شاید شنیده باشید که انسان فقط از ۱۰ درصد مغز خود استفاده می کند اما این باور به کلی اشتباه است. بیشتر مغز ما تقریباً همیشه، حتی در خواب، فعال است. اما این فعالیت مداوم مانع از حقه زدن ذهن مان به ما نمی شود و ما حتی متوجه فریب خوردن مان نمی شویم.
در ادامه از برخی حقه هایی خواهیم گفت که گاهی ذهن مان ما را با آن ها بازی می دهد.
۱- اثر بارنوم
اولین پدیده ی روانی که می خواهیم درباره ی آن صحبت کنیم اثر بارنوم (Barnum effect) است که با نام اثر فورر (Forer effect) هم شناخته می شودد. این پدیده زمانی رخ می دهد که آدم ها تصور می کنند توصیفاتی که در مورد ویژگی های شخصیتی افراد می شود به طور خاص در مورد آن ها صدق می کند، حتی اگر این توصیفات مملوء از اطلاعات کلی ای باشد که تقریباً در مورد هر کسی صدق می کند یا هر کسی می تواند با آن همذات پنداری کند. بیسکوییت های شانس، طالع بینی ها و تست های شخصیت آنلاین، نمونه های خوبی از این پدیده هستند.
۲- توهم شفافیت
وقتی حس شدید و قوی ای داریم، گاهی ممکن است فکر کنیم این حس برای دیگران هم واضح است، به خصوص آن هایی که ما را به خوبی می شناسند. به تفاوت میان تجربه ی ما و برداشت دیگران، توهم شفافیت گفته می شود. این توهم می تواند باعث شود کسانی که صحبت در جمع آن ها را مضطرب می کند، تصور کنند دیگران هم متوجه اضطراب آن ها می شوند، در حالی که واقعیت این است که برای کسی قابل تشخیص نیست.
۳- لغزش های فرویدی
تا به حال شده قصد گفتن چیزی را داشته باشید اما به جایش چیز کاملاً متفاوتی را به زبان آورده باشید؟ این اتفاق معمولاً در هنگام صحبت رخ می دهد اما می تواند در حین نوشتن یا تایپ کردن هم رخ دهد. به این مسأله لغزش فرویدی یا پاراپراکسی (Parapraxis) یا آنطور که بیشتر رایج است، اشتباه لپی یا تپق، گفته می شود. به گفته ی زیگموند فروید، عصب شناس مشهور و پایه گذار علم روانکاوی، بخش هایی از ناخودآگاه ما گاهی در رفتارهای آگاهانه ی ما نفوذ می کند و این امر باعث می شود چیزهایی بگوییم که لزوماً قصد گفتنش را نداشتیم.
مثلاً بچه ای معلمش را «پدر» صدا می زند چون قبلاً بیشتر روزهای خود را با پدرش سپری می کرده اما حالا بیشتر وقتش را در کنار معلمش می گذراند و در مرحله ی گذار از وضعیت قبلی به وضعیت جدید به سر می برد. یا ممکن است زنی که می خواهد به دوستش بگوید عاشق دنیل شده، به جای دنیل، به اشتباه نام شریک عاطفی قبلی خود را به زبان آورد. به همین خاطر ممکن است دوستش فکر کند او هنوز عاشق شریک عاطفی قبلی خود است.
۴- خطای دسترس پذیری
خطا یا سوگیری دسترس پذیری یک میانبر ذهنی بر اساس مثال هایی است که هنگام تجزیه و تحلیل یک موضوع، مبحث یا تصمیم خاصی فوراً به ذهن می آید. این اتفاق هنگام تصمیم گیری معمولاً رخ می دهد. به همین دلیل ممکن است بعد از دیدن اخبار متعدد درباره ی سرقت خودرو، تصوری نسبت به میزان سرقت خودرو در منطقه ی خودتان پیدا کنید که بیشتر از واقعیت امر باشد.
۵- خاطرات غیر واقعی
حافظه ی ما آسیب پذیرتر و تأثیرپذیرتر از آن چیزی است که ممکن است فکر کنیم. تنها اتفاقاتی که در گذشته رخ دادند ثبت نمی شود، بلکه چیزهایی که به خاطر می سپاریم هم می توانند بسته به نحوه و زمان به خاطر سپردن آن ها تغییر کنند. خاطرات غیر واقعی اینگونه به وجود می آیند. خاطره غیر واقعی چیزی است که برای شما واقعی است، در حالی که تنها ساخته و پرداخته ی ذهن تان است.
مثلاً فکر می کنید قبل از خروج از خانه گاز را روشن کردید اما وقتی برمی گردید می بینید که اینگونه نبوده است.
۶- نظریه فرآیند متضاد
بیشتر ما احتمالاً افکاری داشته ایم که دلمان نمی خواسته داشته باشیم، شاید درباره ی اتفاقی تأسف آور یا لحظه ای خجالت آور. علاوه بر این، انگار هر چه بیشتر تلاش می کنیم این افکار را سرکوب کنیم، بیشتر به ذهن مان می آیند. این وضعیت اسم دارد و به آن نظریه فرآیند متضاد گفته می شود. یک نمونه ی رایج آن این است که اگر به خودمان بگوییم که به یک گربه ی آبی فکر نکن، احتمالاً دقیقاً همان به ذهن مان می آید.
۷- پسماند توجه
شاید فکر کنید از آن دست آدم هایی هستید که محدوده ی توجه اندکی دارند و به همین دلیل خیلی زود حواس شان پرت می شود. اما احتمالش هست که درگیر چیزی به نام پسماند توجه باشید. اما این حالت چه زمانی رخ می دهد؟ وقتی طی روز دائماً از کاری به سراغ کار دیگری می روید بدون آنکه هیچ کدام آن ها را تکمیل کنید، توجه تان رفته رفته تحلیل می رود. برای مقابله با این مشکل، سعی کنید برنامه ریزی داشته باشید و برای وظایف تان زمان تعیین کنید.
واقعا از روزیاتو جا داره بخاطر مقاله های جالب و علمی و ارزشمندی که در این سالها خوانده ام، تشکری ویژه بکنم.
صد ها بار آموزنده تر و کم ضرر تر از تلویزیون میلی… :/