افکار مزاحم و رهایی و خلاص شدن از آنها، همواره یکی از دغدغههایی است که افراد در طول سال با آن روبرو هستند. افکار مزاحم چیست؟ به زبان ساده، افکار و تصوراتی هستند که اتوماتیک وار عمل کرده و فرد احساس می کند که هیچ کنترلی روی آن ندارد.
گاها از افکار مزاحم به عنوان نشخوار فکری هم یاد می شود. فردی که دچار نوشخوار فکری است، خاطرات منفی مرتب در ذهنش تبلور داشته و مثل آدامسی که می جود، آن ها را در ذهن خود در طول روز جابجا میکند.
انسان جز اندیشه نیست و افکار مزاحم، کیفیت اندیشه و تفکر او را تحت تاثیر قرار می دهد. افرادی که با افکار مزاحم روبرو هستند، انرژی مثبت نیستند. شاد زیستن را فراموش کرده و خیلی سریع پرخاشگر می شوند.
زود رنج بوده و سطح تحمل آن ها کاهش می یابد. این افراد معمولا واقعیت ها موجود را منفی تفسیر کرده و رضایت آن ها از زندگی کاهش می یابد. خودکشی می تواند یکی از نتایج افکار مزاحم باشد. تلقین های منفی به خود، در شکل گیری افکار مزاحم موثر است. نگاه بدبیانه به افراد و زندگی، بخشی از سبک زندگی افرادی است که با افکار مزاحم دست و پنجه نرم منی کنند. وسواس فکری، اختلال روانشناسی است که برای حل آن باید به روانشناس و روان پزشک مراجعه کرد.
اگر افکار در حد همان افکار مزاحم باشد که اشتغال ذهنی است، مثلاً در حال درس خواندن یک سری افکار در ذهن شما تکرار میشوند و باعث میشوند توجه و تمرکز شما به هم بریزد و نتوانید تمرکز داشته باشید یا بهطور کل حواسپرت شوید.
چند راهکار برای مقابله با افکار مزاحم
برای این که با افکار مزاحم مقابله کنیم، باید اصول درست اندیشیدن را یاد بگیریم. باید درست و اصولی فکر کنیم. تکنولوژی فکر را جدی بگیریم و شفاف بیاندیشیم. افراد شفاف اندیش و انرژی مثبت، افکار مزاحم کم تری داشته و روش های خلاقانه ای برای برون رفت ازچالش ها پیدا می کنند. یکی از روش های مقابله با افکار مزاحم آن است که آن ها را بنویسیم.
بنویسیم که چرا فکر میکنیم همسر ما به ما خیانت می کند! یک دفترچه کوچک داشته باشید. این فکر ها را یادداشت کنید. دنباله بهانه هایی باشید که سبب شکل گیری این افکار در ذهن شما می شود. شاید پس از مدتی، از نوشتن خسته شوید و آن ها را اینقدر بیهوده بدانید که ارزش سیاه کردن کاغذ سفید نداشته باشد.
راهکار دوم این است که با افکار مزاحم گفتگو کنید. عنوان فکر مزاحم را بنویسید و و به خود بگویید که حواسم به شما افکار است اما زمان دیگری با شما حرف میزنم، روش کار بهاینترتیب هست که عنوان افکار مزاحم را مینویسیم و پس از مدتزمانی که کار اصلی که به آن میپرداختیم تمام شد، به همان فکر مزاحم میپردازیم و فکر کردن به آن را شروع میکنیم و بعدازاینکه نوشتیم حداقل ۵ بار از روی آنها میخوانیم تا حساسیت کمتر شود.
راه دیگر این است که هرگاه فکر مزاحم به سراغ شما آمد آگاهانه تمرکز خود را از این افکار بر فکر یا فعالیتی دیگر معطوف نمایید.
راهکار چهارم، هرگاه این افکار به سراغتان آمد و متوجه شدید، وسط افکار بهصورت نمادین دکمهای را فشار دهید و به خود بگویید «استاپ» یا «بس است» و بدینوسیله رشته افکار مزاحم را قطع کرده و به سراغ مطلبى دیگر بروید.
