در نقد فیلم Book Club از چهار بازیگر اسطوره زن سینمای هالیوود میگوییم که گرد هم آمدهاند تا ثابت کنند شور و شوق زندگی در هر سن و سالی پابرجاست. هالیوود و یا به بیانی بهتر اصولا دنیای سینما اکثر مواقع در داستانهای عاشقانه و درام جایگاه جوانان بوده و بس. کمتر فیلمی ساخته شده که در آن به عشق آدمهای میانسال یا مسن پرداخته شود و یا اینکه نقش اصلی یک فیلم کمدی-درام را مسنترها تشکیل بدهند. موارد معدودی هم که در این زمینه ساخته شده گاهی مثل فیلم عشق میشاییل هانکه بسیار عالی از آب در آمدهاند و گاهی موارد هم مثل فیلم همپستید بسیار خنثی. فیلم Book Club هم با همین پیش زمینه داستانی (عشق میان مسنترها) و البته محوریت زنان ساخته شده و خوشبختانه در جایگاه آثار قابل توجه این سبک قرار میگیرد.
در فیلم کمدی درام Book Club قهرمانان قصه این بار به جای چهار دختر جوان و خوش اندام که شیطنتهای خود را دارند، با چهار زن بالای شصت سال طرف هستیم که بیش از ۵۰ سال است با یکدیگر دوست هستند و هر کدام زندگیهای خاص خودشان و با مشغلههای خودشان را دارند.
این ۴ زن عبارتند از دایان (با بازی دایان کیتوم) ویوین (با بازی جین فوندا) کرول (با بازی مری استین برگن) و شارون ( با بازی کندیس برگن). دایان چند سالی است که همسرش مرده و حالا بیوه زنی است که فرزندانش او را فاقد رویاها و حسهای زنانه میبینند. ویوین از همه پولدارتر است و صاحب هتلی مشهور و شیک شده و با مردان زیادی در زندگیاش مراوده داشته اما هیچگاه وارد یک رابطه عاطفی جدی نشده، ویوین قاضی است و بیش از ۱۸ سال است که از شوهرش جدا شده و در این مدت وارد هیچ گونه رابطه احساسی با کسی نشده و در نهایت کرول که با همسرش زندگی میکند ولی پیر شدن هر دو شور و هیجان زندگانی عاطفی آنها را از بین برده و همسر مسن او ( با بازی کریگ نلسون ) بیشتر به آنکه به فکر زنش و گرمای رابطهشان باشد، به فکر براق کردن موتور گاراژش است.
این چهار تن هر ماه در یک تاریخ مشخص وارد باشگاه کتاب خوانی خود میشوند و به پیشنهاد یکی از اعضا، یک کتاب را مطالعه و درباره آن صحبت میکنند. فیلم از جایی آغاز میشود که ویوین کتاب مشهور (۵۰ طیف خاکستری) را به اعضای گروه پیشنهاد میدهد، کتابی که ته مایه اروتیک دارد و با وجود مخالفت دیگر اعضا، در نهایت به عنوان کتاب ماه باشگاه تصویب میشود. انتخاب این کتاب و موضوع داستانیاش که در رابطه با شور و شوق و اشتیاق رابطه گرم دو عاشق و معشوق است، باعث میشود که زنان باشگاه به خود بیایند و تصمیم بگیرند که به زندگیشان روح تازهای بدمند و دوباره از نو عاشق شوند…
داستان آرام و لطیف با اسانس کمدی فیلم Book Club یک قصه سرراست و ساده و به دور از هر گونه پیچیدگی است. چرخشهای داستانی که در فیلم پیش میآید عموما قابل حدس هستند و میتوان حتی کمی تا قسمتی برچسب کلیشه را به آن زد اما در فیلم Book Club تفاوتهای عمدهای وجود دارد که باعث از بین رفتن (یا حداقل کمرنگ شدن) این برچسب میشود.
