افسردگی گرچه در دسته ی بیماری های روحی قرار می گیرد، اما فقط ذهن بیمار را درگیر نمی کند. افسردگی می تواند علائم فیزیکی ای داشته باشد که اصلاً ارتباطی به سلامت روان ندارند. از آنجایی که بسیاری از این نشانه ها شبیه علائم بیماری های دیگری هم هستند، ممکن است حتی پزشکان هم در تشخیص علت اصلی آن ها دچار اشتباه شوند و این علائم را به بیماری های دیگری جز افسردگی تعبیر کنند. در ادامه به تأثیر افسردگی بر بدن و علائم فیزیکی این بیماری روحی می پردازیم. به خاطر داشته باشید که فهرست پیش رو کارکردی جز آگاهی بخشی ندارد، بنابراین اگر احساس می کنید افسرده هستید یا در مورد سلامت عمومی خود نگران هستید، برای تشخیص درست و تجویز درمان مناسب حتماً به پزشک مراجعه کنید.
۱- افزایش یا کاهش اشتها
تغییر چشمگیر در وزن یا اختلال در اشتها، یکی از نشانه های مهم دوره ی افسردگی عمده به شمار می رود. در دوران افسردگی، تغییراتی در سطح بعضی هورمون های بدن مثل کورتیزول و سروتونین رخ می دهد که بدن با واکنش جنگ یا گریز به آن ها پاسخ می دهد (واکنش جنگ یا گریز به عکس العمل اولیه و غریزی بدن در برابر یک تهدید یا حمله برای نجات جان ما اطلاق می شود). تغییرات ایجاد شده در این هورمون ها می تواند باعث پرخوری احساسی یا بر عکس، کاهش اشتها شود. در حقیقت، بدن با این روش سعی دارد فشار و اضطراب وارده به خود را مهار کند.
بین اشتهای ما و سلامت روان ما ارتباط تنگاتنگی وجود دارد، به همین دلیل است که بعضی افراد برای تسکین حال بد روحی خود به پرخوری روی می آورند در حالی که بعضی دیگر کم اشتها می شوند.
اگر تا پیش از ابتلا به افسردگی، غذا خوردن عملی لذتبخش برای فرد باشد، ممکن است از زمان بروز افسردگی، این رفتار در شخص محدود شود و یا بر عکس، شکلی افراطی پیدا کند.
۲- مشکلات گوارشی
افسردگی، نحوه ی واکنش ذهن و بدن به اضطراب را تغییر می دهد. این مسأله ممکن است باعث اختلال در فعالیت بسیاری از سیستم های مهم بدن شود و برای مثال، نحوه ی پردازش مواد غذایی در بدن را تغییر دهد.
بروز تغییرات ناگهانی در رژیم غذایی، مانند کاهش یا افزایش اشتها یا تغییر انتخاب های غذایی، می تواند منجر به مشکلات گوارشی ای مثل حالت تهوع، یبوست و اسهال شود.
۳- افزایش یا کاهش خواب
بین افسردگی و کاهش یا افزایش خواب هم ارتباط وجود دارد. کم خوابی می تواند به مشکل واقعاً خطرناکی تبدیل شود، چون باعث مشکلات زیاد دیگری می شود و برای مثال، فشار خون، وزن، سوخت و ساز بدن و توانایی های قضاوت و استنباط را تحت تأثیر قرار می رهد.
اما افسردگی فقط باعث کم خوابی نمی شود. بسیاری هم هستند که دچار پرخوابی می شوند و بعضی دیگر هم از مشکل حفظ تداوم خواب رنج می برند، حالتی که باعث می شود فرد نتواند در طول شب به طور مداوم بخوابد.
۴- احساس خستگی
خستگی ناشی از افسردگی، یکی از علائم فیزیکی بسیار رایج این بیماری است و ممکن است علت آن اختلال در خواب، تغییر در رژیم غذایی، اضطراب، یا مصرف دارو باشد. افسردگی در اغلب مواقع باعث تغییر در سطح هورمون های دوپامین و سروتونین در بدن می شود، هورمون هایی که به طور مستقیم روی حال روحی و سطح انرژی ما تأثیر می گذارند.
