سریال Squid Game ؛ ترتیب شخصیت‌ها از پست‌ترین تا شایسته بردن جایزه ۴۵ میلیاردی

سریال Squid Game ؛ ترتیب شخصیت‌ها از پست‌ترین تا شایسته بردن جایزه ۴۵ میلیاردی

با تبدیل شدن به پربیننده ترین سریال تاریخ نتفلکیس در هفته های اخیر، می توان با اطمینان گفت که سریال Squid Game یک پدیده بزرگ اجتماعی است که به این زودی ها شاهد فراموش شدنش نخواهیم بود. این سریال که بدون شک دستکم نامش را شنیده اید، در مورد ۴۵۶ مرد و زنی است که به شدت بدهکار و در آستانه ورشکستگی هستند و در نسخه هایی مرگبار از بازی های ساده کودکانه باید با یکدیگر رقابت کنند، با علم به اینکه تنها یک نفر زنده مانده و برنده جایزه قابل توجهی خواهد شد که تمام مشکلات مالی او را رفع می نماید.

با تبدیل شدن به پربیننده ترین سریال تاریخ نتفلکیس در هفته های اخیر، می توان با اطمینان گفت که سریال Squid Game یک پدیده بزرگ اجتماعی است

با روایت ها و شخصیت های کاملاٌ متفاوت، روایت داستان سریال کره ای Squid Game روی بازیکنانی متمرکز است که برای فرار از بدهی هایشان دست به هر کاری می زنند، شرایط دشواری که در اغلب موارد لیاقتش را نداشته و بر اساس نابرابری های اجتماعی به چنین شرایط ناخوشایندی دچار شده اند. با جایزه نقدی ۴۵.۶ میلیارد وونی که معادل ۳۹ میلیون دلار بوده، در یک قلک بزرگ شفاف و به شکل خوک بالای سرشان آویزان شده و با کشته شدن بازیکنان به مقدار آن افزوده می شود، با اطمینان می توان گفت که همه این بازیکنان یکسان نیستند و در این شرایط دشوار است شخصیت واقعی آن ها آشکار می شود. در ادامه این مطلب می خواهیم شخصیت های سریال Squid Game را از آشغال ترین آن ها تا کسی که شایسته بردن جایزه ۴۵ میلیون وونی است آشنا کنیم.

با تبدیل شدن به پربیننده ترین سریال تاریخ نتفلکیس در هفته های اخیر، می توان با اطمینان گفت که سریال Squid Game یک پدیده بزرگ اجتماعی است

۱۰- چو سانگ-وو (بازیکن شماره ۲۱۸)

چو سانگ-وو که در ابتدای سریال به عنوان یک تاجر موفق و دوست داشتنی معرفی می شود، یک نابغه بود که در دانشگاه ملی سئول تحصیل کرده بود تا به دلال اوراق بهادار تبدیل شده و مایه مباهات مردم محله اش باشد. با این وجود، با تمام پتانسیلی که دارد و بدون انگیزه شفافی، تنها به دلیل حرص و طمع خودش، سانگ-وو مبلغ ۶ میلیارد وون را به باد می دهد و تا جایی پیش می رود که خانه مادرش را نیز در خطر ضبط شدن توسط مقامات دولتی قرار می دهد. سانگ-وو در دوران فرار از دست مقامات پلیس، از سر ناچاری به بازی ها می پیوندد و هوش بالایش خیلی زود او را در رقابت با دیگر بازیکنان پیش می اندازد. اما مدت زیادی طول نمی کشد که این هوش بالا به دسیسه چینی بی رحمانه تبدیل شده و سانگ-وو عامدانه دوستان و دشمنانش را گول زده و باعث می شود تعداد بازیکنان باقیمانده کمتر و کمتر شود، بازیکنانی که ممکن است در پایان در جایزه نقدی با او شریک شوند.

