مردم ایران کتاب نخوانهای حرفهای هستند! سال به سال از شمار کتاب خوان ها کاسته شده و اگر سری به کتابفروشی های خیابان انقلاب بزنید، برخی از ان ها تغییر کاربری داده و تبدیل به جیگرکی و فلافلی و آبمیوه فروشی شده اند! شما خواننده گرامی که این سطور را میخوانید، شاید در ۱۲ ماه اخیر، حتی ۲ کتاب هم به آخر نرسانده و یک سوم پولی که صرف پیتزا و خرید و عطر و ادکلن و شیرینی و ساندویچ کردید، برای کتاب و نه روزنامه و شارژ اینترنت، هزینه نکردید! اوضاع نشر هم با وضعیت ارزی کشور، اصلا جالب نیست و اکنون تیراژ بسیاری از کتاب های چاپ اول، به ۴۰۰ نسخه هم نمی رسد. یعنی هر دویست هزار نفر یک نفر شانس خواندن این کتاب ها را پیدا می کند که هر سال هم بر تعدادشان افزوده می شود.
حدود ۱۰ درصد جامعه ایران بی سواد مطلق بوده و هیچ گاه شانس کتاب خواندن و کتاب خریدن پیدا نمی کنند. احتمالا مادر بزرگ و پدر بزرگ شما هم در این گروه قرار دارند. ۲۵ سال آینده، احتمالا ایران هیچ بی سوادی نداشته باشد. اما قطعا با این فرهنگ، کتاب خوان زیادی هم نخواهد داشت. بخشی از درآمد کم شما و اطلاعات عمومی محدود و کم تحملی و رژیم غذایی اشتباه و تصمیم های نابخردانه و برنامه ریزی های غیر علمی شما و وحشت دائمی از سرمایه گذاری در بازارهای موازی مسکن و ارز (مثل بورس) ، به خاطر کم کتاب خواندن و فرهنگ لایک بازی در شبکه های اجتماعی است. به خاطر ذهن فریبکاری است که خروجی آن بیش تر از ورودی مطمئن شده است.
برای خوب فکر کردن و شفاف اندیشیدن، باید خوب کتاب خواند و کتاب های خوب خواند. در گزارش امروز روزیاتو، شما را با شماری از کتاب های خوب آشنا می کنیم. با کتاب گردی امروز رویاتو همراه باشید. اولین کتاب، مجموعه شهر چهل سالگی است. باید سعی کنیم که با اشعار بیشتر آشتی کنیم. شعر، خلاقیت ذهنی را توسعه میدهد.
ساغر گمشه در جام جهانی می جویم. . . عشق افسونگر یازم به خزان می جویم
منزل جهل در این ذلق ریا افسون است. . . . که سحرهای دلم در پی او خون است
بعد از عشق رمانی است که در آن نویسنده از زنان و زنانگی می گوید. از دوره ای تاریک اما گذرا: از دوره بعد از عشق می گوید. خود نویسنده دلیل اینکه چرا باید موضوعات این کتاب را فقط در یک دوره خاص به یاد آورد چنین می گوید:
زیرا این کتاب به دروه ای گذرا، اما دلگیر و تاریک، از زنانگی و زندگی زنان می پردازد.
کتاب به دو صورت پیش می رود. یک داستان و یک گزارش که در میان داستان می آید. داستان کتاب به زندگی خود نویسنده و همه زن های دیگر اشاره می کند که قصد ازدواج دارند و می خواهند بچه دار شوند و… اما از این بابت مطمئن نیستند و مدام با خود کشمکش دارند. و گزارش های آمده در کتاب هم به بررسی زن های مختلف در طول تاریخ پرداخته است. زن هایی که اغلب شباهت زیادی با خود الیف شافاک دارند.