یک علت احتمالی دیگر این احساس خستگی می تواند بار سنگین روانی ای باشد که شخص مبتلا به افسردگی به دوش می کشد و از نظر ذهنی و عاطفی به او فشار وارد می کند. این بار عاطفی می تواند به صورت فیزیکی هم احساس شود.
۵- بی قراری
افسردگی در بعضی موارد باعث هجوم آوردن افکار منفی ای می شود که شخص را درگیر حس نگرانی، شک و بی ارزش بودن می کنند.
این افکار اضطراب آور هستند و بدن و ذهن ما را به کارهایی وامی دارند که معمولاً در هنگام استراحت یا خواب، انجام نمی شوند. این مسأله ممکن است حس بی قراری و در عین حال، احساس خستگی در فرد ایجاد کند.
۶- دردهای بدنی مزمن
افسردگی می تواند باعث دردهای فیزیکی هم شود. با این حال، کمتر کسی شک می کند که شاید دردهای بدنی مزمنش به وضعیت روحی اش مربوط است.
اگر برای دردهای فیزیکی یک شخص توضیح قابل توجهی وجود نداشته باشد و البته این دردها ساختگی یا ناشی از تصورات شخص نباشند، ممکن است در حقیقت این تلاش بدن برای نشان دادن تشویش ذهن یا همان افسردگی باشد.
این دردها می توانند در مفصل ها، عضلات، یا هر قسمت دیگری از بدن رخ دهند و بسته به شخص، ممکن است گهگاه به وجود بیایند.
۷- سردردهای مکرر یا میگرن
افراد مبتلا به افسردگی اغلب از سردرد، به ویژه سردردهای تنشی رنج می برند.
کارشناسان علت این سردردها را منقبض یا به هم فشردگی عضلات جمجمه و گردن می دانند. از آنجایی که افراد مبتلا به افسردگی، احساس درهم شکستگی، غم، خستگی و کسالت می کنند، تمامی این موارد بر روی بدن تأثیر می گذارند.
۸- احساس گیجی یا بی حالی
بسیاری از عوامل مانند اختلال در خواب یا کم شدن آب بدن می تواند منجر به احساس بی حالی در دوران افسردگی شود.
شخصی که از افسردگی رنج می برد ممکن است تمام روز را در رختخواب دراز بکشد و حتی برای خوردن آب هم از جای خود بلند نشود. همین مسأله می تواند باعث احساس گیجی یا بی حالی در فرد شود.
۹- کاهش میل جنسی
در بعضی موارد، بدن با کاهش میل جنسی سعی می کند به فرد بفهماند که دچار مشکل شده است.
افسردگی باعث کاهش علاقه و انگیزه برای لذت طلبی می شود. این مسأله معمولاً منجر به کاهش میل جنسی در فرد می شود، حس جذابیت جنسی را در او کم می کند و از علاقه ی او به برقراری رابطه ی جنسی می کاهد.
۱۰- تغییر در الگوهای کلامی
یکی از پیامدهای کمتر شناخته شده ی افسردگی، کاهش سرعت صحبت کردن یا حرف زدن با مکث و تردید است.
توانایی صحبت کردن ارتباط تنگاتنگی با عملکرد روان-حرکتی، توانایی تفکر و تمرکز، و سرعت پردازش اطلاعات دارد. در اغلب موارد، بیماری های روحی از جمله افسردگی باعث اختلال در این توانایی ها می شوند.
این اختلالات می تواند روی الگوهای کلامی هم تأثیر بگذارد و تحقیقات جدید نشان داده که هر چه شدت افسردگی بیشتر باشد، سرعت صحبت کردن کمتر می شود، مدت زمان بیشتری طول می کشد تا شخص بتواند همان تعداد کلماتی که قبلاً به کار می برد را کامل کند و مکث های بین کلمات و جمله ها طولانی تر می شود.
علاوه بر این، افسردگی می تواند باعث یکنواختی و بی روحی بیشتر صدا در مقایسه با قبل شود.
۱۱- مشکلات و بیماری های پوستی
افسردگی می تواند باعث بروز مشکلات و بیماری های پوستی یا تشدید آن ها شود.
تحقیقات نشان داده بین بروز بیماری های پوستی ای مثل پسوریازیس، آلوپسی، ویتیلیگو، پورفیری، هیدرآدنیت چرکی و حتی جوش و ابتلا به افسردگی ارتباط وجود دارد.
بدون نظر