در حالی که درخشش ماکیاولیانه را پیش از بازی کندوی عسل در چشمان او می بینیم، از بازی تکان دهنده تیله بازی به بعد است که شخصیت واقعی او برای همگان مشخص می شود. سانگ-وو برای زنده ماندن و موفقیت در بازی ها از هیچ کاری فروگذار نمی کند. علیرغم فداکاری که در بازی پایانی و لحظات آخر بازی های مرکب انجام داده و بسیاری شاید آن را شرافتمندانه بدانند، سخت است که شخصیت دیگری در این سریال کره ای وجود دارد که کارهای خودپسندانه اش تا به این اندازه با کارهای نیکی که می توانست انجام دهد، فاصله داشته باشند. او به معنای واقعی کلمه یک آشغال انسانی است.

با تبدیل شدن به پربیننده ترین سریال تاریخ نتفلکیس در هفته های اخیر، می توان با اطمینان گفت که سریال Squid Game یک پدیده بزرگ اجتماعی است

۹- جانگ دئوک-سو (بازیکن شماره ۱۰۱)

یک نگاه به تتو مار روی گردن جانگ دئوک-سو تمام اطلاعاتی که برای شناختن این جانی گردن کلفت می خواهید را در اختیار شما قرار خواهد داد، مردی که به معنای واقعی کلمه، بدترین نماد ذهنیت مرد آلفا است. یک جنایتکار کارکشته و سرسخت در دنیای بیرون، دئوک-سو با استفاده از پول های رییس مافیایی اش قمار کرده و بدهی زیادی بالا آورده است و شرکت در بازی ها تنها راه او برای فرار از مجازاتی بود که واقعاً لیاقتش را دارد. او در نشان دادن قدرت برتر فیزیکی خود و استفاده از آن وقت تلف نمی کند، خیلی زود گروهی انسان بیمار و دیوانه را دور خود جمع کرده و با نشان دادن تهدید خشونت بار کافی در طول بازی ها، به طور همزمان وفاداری و تنفر اطرافیانش را به خود جلب می کند.

بعد از درگیری های شبانه در خوابگاه بازیکنان که به کشته شدن بسیاری از آن ها می انجامد، تنها پس از آنکه این جنایتکار می فهمد حتی به نزدیک ترین متحدانش نیز نمی تواند کمک کند، است که شاهد بروز ترک هایی در زره او هستیم. در حالی که دیگران با رسیدن به نهایت قدرت ذهنی یا فیزیکی خود در بازی ها شکست خورده و کشته می شوند، دئوک-سو به لطف مواجهه شدن با بدترین کسی که می توانست تصور کند، به پایان راه می رسد و تماشاگران سریال نیز بیش از هر کس دیگری از دیدن پشت دئوک-سو در حال سقوط خوشحال شدند.

با تبدیل شدن به پربیننده ترین سریال تاریخ نتفلکیس در هفته های اخیر، می توان با اطمینان گفت که سریال Squid Game یک پدیده بزرگ اجتماعی است

۸- اوه ایل-نام (بازیکن شماره ۰۰۱)

اوه ایل-نام در تمام طول سریال یک پیرمرد خوش قلب و دوست داشتنی بود اما در انتهای داستان است که شخصیت واقعی این متحد قابل اطمینان فاش می شود. این شخصیت با معرفی خود به عنوان پیرمرد آرزومند اما فراموشکار و در آستانه مرگ، اوه ایل-نام چنان باعث ایجاد حس دوستی و دلسوزی در میان دوستانش می شود که اغلب اوقات آن ها خود را به زحمت و دردسر می اندازند تا این پیرمرد رنجور را زنده نگه دارند. او که در میانه های داستان به دست گی-هون مردد حذف شده و با خشنودی مرگ را در آغوش می کشد، به شکلی شوکه کننده در انتهای بازی ها زنده بوده، فاش می کند که مغز متفکر تمام ماجرا بوده و این کار را برای خلاص شدن از کلافگی که گریبانگیر خود او و دیگر ثروتمندان دیوانه موسوم به وی آی پی ها شده انجام داده است.

در حالی که شاید فکر کنید به دلیل نقشی که در مرگ هزاران نفر داشته، ایل-نام باید در جایی پایین تر از این فهرست قرار داشته باشد، تعهد او به عادلانه برگزار شدن بازی ها تا جایی که ممکن است تا حدودی ستودنی است. ایل-نام با لبخندی زیبا به بازی ها می پیوندد و می گوید که شرکت در بازی ها احتمالاً «بسیار جذاب تر» از تماشای آن ها خواهد بود و کاری نمی توانیم بکنیم جز اینکه احساس کنیم انگیزه های خوبی در کار به شدت ترسناکی که او انجام داده، وجود دارد.