الیف شافاک در رمان بعد از عشق از دوران مجردی می گوید، از عاشق شدن می گوید و از همه مهمتر از بچه دار شدن و دروان حاملگی و افسردگی پس از زایمان می گوید. نویسنده در طول کتاب، درگیری های ذهنی یک زن را در این مسیر پر پیچ و خم به خوبی نشان می دهد. نویسنده در انتهای کتاب، در کلام آخر، مردها را فراموش نکرده و در قسمتی تحت عنوان: “خب، پس مردها چی؟” آورده است:
تاثیرهای افسردگیِ پس از زایمان روی مردها ممکن است خیلی بیشتر از آن حدی باشد که فکر می کنیم، بخصوص در جوامعی مثل جامعه ی ما که احساساتی بودن را شایسته ی مرد نمی دانند و مردها همیشه به پذیرشِ نقشِ «پدر نیرومند خانواده» مجبور می شوند.
عنوان اصلی این کتاب به ترکی، siyah sut است که به انگلیسی Black Milk ترجمه شده است. ارسلان فصیحی این کتاب را تحت عنوان بعد از عشق به خوبی ترجمه کرده است اما باید به این نکته توجه داشت که داستان این کتاب هیچ ربطی به کتاب ملت عشق ندارد. همچنین مترجم های دیگری هم این کتاب را تحت عنوان شیرسیاه و شیر تلخ روانه بازار کرده اند.
کتاب هری کبر، نوشته ژوئل دیکر توسط آریا نوری و نشر البرز به فارسی برگردانده شده است. این کتاب تا کنون به ۴۹ زبان ترجمه شده است. در بخشی از کتاب می خوانیم:
قدر عشق رو بدون مارکوس. کاری کن که عشق، همیشه بزرگترین دستاورد زندگیت باشه. آدمهای زیادی به دنیا میان، از این دنیا میرن و آدمهای جدیدی جاشون رو پر میکنن. کتابهای زیادی نوشته میشن، موفق میشن و خیلی زود هم به دست فراموشی سپرده میشن. پول وارد زندگیت میشه و ممکنه خیلی راحت از دست بره. ولی عشق مارکوس، عشق واقعی فقط و فقط یکبار در زندگی هر آدمی به سراغش میاد. اگر قدرش رو ندونی، اگر به هر نحوی غفلت کنی و از دستش بدی، تا آخر عمرت باید غم و ناراحتی رو تحمل کنی.
این کتاب برندۀ جایزۀ ادبی گنگور دبیرستانیها، برندۀ جایزۀ بزرگ رمان فرهنگستان فرانسه، برندۀ جایزۀ ادبی ذوق نویسندگی، برندۀ جایزۀ ادبی سگالن و برندۀ جایزۀ ادبی تولیپ شده است.
در بخشی از این کتاب خواندنی به قلم رافائل ژینور دانو امده است:
نمی توانید تعداد بی سوادان خوشبختی را تصور کنید! بیسوادی احساسی که دیگر جای خود دارد! بلایی واقعی است… فکر نمیکنید که هیچچیز بدتر از این نیست که آدم به خاطر نداشتن شجاعت نتواند زندگیاش را طبق تصویر رؤیاهایش، آن طور که دوست دارد، شکل بدهد؟ یا به دلیل وفادار نبودن به ارزشهای عمیقش، به کودکیاش و به رؤیاهایش مجبور شود از زندگی کردن چشم بپوشد؟
در کتاب اضطراب منزلت که انتخاب خوبی برای علاقمندان به موضوع روانشناسی اجتماعی است میخوانیم:
هر جامعه ای برای انواع خاصی از آدمها ارزش و اعتبار قائل است-و بقیه را به خاطر داشتن مهارت های نامطلوب، لهجه، خلق و خو، جنسیت یا رنگ پوست طرد یا محکوم می کند. ولی این تعاریف از موفقیت به هیچ وجه همیشگی یا جهان شمول نیستند. ویژگی ها و مهارت هایی که در جایی منجر به منزلت اجتماعی می شوند احتمال دارد در جایی دیگر بی فایده باشند یا برعکس عمل کنند. وقتی به برهۀ خاصی از تاریخ نگاه کنیم می بینیم که در جوامع مختلف در دوره های مختلف طیف گسترده ای از افراد، محترم بوده اند.
