چرا حمله روسیه به اوکراین و طولانی شدن جنگ به سود ایالات متحده تمام شده است؟

چرا حمله روسیه به اوکراین و طولانی شدن جنگ به سود ایالات متحده تمام شده است؟

به لطف جنگ به درازا کشیده شده روسیه و اوکراین، فروش تجهیزات نظامی روسیه در اروپا به شکل سرسام آوری در حال افزایش است. از اواخر فوریه گذشته که روسیه به اوکراین حمله کرد، کشورهای اتحادیه اروپا از برنامه خود برای تقویت قدرت نظامی خود با مبلغ ۲۳۰ میلیارد دلار گفته اند و آلمان در سال جاری برای مدرن سازی ارتش خود بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار هزینه خواهد کرد. و صنعت تجهیزات نظامی ایالات متحده- که بیش از هر کشور دیگری سلاح تولید کرده و صادر می کند و از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ بیش از ۳۹ درصد از ۲۱۰ میلیارد دلار فروش سالانه سلاح در سطح جهان را به خود اختصاص داده- بیشترین سود را از این قراردادهای تسلیحاتی خواهد برد.

چرا حمله روسیه به اوکراین به سود ایالات متحده تمام شد؟

در بسیاری از کشورهای اروپایی، بیش از نیمی از این هزینه های نظامی برای خرید سلاح های آمریکایی هزینه خواهد شد؛ نروژ ۸۳ درصد از بودجه نظامی خود بین سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ را صرف خرید از کمپانی های تسلیحاتی ایالات متحده کرده است، در حالی که این عدد برای بریتانیا ۷۷ درصد، ایتالیا ۷۲ درصد و هلند ۹۵ درصد بوده است. بر اساس گزارش موسسه تحقیقات صلح بین الملل در استکهلم (SIPRI) واردات تسلیحات نظامی توسط کشورهای اروپایی در این دوره نسبت به پنج سال قبل از آن، در مجموع ۱۹ درصد رشد داشته است و این در شرایطی است که پول پاشی های اخیر اروپا برای خرید سلاح منظور نشده است.

یان بوند، مدیر بخش سیاست خارجی در مرکز مرکز اصلاحات اروپا گفته است: «بدون شک این بزرگ ترین افزایش در صرف هزینه های نظامی در اروپا از زمان پایان جنگ سرد است». به گفته وی، حمله روسیه به اوکراین کشورهای اروپایی و «مردمی که برای نسل ها به صلح عادت کرده بودند» را تکان داده است. به گفته باند، بسیاری از اروپایی ها «خود را متقاعد کرده اند که جنگ در این قاره محتمل است. آن ها به این واقعیت رسیده اند که این امر نه تنها ممکن بلکه در حال وقوع است و اینکه این جنگ در فاصله ای نه چندان دور از آن ها در حال وقوع است». وقتی جنگ سرد با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ به پایان رسید، هزینه های نظامی در بسیاری از کشورهای اروپایی کاهش یافت اما این شرایط به سرعت در حال تغییر است.

پیتر وزمن، محقق ارشد در برنامه هزینه های نظامی و تسلیحاتی در SIPRI می گوید: «بسیاری از کشورهای اروپایی برای افزایش قابل توجه هزینه های نظامی خود و افزایش خریدهای تسلیحاتی شان به عنوان بخشی از این تصمیم برنامه ریزی کرده اند». وی مدعی است که در برخی از این کشورها، خریدهای نظامی که در ابتدا قرار بود برای دهه های پیش رو انجام شود، تسریع شده و پیش از موعد مقرر صورت می گیرد. ویلیام هارتونگ، محقق ارشد موسسه کویینزی نیز می گوید که از زمان به قدرت رسیدن جو بایدن، کشورهای اروپایی ۳۳ میلیارد دلار پیشنهاد خرید سلاح به ایالات متحده داده بودند و از ماه فوریه تاکنون این عدد به تنهایی ۲۱ میلیارد دلار بوده است.

