همراه گردید. او زیاد از جغرافیا خوشش نمی آمد و قصد داشت پس از یکسال تغییر رشته دهد. اما جذابیت های دنیای جغرافیا که تحلیل بخشی از آسمان و زمین است، به سعیده اجازه نداد که دوستی خود را با جغرافیا قطع کند.
دانش اموختگی در زمینه جغرافیا سبب شد تا خانم قدس، در شرکت دخانیات ایران استخدام شود و بخاطر توتون، به نقاط مختلف کشور سفر کند و به بررسی خصوصیات جغرافیایی بپردازد.
او همزمان با تحصیل در دانشگاه، ازدواج کرد و همسرش کارمند وزارت امور خارجه بود و اوایل زندگی مشترک به آلمان رفتند. بعد از بازگشت به ایران و اتمام ماموریت همسرش، از شرکت دخانیات، به وزارت صنایع رفت. پس از مهبد که نخستین فرزندش بود، صاحب کیانا شد. دختری که در سن دو سالگی، دچار بیماری سختی شد و زندگی مادر و خانواده اش را متحول کرد.
بیماری کیانا سبب شد تا سعیده قدس، به فکر تاسیس مرکزی برای حمایت از کودکان سرطانی باشد. کیانا اکنون بزرگ شده و دانش آموخته دانشگاه است. در واقع بیماری کیانا، منشا خیر شد تا سعیده، به فکر ده ها هزار کودک سرطانی در سراسر کشور باشد.
او در مصاحبه ای گفته بود:
«روز تولد دوسالگی کیانا بود، خواستم قبل از تولد جواب آزمایش هایش را نشان دکتر بدهم که قیافه مشــکوک دکتر و دستور بستری شدن کیانا و نگاه های مات من، همه چیز را تغییر داد. من هر ماه او را برای چکاپ کامل به دکتر می بردم و اتفاقا فکر می کنم اگر آن چکاپ ها نبود شاید به آن سرعت نمی فهمیدیم و به موقع به دادش نمی رسیدیم.
دکتر گفت یک تومور در کلیه است که باید به سرعت عمل شود. در دو سالی که درگیر درمان کیانا بودم، در دریایی از غم و نا امیدی و اندوه سرگردان بودم.
وقت هایی که حالش بد بود نگران خودش بودم و وقتی هم حالش خوب بود یاد بچه ای که همان روز روی تخت کناری جان داد یا بچه ای که دیروزش چشمش را تخلیه کردند، بچه ای که قرار بود دو روز بعد پایــش را قطع کنند و… می افتادم و از یک جایی به بعد غم بچه ها ی دیگر نمی گذاشت آســوده باشم.
بیماری کیانا در فاز طلایی بیماری کشف شده بود و هیچ خطری تهدیدش نمی کرد و فقط پروسه درمان دردناکی داشــت چون در آن سال ها شیمی درمانی با شدت بیشتری انجام می شد. یادم هست یک بار از دکترش پرسیدم آیا این درمان ها روی آینده اش تاثیر می گذارد و بعد دکتر خیلی راحت گفت حالا بگذار ببینیم عمر این بچه به یک سال دیگر می کشد. درمان کیانا دو سال طول کشید و پنج سال هم برای قطعی شدن درمان زمان برد. در همان پنج سال درمان بود که ایده محک شکل گرفت.
ایده محک چه بود؟
هر استارت آپ و فعالیت کارآفرینانه ای، با یک ایده خلاق شکل می گیرد و توسعه می یابد. هیچ کارآفرینی در دنیا سراغ نداریم که پشتش، ایده و جرقه ای محرک و خلاق نباشد. محک نیز از این قاعده مستثنی نیست. در واقع ایده شکل گیری این موسسه خیریه، از آشنایی سعیده قدس با مرکزی در آلمان، در جریان همان اقامت ۴ ساله با همسرش شکل گرفت.
کار آن مرکز آلمانی، حمایت از پدر و مادرهایی بود که بچه های مبتلا به سرطان دارند. او که به همراه همسرش مدتی را در آلمان زندگی می کردند و برای تکمیل آزمایش های دخترش به آلمان سفر می کرد، با این انجمن آشنا شد و احساس کرد که چقدر جای آن در ایران خالی است.
