بدترین انتخاب های داوران آکادمی: ۱۰ فیلم و بازیگری که به ناحق جایزه اسکار گرفتند

بدترین انتخاب های داوران آکادمی: ۱۰ فیلم و بازیگری که به ناحق جایزه اسکار گرفتند

آنطور که آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک مدعی است، هدف اصلی این آکادمی «شناسایی و حمایت از کمال در علوم و هنرهای تصاویر متحرک، الهام بخشی بصری و ارتباط دادن دنیا از طریق رسانه تصاویر متحرک است». اما این هدف متعالی است که گاهی اوقات آنطور که فکر می کنیم ادا نمی شود. سال به سال برخی انتخاب های داوران اسکار برای جوایز باعث حیرت مخاطبان، منتقدان و مجریان می شود. تاکنون بارها پیش آمده که اسم اشخاص یا فیلم هایی به عنوان برنده جایزه اسکار اعلام شده که به گواه بسیاری از صاحبنظران در حد و اندازه های این جایزه نبوده و حق فیلم ها یا اشخاص دیگر، اعم از بازیگر، کارگردان، نویسنده یا دیگر عوامل فیلمسازی، تضییع شده است. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ بازیگر، فیلمساز یا فیلمی که علیرغم لیاقت ناکافی به جایزه اسکار دست یافتند آشنا کنیم.

۱۰- اسکار بهترین فیلمبرداری برای Avatar

با قوانین آکادمی، یک استودیو می تواند یک فیلم را در دسته انیمیشن معرفی کند به شرطی که دستکم ۷۵ درصد آن در قالب انیمیشن باشد. با این منطق، کمپانی فاکس نمی توانست فیلم Avatar ساخته جیمز کامرون را به عنوان یک انیمیشن به آکادمی اسکار معرفی کند. این فیلم در دنیایی پر از جلوه های ویژه کامپیوتری ساخته شده و بازیگران از تکنولوژی موشن کپچر برای خلق شخصیت های کامپیوتری استفاده می کنند. بدین ترتیب بدست آوردن جایزه بهترین فیلمبرداری برای این فیلم بسیار بحث برانگیز است. بردن جایزه اسکار بهترین جلوه های ویژه برای فیلم کامرون قابل قبول است اما وقتی همه صحنه های یک فیلم به شکل دیجیتال و با جلوه های ویژه ساخته شده چه دلیلی دارد جایزه بهترین فیلمبرداری به این فیلم برسد؟ می توان گفت که فیلم هایی مانند Inglourious Basterds و The White Ribbon بسیار شایسته تر از Avatar برای کسب این جایزه بودند.

تاکنون بارها پیش آمده که اسم اشخاص یا فیلم هایی به عنوان برنده جایزه اسکار اعلام شده که به گواه بسیاری از صاحبنظران در حد و اندازه های این جایزه نبوده اند.

۹- اسکار بهترین جلوه های ویژه برای The Golden Compass

این اقتباس ناامید کننده از سه گانه His Dark Materials نوشته فیلیپ پولمن قرار بود موفقیت فرانچایز Lord of the Rings را برای New Line Cinema تکرار کند. شاید اگر به خاطر اقتباس داستانی ضعیف، بازی های نه چندان خوب، تحولات شخصیتی نامناسب و جلوه های ویژه نه چندان قوی نبود، The Golden Compass می توانست اثر موفقی باشد. اما در اینجا بحث ما جلوه های ویژه فیلم است که به شکلی باورنکردنی جایزه اسکار (و بفتا) را در رقابت با فیلم های بهتری مانند Transformers و Pirates of the Caribbean: At World’s End از لحاظ جلوه های بصری دریافت کرد. هر دوی این فیلم ها دارای جذابیت های بصری بسیار بیشتر و بهتری نسبت به فیلم قبلی بودند. در حالی که کریس ویتز کارگردان فیلم بر جلوه های ویژه این فیلم به عنوان نقطه قوت فیلم تکیه کرده بود، نتیجه نهایی مبین فاجعه بودن این فیلم بود.

تاکنون بارها پیش آمده که اسم اشخاص یا فیلم هایی به عنوان برنده جایزه اسکار اعلام شده که به گواه بسیاری از صاحبنظران در حد و اندازه های این جایزه نبوده اند.