در اینجا ما ۴ اسطوره بازیگر زن را داریم که هر یک به تنهایی میتوانند بار جذاب شدن یک فیلم سینمایی را به دوش بکشند. هر چهار بازیگر اصلی فیلم فوقالعاده میدرخشند و در این بین جین فوندای ۸۰ ساله آنچنان شکوه دارد که تماشاگر از دیدن حرکات و بازی او باز میماند. بازیگران مرد کنار این اسطورهها نیز هر یک متعلق به نسل سینمای قبل هستند و در بین آنها اندی گارسیا کولاک میکند. شیمی بسیار قدرتمندی بین تک تک زوجهای داخل فیلم شکل گرفته و به جرات میتوان گفت که قدرت تیم بازیگری فیلم Book Club به حدی بالاست که عملا تمام اشکالات ریز فیلم را پنهان میکند و آن را تبدیل به یک کلاس بازیگری اعلا میکند، برای اثبات این ادعا تنها کافیست به سکانسی که دایان از اولین بوسه خود برای معشوقش میگوید توجه کنید و چشمان و بازی دایان کیتون را در این صحنه هضم کنید.
جدا از قدرت بینظیر تیم بازیگری فیلم، دیالوگهای هوشمندانهای برای تک تک کاراکترها نوشته شده که عموما دو پهلو هستند و طنز بسیار ظریفی را درون خود جای دادهاند. این دیالوگها به اندازه کافی خندهدار هست که فیلم را از ریتم یکنواختی در بیاورد و بازهم بازی بازیگران و نوع بیان آنها توانسته قدرتی مضاعف به اثربخشی دیالوگها ببخشد. جدا از دیالوگهای دوپهلو و طنز، شاهد مونولوگهای قوی هم در طول مدت زمان ۱۰۰ دقیقهای فیلم هستیم و اوج آنها به مونولوگ پایانی دایان به دخترانش برمیگردد که تمام حرف فیلم را در قالب یک پاراگراف به زیبایی بیان میکند : «برعکس آنچه تصور میکنید من زندگیام تمام نشده و دلم میخواد اون بیرون رو بگردم. پدر شما مرد خوبی بود و زندگی زیبایی رو برامون خلق کرد و من منکرش نیستم، ولی همین الان اون بیرون یک مرد هست که باعث میشه زندگی برام معنا پیدا کنه و با اینکه خودم هم باورم نمیشه، ولی این حس درونم اتفاق افتاده و من دوباره حس زندگی دارم.»
این جملات تلنگری به بینندگان جوانتر فیلم Book Club است که مادر و پدر خود را افرادی فرتوت و از دست رفته میپندارند و از آن مهمتر تلنگری برای زنان و مردان مسن و میانسال میشود که زندگی کردن را فراموش کردند و آن را تبدیل به روزمرگی کردند.
فیلم Book Club تمام عناصر دیگر فیلمسازی را نیز در حد استاندارد رعایت کرده و جزییات فنی سینما در آن رعایت شده است. موسیقی در جای درست فیلم به کار رفته و طراحی لباس بازیگران (که طبیعتا مانند جوانهای دلربای هالیوودی نیستند ولی زیبایی خاص خود را دارند) به بهترین نحو صورت گرفته است.
حس خوبی که فیلم Book Club به مخاطبانش میدهد، از آن نوع حسهایی نیست که با دیدن آثار روزمره و موفق کمدی-درام هالیوودی به دست میآید، بلکه حسی نابتر است و برای هر دو مخاطب جوان و مسن خود حرفهایی برای گفتن دارد که شنیدن آن خالی از لطف نیست. اینکه هالیوود با ساخت چنین آثاری میتواند به ما یادآوری کند که زندگی برای همه خوش است و همه انسانها در هر سن و سالی میتوانند شور و شوق عاطفی و احساسی و جنسی خود را داشته باشند بدون آنکه از داشتن آنها خجالت بکشند، خود قابل ستایش است و این پیام خاص و کمتر شنیده شده توسط تیمی روایت میشود که بیشک جمع کردن آنها در کنار یکدیگر و در قالب یک اثر سینمایی، بهترین کاری بوده که کارگردان و فیلمنامهنویس به آن دست زدهاند.
فیلم Book Club بیشتر از آنکه در مباحث فنی نقد شود، باید به محتوایش توجه شود و آن را ستود چرا که درصد بزرگ فراموش شدهای از جامعه را دوباره از نو مهم جلوه میدهد. زنان مسنی که با بالا رفتن سنشان اعتماد به نفس خود را از دست داده و خود و اطرافیانشان تصور میکنند دیگر نه حق زندگی دارند و نه حق حس زنانگی داشتن، در فیلم Book Club زنان هیچ وقت پیر نمیشوند و همچنان آتش میسوزانند و شور زندگی را در چارچوب خانواده روشن میکنند.
بدون نظر