سعیده قدس بعد از بازگشت از یکی از سفرهای آلمان به ایران، شــروع به تحقیق برای راه اندازی چنین انجمنی در کشور کرد و در گفت وگو با پزشکان معالج دخترش و افراد متخصص دیگر متوجه شد بزرگ ترین مشکل خانواده هایی که در ایران کودکان مبتلا به سرطان دارند، هزینه ها ی درمان اســت و اگــر او به فکر راهی برای حمایت از خانواده ها است، باید به فکر تاسیس موسسه ای باشد که مردم و خیرین را برای حمایت جذب کند.
او اعتقاد داشــت که با جذب کمک های مردم نیکوکار ایران، می تواند کارهای بزرگی انجام داده و غم بسیاری از کودکان بیمار و خانواده ها یشان را التیام دهد. کودکان مبتلا به سرطانی که بسیاری از آنها می توانند همچون فرزندش بیماری را پشــت سر بگذارند و به زندگی بازگردند.
او با همکاری و همیاری گروهی از خیرین و پزشکان از سال ۱۳۶۸ به فکر اجرایی کردن ایده خود افتاد؛ آنها در ابتدا از طریق بیمارستان های دولتی و دانشگاهی، فعالیت های خیریه و داوطلبانه خود را آغاز کردند و بعد از دو سال در سال ۱۳۷۰ توانستند، موسسه خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان (با نام اختصاری محک) را با شماره ۶۵۶۷ به ثبت برسانند.
موسسه خیریه ای که حالا بعد از گذشت ۲۵ سال از شروع فعالیت هایش به یک نام جهانی در مسئولیت اجتماعی تبدیل شده است و به جایگاه جهانی بالایی رسیده و یکی از افتخارات فعالیت های نیکوکاری کشور در عرصه پزشکی ایران به شمار می رود.
افتخاری که افتخار همه ایرانیان در سراسر جهان است.
محک نامی است که تقریبا اکثر مردم ایران با آن آشنا هستند و شاید سالانه صد ها میلیون تومان به روش های مختلف به آن کمک می کنند. موسسه ای که اکنون، بهشت کودکان سرطانی کشور شده و صدها متخصص از فناوری اطلاعات گرفته تا فوق تخصص های پزشکی و جامعه ای از نیکوکاران آزاد، هر روز در ان مشغول به خدمت رسانی به فرشتگانی سرطانی هستند.
محک با شعار ما را یاری دهید و از ما یاری بخواهید، راه اندازی شده و در ربع قرن اخیر، به ۲۵ هزار کودک سرطانی خدمات رایگان ارائه کرده است. بیش از ۲۵ هزار پرونده برای کودکان مبتلا به سرطان در موسسه محک باز شده است و آنها تحت درمان و معالجه قرار گرفته اند.
۹۸ درصد کودکان تحت پوشش در بالغ بر ۴۰ بیمارستان دولتی در ۱۷ استان کشور تحت حمایت موسسه محک قرار دارند. بیمارستان فوق تخصصی محک در دارآباد تهران، امروزه یک بیمارستان منحصر بفرد در خاورمیانه بوده که با مشارکت مردمی اداره می شود و کلیه خدماتش رایگان است.
کاری که سعیده قدس، ۲۵ سال پیش آغاز کرد امروزه سبب شده تا ۵۸ درصد کودکان سرطانی در طول ربع قرن فعالیت محک از مرگ حتمی نجات پیدا کنند و ۲۲ درصد از آن ها بهبود پیدا کرده و ۲۰ درصد نیز متاسفانه فوت شدند. محک، مظهر مدیریت داشته ها و نماد مدیریت واقعیت ها است که تلاش دارد تا از فوت این ۲۰ درصد جلوگیری کند.