با تبدیل شدن به پربیننده ترین سریال تاریخ نتفلکیس در هفته های اخیر، می توان با اطمینان گفت که سریال Squid Game یک پدیده بزرگ اجتماعی است

۷- بیونگ-گی (بازیکن شماره ۱۱۱)

به عنوان یک شخصیت فرعی در مرکز یک داستان فرعی ترسناک، بیونگ-گی نقش مهمی در سریال Squid Game داشت اما ماجرای اصلی مربوط به او معمولاً بین بازی ها رخ می داد. او که در دنیای بیرون یک جراح بود، توسط نگهبانان بازی ها وارد یک حلقه قاچاق اعضای انسان می شود و از مهارت هایش برای بیرون کشیدن اعضای مورد استفاده شخصیت های مرده برای فروش به چینی ها استفاده می کند. همانند بقیه شخصیت های این فهرست، این جراح در دردسر افتاده نیز از مهارت های خود برای بقا استفاده می کند و نگهبانان به او قول داده اند برای اینکه دست بالا را در بازی ها داشته باشد، نام بازی بعدی را پیش از شروع در اختیار او خواهند گذاشت.

نمی توانیم او را برای کاری که می کند سرزنش کنیم اما تصمیم او برای به اشتراک گذاشتن اطلاعاتش با دئوک-سو در میان آن همه شخصیت بهتر، کافی است تا حس بدی به او داشته و از کشته شدنش خوشحال شوید. بیونگ-گی در نهایت قربانی تیراندازی شخصیت مرموز مدیر بازی ها می شود و بعد از مرگ اوست که زمین بازی به همان سطح توازن ترسناک قبلی خود از لحاظ عدالت و یکسانی شرایط برای همه بازیکنان باز می گردد.

با تبدیل شدن به پربیننده ترین سریال تاریخ نتفلکیس در هفته های اخیر، می توان با اطمینان گفت که سریال Squid Game یک پدیده بزرگ اجتماعی است

۶- هان می-نیو (بازیکن شماره ۲۱۲)

هان می-نیو شخصیتی است که دوست داشتن او حقیقتاً دشوار است. جیغ جیغو، پست فطرت، مغرور، بددهان و به شدت خودخواه، می-نیو تقریباً تمامی خصوصیات شخصیت های منفور دیگر این فهرست را داراست در حالی که سطحی میگرن آور از جیغ جیغو بودن را نیز به این توده متعفن از صفات نکوهیده اضافه می کند. می-نیو خیلی زود در تلاش برای کسب حفاظت، با دئوک-سو متحد می شود، با یک رابطه جنسی ناخوشایند در دستشویی ها این اتحاد را تحکیم می بخشد و با فیس و افاده و خودبینی که خناس ترین انسان ها را نیز شرمنده می کند، در محل بازی و خوابگاه این سو و آن سو می رود. اما وقتی دئوک-سو او را کنار می گذارد، مخاطب خیلی زود معنای استعاره قدیمی «زنی مورد تحقیر قرار گرفت» را در می یابد.

می-نیو که خود را بدون متحد می یابد، نشان می دهد به همان اندازه که می تواند خودخواه باشد، متکی به خود نیز هست و صبر می کند تا زمانی که فرصت مناصب پیش آمده، از معشوق سابق خود انتقام گرفته و او و خودش را از روی پل شیشه ای به پایین پرت کند. تمام کارهایی که می-نیو در کل طول حضورش در سریال انجام می دهد منزجر کننده و ناخوشایند است اما همه این کارها برای زنده ماندن انجام شده و در حالی که فداکاری او در بازی پل شیشه ای جان شخصیت های اصلی را نجات می دهد، به احتمال فراوان، این کار او با انگیزه انتقام و از روی کینه نسبت به دئوک-سو صورت گرفت نه برای نجات دیگران. در هر صورت او قولی که به دئوک-سو داده بود را محقق می کند و باعث مرگش می شود.