۸- اسکار بهترین بازیگر زن برای ساندرا بولاک در فیلم The Blind Side

ساندرا بولاک در فیلم The Blind Side نقش یک مادر حاشیه نشین را بازی می کند که یک نوجوان بی خانمان را در خانه خود پذیرفته و به کلی زندگی او را تغییر می دهد. این فیلم که بر اساس داستانی واقعی ساخته شده یک درام جذاب است که بیشتر شبیه فیلم های تلویزیونی با بودجه زیاد است تا یک فیلم سینمایی بزرگ. اگر چه بولاک در این نقش به خوبی لهجه جنوبی ها را تقلید می کند اما بازی او در نقش لی آن توهی چندان عمق ندارد. بازی او در این نقش به شدت معمولی و کلیشه ای است، انتقادی که می توان آن را در مورد کلیت فیلم نیز ابراز کرد، موضوعی که بولاک خود به آن اذعان کرده است. بولاک خود در سال ۲۰۱۳ در فستیوال فیلم تورنتو درباره اسکار خود به خاطر بازی در این فیلم گفت: «وقتی این جایزه را دریافت کردم احساس کردم لیاقتش را ندارم، به همین خاطر با خودم گفتم باشه باقی عمرم را صرف بدست آوردن آن خواهم کرد». به نظر می رسید آن سال جایزه اسکار می توانست به کری مولیگان برای An Education و گابوری سیدیبه برای Precious برسد که بازی های قوی تر و موثرتری از خود ارائه داده بودند.

تاکنون بارها پیش آمده که اسم اشخاص یا فیلم هایی به عنوان برنده جایزه اسکار اعلام شده که به گواه بسیاری از صاحبنظران در حد و اندازه های این جایزه نبوده اند.

۷- اسکار بهترین میکاپ برای Suicide Squad

اسم فیلم Suicide Squad در کنار برنده جایزه اسکار چندان بامسما نیست اما این اتفاقی است که رخ داد. فیلم ابرقهرمانی دیوید آیر که نقدهای بسیار منفی از منتقدان دریافت کرد اما در رقابت با فیلم هایی مانند A Man Called Ove و Star Trek Beyond برنده جایزه اسکار شد و در کمال ناباوری از برخی شاهکارهای سال جایزه اسکار بیشتری دارد. میکاپ و آرایش مو در Suicide Squad یکی از معدود نقاط قوت فیلم است اما نمی توان آن را از این نظر با زیبایی های میکاپی Star Trek Beyond مقایسه کرد. تتوهای شیطانی جارد لتو در فیلم آیر او را به یک شخصیت خنده دار تبدیل کرده بود و سر کروک قاتل نیز به شکل مسخره ای برای بدن او بزرگ بود. رنگ آمیزی نامناسب برخی از شخصیت ها نیز در بسیاری از مواقع در کنتراست با فضاهای کم رنگ لوکیشن ها هیچ تناسبی نداشت.

تاکنون بارها پیش آمده که اسم اشخاص یا فیلم هایی به عنوان برنده جایزه اسکار اعلام شده که به گواه بسیاری از صاحبنظران در حد و اندازه های این جایزه نبوده اند.

۶- اسکار بهترین بازیگر مرد برای آرت کارنی در فیلم Harry and Tonto

این یکی از باورنکردنی ترین تصمیمات ناامید کننده تاریخ اسکار در دسته بهترین بازیگر مرد به میان می آید. داستین هافمن، آل پاچینو و جک نیکلسون در سال ۱۹۷۴ در فیلم های Lenny، The Godfather Part II و Chinatown  بازی های خیره کننده و فراموش نشدنی از خود ارائه داده بوند اما اگر چه این سه نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد نقش اول شده بودند اما در نهایت این جایزه به بازی معمولی آرت کارنی در فیلم Harry and Tonto رسید. کارنی در این فیلم نقش یک پیرمرد نیویورکی را بازی می کند که با گربه محبوب خود به یک سفر جاده ای می رود. بازی کارنی جذاب است اما به هیچ عنوان نمی توان آن را هیجان انگیز و منحصربفرد دانست. بازی این بازیگر که آن زمان ۵۵ سال داشت را نمی توان سطحی از بازیگری دانست که بتواند رقبایی مانند سه بازیگر فوق را با آن هنرنمایی های درخشان شکست دهد. در حالی که سه فیلم گفته شده از شاهکارهای ماندگار سینما به شمار می آیند کمتر کسی است که اسم فیلم Harry and Tonto را حتی شنیده باشد.

تاکنون بارها پیش آمده که اسم اشخاص یا فیلم هایی به عنوان برنده جایزه اسکار اعلام شده که به گواه بسیاری از صاحبنظران در حد و اندازه های این جایزه نبوده اند.

