ادبیات و سینما گاهی از روش های بسیار متفاوتی برای جلب توجه مخاطب خود استفاده می کنند. به همین دلیل است که فیلم ها و سریال های اقتباسی هرگز عیناً مانند کتابی نیستند که از روی آن ساخته شده اند. این امر در مورد ظاهر شخصیت ها نیز صدق می کند. خرید کتاب هایی نوشته نویسندگان برجسته و خواندن آن ها باعث می شود بیشتر با برخی از شخصیت های مشهور سینمایی و تلویزیونی آشنا شوید. نکته مهم اینکه با این کار متوجه خواهید شد که در اقتباس های سینمایی یا تلویزیونی صورت گرفته، تغییرات زیادی در این شخصیت ها ایجاد شده است.
آنا کارنینا در «آنا کارنینا» (Anna Karenina)
فیلم «آنا کارنینا» که در سال ۲۰۰۲ ساخته شد با بازخوردهای مختلفی رو به رو شد. برخی از دکور تئاتری فیلم ناراضی بودند و برخی هم به بازیگران انتخاب شده برای نقش ها انتقاد داشتند. طرفداران کتاب می گفتند در حالی که شخصیت آنا در کتاب زنی با اندامی نسبتاً فربه توصیف شده است، کیرا نایتلی حتی اندامی انحنادار هم ندارد.
کیرا نایتلی در واکنش به این انتقادات گفت: «فکر می کنم اگر با گریم چاقم می کردند، دیگر هیچکس درباره ی خود این شخصیت حرف نمی زد و همه ی بحث ها فقط درباره ی چاقی کیرا نایتلی بود.»
جان میلتون در «وکیل مدافع شیطان» (The Devil’s Advocate)
شخصیت جان میلتون در کتاب مردی بسیار بلند قد با موهای پرپشت خاکستری، پوستی رنگ پریده و گونه هایی سرخ توصیف شده است. گرچه آل پاچینو هیچ شباهتی به این توصیف ندارد، اما سخت می شود بازیگر دیگری را به جای او در این نقش تصور کرد.
در حقیقت، ممکن بود بازیگران دیگری این نقش را ایفا کنند. آل پاچینو پیشنهاد بازی در این نقش را ۳ بار رد کرد، چون آن را یک شخصیت شرور سطحی و معمولی می دانست. و تازه بعد از ایجاد تغییراتی اندک در فیلمنامه بود که حاضر به پذیرفتن آن شد.
دوریان گری در «دوریان گری» (Dorian Gray)
دوریان گری در کتاب مردی جوان و جذاب با چشمان آبی رنگ و موهای طلایی توصیف شده است. به همین دلیل بن بارنز می خواست موهایش را رنگ و از لنز آبی رنگ استفاده کند، اما کارگردان فیلم، اولیور پارکر مشکلی با ظاهر بارنز نداشت.
جالب است که پیش از محول شدن این نقش به بارنز، پارکر تصویر او را به دیگران نشان می داد و از آن ها می پرسید که به نظرشان بارنز از جذابیت کافی برخوردار است یا خیر.
انشنت وان در «دکتر استرنج» (Doctor Strange)
استاد دکتر استرنج در کتاب یک مرد سالخورده ی آسیایی است. اما کارگردان این فیلم مارولی تصمیم گرفت در ظاهر این شخصیت تجدیدنظر کند چون معتقد بود در کتاب ظاهر بسیار کلیشه ای دارد. به همین دلیل در نهایت نقش انشنت وان به تیلدا سوینتن رسید چون این نام بیشتر یک لقب است تا نام یک شخص خاص.
گرندمستر در «ثور: رگناروک» (Thor: Ragnarok)
در کتاب، گرندمستر مردی با پوستی آبی رنگ، سری بزرگ و چشمانی زرد رنگ بدون مردمک است. اما کارگردان فیلم، تایکا وایتیتی تصمیم به تغییر ظاهر این شخصیت گرفت تا مخاطبان به یاد فیلم «دختران زمینی بی قید و بندند» (Earth Girls Are Easy) نیافتند، فیلمی که در آن جف گلدبلوم نقش موجودی بیگانه با پوستی آبی رنگ را برعهده داشت. به علاوه، وایتیتی نمی خواست چهره ی بازیگر خود را زیر گریم پنهان کند.
