سینما که هنر نسبتاً نوپایی در مقایسه با دیگر هنرها به شمار می آید در طول تاریخ کوتاه خود موضوعات بسیار جذاب و زیبایی را به تصویر کشیده است. این محمل هنری بسیار بیشتر از دیگر محمل های دنیای سرگرمی و آثار هنری زندگی ما را تحت تاثیر قرار داده و خیلی سریع جای ثابت خود را در خانه های ما پیدا کرده است. ما خیلی سریع با شخصیت هایی که در فیلم ها می بینیم ارتباط برقرار کرده و با آن ها می خندیم و گریه می کنیم انگار که آن ها نیز واقعی بوده و در دنیای یکدیگر قرار داریم. در کنار شخصیت های محبوب و مثبت فیلم ها نیز شخصیت های منفی وجود دارند.
این شخصیت ها که باید بد باشند، اغلب مانند شخصیت های مثبت با اشتیاق تمام دنبال شده و حتی به اندازه قهرمانان داستان دوست داشته می شوند و حتی گاهی بیشتر. دلیل علاقه تماشاگران به شخصیت های منفی فیلم ها متفاوت است؛ از هوش خارق العاده گرفته تا علاقه به واقعیت خشونت و حس شوخ طبعی. در این میان یک چیز در میان تمام ان ها مشترک است و آن این که شدیداً دوست داشتنی هستند. در قسمت دوم این مطلب قصد داریم شما را با تعدادی دیگر دوست داشتنی ترین و محبوب ترین شخصیت های منفی تاریخ سینما آشنا کنیم که چیزی از کم از قهرمانان محبوب ندارند. قسمت اول این مطلب را می توانید در لینک با جذاب ترین و محبوب ترین شخصیت های منفی تاریخ سینما آشنا شوید [قسمت اول] مطالعه نمایید.
۵- جک تورنس در درخشش
بعد از این که فیلم «بری لیندون» (Barry Lyndon) ساخته استنلی کوبریک در سال ۱۹۷۵ با فروش کل تنها ۹.۵ میلیون دلار شکست سختی در باکس آفیس خورد و بسیاری از منتقدان آن را به تمسخر گرفتند، کوبریک تصمیم به ساخت فیلم جدیدی گرفت؛ فیلمی که به گفته خودش هم از لحاظ تجاری مقرون به صرفه بوده و هم از لحاظ هنری قابل قبول باشد. با این هدف، وی کتاب های ترسناک بسیاری را برای پیدا کردن داستانی مناسب برای بازسازی سینمایی خواند و در نهایت «درخشش» (The Shining) نوشته استفن کینگ را برگزید. علیرغم این که وی قبل از شروع فیلم برداری ها، مذاکرات و جلسات مشاوره ای با کینگ داشت، اما ظاهراً نه تنها سناریو نوشته شده توسط کینگ را رد کرد بلکه بسیاری ادعا می کنند حتی زحمت خواندن آن را نیز به خود نداد.
بدین ترتیب کوبریک نوشتن فیلمنامه را رأساً به کمک دیان جانسون بر عهده گرفت. در طول مرحله انتخاب بازیگران، جک نیکلسون، شلی دووال و دنی لوید برای نقش های اصلی انتخاب شدند. تکمیل این فیلم ۵ سال زمان برد که تنها یک سال آن به فیلمبرداری مربوط بود اما این همه زحمت در نهایت به ثمر نشست و فیلم تنها در آمریکای شمالی بیش از ۴۵ میلیون دلار فروش کسب کرد. منتقدان نیز بار دیگر، دستکم در ابتدا، نقدهای منفی در مورد فیلم نوشتند اما مدتی بعد همه به تحسین و تمجید از شاهکار کوبریک پرداختند. درست مانند بسیاری دیگر از کارهای کوبریک، «درخشش» نیز به یک فیلم کالت کلاسیک تبدیل شد.