اگر چه برخی از این خریدها هنوز به طور رسمی منعقد نشده است اما هارتونگ می گوید که عدد ۲۱ میلیارد دلار بدون شک کم تر از عدد واقعی است و تنها شامل قراردادها و گفتگوهای کشور با کشور می شود و نه خریدهایی که به صورت مذاکره مستقیم با کمپانی های تسلیحاتی صورت می گیرد و ردیابی آن ها دشوار است. حتی پیش از جنگ روسیه و اوکراین نیز به ادعای SIPRI، واردات تسلیحات نظامی در کشورهای اروپایی از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ با ۱۹ درصد افزایش همره بوده است. هارتونگ می گوید که مقدار قراردادهای نظامی اتحادیه اروپا از فوریه «نسبت به سال قبل تر تقریباً دو برابر شده است. و هنوز هم چند ماه از سال جاری میلادی باقیمانده است».

به لطف ولادیمیر پوتین، اروپا اکنون به یکی از بزرگ ترین مشتریان کمپانی های تولید تسلیحات نظامی ایالات متحده تبدیل شده است. باند تصریح می کند: «این موضوع به شدت تحت تاثیر حمله روسیه به اوکراین و ایجاد این درک در اروپا بوده که سرمایه گذاری های نظامی در ۳۰ سال گذشته به شدت کاهش یافته است». او می افزاید که یکی از دلایل عمده روی آوردن کشورهای جهان به خرید سلاح های نظامی ساخت کمپانی های آمریکایی این است که صنعت تسلیحات دفاعی در این کشور بسیار بزرگ بوده و کشورها نیازی به صبر کردن طولانی مدت برای دستیابی به مدرن ترین سلاح ها ندارند.

دلیل دیگر این است که کشورهای شرق و مرکز اروپا «می خواهند ایالات متحده را در کنار خود نگه داشته و نشان دهند که به پیمان اتحاد فرااقیانوسی [از جمله پیمان ناتو] اهمیت می دهند و حمایت از تولید کنندگان صنایع دفاعی آمریکایی یکی از روش هایی است که می توانید این موضوع را نشان دهید». با فاصله ای فراوان، پرتقاضاترین سلاح آمریکایی از جانب خریداران اروپایی جنگنده های پنهانکار F-35 است. در حالی که فنلاند در سال ۲۰۲۰ قرارداد خرید ۵۴ فروند از این جنگنده را با لاکهید مارتین ثبت کرده بود، لهستان نیز ۳۲ فروند از این جنگنده را سفارش داده است. ۷۱ فروند دیگر نیز توسط نروژ، بریتانیا و هلند سفارش داده شده و حتی سوییس که همیشه در نزاع های بین المللی اعلام بی طرفی کرده نیز چند ده فروند از این جنگنده را در سپتامبر گذشته با قراردادی ۶ میلیارد دلاری سفارش داده است.

چرا حمله روسیه به اوکراین به سود ایالات متحده تمام شد؟

هارتینگ می گوید که چنین فروش های بزرگی باعث تنش های بسیاری با تولید کنندگان اروپایی تسلیحات نظامی خواهد شد زیرا در سطح اروپا، همیشه فروش جنگنده های F-35 از جت های جنگنده ساخته شده در اروپا بیشتر است. بر اساس آنچه خریداران سلاح گفته اند، وزمن می گوید که F-35 طرفداران بسیار بیشتری نسبت به جنگنده های اروپایی Eurofighter Typhoon یا Saab JAS 39 Gripen دارد. وی می گوید که این جنگنده آمریکایی «پنهانکارتر است، از سیستم های الکترونیکی پیشرفته تر، سیستم های ارتباطی و سیستم های شبکه ای پیشرفته استفاده می کند. اگر چه ممکن است پول بیشتری بپردازید اما روی هم رفته چیزی بدست خواهید آورد که اغلب بهتر از گزینه های جایگزین اروپایی در نظر گرفته می شود. نمی توانم بگویم که این انگاره درست است اما این پیامی است که عموماً می شنویم».

