نگاهی به بی ‎رحمانه‎ ترین آزمایشات حوزه روانشناسی که نتایج هولناکی داشتند

نگاهی به بی ‎رحمانه‎ ترین آزمایشات حوزه روانشناسی که نتایج هولناکی داشتند

بشر و حتی حیوانات بهای زیادی برای پیشرفت علم پرداخته اند. حقیقت آن است که آزمایش های علمی همیشه زندگی بخش نیستند و در طول تاریخ در بسیاری از آزمایشات از شیوه های غیر اخلاقی ای استفاده شده که حتی منجر به مرگ سوژه ی آزمایش شده است. این مسأله در مورد آزمایشات حوزه ی روانشناسی هم صدق می کند. بعضی از آزمایشات مهم این حوزه تأثیر نامطلوب اما کوتاه مدتی بر روی شرکت کنندگان شان داشتند اما آزمایشات مشهوری هم وجود دارد که شرکت کنندگان آن ها تا پایان عمر با اثرات هولناک این آزمایش ها بر جسم و جان خود دست و پنجه نرم کردند. در ادامه به ۱۱ مورد از بی رحمانه ترین آزمایش های روانشناسی می پردازیم.

۱- آزمایش دانشگاه کالیفرنیا درباره ی داروهای اسکیزوفرنی

آزمایش های روانشناسی

در سال ۱۹۸۳، محققان دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس بر روی ۵۰ بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی تحقیق می کردند. هدف این محققان آن بود که پی ببرند آیا با قطع داروهای بیماران مبتلا به این اختلال، نشانه های آن مثل عدم تمرکز، توهم و هذیان، بهبود خواهد یافت یا خیر. در جریان این تحقیق، یکی از بیمارانی که دارویش قطع شده بود دست به خودکشی زد و یکی دیگر از آن ها والدینش را تهدید به قتل کرد. از آنجایی که محققان به شرکت کننده های پژوهش هشدار نداده بودند که قطع داروها تا چه حد می تواند باعث تشدید علائم اسکیزوفرنی شود، این پژوهش به دلیل نقض اصول اخلاقی مورد انتقاد قرار گرفت.

۲- آزمایش دانشگاه مینسوتا درباره ی محرومیت غذایی

در جریان جنگ جهانی دوم، محققان دانشگاه مینسوتا درباره ی اثرات محرومیت غذایی تحقیق می کردند. طی این پژوهش، افراد شرکت کننده را به مدت سه ماه نیمه گرسنه نگه داشتند و بعد از این مدت، غذای زیادی به آن ها دادند. کاهش ۲۵ درصدی وزن بدن، زودرنج شدن و افسردگی، عواقب این آزمایش برای شرکت کننده ها بود و اگرچه این افراد ادعا می کردند این پیامدها ارزش آن را داشت که سهمی در پیشرفت علم داشته باشند، اما عواقب آزمایش به همین جا ختم نشد و بعد از اتمام پژوهش، بعضی از شرکت کننده ها دچار اختلال پرخوری افراطی و افسردگی شدید شدند، تا حدی که یکی از آن ها سه انگشت دستش را قطع کرد.

۳- بیزاری درمانی

در سال ۱۹۶۲، یک فرمانده ی ارتش بریتانیا به نام بیلی کلگ هیل به جرم همجنسگرایی بازداشت شد، چون در آن زمان در بریتانیا این مسأله را جرم و نوعی بیماری روانی می دانستند. برای درمان کلگ هیل از شوک الکتریکی استفاده شد چون تصور بر آن بود که با روش بیزاری درمانی این تمایل در او از بین می رود. بیزاری درمانی نوعی رفتار درمانی است که در آن بیمار برای دوری از یک رفتار ناخوشایند، از طریق مرتبط کردن آن با تجارب دردناک شرطی می شود. کلگ هیل بعد از سه روز از دنیا رفت. بخشی از علت مرگ او ناشی از عدم گردش خون در مغز بود. افرادی که موفق شدند در همان دوران از روش بیزاری درمانی جان سالم به در ببرند، اظهار می کردند بعد از تجربه ی این روش درمانی احساس مسمومیت داشتند و دچار عدم توانایی در صمیمیت با دیگران شدند.

