ایسلند کشور کوچکی است با حدود تنها ۳۵۸،۷۸۰ نفر جمعیت. تمامی ساکنین این کشور همدیگر را می شناسند، بنابراین لازم نیست وقتی از خانه بیرون می روند در را قفل کنند یا در پارک و فروشگاه و مکان هایی از این دست، چهارچشمی مراقب بچه هایشان باشند. علاوه بر این، ایسلند یکی از شادترین کشورهای دنیا به شمار می رود. با حقایقی جالب و خواندنی درباره ی کشور ایسلند همراه باشید.
۱- یکی از زیباترین کشورهای دنیا است
کشور ایسلند حتماً به خاطر داشتن یکی از قدرتمندترین آبشارهای قاره ی اروپا به نام «دتیفوس» به خود می بالد. این آبشار که بزرگ ترین کلونی پرندگان در دنیا را در خود جای داده، روی یک صخره واقع شده و یکی از بزرگ ترین برف رودهای دنیا هم به شمار می رود. زندگی در ایسلند همواره ارتباط تنگاتنگی با طبیعت فوق العاده ی این کشور داشته. این جزیره ی اروپایی، از زیبایی های طبیعی بسیار متنوعی برخوردار است که هر کس که در این کشور زندگی یا از دیدن می کند را دلباخته ی خود می کند.
۲- زبان ایسلندی از قرن دوازدهم تا به حال تقریباً هیچ تغییری نکرده
مردم ایسلند واقعاً به زبان خود افتخار می کنند. در زمان های قدیم، ارتباطات اجتماعی میان مردم بسیار قوی بود، به همین دلیل زبان آن ها تا میزان زیادی بدون تغییر باقی مانده. تقریباً هر ایسلندی ای می تواند متون کهن را بدون مشکل بخواند. علاوه بر این، ایسلند سردمدار بازار کتاب در دنیا به شمار می رود. تعداد کتاب هایی که هر ساله در این کشور منتشر می شود، بیشتر از هر کشور دیگری در دنیا است.
۳- یکی از پیشرفته ترین سیستم های حقوقی در زمینه ی حقوق بشر را دارد
این کشور بعضی از بهترین قوانین در زمینه ی برابری جنسیتی، آزادی بیان و میزان دموکراسی دارد. در سال ۱۹۸۰، ایسلند به اولین کشور در دنیا تبدیل شد که یک زن به مقام ریاست جمهوری آن رسید. در سال ۲۰۱۰ هم در حمایت از جنبش فمینسیم، فعالیت تمامی کلوب های استریپ ممنوع اعلام شد. تضمین بودن آزادی مذهب و وجود قوانینی که از هر گونه تبعیضی جلوگیری می کند، ایسلند را به سردمدار موضوع حقوق بشر در دنیا تبدیل کرده است.
۴- تحصیل رایگان است
تحصیل در مدارس و کالج های کشور ایسلند رایگان و هزینه ی تحصیل در دانشگاه های آن هم بسیار پایین است. همین مسأله برخورداری از آموزش در این کشور را بسیار راحت کرده. علاوه بر این، نرخ باسوادی در ایسلند بالاتر از هر کشور دیگری در دنیا است.
۵- همه ی خدمات درمانی دولتی هستند
دولت ایسلند توجه زیادی به رشد صنعت بهداشت و درمان این کشور دارد. ایسلند یکی از بالاترین استانداردهای زندگی در دنیا را دارد و صنعت بهداشت و درمان آن که توسط دولت اداره می شود، در مجموع تمامی نیازهای مردم این کشور را برآورده می کند، به همین دلیل نیازی به فعالیت بخش خصوصی در این صنعت وجود ندارد.
۶- سیستم گرمایش مرکزی خانه ها رایگان است
نود درصد خانه های ایسلند به واسطه ی آب داغی از گرما برخوردار می شوند که از منابع انرژی زمین گرمایی تأمین می شود. این آب داغ از طریق چاه ها و نیروگاه های انرژی زمین گرمایی به دست می آید که تمامی نیازهای کشور به گرما و حرارت را برآورده می کنند، به همین دلیل ایسلندی ها مجبور به پرداخت هزینه برای گرمایش خانه ی خود نیستند.
۷- همه ی ساکنین به پایگاه داده ی دودمان شناسی کشور دسترسی دارند
وبسایت Íslendingabók یک پایگاه داده متشکل از اطلاعات مربوط به تمامی نسبت های خانوادگی مردم ایسلند است که اطلاعات آن از قرن هجدهم جمع آوری شده است. این پایگاه داده به این دلیل راه اندازی شده که جمعیت این کشور چندان زیاد نیست (تنها کمی بیشتر از ۳۰۰ هزار نفر). بسیاری از ایسلندی ها از این وبسایت برای آن استفاده می کنند که بدانند کسی که به او علاقمند شده اند با آن ها نسبت خانوادگی دوری دارد یا نه.