اما بقایای ظاهر اصلی گرندمستر در نسخه ی سینمایی آن قابل مشاهده است، خط آبی رنگ روی چانه، ناخن های آبی رنگ و رنگ آبی پلک های پایین.
دنریس تارگرین در «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones)
در ابتدای کتاب اول «بازی تاج و تخت»، دنریس تنها ۱۳ سال دارد اما در ابتدای سریال او ۱۷ ساله به تصویر کشیده شده است. اما این تمام ماجرا نیست. این شخصیت در کتاب دختری کوتاه قد و لاغر اندام با چشمانی بنفش و موهایی نقره ای توصیف شده است.
دنریس وقتی به درون آتش می رود و مادر اژدهایان می شود، موهایش می سوزد و آن ها را از دست می دهد. پس از مدتی موهایش دوباره شروع به رشد می کند. بنابراین او نمی توانست موهای زیبایی مثل آنچه در سریال هست، داشته باشد.
داریو ناهاریس در «بازی تاج و تخت»
ظاهر شخصیت داریو ناهاریس در سریال «بازی تاج و تخت» با آنچه در کتاب توصیف شده بسیار متفاوت است. جورج آر. آر. مارتین او را اینگونه توصیف کرده است: «داریو ناهاریس حتی به عنوان یک تایروشی هم جلف بود. ریشش به ۳ دسته تقسیم شده و آبی رنگ شده بود، همرنگ چشمان و موهای فرش که قد آن به یقه اش می رسید. سبیل هایش طلایی رنگ شده بود.»
آرمند در «مصاحبه با خون آشام» (Interview with the Vampire)
تماشاگران ظاهر آنتونیو باندراس را به عنوان یک خون آشام کاریزماتیک دوست داشتند: موهایی بلند و تیره، پوست رنگ پریده و لباس هایی مخملی به رنگ قرمز. اما کتاب تصویر بسیار متفاوتی از این شخصیت به مخاطبان می دهد. او در کتاب پسری ۱۷ ساله با موهایی فر به رنگ قرمز توصیف شده است.
اریک در «شبح اپرا» (The Phantom of the Opera)
تهیه کننده ی فیلم «شبح اپرا» درباره ی بازیگر نقش اریک گفته: «ما به کسی نیاز داشتیم که اندکی حس و حال راک اند رول در او باشد. او باید کمی کله شق و خطرناک می بود، نه یک خواننده ی متعارف. کریستین به این دلیل جذب شبح می شود که در سمت درست خطر قرار دارد.»
به همین دلیل خالقان فیلم تلاش نکردند شخصیت اریک را با ظاهری مانند آنچه در کتاب آمده بود، به تصویر کشند. او در کتاب مردی بسیار لاغر اندام با چشمانی بسیار نافذ، پوستی زرد رنگ و بینی ای کوچک و تقریباً غیر قابل تشخیص و بی مو توصیف شده است.
هارلی کویین در «جوخه انتحار» (Suicide Squad)
شخصیت هارلی کویین نخستین بار در سال ۱۹۹۲ در کارتون «بتمن» حضور پیدا کرد. او قرار بود تنها در یک اپیزود حضور داشته باشد، اما خالقان کارتون تصمیم گرفتند نقشش را بیشتر کنند و مخاطبان هم به قدری دوستش داشتند که هارلی کویین در کمیک ها، بازی های ویدئویی و فیلم ها نیز حضور پیدا کرد. ظاهر این شخصیت در همه ی این سال ها به اشکال مختلفی به تصویر کشیده شده، اما در نسخه ی کلاسیک او یک لباس دلقکی سیاه و سرخ به تن دارد.
مورگان فریمن توی رستگاری در شاوشنگ هم باید اضافه کنید. تو کتاب استیون کینگ یه مرد سفیدپوست ایرلندی بود ولی تو فیلم…
خیلی از فیلما اینطورن
مثل هری پاتر ، ماتیلدا ، کورالاین و …
پس هری پاتر چی؟ :))
بنظرم توصیفات کتابا خیلی غیر معقول بوده ، شخصیتای تو فیلم بیشتر به دل مینشستن و معقول بودن ، از همه لحاظ نسبت به توصیفات کتاب بهتر بودن