با این وجود، ایالات متحده در همه بخش های نظامی در اروپا پیشگام نیست، جایی که برخی کشورها ترجیح داده اند تانک هایشان را از آلمان و سیستم های توپخانه ای را از فرانسه و زیردریایی ها را از آلمان، فرانسه و بریتانیا بخرند. اما به دلیل قیمت بالا، F-35ها اغلب بخش بزرگی از بودجه نظامی کشورهای اروپایی را به خود اختصاص داده اند. با قیمت قابل توجه حدود ۷۹ میلیون دلار به ازای هر فروند، F-35 اغلب دیگر جنگنده های مدرن را از دور خارج می کند، از جمله جت های جنگنده فرانسوی Dassault Rafale. به گفته باند، فرانسوی ها از علاقه وسواس گونه کشورهای اروپایی به خرید جنگنده پنهانکار آمریکایی چندان خوشحال نیستند، به ویژه پس از اینکه آلمان در اواخر جولای گذشته اعلام کرد که قصد خرید ۳۵ فروند F-35 در جریان قراردادی به ارزش ۸.۴ میلیارد پوند را دارد.

تحلیل گران نظامی از اینکه می بینند آلمان بار دیگر در حال تقویت توان نظامی خود است خوشحالند، علیرغم تاریخچه تاریکی که این کشور در دوران جنگ جهانی دوم داشت. آلمان غربی، به گفته باند، یکی از بزرگ ترین و قدرتمندترین ارتش های اروپا را در دوران جنگ سرد داشت. به گفته باند، در صورتی که شوروی به اروپایی غربی حمله می کرد «ارتش آلمان بخش زیادی از خط مقدم را به خود اختصاص می داد». اما در ۳۰ سال گذشته، آلمان به مقدار قابل توجهی به قدرت نظامی و ارتش خود بی توجه بوده است و حتی نتوانسته نیازمندیِ اجباری ناتو برای صرف ۲ درصد تولید ناخالص داخلی در هزینه های دفاعی اش را برآورده کند که با نارضایتی و اعتراض واضح دونالد ترامپ، رییس جمهور سابق ایالات متحده همراه بود.

باند می گوید: «بسیاری از ما مدت های طولانی است تلاش کرده ایم آلمانی ها را ترغیب به هزینه های بیشتر در زمینه دفاعی کنیم». او می افزاید که شاید آلمان در سال جاری میلادی به آن هزینه ۲ درصد تولید ناخالص داخلی در بخش دفاعی رسیده و حتی از آن نیز فراتر برود. به باور این کارشناس نظامی، اختصاص ۲ درصد تولید ناخالص داخلی به هزینه های نظامی «دیگر یک سقف نیست. در کشورهایی که به طور خاص احساس آسیب پذیری می کنند، این عدد بیش از گذشته به عنوان کف و نقطه آغاز دیده می شود». لهستان که بعد از جنگ جهانی دوم به عنوان کشوری اقماری برای اتحاد جماهیر شوروی شناخته می شود، بزودی ۳ تا ۵ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به بودجه دفاعی اختصاص خواهد داد در شرایطی که تنها در سال جاری ۶ میلیارد دلار سلاح تنها از ایالات متحده خریداری کرده است.

باند می گوید که دیگر کشورهای اروپایی، از بریتانیا تا لیتوانی و از فنلاند تا یونان در حال افزایش بودجه های نظامی خود هستند. هارتونگ و وزمن معتقدند که افزایش خریدهای نظامی اروپا به رقابت تسلیحاتی بزرگ تری در سطح بین المللی منجر شده اما با خریدهای سازمان یافته سلاح توسط کشورهای اروپایی، وابستگی آن ها به ایالات متحده کمتر شده و توازن قدرت نظامی بهترین بین دو طرف ایجاد خواهد شد هر چند ممکن است کشورهای اروپایی رویکرد منسجم و هماهنگی نسبت به این افزایش بودجه نظامی نداشته و در نهایت تقویت قابل توجهی در قدرت دفاعی آن ها در مقابل روسیه شکل نگیرد.

مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
بدون نظر

ورود