چرا ناکامی در پیدا کردن نیمه گمشده خود را نباید یک شکست دانست؟

چرا ناکامی در پیدا کردن نیمه گمشده خود را نباید یک شکست دانست؟

باورتان می شود یا نه، تحقیقات نشان داده به طور کلی مردان بیشتر از زنان مطمئن اند کسی که در حال حاضر با او در رابطه عاطفی هستند یا قصد ازدواج با او را دارند، همان نیمه گمشده ی آن ها است. گرچه این امر ممکن است در مورد همه صدق نکند، اما می دانیم که عشق می تواند بسیار پیچیده باشد و دل کندن از کسی که وارد زندگی مان شده کار دشواری است. با این حال، باید به خاطر داشته باشیم که دست کشیدن از رابطه عاطفی ای که کارکرد خود را از دست داده ایرادی ندارد، حتی اگر مجبور به کنار گذاشتن کسی باشیم که واقعاً او را دوست داریم.

برای بسیاری از ما پیش آمده که تصور کنیم بالاخره نیمه گمشده مان را پیدا کرده ایم

بعضی در اولین نگاه عاشق می شوند و بعضی هم به تدریج به یک دوست نزدیک احساس پیدا می کنند. جالب است که تحقیقات نشان داده عمده ی روابط عاشقانه از یک رابطه دوستی معمولی آغاز می شوند، امری که می تواند به افزایش دوام رابطه عاشقانه بیانجامد.

علیرغم خواست قلبی مان، روابط عاطفی ما همیشه به پیدا شدن نیمه گمشده مان نمی انجامند و این امر هیچ ایرادی ندارد. زندگی غیر قابل پیش بینی است و گاهی کسی که تصور می کردیم نیمه گمشده ی ما است، صرفاً یک همدم موقت از آب درمی آید. بسیار مهم است که این حقیقت را بپذیریم و پذیرای تجربیات و روابط جدید باشیم. علاوه بر این، شما هرگز نمی دانید که عشقی که سزاوارش هستید را کجا ممکن است بیابید.

اما چیزی که نمی دانستیم این است که ممکن است نتوانیم فرد موردنظرمان را در زندگی مان نگه داریم

اینکه بتوانیم چیز عزیزی را تا ابد در قلب مان حفظ کنیم، تجربه ی همزمان تلخ و شیرینی است، چرا که شادی و غم آن به یک اندازه است. اما از همه دشوارتر زمانی است که مجبور شویم با عشق زندگی مان خداحافظی کنیم. در یک پژوهش، ۷۵ درصد افرادی که متحمل رنج طلاق شده بودند، علت اصلی آن را مشکلات مرتبط با تعهد عنوان کردند.

شاید با گذشت زمان، علاقه مان کم شده باشد یا متوجه شده باشیم که خواسته های ما و طرف مقابل مان دیگر باهم همخوانی ندارد. با این حال، باید این موضوع را درک کرد که پایان دادن به یک رابطه همیشه نتایج منفی ندارد.

حتی از یک رابطه ی ناکام هم می شود درس گرفت

داشتن یک رابطه ی بی عیب و نقص آرزوی بسیاری از ما است، اما اغلب می تواند سوررئال یا غیر واقع بینانه به نظر برسد. بنابراین وقتی راه خود را از کسی جدا می کنیم، باید از فکر پیدا کردن نیمه گمشده ی خود هم دست بکشیم.

بر اساس تحقیقات، کسانی که پیدا کردن نیمه گمشده را اولویت خود قرار می دهند، در مقایسه با کسانی که اولویت آن ها رشد و بهبود روابط عاطفی شان است، اغلب برای حل اختلافات شان با شریک عاطفی خود با مشکل بیشتری رو به رو هستند. بنابراین بهترین شیوه این است که دنبال رابطه ای باشید که به شما حس رضایت و شادی بخشد.

داستان جدایی یکی از کاربران وبسایت Reddit مثال خوبی برای این موضوع است.

این کاربر نوشته: «همین تازگی کسی که خیلی دوستش داشتم را به خاطر ترفیع شغلی بزرگی که گرفت از دست دادم. به این نتیجه رسیدیم که بهتر است رابطه مان را تمام کنیم تا اینکه از هم دور بمانیم. من ۳۰ سالم است و ترم های آخر دانشگاه هستم و به خاطر سومین رابطه عاطفی ناکامی که در دهه ی ۲۰ زندگی ام داشته ام، خودم را مقصر می دانم. حالا جای تازه ای زندگی می کنم و هیچ رابطه دوستی عمیقی ندارم. فقط خودم هستم و سگم و گربه ام. همه چیز تیره و تار است.»

اما کاربرانی هم بوده اند که نگاه متفاوتی به تجربه ی او داشته اند.

کاربری در پاسخ به او نوشته: «تمام شدن یک رابطه عاطفی به معنای شکست نیست. فقط پایان یکی از فصل های زندگی تو است، چند خاطره از اینکه چطور عشق دادی و گرفتی، از چیزهایی که تأثیر مثبتی در رابطه ات داشتند و چیزهایی که تأثیرشان منفی بود، از مسیر رشدی که با شریک عاطفی ات داشتی و از رشد شخصی ات. از این تجربه برای نگاه به آینده استفاده کن، زمانی که آماده هستی تا پرورش درخت درونت را ادامه دهی. و یک روز برمی گردی و با لبخندی از سر قدردانی به این رابطه ات نگاه می کنی. سفر جستجوی عشق و کشف خود تازه برای تو آغاز شده است.»

کاربر دیگری هم برای او نوشته: «به ندرت پیش می آید که خود جدایی باعث رنج شود. فکرهایتان درباره ی آن است که اذیت تان می کند. مثلاً: “دیگر کسی مثل او را پیدا نمی کنم.” یا “همه چیز تقصیر من بود، من این رابطه را خراب کردم.” جدایی همیشه هست. زندگی یک چرخه است. روابط عاشقانه اولش خوب به نظر می رسند و بعدش بد می شوند. زندگی همین است و ما اینگونه رشد می کنیم. پس به صدای ذهن تان که مملوء از افکار آزاردهنده است، تا زمانی که فکرهای بهتری آن را پر نکرده، گوش ندهید.»

منبع: brightside
بدون نظر

ورود