اگرچه تجربه ی اضطراب بخشی از روند طبیعی زندگی است اما این مسأله می تواند صدمات جدی ای به سلامت روحی و جسمی ما وارد کند. درست است که گاهی نمی توانیم عامل اصلی اضطراب را از بین ببریم و اساسا جلوی ایجاد آن را بگیریم اما مقابله با اضطراب یا تلاش برای کم کردن آن امر غیر ممکنی نیست. برای مقابله ی بهتر با اضطراب های خود ابتدا باید منشأ آن ها را بشناسیم. در ادامه به انواع اضطراب و راهکارهایی برای مقابله با آن ها می پردازیم.
۱- اضطراب محیطی
اضطراب محیطی می تواند به شکل مزمن باشد و در اثر وقایع روز و ناخوشایند دنیا به وجود می آید. هر زمان که اخبار را می خوانید یا ماجرای سرنوشت تلخ کسی را می شنوید این اضطراب به شما هجوم می آورد. اضطراب محیطی نه همدلی با دیگران، بلکه واکنشی شدید و مملوء از اضطراب به خبرهای بد است و این ترس را در شما به وجود می آورد که مبادا همان اتفاقات ناخوشایند برای شما یا عزیزان تان بیفتد. مانند اغلب انواع استرس، این گونه اضطراب هم به سلامتی شما صدمه می زند. کسانی که از اضطراب محیطی رنج می برند، یک مانع روانی و عاطفی درون خود ایجاد نکرده اند، در نتیجه دیده ها و شنیده هایشان تا عمق وجودشان نفوذ می کند.
خود مراقبتی زیاد و کمتر کردن مواجهه با اخبار، راه حل از بین بردن اضطراب محیطی است. دوری از افراد منفی باف هم به شما کمک می کند. برای آنکه بتوانید نگرش مثبت تان را حفظ کنید، باید از کسانی که دائما منفی بافی می کنند دوری کنید.
۲- اضطراب شغلی
اضطراب شغلی به سلامتی صدمه می زند، بازدهی را پایین می آورد و انگیزه را کم می کند. به علاوه، این اضطراب احتمال بروز حادثه در حین کار را بالا می برد. تحقیقات جدید نشان می دهد درگیری طولانی مدت با اضطراب شغلی احتمال بروز بعضی سرطان ها از جمله ریه، روده ی بزرگ، مقعد، معده و لنفوم غیر هوچکین را افزایش می دهد. بعضی مشاغل مثل کاراگاهی پلیس و آتش نشانی اساسا کار پر استرسی هستند اما افراد شاغلی که مجبورند دائما به رئیس خود پاسخگو باشند هم اضطراب زیادی را تحمل می کنند، به ویژه اگر در محل کارشان احساس ناتوانی یا بی ارزش بودن داشته باشند.
یکی از راه های مقابله با این اضطراب فعالیت بدنی است. هر روز به مدت حداقل ۳۰ دقیقه ورزش کنید. این تحرک بدنی می تواند به صورت یک پیاده روی سریع در زمان ناهار یا در بخشی از مسیر برگشت تان به خانه باشد. همچنین برای رفع این اضطراب از غیبت کردن خودداری کنید. از جر و بحث با همکاران تان پرهیز کنید تا به احساسات منفی تان در محل کار اضافه نشود. در عوض، مشکلات تان را با خونسردی و قدرتمندانه با رئیس خود در میان بگذارید.
۳- اضطراب مربوط به فرزند پروری
این اضطراب می تواند از دوران بارداری شروع شود و تا پایان عمر با شما باقی بماند و ممکن است روی نحوه ی زایمان شما یا کودکی که در شکم دارید تأثیر بگذارد. اضطراب و فرزند پروری دو عضو جدایی ناپذیر از یکدیگرند. تفاوتی ندارد نگرانید که نوزادتان رشد کافی نداشته باشد، می ترسید که نوجوان تان مواد مخدر مصرف کند یا دلواپسید که جوان تان بیش از حد مشغول تلفن همراهش باشد و دنبال کار نرود؛ اضطراب مربوط به فرزند پروری می تواند به هر شکلی باشد و این مسأله شما را از لذت زندگی محروم می کند. اگر اجازه دهید این اضطراب به شما غلبه کند، این مسأله می تواند تأثیری منفی روی روابط شما با هرکسی داشته باشد و ممکن است حتی منجر به مشکلات رفتاری در فرزند شما شود.