شخصیت اصلی داستان، جک تورانس (جک نیکلسون)، نیز به یکی از مشهورترین شخصیت های منفی تاریخ سینما بدل گشت و از آنجایی که شخصیت جک و این فیلم وارد فرهنگ عامه شدند، همواره از این فیلم یاد می شود. با تمامی استانداردهای معمول، تورانس یک شخصیت منفی است اما تبدیل شدن او از یک مرد خانواده مهربان به یک روانی که قصد کشتن همسر و فرزند خود با یک تبر را دارد باعث می شود که تماشاگر هم برای او و هم خانواده اش دلسوزی کند. او بدون شک مردی دیوانه و شرور است اما این موضوع تقصیر خود او نیست. گوشه نشینی، وحشت یا هتل نفرین شده و تاثیر شیطانی او بر روی شخصیت جک باعث شده که وی به دیوانگی کشیده شود که از نظر بیننده می تواند هر مرد دیگری را به وضعیتی مشابه بکشاند.
۴- دارث ویدر در جنگ ستارگان
فیلمنامه جورج لوکاس در سال ۱۹۷۲ توسط کمپانی یونیورسال استودیوز رد شد و این موضوع ناامیدی وی را در پی داشت. کمپانی فاکس قرن بیستم از این موضوع بهترین بهره را برده و فیلمنامه را در ازای ۵۰.۰۰۰ دلار ۱۰۰.۰۰۰ دلار دیگر برای کارگردانی و تهیه کنندگی آن از لوکاس خریداری کرد و بعد از مذاکرات این ارقام بیشتر نیز شد. بدین ترتیب بود که «جنگ ستارگان» (Star Wars) متولد شد. این فرانچایز و شخصیت های منفی و مثبت آن طرفداران بی شماری در طول این سال ها دست و پا کرده اند که بسیاری از آن ها از عجیب ترین شخصیت های تاریخ سینما هستند.
از شخصیت های محبوب این فرانچایز می توان به لوک اسکای واکر، چوباکا و آر ۲ دی ۲ اشاره کرد اما هیچکدام را نمی توان با شخصیت منفی دارث ویدر مقایسه کرد که نهایت یک شخصیت شرور است. وی در کنار این شهرت منفی، یکی از دوست داشتنی ترین شخصیت های منفی کهکشان است که سرگذشتی جذاب و تکان دهنده دارد. وی همراه مادرش به بردگی گرفته شده و بعد از مرگ مادرش خود را مقصر مرگ او می دانست زیرا مرگ او را در خواب دیده بود. بعدها نیز خواب می بیند که همسرش مرده است و این موضوع بار دیگر او را آزار می دهد. شخصیت اصلی منفور حاکم بر کهکشان می گوید که با پیوستن به نیروهای تاریکی، ویدر می تواند همسر خود را از مرگ نجات دهد و بدین ترتیب دارث ویدر در دام گرفتار می شود.
تلاش ها برای نجات وی بی نتیجه می ماند و بعد از یک درگیری با استاد سابقش، اوبی ون کنوبی، ویدر به شدت زخمی می شود و با ظاهری متفاوت و پس از مرگ همسرش همچنان در خدمت نیروهای تاریکی باقی می ماند. بدین ترتیب وی به طور واقعی به شخصیتی شرور تبدیل می شود اما وقتی که به زندگی تراژیک او نگاه کنید می بینید که تصمیماتش قابل درک است و حتی برای او دلسوزی می کنید. بدین ترتیب به دلیل تلاش ها و فداکاری هایش برای نجات عزیزان خود، دارث ویدر به یکی از محبوب ترین شخصیت های منفی تاریخ سینما تبدیل شده است.
۳- جوکر در شوالیه تاریکی
در سال ۲۰۰۳، استودیو برادران وارنر، یک کارگردان بااستعداد و خوش آتیه به نام کریستوفر نولان را برای نوشتن فیلمنامه «بتمن آغاز می کند» (Batman Begins) استخدام کرد. بسیاری به این فیلم با دیده تردید نگاه می کردند اما در نهایت مشخص شد که نولان بهترین انتخاب بوده است. راجر ایبرت فقید به این فیلم ۴ ستاره داد و گفت که «بتمن آغاز می کند» فیلمی است که علاوه بر جذابیت و سرگرم کننده بودن، از لحاظ زیباشناختی و دراماتیک بودن نیز قابل احترام است. بدین ترتیب با عواملی حرف های و بااستعداد، این فیلم به چنان موفقیتی دست یافت که دنباله ای دیگر برای آن در نظر گرفته شد.