با تبدیل شدن به پربیننده ترین سریال تاریخ نتفلکیس در هفته های اخیر، می توان با اطمینان گفت که سریال Squid Game یک پدیده بزرگ اجتماعی است

۵- سئونگ گی-هون (بازیکن شماره ۴۵۶)

به عنوان قهرمان ناخواسته و بی میل سریال Squid Game، در حالی با شخصیت سئونگ گی-هون آشنا می شویم که مادرش را اذیت می کند، مادری که هنوز باید هزینه های پسرش را تامین کند، در حالی که پسرش برای پیدا کردن راهی به منظور خرید هدیه تولد دخترش دست به هر کاری، حتی قمار، دروغ گفتن و گول زدن مادرش نیز می زند. بعد از خواندن داستان خلاصه سریال و تماشا کردن این مرد برای تنها ۵ دقیقه، شما تنها کسی نخواهید بود که روی کاناپه لم داده و با خود خواهید گفت: «خب، دوست دارم ببینم در ادامه زجر می کشی، خواهش می کنم آقای کارگردان».

او به خاطر اعتیادش به قمار آنچنان بدهکار شده که اکنون طلبکاران به دنبال اعضای بدنش هستند، اما در واقع هزینه بالای درمان مادر مبتلا به دیابتش است که باعث می شود گی-هون وارد بازی های مرگبار شود و اینجاست که آن طرف شخصیت این آخرین دارنده شانس کسب عنوان «بهترین پدر سال» را می بینیم. او که به لطف اعتراضات کارگری دوران جوانی اش که به مرگ دوستش انجامیده، همچنان مبتلا به ترومای پس از وقوع حادثه است و همان ماجرا در ادامه باعث بیکاری، طلاق و از دست دادن حضانت دختر و همچنین اعتیادش به قمار شده است. با این وجود او همواره لبخند به لب دارد و ظاهراً به وضعیتش عادت کرده است.

در داخل زمین بازی، گی-هون نشان می دهد که انسانی مهربان و متعهد است که از هر فرصتی برای نجات هر تعداد بازیکنی که می تواند استفاده می کند. به لطف فداکاری و خودکشی چو سانگ-وو آشغال و البته تمایل کارگردان، گی-هون تنها بازمانده و مالک جایزه نقدی بازی مرگب است اما وقتی بازی ها را ترک می کند انسان کاملی متفاوتی است. اگر چه اتفاقات ثانیه های پایانی سریال باعث می شوند که وی بار دیگر شانس تبدیل شدن به یک پدر خوب را از دست بدهد، هنوز هم شانسی برای پدری کردن در حق دخترش داشته باشد اگر فصل دوم سریال Squid Game مجالش را بدهد.

با تبدیل شدن به پربیننده ترین سریال تاریخ نتفلکیس در هفته های اخیر، می توان با اطمینان گفت که سریال Squid Game یک پدیده بزرگ اجتماعی است

۴- هوانگ جون-هو (کارآگاه)

به عنوان تنها شخصیت اصلی که در بازی ها شرکت فعال نداشت، هوانگ جون-هو کارآگاه پلیسی است که بعد از صحبت های پرت و پلا و ظاهراً بعید گی-هون در اداره پلیس و پی بردن به اینکه ممکن است این ماجرا به سرنوشت برادرش مرتبط باشد، به جزیره محل برگزاری بازی ها می آید. اگر چه نمی توانست انتظار تجربه ای ساده را داشته باشد، حتی جون-هو نیز نمی توانست تصور کند که مجبور به پوشیدن ماسک یکی از نگهبانان و وارد شدن در داستان فرعی فروش اعضای بدن بازیکنان مرده شده و در نهایت نیز حتی از جاب یکی از مهمانان آمریکایی وی آی پی در آستانه تجاوز جنسی قرار گیرد.

