ساعت ۳ عصر هشتم آبان ماه نود و هشت بود که خبرگزاری فارس با انتشار خبری، از تنظیم پیش نویس اصلاح قانون مالیات های مستقیم توسط سازمان امور مالیاتی و وزارت امور اقتصادی و دارایی خبر داد که طبق آن، از سود سپرده های بانکی که تا کنون معاف از مالیات بود، مالیات اخذ می شود.
در سندی که خبرگزاری فارس آن را رسانه ای کرد و ساعتی بعد، جنجالی در شبکه های اجتماعی و کانال های پیام رسان اینترنتی ایرانی به راه انداخت، آمده بود که برای تامین ۲۰ تا ۳۰ هزار میلیارد تومان مالیات، بند ۵۴ این پیش نویس به ماده ۱۹۴ قانون مالیات های مستقیم اضافه می شود و طی آن، سود سپرده بانکی و هم چنین سود اوراق مشارکت، مشمول مالیات می شود.
در این پیش نویس آمده بود که سود سرمایه گذاری در اوراق مشارکت و سایر انواع اوراق بهادار و هم چنین ۵۰ درصد سود سهام و سهم الشرکه از اشخاص حقوقی وس ود متعلق به سرمایه گذاری های بلند مدت بیش تر از یک سال، مشمول مالیات است. هم چنین در این پیش نویس آمده بود که سود حاصل از انواع عقود اسلامی نیز، مشمول مالیات خواهد بود.
پس از انتشار این سند در شبکه های اجتماعی و تحلیل های ارائه شده مبنی بر احتمال خروج گسترده نقدینگی سپرده شده مردم در بانک ها برای دریافت سودهای ماهانه و سالانه از روز ۵ شنبه ۹ آبان ۹۸، این پیش نویس و خبر منتشر شده توسط وزارت اقتصاد تکذیب شد تا خیال مردم بابت سپرده هایی که در بانک دارند و سود راحت ۱۷ تا ۲۴ درصد سالانه دریافت می کنند، راحت باشد.
ظرف کم تر از ۱ روز، این خبر تکذیب شد تا هم چنان بستن مالیات به سود سپرده های بانکی و اوراق مشارکت، مثل مالیات بر خانه های خالی، در هاله ای از ابهام بماند و مثل سهمیه بندی بنزین که پس از تایید و تکذیبیه های فراوان، آرام آرام به سمت قطعی شدن سهمیه بندی در سال های پس از ۱۳۹۸ پیش می رود، تراژدی مالیات بر سودسپرده، نافرجام بماند.
اگر چه دولت قبلا گفته بود که سهمیه بندی بنزین فعلا اجرا نمی شود، اما الزام به استفاده از کارت سوخت و تخصیص سهمیه به هر کارت سوخت خودرودها و کاهش سهمیه کارت جایگاه داران برای هر نوبت سوخت گیری به ۲۰ لیتر در هفته های اخیر، از سوی تحلیل گران اقتصاد ایران، سیگنال های فراهم کردن فضا برای سهمیه بندی بنزین و حذف رایانه شیرین و البته غیر منصفانه بنزین در سال های بودجه بدون نفت حکایت دارد.
این که آب معدنی لیتری ۲۰۰۰ تومان و بنزین لیتری ۱۰۰۰ تومان و پراید بیش از ۴۰ میلیون تومان باشد، کلکسیون تناقضات در اقتصاد کاملا دولتی ایران را در عصر کاهش درامد های نفتی، با چالش مواجه کرده است و دولت، چاره ای برای برون رفت از معضلات ندارد.
قضیه مالیات بر سود سپرده های بانکی هم دست کمی از تایید و تکذیب سهمیه بندی بنزین ندارد. میلیون ها دلار یارانه آشکار و پنهان دولت برای بنزین لیتری ۱۰۰۰ تومان، در واقع به آتش کشیدن ثروت ملی در روزگار فعلی است و هیچ سودی برای آینده اقتصاد ایران و نسل های آینده ندارد. به همین خاطر، گمانه زنی ها، از اقدام آرام دولت به بسترسازی روانی واقتصادی و فناورانه سهمیه بندی بنزین و پایان بنزین لیتری ۱۰۰۰ تومان در ایران عصر ۱۴۰۰ حکایت دارد که با واقعیت های اقتصادی کشور نیز می خواند. مخصوصا که دولت قصد دارد ۱ بودجه تا سال ۱۴۰۰ داده و درآمد نفتی را کلا از بودجه خارج کند.