دو باتن در این کتاب تلاش فراوان برای دستیابی به منزلت اجتماعی را بررسی میکند، جستوجویی که بیش از آسایش مادی با عشق سروکار دارد.نویسندۀ سیر عشق برای اثبات نظریهاش از تاریخ غرب و اندیشههای سنت آگوستین تا ماکیاولی و آنتونی رابینز بهره میگیرد. دو باتن هنگامی که از فضایل مردمگریزی هوشمندانه، ارزش هنر، یا چرخاندن لابستر کنار ساحل صحبت میکند نهتنها اوقات سرگرمکنندهای را فراهم میآورد، بلکه بسیار مفید و ضروری است. نشر چترنگ از همین نویسنده رمان سیر عشق را نیز به چاپ رسانده است.
یک رمان خواندنی دیگری هم باید پیشنهاد کنیم که نوشته آلیسون ویر بوده و طاهره صدیقیان به فارسی برگردانده است.
داستان زندگی ملکه الیزابت اول انگلستان است. دختر هنری هشتم و آن بولینی که زمانی هنری عاشقش بود؛ ولی به علت دسیسههای گونان گردنش را زد. فرجامی شوم برای همسر شاه و مادر الیزابت که تا زمانیکه لیدی الیزابت به سلطنت رسید، همواره بر زندگی او سایه انداخته بود.
داستان با دادن خبر ِ کشته شدن آن بولین به الیزابت کوچک آغاز میشود. دخترکی بسیار با ذکاوت که متاسفانه از طرف پدرش حرامزاده اعلام میشود. الیزابت بهسرعت یاد میگیرد و میآموزد و همانطور که بزرگتر میشود در مییابد برای خواهرش مری و برادرش ادوارد، خطری در راه سلطنتشان بهشمار میآید. الیزابت میآموزد که باید محتاط باشد و علنا مکنونات قلبیاش، چه عشق و چه تعلق خاطر به مذهب پروتستان را بر زبان نیآورد.
شرح ِ به سلطنت رسیدن لیدی الیزابت، که در بخش سوم کتاب نگاشته شده است، بسیار جذاب و خواندنیست. اتفاقات وحشتناکی برای او رخ میدهد و حتی به زندان میافتد و کار تا آنجا پیش میرود که ممکن است حتی توسط خواهرش، ملکه مری، به اعدام محکوم شود، درست مانند لیدی جین که کوتاهترین دورهی سلطنت را در تاریخ انگلستان دارد.
ریچل هالیس در این کتاب از رازهاى موفقیتش به عنوان یک زن، یک مادر شاغل، کارآفرین، ورزشکار و نویسنده مىگوید. راز موفقیت او در پذیرش واقعیاتى بود که همه ما دربارهشان به خودمان دروغ مىگوییم. او در کتابش درباره بیست دروغى مىگوید که زندگىهاى ما را در هم مىپیچد و افکارى غیر منطقى راجع به خودمان و اطرافیان به خورد مغزمان مىدهد.
سبک نگارش کتاب با آن لحن طنز و گیرا، خواننده را با خود همراه مىکند.
گاهى مطالب در عین سادگى به حدى جذاب است که احساس مىکنید در حال خواندن مطلب یکى از پستهاى اینستاگرام نویسنده هستید. موضوعات به شدت با روزمرگى ما گره خوردهاند و همین سادگى باعث شده تا خواننده با هالیس همگام شود. خندهى از سر آشنایى یا گریهى همدردى، همه در گوشه گوشهى این دویست و خردهاى صفحه جا خوش کردهاند و منتظرند تا مخاطب را درگیر خودشان کنند. مطالعه این کتاب را به بانوان ایرانی توصیه می کنیم. البته هدیه ای خوب برای یلدا پیش روی!
بهترین کتابی که در سال ۹۷ خواندید را نام ببرید
سه تا کتاب خوندم ک از بینشون ثروتمندترین مرد بابل از همه بهتر بود
WAsh your face Girl ketabe kheily khuby bud ke mahe pish khundam hamun khodat bash dokhtar….MAmnunnam az moarefy jalebetun…