همه ی ما شاید گاهی به این موضوع فکر کرده باشیم که در آخرین لحظات زندگی خود که آرام آرام به سوی مرگ پیش می رویم، چه بر ما خواهد گذشت و چه حسی را تجربه خواهیم کرد.
چیز زیادی درباره ی آن نمی دانیم و به همین دلیل ممکن است برای بسیاری از ما موضوع ترسناکی باشد.
حالا یک پزشک آیسییو یا همان بخش مراقبت های ویژه که بیشتر از ۲۵ سال بر روی این لحظه ی خاص مطالعه کرده، از ۵ نکته ی کلیدی گفته که بیماران به او درباره ی مرز زندگی و مرگ گفته اند.
دکتر سام پرنیا، استادیار مرکز پزشکی NYU Langone Health در نیویورک می گوید بیماران به او گفته اند زمانی که قلب شان از حرکت ایستاده بود، با افزایش هوشیاری مواجه شده بودند.
حتی در مواردی هم که پزشکان هیچ نشانه ای از هوشیاری در بیمار ندیده بودند و به نظر می رسید بیمار دیگر جان خود را از دست داده هم همین اتفاق رخ داده بود.
به گفته ی این پزشک، ۵ تجربه ی مشترک کلی میان بیماران مورد مطالعه ی او وجود داشت:
- احساس انجام گرفتن عملیات احیا بر روی آن ها
- شنیدن صحبت های تیم پزشکی
- آگاهی از کارهایی که بعد از عملیات احیا در بخش مراقبت های ویژه انجام شده بود
- رفتن به سوی یک مقصد
- ارزیابی زندگی خود
به گفته ی دکتر پرنیا، بسیاری از بیماران در آن لحظات، به تأثیر اعمال و رفتار خود بر دیگران فکر کرده بودند.
بعضی از بیماران گفته بودند احساس می کردند به سوی جایی شبیه به خانه می روند.
برخی بیماران هم خاطرات قدیمی را به یاد آورده بودند و حتی برای بعضی لحظات ترسناکی زندگی شان یادآوری شده بود.
دکتر پرنیا می گوید: «ما از اظهارات بیماران متوجه شدیم یک تجربه ی خاص از مرگ وجود دارد که با باقی تجربیاتی که افراد ممکن است در بیمارستان یا هر جای دیگری داشته باشند متفاوت است.»
«این ها توهم یا خیال نیستند. تجربیاتی واقعی هستند که هنگام مرگ رخ می دهند.»
این پزشک در پژوهش خود به تجزیه و تجلیل داده های به دست آمده از ۵۶۷ مرد و زن پرداخته که بعد از توقف ضربان قلب شان، تحت عملیات احیا قرار گرفته بودند.
در همان حال که کادر درمان برای زنده کردن آن ها تلاش کرده بودند، دستگاه های مانیتورینگ مغز هم به بیماران متصل بودند تا وجود هر گونه علامتی از یادگیری غیرآگاهانه را نشان دهند.
این دستگاه ها همچنین تصاویر از قبل ذخیره شده ای را به نمایش می گذاشتند و صدایی را نیز پخش می کردند که هر ۵ دقیقه یک بار کلماتی همچون سیب، گلابی و موز را در آن بیان می شد.
تنها ۱۰ درصد از این بیماران زنده مانده بودند که ۲۸ نفر از آن ها برای مصاحبه انتخاب شدند.
در مورد برخی از بیماران که لحظاتی از تجربه ی نزدیک به مرگ خود را به یاد داشتند، احتمال سوء برداشت از اتفاقات پزشکی ای که در آن زمان در حال انجام بود، وجود داشت.
برای مثال، یک بیمار مدعی بود که احساس کرده بود در حال سوختن در آتش جهنم است که به گفته ی دکتر پرنیا احتمالاً واکنشی به دریافت سرم پتاسیم بوده.
در خصوص تصاویری که روی یک صفحه به نمایش درآمده بود، هیچ یک از بیماران نتوانسته بودند آن ها را به خاطر آورند اما یک بیمار نام میوه ها را که حین انجام عملیات احیا بر روی او پخش شده بود، به خاطر آورد.
کارشناسان می گویند در برخی موارد تا ۶۰ دقیقه بعد از شروع عملیات احیا امواج مغزی حاکی از فعالیت مغز مشاهده شده بود.
مرگ یک فرآیند است
دکتر کاترین منیکس، پژوهشگر انگلیسی حوزه ی مرگ می گوید: «مردن به آن بدی که فکر می کنید نیست. مرگ مثل به دنیا آمدن در واقع یک فرآیند است. فرد به تدریج خسته تر و کسل تر می شود. با گذشت زمان، فرد بیشتر می خوابد و کمتر بیدار است.»
در مارس ۲۰۱۸، پزشکان در بخش مراقبت های ویژه ی بیمارستانی در کانادا پی بردند فردی تا ۱۰ دقیقه بعد از خاموش کردن دستگاه تنفس مصنوعی او، فعالیت مغزی مداوم داشت.
برای مدتی بیش از ۱۰ دقیقه پس از اعلام مرگ فرد توسط پزشکان، کماکان امواج مغزی ای، همچون آن هایی که در خواب تجربه می کنیم، مشاهده شده بود.
ترسی نداشته باشید بلکه برای آن اشتیاق داشته باشید