۸- هیچ ارتشی ندارد
ایسلند علاوه بر اینکه هیچ ارتش ثابتی ندارد، پلیس و نیروهای گارد ساحلی آن هم مسلح نیستند. نرخ جرم در این کشور نزدیک به صفر است، به همین دلیل از اسلحه استفاده نمی شود، چون نیازی به آن وجود ندارد. اگر شهروندی بخواهد به ارتش بپیوندد، طبق قراردادی که بین دو کشور نروژ و ایسلند امضا شده، می تواند به ارتش کشور نروژ ملحق شود.
۹- تقریباً هیچ کسی الکل و سیگار مصرف نمی کند
دانشمندان ایسلندی با پی بردن به فرآیندهای بیوشیمی ای که در مغز رخ می دهند و عامل اعتیاد هستند، موفق شده اند تعداد مصرف کنندگان الکل و سیگار در این کشور را به ۳ تا ۵ درصد برسانند. مواد شیمیایی مختلفی که در الکل و سیگار وجود دارند مغز را درگیر فرآیندهای بیوشیمی ای می کنند که بدن را به سیگار و الکل وابسته می کنند. این دانشمندان تصمیم گرفتند فعالیت هایی که به شکلی طبیعی همان فرایندهای بیوشیمی را در مغز فعال می کنند امتحان و پیدا کنند. رقص، موسیقی، رسم نقاشی و ورزش، نمونه هایی از این فعالیت ها هستند.
۱۰- ایسلندی ها به ترول ها و اِلف ها اعتقاد دارند
طبق افسانه های ایسلندی، ترول ها درون سنگ های گرد زندگی می کنند. ایسلندی ها اگر در سر راه خود با چنین سنگی مواجه شوند، هرگز به آن دست نمی زنند و سعی می کنند آن را دور بزنند تا مزاحمتی برای ترول ها ایجاد نکنند. اگر هم چاره ای جز جا به جا کردن «خانه ی ترول» وجود نداشته باشد، یک متخصص به کار گرفته می شود تا با ترول صحبت کند و از او بخواهد که آن سنگ را ترک کند. حتی زمانی که باید یک جاده ی جدید ساخته شود، طراحان پروژه از کارشناسان فرهنگ عامه مشورت می گیرند تا مزاحمتی برای ترول ها ایجاد نشود.
۱۱- شهردار پایتخت قبلاً استنداپ کمدین، موزیسین پانک – راک و راننده تاکسی بوده
یون گنار، قبل از اینکه به عنوان شهردار ریکیاویک، پایتخت کشور ایسلند، انتخاب شود، عضو یک گروه موسیقی پانک-راک بود و تجربه ی رانندگی تاکسی، پرستاری در بیمارستان روانی و کار در کارخانه ی خودروسازی ولووی سوئد را داشت. او حالا در سمت شهردار چندین کیلومتر مسیر دوچرخه سواری احداث کرده، مدارس را از نو ساماندهی کرده و نرخ گردشگری در ریکیاویک را افزایش داده.
۱۲- بسیاری از فیلم های و سریال های مشهور در اینجا فیلمبرداری شده اند
مناظر عجیب و بکر ایسلند نه تنها گردشگران، بلکه فیلمسازها را هم به خود جذب می کند. حتی یک شرکت خاص در ایسلند وجود دارد که مسئول ساماندهی امور مربوط به فیلمبرداری فیلم ها است. از فیلم ها و سریال های مشهوری که در این کشور فیلمبرداری شده اند می توان به بازی تاج و تخت (Game of Thrones)، جنگ ستارگان (Star Wars)، ثور (Thor) و میان ستاره ای (Interstellar) اشاره کرد.
۱۳- کمیته ای برای تصمیم گیری در مورد اسم نوزادان وجود دارد
کمیته ی نامگذاری ایسلند از ۶ نفر تشکیل می شود که ۳ نفر آن ها توسط وزیر دادگستری و ۳ نفر دیگر توسط نهادهای آموزشی کشور منصوب می شود. علت این کار تلاش ایسلند برای مبارزه با واژه های قرضی زبان های دیگر دنیا است. اسم های جدید گاهی به فهرست اسم های مجاز راه پیدا می کنند. برای مثال، اگر اسم جدید با قوانین دستوری زبان ایسلندی مطابقت نداشته باشد، آن اسم پذیرفته نمی شود.
با سلام
نکته ی اول این هست که وایکینگها کلاه با شاخ نداشتن. عصر اهن وعصر وندالها کلاه داشتن. وایکینگها بعدش اومدن و قدرتو به دست گرفتن
یک الگو که چقدر به برابری و مبارزه با تبعیض چه مذهبی چه نژادی چه فرهنگی اهمیت میدن. با توجه به اینکه شخصا به فکر اپلای به یکی از کشورهای اسکاندیناوی بودم به همین علت بود.