«شوالیه تاریکی» (The Dark Knight) در جولای ۲۰۰۸ به روی پرده رفت و در کمال ناباوری از هر لحاظ از قسمت قبلی بهتر و پرطرفدارتر بود. منتقدان در اتفاقی غیرمنتظره و بی سابقه از این فیلم ابرقهرمانی تمجید کردند و آن را عمیق و بالغ توصیف کردند. در میان شخصیت های متعدد این فیلم اما شخصیت جوکر کاملاً مشخص و متمایز بود که با آن چه قبلاً در مورد این شخصیت دیده و شنیده بودیم متفاوت بود. او به جز در یک صحنه، در تمام فیلم صورتی آرایش شده دارد. رویکرد هیث لجر به این شخصیت با آنچه که در مورد نیکلسون وجود دارد و کمی کمیک و کارتونی بنظر می رسد متفاوت است.
جوکر لجر بسیار واقعی و با دیدگاهی پوچ گرایانه نسبت به دنیاست. رفتارهای او در کمال خونسردی انجام می شوند اما پیچیده و حساب شده. اعمال او نه تنها وحشتناک هستند بلکه به شدت انسان را به فکر فرو می برند. او تنها کیسه بوکس بتمن نیست، بلکه یک مغز متفکر و یک باورمند به آشوب و ویرانی است. او هیولایی که در درونش وجود دارد را مخفی نمی کند بلکه آن را می پذیرد و در آغوش می گیرد. شاید روی کاغذ چنین شخصیتی بیش از حد خشن و منفور باشد اما روی پرده یک شخصیت منفی دوست داشتنی است که شاید محبوب ترین شخصیت منفی تاریخ سینما باشد.
۲- هانیبال لکتر در سکوت بره ها
توماس هریس نویسنده ای است که تنها ۵ رمان نوشته و تمامی کتاب های او به فیلم تبدیل شده اند. بعد از ساخته شدن فیلم «شکارچی انسان» (Manhunter) در سال ۱۹۸۶ توسط مایکل مان از روی رمان «اژدهای سرخ» هریس و شکست تجاری آن، اوریون پیکچرز تصمیم گرفت فیلمی بر اساس رمان هنوز چاپ نشده آن روزهای هریس، «سکوت بره ها» (The Silence of the Lambs) بسازد. در ابتدا قرار بود جین هکمن کارگردانی و نقش اول فیلم را بر عهده داشته باشد اما در ابتدای راه بود که هکمن از این پروژه کناره گیری کرد و جاناتان دمی جایگزین او شد. هنوز کسی برای نقش هانیبال لکتر انتخاب نشده بود اما از حضور شان کانری، رابرت دنیرو و دانیل دی لوییس برای این نقش صحبت می شد.
بعد از مدت طولانی در نهایت دمی به این نتیجه رسید که آنتونی هاپکینز بهترین انتخاب است و بعد از اضافه شدن جودی فاستر در نقش کلاریس استارلینگ، فیلم برداری در ۱۹۸۹ آغاز شد. برخلاف انتظارها، «سکوت بره ها» ۵ جایزه بزرگ و برتر اسکار را از آنِ خود کرد و فیلم با بودجه ناچیز ۱۹ میلیون دلار به فروش خیره کننده ۳۰۰ میلیون دلاری دست یافت. در حالی که این فیلم هاپکینز و فاستر را به شهرت رساند، شخصیت هانیبال لکتر را نیز در تاریخ سینما جاودانه کرد. اگر چه شخصیت دکتر لکتر در فیلم «شکارچی انسان» نیز به تصویر کشیده شده بود و برایان کاکس نقش او را بر عهده داشت اما توجهات به نسخه هاپکینز معطوف شد.
هانیبال لکترِ هاپکینز یک شخصیت قوی و به یاد ماندنی بود اگر چه مدت زمان بسیار کوتاهی در فیلم حضور داشت. شخصیت او بسیار باهوش بوده و به خوبی نوشته شده بود. علیرغم این که وی یک قاتل سریالی آدمخوار به شمار می رفت اما در مواردی به حل معمای قتل های داستان کمک می کرد و به طور کلی شخصیتی بسیار جذاب داشت و از همه مهم تر این که وی بسیار منطقی و با درایت بود. قربانیان او اکثراً اشخاص بی ادبی بودند که مستحق مرگ بوده و همین موضوع باعث می شد که تماشاگر اعمال خوفناک او را درک کند.