با هر تصوری که داشته باشید، روزهای سختی بر هوانگ جو-یو گذشت. به کمک کارگردان، او نیز می تواند از چشم دیگر نگهبانان مخفی بماند در حالی که به وضوح رفتارهای غیرمعمول و مشکوک کننده را از جون-هو می بینند. اما او در تعهد و عزمش برای افشای واقعیت در این شرایط بسیار خطرناک و بغرنج، شایسته ستایش و تمجید است. او به خاطر اینکه پیچش داستانی که مخاطبان چند ساعت زودتر متوجه آن شده بود را کمی دیرتر کشف کرد، چند امتیاز منفی از ما می گیرد اما سرنوشت مبهمش بدنبال افشای مشارکت برادرش در بازی ها، به این معناست که او می تواند نقش مهمی در فصل دوم سریال Squid Game داشته باشد.

با تبدیل شدن به پربیننده ترین سریال تاریخ نتفلکیس در هفته های اخیر، می توان با اطمینان گفت که سریال Squid Game یک پدیده بزرگ اجتماعی است

۳- جی-یئونگ (بازیکن شماره ۲۴۰)

دختری بسیار ساکت که برای بازی طناب کشی به گروه اصلی و جریان اصلی داستان می پیوندد، جی-یئونگ و انگیزه هایش برای حضور در این بازی ها تا بازی تیله بازی مبهم باقی می ماند. به عنوان یک روح دوست داشتنی و مهربان که شباهت بسیاری با کانگ سائه-بیوک دارد، وقتی این دو در بازی تیله بازی همبازی می شوند و مشخص می شود تنها یکی از آن ها زنده می ماند، آنجاست که او سرگذشت خود و انگیزه اش برای حضور در بازی ها را افشا کرده و شخصیت واقعی خود را نشان می دهد. برخلاف دیگر همبازی هایی که به دنبال راهی برای گرفتن تیله های همبازی شان و فرار از مرگ هستند، این دو زن محتاط اما نجیب تصمیم می گیرند که به جای بازی با هم، وقتی که دارند را به صحبت کردن با هم بگذرانند و تنها در لحظه پایانی همه تیله های خود را یکباره قمار کنند.

در جریان این گفتگوهاست که بیشتر با سرگذشت سائه-بیوک و همچنین دوران نوجوانی دشوار جی-یئونگ در دستان پدر بدرفتارش آشنا شده و می فهمیم که او به خاطر کشتن پدرش مدتی نیز زندانی بوده است. برخلاف غریزه های حیوانی بقا محور دیگر رقبا، جی-یونگ با بی هدفی و کرخی مطلق وارد بازی ها شده است و در ثانیه های پایانی، عامدانه بازی را به سائه-بیوک می بازد، با علم به اینکه خودش هیچ انگیزه ای برای بازگشت به دنیای بیرون و زندگی کردن نداشته و بدین ترتیب قلب تمام مخاطبانی که مدتی بود با چشم های گریان به صفحه نمایش خیره شده بودند را بیش از پیش می شکند. در میان تمام ۴۵۵ مرگی که در زمین بازی رخ داد، این لحظه از فداکاری حقیقی و خالصانه، چیزی بود که هیچ کداممان انتظارش را نداشتیم.

با تبدیل شدن به پربیننده ترین سریال تاریخ نتفلکیس در هفته های اخیر، می توان با اطمینان گفت که سریال Squid Game یک پدیده بزرگ اجتماعی است

۲-کانگ سائه-بیوک (بازیکن شماره ۰۶۷)

شخصیتی که در ابتدا تنها با نام جیب زن شناخته شده و تا حدودی مسبب این بود که گی-هون تعهد بخشیدن اعضای بدنش را امضا کند (داستان درازی دارد!)، کانگ سائه-بیوک در اپیزودهای ابتدایی سریال خیلی محتاط است و سعی دارد چیزی در مورد خود و گذشته اش افشا نکند. او کارت های بازی اش را تا سر حد ممکن نزدیک سینه اش نگه می دارد و بیشتر یک تنهای متکی به خود است که علاقه ای به اتحاد با دیگر بازیکنان برای بالا بردن شانس زنده ماندنش ندارد. اما، در حالی که دیگران برای پرداخت بدهی هایشان به بازی ها پیوسته اند، انگیزه های سائه-بیوک بسیار انسانی تر هستند.