از کیانا تا کیمیا
گفتیم که محک، بخاطر کیانا بود و سعیده، عاشق نوشتن و گشتن و امروزه، یکی از رمان نویس های کشور در عرصه تاریخی است. اسم کتابش: کیمیا خاتون است که سرگذشت دختر ناتنی جوان مولانا بوده که به عقد شمس تبریزی در آمد و قربانی خشونت خانگی شد. کتابی که اکنون در شبکه اجتماعی کتاب خوان های جهان نیز مخاطبان بسیار دارد.
«کیمیاخاتون» رمانی تاریخی است که محور قصهی آن زندگی دخترخواندهی مولانا جلالالدین بلخی است. این سرنوشت که علیرغم تأثیرات شگرف آن بر زندگی دو اسطورهی جهان عرفان، شمس و مولانا، در لابهلای سطور تاریخ به عمد یا غیر آن به فراموشی سپرده شده بود.
اینک با پرداختی رمانتیک در فضایی شاعرانه جان گرفته و نویسنده ضمنِ سعی در وفاداری به واقعیات تاریخی ماجرا و حال و هوای زمان و مکان قصه، میکوشد تا خیالپردازانه یکی از پیچیدهترین و اسرارآمیزترین روابط عاشقانه که در زمان خود قونیه را به آشوب کشید و شمس نیز خود در جای جای مقالات به آن اشاره نموده است به تصویر کشیده و جان و جلا بخشد.
زیرا که منابع موجود هیچ کجا در این رابطه کشف معما نکردهاند. لازم به اشاره است که شرح این ماجرای جذاب بهانهای برای ارائهی جهانبینی نویسنده است که به زعم خودش نگرشی دیگر به عوالم عشقبازیدن با جانجانان است و هرچند بخش اول کتاب آکنده از پردازشهای طبیعتگرایانه و روانشناختی دختری نوجوان است، اما از نیمههای بخش دوم جنبههای شهودی اثر اوج گرفته تا جایی که در صفحات پایانی حال و هوای داستان کاملاً سورئالیستی است.
کتابی از نشر فعال چشمه تهران که سبب شد تا ۲۶ بار تجدید چاپ شود.
جوایز محک
محک، افتخار ایران، جوایز بسیاری را دریافت کرده است. هفت دی ماه ۱۳۹۳ به مناسبت روز کودکان بهبود یافته از سرطان، محک مفتخر به دریافت نشان نقره جایزه (GPM Green Project Management) از انجمن بین المللی مدیریت پروژه سبز که حاکی از توسعه پایدار فعالیتها دارد گردید.
جایزه ای که موجب دلگرمی این سازمان و یاورانش در تضمین گام برداشتن در مسیر مدیریت پایدار منابع و روند فعالیتها برای درمان و بهبود فرزندان محک است. جایزه GPM به همراه نشان زرین مدیریت پروژه بینالمللی سال IPMA در سال ۲۰۱۴ میلادی که چندی پیش به محک اهدا شد، این موسسه را نسبت به مسیر درست تعهد خود نسبت به کودکان مبتلا به سرطان و خانوادههایشان از یک سو و تعهد نسبت به خدمت رسانندگان و یاوران مطمئنتر و امیدوارتر میکند.
سازمانهای غیر دولتی در ابعاد سازمانهای بزرگ در سیر فعالیت خود ناشناختههای زیادی دارند و از طریق کنترل خود با استانداردهای بینالمللی میتوانند اطمینان یابند که مسیر درستی را طی میکنند. پروژهای که موفق به دریافت نشان نقره GPM شد، از دیدگاه انجمن بین المللی مدیریت پروژه سبز همزیستی موافقتآمیزی با اصول توسعه پایدار داشته و در تطابق با اصول ده گانه معاهده جهانی GOLOBAL COMPACT و اهداف توسعه هزاره سازمان ملل متحد بوده است.
در اواخر سال ۹۵ نیز، جایزه «فرهنگی – اجتماعی» آکادمی دندان پزشکان ایرانی در آلمان به دلیل توجه به مسئله کودکان مبتلا به سرطان و تبدیل دغدغه شخصی به یک مؤسسه اجتماعی به سعیده قدس اهدا شد. آکادمی پزشکان و دندانپزشکان ایرانی در آلمان همه ساله جوایز خود را به متخصصان این حوزه اهدا میکند و از سال ۲۰۱۱ اهدای نشان علمی بینالمللی برترینهای ادبیات، هنر و فرهنگ را نیز به آن افزوده است.