قرار نیست کاملا دست از نگرانی برای فرزندتان بکشید، اما یک راه کم کردن اثرات این نوع اضطراب، ایجاد عادت های سالم است. بهترین روش برای مقابله با اضطراب مربوط به فرزند پروری و تمامی انواع اضطراب، داشتن یک سبک زندگی کل نگر است. درمان اضطراب در درون ما رخ می دهد. برای بهبودی باید ذهن خود را از احساسات بی ارزش ناشی از اضطراب پاک کنید. کارشناسان توصیه می کنند ورزش و مدیتیشن کنید و غذاهای سالم بخورید. این خود مراقبتی ها به شما کمک خواهد کرد دید واضحی به مسائل و همینطور ذهن و جسمی قدرتمند داشته باشید. خواب هم اهمیت زیادی دارد و اگر به دنبال کم کردن اضطراب تان هستید هرگز نباید از آن غافل شوید. خواب مناسب شبانه برای تجدید انرژی و عملکرد درست بدن ضروری است. وقتی بدن شاد باشد، ذهن هم قطعا شاد است.
۴- اضطراب ناشی از زندگی شهری
همه ی شهرهای دنیا مثل هم نیستند، اما بسیاری از آن ها پر جمعیت، پر سر و صدا، آلوده و با فضاهایی یأس آور هستند. تحقیقات جدید نشان می دهد مشکلات زندگی شهری در بالا رفتن خطر بروز اختلالات خلقی و اضطراب نقش دارد. اگر دائما بر سر هر مسأله ی کوچکی با همشهری هایتان درگیر می شوید، احتمالا دچار اضطراب ناشی از زندگی شهری هستید.
طبق تحقیقات، اصوات، بوها و تجربه ی زندگی شهری به میزان چشمگیری روی بخش هایی از مغز تأثیر می گذارد که وظیفه ی تنظیم احساسات و اضطراب را بر عهده دارند. یک روش رفع این اضطراب، نقل مکان به نواحی روستایی است، اما روش عملی تر دیگر، انجام روزانه ی مدیتیشن و استراحت دادن ذهن خود است. تمریناتی مثل مدیتیشن آگاهانه به ما کمک می کند اضطراب مان را به خوبی درک و مدیریت کنیم. این تمرینات ما را از افکار، احساسات، حس های بدن و رفتارهایمان آگاه می کنند و این آگاهی به ما این مکان را می دهد تا خود را از چرخه ی اضطراب بیرون بکشیم و به تعادل احساسی برسیم.
۵- اضطراب ناشی از آسیب های دوران کودکی
این آسیب ها می تواند پیامدهایی داشته باشد که شخص را تمام عمر درگیر خود خواهند کرد، مثل ناتوانی در کنترل احساسات، دشواری در تمرکز، تضعیف حافظه و اضطراب مزمن. چنین آسیب هایی ناشی از سوء استفاده های جنسی، بلایای طبیعی، جنگ و تصادفات رانندگی هستند. تلاش برای مدیریت این نوع از اضطراب از همان دوران کودکی آغاز می شود. با این حال، بسیاری از بزرگسالان متوجه می شوند هنوز درگیر مشکلات حل نشده ای هستند که سال ها یا حتی دهه ها از آن ها می گذرد. این افراد اغلب دنیا را جای ناامنی می دانند و احساس امنیت نمی کنند.
مقابله با اضطراب ناشی از آسیب های دوران کودکی اغلب با صحبت با روان درمانگر انجام می شود. مراجعه به روان درمانگر می تواند به شما کمک کند علت اصلی اضطراب خود را پیدا کرده و با روش های درمانی مختلف با این اضطراب مقابله کنید.