آینده کشور با مالیات
این یک سیگنال مهم به اقتصاد ایران است: تمرکز دولت روی اخذ مالیات و سخت شدن فرار مالیاتی که پزشکان و برخی از اصناف، طلایه داران این عرصه هستند. بیش از نیمی از مشمولان مالیات در کشور، مالیات نمی دهند و این بعنی جفا در حق نسل های آینده و ظلم در نسل امروز که باید شاهد کمبود منابع و هدر رفت عمر خود در عصر بلبشوی مالیاتی باشد.
دولت در سال های آینده، مکانیزم های هوشمندانه تری برای شناسایی مودیان مالیاتی و اخذ مالیات از آن ها در دستور کار قرار می دهد و بسترهای نرم افزاری و سخت افزاری آن سال به سال در حال تکمیل شدن است. این که خبر پیش نویس دریافت مالیات به سود سپرده های بانکی منتشر شد و سریع تکذیب شد، سناریوهای مختلفی دارد.
مشخص نشد که این پیش نویس چگونه در اختیار رسانه ها قرار گرفت و اگر دولت واقعا قصد چنین کاری دارد، چرا به این سبک عجولانه، موضوع مطرح و سریع تکذیب شد.
به هر حال، پس لرزه های این تکذیبیه هم چنان در محافل اقتصادی و رسانه ای، مطرح است و از یک واقعیت خبر می دهد. آن هم نیاز دولت به اداره کشور با مالیات ملت.
خبر خوش برای بورس بازها
اما سیگنال دیگری که این تکذیبیه دارد، خبر خوشی است که بورس بازها را خرسند می کند. اگر قرار باشد سود سپرده بانکی و پارک شدن پول در بنگاه ها و موسسات مالی واعتباری و بانکی، مشمول مالیات باشد و آن چه پس از کسر مالیات باقی می ماند، کم تر از تورم سالانه باشد، سرمایه گذاری در بانک هم مثل بازارهای موازی ارز و سکه و طلا و ملک، جذابیت خود را از دست می دهد. نقدینگی هم باید به دنبال جایی برای حضور پیدا کند و جایی بهتر از بورس در حال حاضر در اقتصاد ایران وجود ندارد.
امیدواریم، تدابیر هوشمندانه تئوریسین های اقتصاد کلان ایران، زمینه ساز تقویت ساختارهای درآمد زایی پایدار و بلند مدت دولت را در ایران عصر ۱۴۰۰ شود و فرهنگ مالیات، شفاف سازی دخل و خرج ها، توسعه دولت الکترونیک و شیشه ای، در دستور کار دولتمردان و مردم قرار بگیرد تا ایران دهه سوم قرن بیست و یکم، ارزان تر از ایران حال و گذشته و بدون اتکا به طلای سیاه، اداره شود.
از اواخر سال ۹۷ تا به امروز، شاهد رونق چشمگیر و شگرف بازار بورس ایران و ورود شاخص کل به کانال ۳۰۰ هزار واحدی هستیم که با تداوم عدم جذابیت بازارهای موازی و سودآوری غیر جذاب آن و هجوم مردم به کارگزاری ها، همراه شده است. همه این ها یک پیام آشکار دارد: انقلاب بورس در راه است. صدای انقلاب بورس ایران را باید از الان شنید و خود را برای حضور عالمانه، اگاهانه و هوشمندانه در آن، فراهم کرد. طبق گفته فایننشیال تایمز آمریکا، بورس ایران در سال ۲۰۱۹، در صدر بورس های جهان قرار گرفت. ۱۳ میلیون ایرانی، کد بورس دارند.
بدون نظر