از سعیده بیاموزیم
سعیده، بانوی کارآفرین نیکوکار و تلاشگر ایران که همت بلندش، هزاران کودک سرطانی را با حمایت مردم خیر و متخصصان عرصه های گوناگون، از مرگ نجات داده و امیدواری را دوباره به لبان کودکان ایرانی بازگردانده است، ۹ درس بزرگ به ما می دهد:
- سعیده یاد داد که عدو شود سبب خیر، گر خدا خواهد.
- سعیده یاد داد که درد فرزند، درد ملت است و درد ملت، همان درد خود.
- سعیده یاد داد که مدیریت داشته ها و هم افزایی، مجموعه ۱+۱ را بیش از ۲ می کند.
- سعیده یاد داد که قدر ایده های به ظاهر کوچک و حتی اتفاقات دردناک را باید به نیکی دانست.
- سعیده یاد داد که هم می توان جغرافیا دان بود و هم نویسنده و هم نیکوکار عرصه پزشکی.
- سعیده یاد داد که کارهای بزرگ، با گام های خیلی کوچک اغاز می شود.
- سعیده یاد داد که بین خواستن تا توانستن، همت مجدانه نیاز است و نگاه مسئولانه.
- سعیده یاد داد که چطور می توان برای عزت و سلامت خانواده بزرگ ایران گام برداشت.
- سعیده یاد داد که چگونه می توان کسب و کار سبز را در عرصه فعالیت های نیکوکاری عملی کرد.
سعیده گفته بود که این روزها، دغدغه اش نوشتن کتاب دومش است که شش سال است او را درگیر کرده و کارهای اجرایی و مدیریتی محک تا الان به او اجازه نداده کاملش کند.
دیگری تاسیس بیمارستانی مخصوص سرطان سینه است و آخری فرهنگ سازی برای مردمی که هنوز پلاستیک ها و شیشه نوشابه هایشان را در جنگل و کوه و دریا رها می کنند و دارند جهان را با دست خودشان از بین می برند و یکی از ۱۰ دلیلی که آیندگان ما را بخاطر انجامش نکوهش خواهند کرد.
سرگذشت سعیده قدس، تصویری از بانوی انرژی مثبت ایرانی است که شاد زیستن را به ما می آموزد و به نیکویی یادآوری می کند، آنچه که سعدی شیرین سخن، صدها سال پیش به ما یادآوری کرد:
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضو ها را نشاید قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامنت نهند آدمی
درود به بانوان کارآفرین و نیکوکار پر همت ایرانی.
امروز را درست زندگی کنیم.
واقعا گزارشی بی نقص بود…پروردار افراد اینچنینی را در ایران زیاد کناد
روزاتو بعضی چیز ها رو جا گذاشته که من بهتون میگم
البته به همه توهین نشه ولی ۵۰ درصد شون به دلایل دیگه مدرسه مسجد یا ….. می سازند چون به مقدار زیادی از مالیات معاف می شوند . من کلا مخالف اینم که چیز های اینگونه وجود داشته باشند شما فقط یک نگاه دقیق بکنید کاملا می فهمید یارو ۱۰ میلیارد دزدی می کنه واسه اینکه خودش رو خوب جلوه بده ۱۰ میلیون به فقیر فقرا میده .
باید کشور با بودجه بندی دولتی این مدرسه و ….. رو بسازه و جلوی فرار های مالیاتی رو بگیره . اصلا پول مالیات رو بگیره مدرسه بسازه . نه این که ….
بهشت خانه سخاوتمندان است. اجر و پاداش سرکار خانم قدس و همه نیکوکارا خیراندیش، به جز آرامش باطنی و خوشنامی در دنیا، سعادتمندی در سرای دیگر است.
نام نیکو گر بماند ز آدمی. به کز او ماند سرای زرنگار
خداوند به خانم سعیده قدس عمر با عزت. و طولانی عطا فرماید.