۶- اضطراب ناشی از مشکلات مالی
اگر نمی توانید وام تان را پرداخت کنید، برای دوران بازنشستگی تان پس انداز کنید یا از پس هزینه های فرزندان تان بربیایید، حتما اضطراب زیادی را تجربه می کنید. این نوع از اضطراب می تواند مزمن باشد و در نتیجه منجر به افسردگی، احساس درماندگی و حتی بیماری قلبی یا سرطان می شود. رفع اضطراب ناشی از مشکلات مالی کار ساده ای نیست، اما ایجاد تغییرات مثبت در سبک زندگی خود می تواند از این اضطراب کم کند. اگر بیکار هستید باید مشکل بیکاری تان را حل کنید یا اگر هزینه هایتان بیشتر از درآمد و پس اندازتان هستند، در شیوه ی خرج کردن تان تجدید نظر کنید. اما فراموش نکنید که هرگز خودتان را سرزنش نکنید. متهم کردن خود کمکی به کاهش اضطراب نمی کند اما به طور قطع برخورد کنش گرا و بخشیدن خود، در کم شدن اضطراب تان تأثیر دارد.
۷- اضطراب ناشی از تغییرات زندگی
بدیهی است که اتفاقات بزرگی مثل مرگ عزیزان، صدمات یا بیماری ها و طلاق می توانند باعث اضطراب شوند. اما حتی وقایع به ظاهر کوچکی مثل اسباب کشی به محلی جدید یا جریمه شدن ماشین هم می تواند ما را مضطرب کند.
اگرچه تجربه ی اضطراب بخشی از زندگی است، اما شناخت دقیق عامل اضطراب و چرایی بروز آن می تواند اولین قدم در مقابله با آن باشد. ممکن است نتوانید عامل اضطراب تان را تغییر دهید، اما می توانید با آن کنار بیایید. داشتن روابط مستحکم با دیگران می تواند به کم شدن این اضطراب ها کمک کند. برقراری و حفظ روابط دوستانه، موقعیت همدلانه ای برای صحبت درباره ی اضطراب خود با دیگران فراهم می کند که تأثیر زیادی در کاهش اضطراب دارد. یک مکالمه ی تلفنی ساده یا غذا خوردن در کنار هم می تواند احساس انزوا و اضطراب را کمتر کند.
شرکت در فعالیت های سرگرم کننده هم می تواند تأثیر گذار باشد. کاری که از انجامش لذت می برید را انجام دهید؛ فرقی نمی کند سفری یک روزه باشد یا رفتن به کنسرت. در فعالیت هایی شرکت کنید که شما را از خانه بیرون ببرد. چنین کارهایی به شما دلیلی می دهد تا سعی کنید همیشه در بهترین حالت خود باشید و روی چیزی جز عوامل اضطراب تان تمرکز کنید. این فعالیت ها کمک می کنند مشغول باشید و اضطراب را از خود دور نگه دارید.
یکی از بهترین درمان های غیرتهاجمی اضطراب و وسواس فکری و اینها درمان RTMS هست.
منها یکی دو جلسه نه. حدود ۳۰ جلسه در ۶ هفته. و بعدش هم درمان نگهدارنده داره یعنی باید طی سالهای آینده هم باز ادامه بدید درمان را.
تو تهران که دستگاهش زیاده.
تو شهرستان ها کم پیدا میشه.
جالب بود. من همیشه مطالب مرتبط با روانشناسی سایت رو دنبال میکنم.خسته نباشد به همه اعضاء.
من جز فرزند همه اضطرابها رو دارم اینم شد زندگی!
یکی از بهترین درمان های غیرتهاجمی اضطراب و وسواس فکری و اینها درمان RTMS هست.
منها یکی دو جلسه نه. حدود ۳۰ جلسه در ۶ هفته. و بعدش هم درمان نگهدارنده داره یعنی باید طی سالهای آینده هم باز ادامه بدید درمان را.
تو تهران که دستگاهش زیاده.
تو شهرستان ها کم پیدا میشه.