دلیل عجیب دعوای خواهرشوهر و عروسی که همزمان باردار شدند مشخص شد: عروس باید برای حامله شدن اول از خواهرشوهر حسودش اجازه می گرفته است!
زنی با حاملگی همزمان خود با خواهرشوهرش باعث رنجش او شده است. زیرا خواهرشوهرش وقتی متوجه جریان بارداری عروسشان شد، به او گفت که قبل از اقدام به بچه دار شدن باید از او «اجازه می‌گرفت».
اگر تا به حال در تلاش برای بچه دار شدن بوده اید، می دانید که همیشه آنقدرها هم که به نظر می رسد آسان نیست. حتی ممکن است چند ماه یا چند سال طول بکشد تا زوج ها موفق به لقاح شوند. بنابراین، شما هرگز نمی توانید به طور قطعی بدانید که چه زمانی قرار است بچه دار شوید، حتی اگر فعالانه در تلاش برای این کار باشید.
اما خانمی که اخیراً دومین فرزند خود را آبستن شده است، وقتی چند هفته بعد از اعلام خواهرشوهرش به بارداری خود اعلام کرد که در انتظار فرزند دوم خود است، مورد خشم و قهر و حسادت خواهر شوهرش قرار گرفته است. این زن توضیح داد که او در حدود هفته نهم بارداری است اما خواهر شوهرش بچه اولش را ۱۵ هفته حامله است.
هنگامی که خواهر شوهرش از حاملگی او مطلع شد، زن و همسر او را متهم کرد که قصد داشتند “هیجان” بچه دار شدن را از او بربایند و حتی گفت که آنها قبل از تلاش برای فرزند دوم، اول باید از او “اجازه می گرفتند”.
«خواهر شوهرم در حال حاضر حدود ۱۵ هفته باردار است و من در هفته ۹ بارداری هستم. بدیهی است که ابتدا آنها متوجه بارداری شدند و بسیار هیجان زده بودن. ما هم برای آنها بسیار هیجان زده شدیم. اما کمی دلسرد شده بودم زیرا من و همسرم تقریباً یک سال بود که برای بارداری تلاش می کردیم ما نتیجه ای نداشت. حدود یک ماه پیش بود متوجه شدیم که باردار هستم. ما از خوشحالی به وجد آمده بودیم و اولین کسی که همسرم می خواست به او بگوید برادرش بود که بهترین دوست اوست. او برای ما هیجان زده بود اما از او پرسید که آیا او می تواند به خواهرش جریان بارداری را بگوید. و البته گفتیم.»
او ادامه داد:
«ما آمدیم و به او گفتیم. اما واکنش او بسیار عجیب بود و به طرز وحشتناکی برخورد کرد و زیر گریه زد. به برادرشوهرم گفت که باید قبل از در دوران بارداری، از او اجازه بارداری می گرفتیم یا حداقل صبر می کردیم تا سه ماهه دوم بارداری او تمام شود. و اینکه از زمانی که او عروس این خانواده شده و به این خانواده پیوسته احساس می‌کند هیچ‌وقت به او چیزی نمی‌رسد.»
این عروس نگون بخت که درگیر حسادت های خواهرشوهر شده است افزود:
«ما به هیچ وجه سعی نمی‌کردیم هیجان را از آنها بدزدیم. در واقع از اینکه باردار شدیم بسیار متعجب شدیم زیرا از یک نقطه سخت عبور کرده بودیم و واقعاً برای بارداری بسیار تلاش کرده بودیم. بنابراین، در حالی که این یک بارداری برنامه ریزی شده بود، اما ما هنوز خودمان کمی شوکه بودیم.»
«از زمانی که خواهر شوهر حسود من متوجه بارداری ام شده است، با من و همسرم قهر کرده و دیگر صحبت نمی کند. تنها دلیلی که فهمیدیم واقعاً حرف حساب او چیست، این است که او از برادرشوهرم خواسته که این حرف ها را به همسرم بگوید. در واقع، دیگر با همسرم که برادر اوست نیز صحبت نمی کند. او همیشه قیافه‌های عجیب و غریبی می گیرد و اصلا به ما محل نمی دهد.»
چند وقته بین اطرافیان میبینم خیلی سخت باردار میشن. خیلیا چندساله میزنن اما لقاح تشکیل نمیشه. هفت هشت تا از اطرافیان هر ماه میرن دکتر. قضیه یکم عجیبه. پدر مادرامون که شب میخوابیدن صبح میدیدن باردار شدن.
خاک بر سر ندید پدیدت کنن.خیلی خواهر شوهر ها هستن که خوبن ولی همیشه میلنگن،بیخود نیست اسم عمه بده و فحش داره.
بد بخت خدا خواسته بچه …. (خدا قهرش میگیره بگم)
تنها نباشه،تو این گرونی،دومی رو بلا فاصله بیار اگر خیلی ناراحتی ندید پدید جان
بارداری و زایمان که حسادت نداره .حالا اگه یه نفرم حسادت کرد به روش نیارید بهتره . ناراحت میشه . چه کاریه خب شایدم خیلی ناراحت بشه . ولی نمیدونم چرا برای همه مهم شده بارداری . قدیم ها این بحث ها برای کسایی مهم بود که بچه دار نمیشدن .
چند وقته بین اطرافیان میبینم خیلی سخت باردار میشن. خیلیا چندساله میزنن اما لقاح تشکیل نمیشه. هفت هشت تا از اطرافیان هر ماه میرن دکتر. قضیه یکم عجیبه. پدر مادرامون که شب میخوابیدن صبح میدیدن باردار شدن.
خاک بر سر ندید پدیدت کنن.خیلی خواهر شوهر ها هستن که خوبن ولی همیشه میلنگن،بیخود نیست اسم عمه بده و فحش داره.
بد بخت خدا خواسته بچه …. (خدا قهرش میگیره بگم)
تنها نباشه،تو این گرونی،دومی رو بلا فاصله بیار اگر خیلی ناراحتی ندید پدید جان
بارداری و زایمان که حسادت نداره .حالا اگه یه نفرم حسادت کرد به روش نیارید بهتره . ناراحت میشه . چه کاریه خب شایدم خیلی ناراحت بشه . ولی نمیدونم چرا برای همه مهم شده بارداری . قدیم ها این بحث ها برای کسایی مهم بود که بچه دار نمیشدن .