۵- اسکار بهترین فیلم برای Crash

به عنوان بدترین انتخاب تاریخ سینما در دسته اسکار بهترین فیلم، فیلم Crash در سال ۲۰۰۴ بسیاری را شگفت زده کرد وقتی در رقابت با فیلم هایی مانند Brokeback Mountain به عنوان برنده رقابت بهترین فیلم سال انتخاب شد. اگر چه فیلم Brokeback Mountain محبوب آن سال همگان بود اما باید گفت که تمام فیلم های نامزد دیگر این دسته نیز از Crash بهتر بودند؛ از Capote تا Munich و Good Night, and Good Luck. پل هاگیس کارگردان فیلم نیز که انتظار دریافت این جایزه را نداشت پس از دریافت جایزه اسکار این بخش گفت: «آیا این بهترین فیلم سال بود؟ اینطور فکر نمی کنم». Crash یک درام آبکی در مورد تقبیح نژادپرستی است که علیرغم سناریو یکنواخت و تدوین بحث برانگیزش توانست جایزه اسکار را برباید. این فیلم به هیچ عنوان فیلم عمیقی نیست هر چند در زمینه بازیگری شاهد بازی هایی بسیار خوب از مت دیلون و ترنس هاوارد هستیم اما به هیچ عنوان در حد و اندازه های دیگر فیلم های نامزد این بخش نبود.

تاکنون بارها پیش آمده که اسم اشخاص یا فیلم هایی به عنوان برنده جایزه اسکار اعلام شده که به گواه بسیاری از صاحبنظران در حد و اندازه های این جایزه نبوده اند.

۴- اسکار بهترین فیلم برای Shakespeare In Love

هاروی واینستاین، تهیه کننده هالیوودی بدنام، در این فیلم آبکی دست به هر کاری برای موفقیت زد. این فیلم که رقیب سرسخت و شاهکار بی بدیلی مانند Saving Private Ryan را در سبد نامزدهای اسکار بهترین فیلم می دید شانس زیادی نداشت. اما در حالی که حتی شایستگی نامزد شدن در این بخش را نداشت اما برخی جنبه های فیلم Shakespeare In Love به کمک آن آمد. درام های تاریخی در مورد شخصیت های مشهور همیشه مطلوب داوران آکادمی بوده حتی آن هایی که کیفیت زیادی نیز نداشته باشند. پیش از انتشار این فیلم، واینستاین دستور ساخت یک سکانس پایانی متفاوت را برای فیلم داد که جذابیت آن برای مخاطبان را تضمین می کرد. او همچنین تیمی از لابی ها را دور هم جمع کرد تا داوران را ترغیب کنند به جای شاهکار اسپیلبرگ به فیلم او رأی بدهند. وی حتی یک کمپین پنهانی اما موثر و هوشمندانه علیه فیلم حماسی استیون اسپیلبرگ براه انداخت و در نهایت جایزه اسکار بهترین فیلم سال را ربود.

تاکنون بارها پیش آمده که اسم اشخاص یا فیلم هایی به عنوان برنده جایزه اسکار اعلام شده که به گواه بسیاری از صاحبنظران در حد و اندازه های این جایزه نبوده اند.

۳- اسکار بهترین بازیگر زن برای گوینث پالترو در فیلم Shakespeare In Love

باز هم Shakespeare In Love. گوینث پالترو در این فیلم یک بازی نه چندان جذاب انجام داد که از لحاظ جذابیت باید آن را با سخنرانی دردناک و بیش از حد احساسی اش هنگام دریافت جایزه مقایسه کرد. او نیز جایزه اسکارش را بیش از هر چیز دیگری مرهون کمپین و لابی گری های بی وقفه هاروی واینستاین برای این فیلم است. پالترو در فیلم Shakespeare In Love نقش ویولا دو لسپس را بازی می کند، یک طرفدار ثروتمند آثار شکسپیر که نقش مهمی در اتفاقات عاشقانه فیلم دارد. شیمی بین پالترو و جوزف فاینس آنچنان که باید جذاب نیست و اگر چه تماشایش خوشایند است اما در حد دریافت جایزه اسکار نیست. کیت بلانشت که یکی از دیگر نامزدهای دریافت جایزه اسکار آن سال در بخش بهترین بازیگر زن نقش اول بود، به خاطری بازی بی نقصش در درام تاریخی Elizabeth استحقاق بیشتری برای کسب این جایزه داشت. حتی فرناندا مونته نگرو در فیلم Central Station، مریل استریپ در فیلم One True Thing و امیلی واتسون در فیلم Hilary and Jackie نیز بازی های بسیار قوی تری ارائه داده بودند.