۱- تایلر داردن در باشگاه مشت زنی
رمان «باشگاه مشت زنی» (Fight Club)، اولین نوشته چاک پالانیوک در سال ۱۹۹۶ منتشر شده و مورد استقبال منتقدان و کتاب خوانان قرار گرفت، هر چند بسیاری تفکرات پوچ گرایانه ای که در تمامی بخش های کتاب موج می زد را به باد انتقاد گرفتند. یک سال بعد بود که کمپانی فاکس قرن بیستم ساخته شدن فیلمی بر اساس این رمان را اعلام کرد و دیوید فینچر که به شدت تحت تاثیر رمان مذکور قرار گرفته بود کارگردانی آن را بر عهده گرفت و در نهایت برد پیت و ادوارد نورتون به ترتیب نقش های تایلر و راوی داستان را بدست آوردند.
در ابتدا نقدهای متفاوتی در مورد فیلم نوشته شد و در باکس آفیس نیز عملکرد قابل توجهی نداشت؛ به نحوی که کمتر کسی فکر می کرد «باشگاه مشت زنی» به یک فیلم کالت تبدیل شود. اما فیلم های زیادی در سال های آینده تحت تاثیر این عنوان قرار گرفته و هنوز هم بهترین کار فینچر محسوب می شود اگر چه وی در طول این سال ها فیلم های مهیج بسیاری ساخته است. اگر چه پیت و نورتون بازی های درخشانی در فیلم انجام دادند اما شخصیت منفی تایلر داردن در فیلم برای همیشه در میان شخصیت های منفی تاریخ سینما ماندگار شد.
داردن کنترل شخصیت اصلی داستان (راوی) را در دست می گیرد و مدام زندگی او را بدتر و بدتر و ویران تر از قبل می کند. او با مقداری مواد منفجره چندین ساختمان را نابود می کند و پروژه میهم را شکل می دهد که مسئول مرگ مردان جوان و نابودی خیرخواهی و اخلاق عمومی است. اما او یک روی دیگر نیز دارد که کاملاً متفاوت است. او نماد واقعی شخصیت جذاب و بامزه آن دوران است. از نوجوانان آشوب طلب گرفته تا پدران میانسال ناکام همه می خواستند جای او باشند. داردن قبل از اینکه دیوانه شده و دست به کارهای دیوانه وار بزند، حرف های معقولی می زد، با مصرف گرایی مخالفت می کرد، به افکار دیگران اهمیتی نمی داد و راوی داستان را ترغیب می کرد که به شیوه ای که دوست داشت زندگی کند.
بدین ترتیب داردن اگر چه شخصیت منفی داستان بود اما بیشتر به قهرمانان البته از نوع عجیب آن می ماند. خرابکاری های خوفناکی که وی در انتهای فیلم مرتکب می شود و پیچشی که در داستان رخ می دهد بدون شک دیدگاه بسیاری از تماشاگران به او را تغییر داد اما تایلر هنوز هم همان شخصیت بامزه و جذاب باقی ماند اگر چه اخلاق نداشت. بدین ترتیب شخصیت تایلر داردن در این مطلب به عنوان جذاب ترین شخصیت در میان محبوب ترین شخصیت های منفی تاریخ سینما انتخاب شد.
۱۰ فیلم حماسی بی نقص و دیدنی سینمای آلمان که قبل از مرگ باید دید
ترسناک ترین فیلم های خارج از ژانر وحشت تاریخ سینما را بشناسید
۸ سکانس دردناک فیلمهای سینمایی که بسیاری جرأت تماشای آنها را ندارند
با ۱۰ مورد از شوکه کننده ترین خیانت ها در تاریخ سینما آشنا شوید
برای من میشه گفت هانیبال و جوکر
واسم عجیبه که چرا اسم جاناتان دو توی این لیست نیست…
پ.ن:شخصیت منفی فیلم seven با بازی فوق العاده کوین اسپیسی که کای بخاطرش جایزه برد
عالی بود.شخصیت منفی فیلم سون واقعا یکی از بهترین هاست و خیلی خوش ساخته
رتبه بندی چرت. بنظرم جوکر باید اول میبود
البته اگه هانیبال هم بود قابل قبول بود
دوست من اول فیلم فوق الاده fight club رو ببین بعد بیا ببین بازم جوکر اوله؟
دیمن سالواتوره کجاست هان؟؟؟کجاست؟؟؟انزو چی؟؟؟برین پی کارتون بابا??