۴- پروژه ی هیولا

در سال ۱۹۳۸ مری تودور، محقق دانشگاه آیوا سعی داشت با انجام آزمایشاتی بر روی ۲۲ کودک یتیم پی ببرد آیا لکنت زبان یک اختلال مغزی است یا واکنشی اکتسابی. تودور از کودکانی که لکت نداشتند خواست تا تعمداً با لکنت صحبت کنند، اما این کودکان دچار افت تحصیلی و ترس از صحبت کردن شدند. حتی یکی از آن ها از پرورشگاه فرار کرد. شکست این پژوهش محرز بود و نتایج آن خلاف انتظاری بود که محققان آن داشتند. این پژوهش بعدها از طرف منتقدین پروژه ی هیولا نام گرفت.

۵- آزمایش زندان استنفورد

در جریان آزمایشی در سال ۱۹۷۱، ۳۵ دانشجو برای بازی در نقش نگهبان زندان و ۳۵ دانشجوی دیگر برای بازی در نقش زندانی در زیرزمین دانشگاه استنفورد ثبت نام کردند. ظرف ۲۴ ساعت، نگهبان ها شورش یکی از زندانیان را با خشونت سرکوب کردند و تبدیل به افراد مستبد و خشنی شدند. ۱۲ ساعت بعد نشانه های آشفتگی هیجانی و خشم در زندانی ها آشکار شد. به دلیل شرایط خطرناک به وجود آمده، آزمایش بعد از گذشت پنج روز به طور ناگهانی متوقف شد.

۶- یونابامبر و پژوهش های دانشگاه هاروارد درباره ی احساس حقارت

تئودور جان کزینسکی، ریاضیدان و استاد دانشگاه در امریکا، در دهه های ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰ دست به بمب گذاری هایی علیه افراد مرتبط با فناوری مدرن زد که منجر به کشته شدن ۳ تن و زخمی شدن ۲۳ نفر شد. یونابامبر (Unabomber) نام کزینسکی در پرونده اش در سازمان اف بی آی بود. چند سال بعد این تئوری مطرح شد که شاید تحقیقات دانشگاه هاروارد در مورد احساس حقارت، به طور غیر مستقیم در شکل گیری این اتفاقات خونبار نقش داشته، چون کزینسکی یکی از افراد شرکت کننده در این پژوهش ها بود. هدف از تحقیقات دانشگاه هاروارد که از سال ۱۹۵۹ آغاز شد، تخریب روانی شرکت کننده ها با تحقیر کردن آن ها بود و شاید همین مسأله منجر به اختلالات روانی در کزینسکی شده بود.

۷-  سیاهچال یأس

در دهه ی ۱۹۵۰، روانشناسی به نام هری هارلو بچه میمون های گونه ی رزوس را به مدت یک سال به دور از مادر و هم نوعان شان، در یک قفس به تنهایی نگه داری می کرد تا اثبات کند کودکان به مهر مادری نیاز دارند. بچه میمون ها عذاب زیادی را در آن زندان تحمل می کردند و در نهایت دچار بیماری های روانی و افسردگی شدید شدند. اگرچه در آن زمان در مورد پژوهش های هارلو اطلاع رسانی شد، اما در نهایت به دلیل نقض اصول اخلاقی این تحقیقات متوقف شد.

۸- آزمایش میلگرام درباره ی فرمانبرداری

خشونت های جنگ جهانی دوم منجر به شکل گیری پژوهش های روانشناختی زیادی شد که یکی از آن ها آزمایش روانشناسی به نام استنلی میلگرام بود. میلگرام سعی داشت این مسأله را که سربازان ارتش نازی تنها به بهانه ی اطاعت از دستور دست به خشونت می زدند را درک کند. شرکت کنندگان پژوهش میلگرام به دو دسته تقسیم شدند؛ یک گروه در نقش معلم که آزمایش در حقیقت روی آن ها انجام می شد و گروه دیگر در نقش دانش آموز که تنها بازیگران آزمایش بودند. میلگرام به گروه معلم ها گفته بود این پژوهش درباره ی اثر تنبیه بر حافظه بوده و شوک الکتریکی ابزار تنبیه است. معلم ها دانش آموزانی که مرتکب اشتباه می شدند را با شوک الکتریکی تنبیه می کردند، اما در حقیقت هیچ شوک الکتریکی در آزمایش صورت نمی گرفت. بعد از این آزمایشات، بسیاری از افراد گروه معلم ها به مشکلات روانی دچار شدند.