انجام تمرینات ذهن آگاهی و یوگا و مدیتیشن و شروع کردن به خندیدن بی دلیل به یک موضوع (مثل تیکه کلام های یک هنرپیشه کارتونی معروف یا هر چیز دیگر که باعث خنده شما می شود) و توجه کردن عمدی و تمرکز پذیرا و بدون قضاوت به رخ دادن افکار، هیجانات و احساس از جمله راهکارهای موقت خلاص شدن از افکار مزاحم است.
روش هایی برای خلاص شدن از خودگویی های منفی
۱- تشخیص دهید چه موقع افکار منفی به سراغتان می آید.
۲- زمان وشرایطی که این افکار به سراغتان می آید یاداشت کنید.
۳- افکار منفی را از مثبت تشخیص دهید.
۴- احساس بعد از این افکار را شناسایی کنید.
۵- راه هایی را که می توانید این افکار را کنترل کنید شناسایی کنید.
۶- براساس این اطلاعات اداراک واستنباط خود را دوباره سازی کنید تا مثبت تر و هدفمندتر شوید.
۷- به خود بگویید این تنها یک فکر است نه واقعیت.
۸- نفس عمیق بکشید.
۹- میزان واقعی بودن فکر خود را بسنجید.
۱۰– از مشاور و روان شناس صاحب صلاحیت کمک بگیرید.
- حتما بخوانید: جامعه شناسی ۱۳ سوال عجیب ایرانی ها
ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻧﺴﺒﺘﺎ ﺯﯾﺎﺩ ﺭﺍﻩ ﺩﺭﻣﺎﻧﯽ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺪﺍﻡ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩ ﯾﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﻗﻀﺎﻭﺕ، ﭘﯿﺸﺪﺍﻭﺭﯼ ﻭ ﺍﺭﺯﯾﺎﺑﯽ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ . ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺯﯾﺎﺩ ﻭ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﻟﻢ، ﻓﮑﺮ ﺷﻤﺎ ﺭﺍﺩﺭﮔﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻨﻔﯽ ﺑﺎﻓﯽ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ. خودخواهی و سطح تحمل پایین، دو عامل برای افزایش میزان افکار مزاحم در ذهن است که باید روی این دو موضوع کار کرد.
سلام.من نمی دونم این چیز هایی که گفتنی من هستم یا نه.من خیلی زود باور ساده هستم و هر مطلب یا سایتی رو که می بینم تقریبا باورم میشه مگه اینکه دلیلی داشته باشم.منظورم سایت شما نیست منظورم یوتیوب هست.جدیدا یه فیلم دیدم که انیمیشن ها رو بررسی می کنند و چیز هایی پیدا می کنند.چیزی که درمورد تپلو ها شنیدم دیوانه کننده بود اینکه شخصیت ها از چه کسانی الهام گرفته شده اند.واقعا بدنم می لرزه و سرت درد می گیره.من سن زیادی ندارم اما بسیار کنجکاو هستم و تا ته و تو یه چیزی رو در نیارم ول نمی کنم.میشه یه راهکاری به من بدید سر همون چیز وحشتناکی که فهمیدم امشب تا ساعت ۳ نصفه شب بیدار بودم و نمی تونستم بخوابم
چراااااا اخه
حالت خوبه الان؟
منم مثل توعم پیشنهاد میکنم ی مدت حدعق ۲ ماه از چیزایی ک حس کنجکاویتو فعال میکنه دوری کنی و ب شیزای ارامش بخش فکر کنیو انجام بدی مثلا موزیکای ملایم گوش بدی یا اگه موقعیتشو داری حیوون خونگی بگیر فقطط کنجکاویتو کنترل کن چون کار دستت میده معلمولا ادمایی مثل ما هر چیزیو دوس دارن امتحان کنن سمت ماشرومو ال اس دیو روانگردانا نروو ب هیچ وجه چون من رفتم یک سال از عمرم نمیدونم چجوری گذشت خیلی سخت بود کنترلش کنم موفق باشی
به خدا توکل کن
به خدا توکل کن همه چی درست میشه