ترولها واقعی نبودن دلیل رسیدن به این باور رو شخصی در دانشگاه اوربرو که فعلا در حال تحصیل هستم اینطوری توضیح داد که در مناطق جنگلی وقتی طوفان میشه درختها از ریشه در میاد. شخصی که تو تاریکی یا هوای گرگ و میش صبح و عصر به این پدیده نگاه کنه فکر میکنه این ریشه ی درخت یک موجود زنده هست مخصوصا اگر بادی بورزد و ریشه ها تکون بخورد
ایسلند در حال ساخت یکی از بزرگترین سدهای دنیا هست که با این پروژه ابتدا نیازهای برق کشور تامین میشود و منابع تولید برق تماما تجدید پذیر و zer-co2 خواهد بود. در مرحله ی بعد به وسیله ی کابلهای زیر دریایی الکتریسیته ی مازاد را به جزیره ی بریتانیا صادر خواهند کرد.
برابری اجتماعی در سیستم اجتماعی کشورهای اسکاندیناوی و ایسلند خیلی جالب هست. امسال یک دانشجوی دکتری هندی و مشغول فعالیت در دانشگاه لولئو دیپلم جهانی سوئد رو به خودش اختصاص داد. و دوستان هندی در دانشگاه اوربرو از ما و چندی از دوستان دعوت به یک جشن کوچک نمودند. به جز شخص خودم هیچ ایرانی دیگری به این جشن کوچک نرفت و دوستانم متوفق القول عقیده داشتند این دانشجوی هندی لیاقت چنین دیپلمی را ندارد و هندیها هم برای ما ادم شدن. تنها دلیلی که شخص خودم سوئد رو برای تحصیل انتخاب کردم سیستم اجتماعی و بدونه تبعیض ان بود و طی این مدت شاهد حتی یک مورد تبعیض نبودم اما به صورت روزانه شاهد برخود تبعیض امیز دانشجوهای خودمون با بقیه هستم.
خودم المان زندگی میکنم
از من میشنوی نه با ایرانی دم خور شو نه دور و برشون برو
به جز هموطنایی که همون موقع انقلاب اومدن خارج بقیه شون یه سری ادمای افاده ایی از دماغ فیل افتاده هستن
تو المان که بیشترین ایرانی رو داره هر شهری که رفتم و تا الان تو برلین و هامبورگ زندگی کردم متوجه شدم فرهنگ همونیه که داخل ایرانه
خدا سر هیچکی نیاره تو هامبورگ تو محله ایی زندگی کنی ایرانی توش باشه. جمعا سه چهار هزار یورو به چندتایی قرض دادم چندبارم گفتم پس بدن لازم دارن اما کو گوش شنوا. قرض دادن همانا و خداحافی با پول همانا. وسیله بردن اتو بردن دیگ بردن. حتی فرش بردن. یه بار فرش ازم قرض خواستن بهشون دادم پس اورده حتی زحمت جارو زدن به خودش نداده. فرشی که هزار یورو قیمتشه و خودم تو خونه تو هال پهن میکردم رو بردن رو چمن پهن کردن و بعدم یه تکون ساده دادن و پس اوردن. پشت دستمو گاز گرفتم حتی یه مداد به کسی ندم
نژادپرستی که یه طورایی تو خون ماهاست. طرف میاد به المانیه میگه ماها اریایی هستیم. المانیهایی که از هرچی اریاییه بدشون میاد. تو هامبورگ قتل غارت گروگانگیری تجاوز دیدم از هموطنامون گفتم صد رحمت به مغول و عربها. تو المان کسایی که ارتکاب جرمی میشن معمولا عضو یه گروه خلاف هستن اصطلاحا به این جرما میگن سازمان یافته. این چیزا سوسول بازی نیستش. تو المان هر شهری که بودم و رفتم حداقل یکی دوتا از این گروهای سازمان یافته ایرانی هستش. بعدش اینا میان با البانیایا ترکا یا لهستانیا و عربا میجنگن صدبار بدتر از جنگای سوریه
جدیدا یاد گرفتن هرجا یه حزب افراطی و دست راستی قد علم میکنه برن زیر پرچم و منبرشون همچینم تعریف میکنن انگار رای دادن به این دست راستیا شده یه راه برا پز دادن. همچین میگن به afd رای دادیم انگار این حزب پیروز بشه روز بعدش بهشون یه پورشه کادو میده. مردمی که یه عمره با شعارهای افراطی و نابودی بقیه بزرگ شدن و یه عمر تو یه جامعه ی دست راستی اونم نوع ایرانیش بزرگ شدن غیر ممکنه تو جامعه ی المان ادغام بشن
این همه مهاجر تو المانه عند باید این ایرانیا تنها مهاجرایی باشن به afdرای میدن. از اینورم afd از تنها کسایی که خوششون نمیاد مهاجرای خاورمیانه هستن