تاکنون بارها پیش آمده که اسم اشخاص یا فیلم هایی به عنوان برنده جایزه اسکار اعلام شده که به گواه بسیاری از صاحبنظران در حد و اندازه های این جایزه نبوده اند.

۲- اسکار بهترین فیلم برای Driving Miss Daisy

وقتی از اسپایک لی در مورد عقیده اش پس از بردن جایزه اسکار بهترین فیلم سال ۱۹۸۹ توسط فیلم Driving Miss Daisy به کارگردانی بروس برسفورد سوال شد او چنین گفت: «وقتی رانندگی برای خانم دیزی لعنتی برنده جایزه بهترین فیلم می شود، بسیار دردناک است، اکنون هیچ کسی در مورد رانندگی برای خانم دیزی صحبت نمی کند». درام تحسین شده اسپایک لی در آن سال با عنوان Do the Right Thing که در مورد تنش های نژادی در محله ای در بروکلین است یکی از فیلم های متعددی بود که علیرغم کیفیت و جذابیت بیشتر به خاطر فیلم برسفورد نادیده گرفته شدند. در سالی بسیار خوب برای سینما، درام های جذابی مانند Born on the Fourth of July، My Left Foot و Sex, Lies and Videotape ، جایزه اسکار به یک درام متوسط با نگاهی بسیار بی کیفیت به جریان حقوق مدنی پس از جنگ های داخلی ایالات متحده تعلق گرفت. اگر چه مورگان فریمن و جسیکا تندی بازی های بی نقصی از خود ارائه داده اند اما خود فیلم در حد و اندازه های دریافت جایزه بهترین فیلم سال نبود.، در شرایطی که کارگردان فیلم در بخش بهترین کارگردانی حتی نامزد هم نشده بود.

تاکنون بارها پیش آمده که اسم اشخاص یا فیلم هایی به عنوان برنده جایزه اسکار اعلام شده که به گواه بسیاری از صاحبنظران در حد و اندازه های این جایزه نبوده اند.

۱- اسکار بهترین بازیگر مرد برای روبرتو بنینی در فیلم Life Is Beautifu

روبرتو بنینی در جریان فصل جوایز ۱۹۸۹-۱۹۹۰ یک کمپین بسیار بزرگ را به راه انداخت و در تمام این مدت سخنرانی های عجیب و غریب و بزرگنمایی شده ای انجام داد. حرکت دیوانه وار او روی صندلی مراسم اسکار بدون شک ماندگار و البته خنده دار بود. فیلم Life Is Beautiful یک ترکیب نه چندان خوب و البته بیش از حد احساسی شده از کمدی فیزیکی و وحشت هولوکاست بود. بازی دلقک وار بنینی در این فیلم جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد نقش اول را برایش در پی داشت در حالی که یان مک کلین، نیک نولت و ادوارد نورتون به خاطر بازی های بهترشان در فیلم های Gods and Monsters، Gods and Monsters و American History X نادیده گرفته شدند. آن سال جیم کری با بازی بی نقصش در فیلم The Truman Show حتی در این بخش نامزد هم نشده بود.

بیشتر بخوانید: سلاطین اسکار؛ ۴۲ بازیگر زن و مردی که بیش از یک بار برنده جایزه اسکار شده اند

نادیده گرفته‌شدگان؛ ۱۰ بازیگر هالیوودی که سال‌ها جایزه اسکار از آن‌ها دریغ شد [قسمت دوم]

منبع: whatculture
مطالب مرتبط
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
دیجیاتو
۳ نظر

ورود

  • Vote مهر ۲۵, ۱۳۹۹

    در مورد شماره ی یک:خط باریک سرخ باس باسه به جای خدایان و هیولاها…

  • Arash مهر ۲۶, ۱۳۹۹

    بسیار عالی. جز مورد آخر با بقیه موافقم.

  • ساسان مهر ۲۷, ۱۳۹۹

    از همون شماره ۱۰ مخالف هستم.
    خیلی غیرکارشناسی نقد کردید.
    برای فیلم برداری آواتار دوربین ۱۰۰ کیلوگرمی رو سفارشی به ۲۰ کیلوگرم کاهش وزن دادند تا صحنه های پیچیده فیلم راحت تر فیلم برداری بشه اگه بحث جلوه های ویژست صحبت جداست اما جلوه های ویژه هم روی صحنه های فیلم برداری شده انجام شده.