او همراه برادرش از کره شمالی فرار کرده و می خواهد آنقدر پول بدست بیاورد که بتواند مادرش را نیز به این سوی مرز آورده و برای خانواده اش یک زندگی راحت دست و پا کند. اجبار بازی های گروهی باعث می شود که سائه-بیوک رفته رفته از لاکش بیرون بیاید و رابطه ای معنادار را با جی-یئونگ و گی-هون شکل دهد. اگر چه سائه-بیوک خیلی ساده و بدون تشریفات و در اپیزودهای پایانی در اثر ترکیب بدشانسی و خباثت چو سانگ-وو آشغال می میرد، صحبت های پایانی اش باعث می شود که گی-هون برادر او را به خانواده جدیدی سپرده و نیمی از مبلغ جایزه را نیز به او بدهد.

با تبدیل شدن به پربیننده ترین سریال تاریخ نتفلکیس در هفته های اخیر، می توان با اطمینان گفت که سریال Squid Game یک پدیده بزرگ اجتماعی است

۱- عبدل علی (بازیکن شماره ۱۹۹)

پسر خوش قلب و سبزه Squid Game ، عبدل علی یک مهاجر چشم درشت و قابل اعتماد پاکستانی است که به منظور تامین هزینه های خانواده اش و پس از اینکه صاحبکار بدذاتش حقوق او را نمی دهد، تصمیم به حضور در بازی ها می گیرد. او در ادامه موفق می شود به شکلی از صاحبکارش انتقام گرفته و دست او را خرد کند اما این اتفاق در طی یک حادثه رخ داده و کاملاً قابل درک و موجه است. بعد از نجات جان گی-هون در بازی اول، علی در بازی های بعدی نیز نشان می دهد که متحد ارزشمند و قابل اطمینانی است.

وقتی دیگر بازیکنان قربانی غریزه های اصلی خود برای بقا می شوند، علی تصمیم می گیرد که با کسانی که معتمد او هستند، بازی های دیگر را به پایان برساند، اگر چه همین حس اعتماد در نهایت به قیمت جانش تمام می شود، جایی که همبازی اش همان چو سانگ-وو گولش زده و تمام تیله های او را با شقاوت تمام از او می گیرد. در میان تمام درگیری ها، خیانت ها و مرگ ها، علی لیاقت بیشتر و بهتری داشت و هنوز هم بسیاری از تماشاگران سریال Squid Game با خیانتی که در حق او شد و مرگی که داشت کنار نیامده اند.

منبع:
مطالب مرتبط
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
دیجیاتو
۷ نظر

ورود

  • آراد آذر ۱, ۱۴۰۰

    سلام میخواستم بگم مطلبتون واقعا عالی بود و کاملا مشخص بود که وقت زیادی روش گذاشته بودید و تشکر میکنم از شما چون واقعا با این مطالبتان سرگرم شدم .
    فقط اگر ناراحت نمیشید من یک سوتی پیدا کردم از این مطلب شما . جاییکه گفتید ۴۵۵ مرگ در بازی رخ داده خواستم یاد آوری کنم که ۷ نفر به بازی برگشتند
    با تشکر?❤

  • سوگل آذر ۱, ۱۴۰۰

    میخواستم بگم ۴۵۵ بازیکن نمرده اند چون وقتی تو قسمت دو رفتن بیرون همه برنگشتن

  • محمد طاها آذر ۱, ۱۴۰۰

    خوب ولی بعضی هاهم الکی گفت

  • مامان جینی آذر ۱, ۱۴۰۰

    مظلوم علی، علی، علی ?

  • احمدی آذر ۱, ۱۴۰۰

    شجاعت کره ای ها برای نشان دادن حقایق تلخ این دنیا ستایش بر انگیز است ایا ایران و بقیه کشوز ها هم می توانند جنین شجاعانه مشکلات جانعه شان را نشان دهند

  • ARMY آذر ۱, ۱۴۰۰

    دلم برا علی سوخت اما میگن بر میگرده برای همشون غیر از اون اولیه که تو توالتم نمیبینمش ولی خیلی خوب بود عالی بود

  • Joker آذر ۲, ۱۴۰۰

    بقول حمید لولایی :

    علیه ، علییییی