۹- تحقیقات مخفیانه ی هامفری

امروزه تمامی پژوهش ها باید با رضایت آگاهانه ی شرکت کنندگان انجام شود و محققان موظفند آن ها را از خطرات بالقوه ی پژوهش خود آگاه کنند. اما در گذشته چنین نبود. در سال ۱۹۷۰، لود هامفری با یک هویت جعلی از حدود ۱۰۰ مرد برای تحقیق در مورد رفتارهای همجنس گرایانه ی آن ها در مکان های عمومی، جاسوسی کرد. در آن زمان همجنسگرایی در برخی ایالت های امریکا جرم محسوب می شد. علاوه بر این، او اطلاعات شخصی این افراد مثل هویت و آدرس آن ها را هم جمع آوری کرد. اطلاعاتی که هامفری مخفیانه و بدون اطلاع افراد جمع آوری کرده بود ممکن بود باعث تخریب زندگی و از هم پاشیدن خانواده ی آن ها شود.

۱۰- درمان کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی با شوک الکتریکی

در دهه های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، لارتا بندر یک روانپزشک مبتکر در حوزه ی کودکان شناخته می شد. شهرت او به دلیل آزمایشات درمان کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی با شوک الکتریکی بود که موجب حمله های شدید در بیش از ۵۰۰ کودک شد. بعضی از این کودکان کمتر از ۳ سال سن داشتند. وخیم تر شدن وضعیت روانی، از دست دادن حافظه و خودزنی، پیامدهای این آزمایش ها برای تعدادی از این کودکان بود. حتی یک کودک ۹ ساله دو بار دست به خودکشی زد.

۱۱- آزمایشات سی آی ای درباره ی کنترل ذهن

سازمان سی آی ای دست به آزمایشاتی غیرقانونی با موضوع کنترل ذهن زد که نتایج هولناکی برای شرکت کنندگان داشت. در زمان جنگ سرد، سازمان جاسوسی امریکا، با استفاده از فنون چینی شست و شوی ذهن آزمایشاتی انجام می داد که با شکنجه ی شرکت کنندگان همراه بود. همچنین محققان سی آی ای بدون اطلاع شرکت کنندگان آزمایش به آن ها ال اس دی، هروئین و مسکالین می دادند. علاوه بر این، سی آی ای از شوک الکتریکی هم استفاده می کرد. تمامی این آزمایشات تحت عنوان ارتقاء فنون بازجویی و افزایش مقاومت در برابر شکنجه انجام می شد. توهم، ابتلا به پارانویا، رفتن به کما، جنون و مرگ، پیامدهای این آزمایشات برای شرکت کنندگان بود.

منبع: rd
مطالب مرتبط
۲ نظر

ورود

  • رضا نوروزی مرداد ۱۷, ۱۳۹۷

    مورد ۲ و ۵ برای شرایط امروز ایران صدق می کنه

  • سعید مرداد ۲۱, ۱۳۹۷

    ازمایش میلگرام آزمایش فوق العادیه حتما باید مستندشو ببینید
    تعجب میکنم جزو این لیست امده
    این ازمایش ثابت میکنه درصد زیادی از انسان ها غیر اخلاقی ترین جنایت ها رو مرتکب خواهند شد به شرطی که مسولیت اون به گردن یه مافوق باشه که نماینده علم یا … هست
    این ازمایش ثابت کرد تعداد کمی از ادم ها جلو جنایت ها وا میسن و راضی به تمکین از مافوق نخواهند شد