چگونه می توان تعرض جنسی را اثبات کرد؟

چگونه می توان تعرض جنسی را اثبات کرد؟

مساله تعرض و آزار و اذیت جنسی از نگاه قضایی، در وهله اول صرفاً یک ادعا محسوب می‌شود. گرچه تمامی شکایات در مرحله ابتدایی تنها یک ادعا هستند.

به همین دلیل، اثبات ادعای آزار و اذیت جنسی، مانند هر ادعای دیگری مستلزم ارائه دلایلی است. اگر تعرض جنسی اثبات شود، جزء جرایم حدی خواهد بود. اثبات آن نیز راه‌های مختلفی دارد.

«قبول داری که خودت مقصری؟ لباسی که پوشیدی باعث شد مورد آزار و اذیت جنسی قرار بگیری! رفتاری که کردی تحریکش کرد. اگر خونه‌اش نمی‌رفتی این طوری نمی‌شد! رفتی سر قرار انتظار داشتی اتفاقی نیفته؟ تقصیر خودش است وگرنه چرا کسی با ما کاری ندارد؟!» …

به گزارش اعتماد، این‌ها واکنش‌های برخی از افراد نسبت به قربانیانی بوده که مورد آزار و اذیت جنسی قرار می‌گیرند. سرزنش قربانیان به نوعی آزار و اذیت دوم محسوب می‌شود. این دیدگاه، در فضای مجازی واکنش‌های منفی از سوی برخی افکار و اذهان عمومی به دنبال داشته و دارد؛ تا جایی که کاربران می‌نویسند:

نمی‌شود همه‌چیز را گردن دختران یا زنان انداخت. مثل این که بگوییم باید دختر یا زنی روی زمین وجود نداشته باشد تا تعرض یا آزار و اذیت جنسی اتفاق نیفتد.

چند سالی می‌شود که شاکیان جرات پیدا کرده‌اند و آزار‌ها و اذیت‌های جنسی که بر آن‌ها گذشته را افشا کرده یا به اداره آگاهی می‌روند و ادعا‌های خود را ثبت می‌کنند.

با این حال، به خاطر طرز تفکری که در جامعه وجود دارد، گاهی این زنان و دختران با ده‌ها اتهام از سوی برخی افراد همچون توهین‌های جنسی، نوشته‌های تحقیرآمیز، متهم کردن دختران و زنان به اینکه دروغگو هستند یا دنبال منافع دیگری هستند یا می‌خواهند خودشان را مطرح کنند و… مواجه می‌شوند.

با جست‌وجوی اسامی مرتکبان این جرم در گوگل می‌توان متوجه شد که آن‌ها از گروه و قشر‌های مختلف جامعه هستند؛ خواننده، استاد دانشگاه، دانشجو، نقاش، بازیگر، کارگردان و… .

یکی از همین متهمان که به تازگی از اتهام افساد فی‌الارض تبرئه شده، قربانیان پرونده‌اش از این دست بودند که به‌شدت سرزنش شده‌اند؛ وکیل متهم اظهار کرده که اتهامات به موکلش وارد نیست و دادسرا هم صلاحیت تحقیق درباره اتهام آزار و اذیت جنسی را ندارد.

اینکه گفته می‌شود قربانیان با «پای خودشان یا به میل خودشان به خانه مردان» می‌روند، نمی‌تواند دلیلی بر منتفی بودن مجازات این جرم باشد. در همین راستا، «محمدباقر قربانزاده»، یکی از قضات پیشین دیوان عالی کشور گفته است:

اساساً ارتباط در جامعه بر پایه اعتماد است و اگر قربانی به خانه یا محل کار فردی که او را می‌شناسد می‌رود و آنجا مورد تعرض قرار می‌گیرد، دلیل بر منتفی شدن مجازات متجاوز نیست.

این قاضی پیشین دیوان عالی کشور به نکاتی درباره اثبات این جرم در جهت کمک به قربانیان می‌پردازد.

با توجه به اینکه برخی دختران و زنان از سوی بعضی مردان مورد تعرض یا آزار و اذیت جنسی واقع می‌شوند، چگونه می‌توانند ادعای خود را ثابت کنند؟ چون در قانون مجازات اسلامی اثبات این ادعا کار سختی است.

اتفاقاً این موضوع در حال حاضر در جامعه ما مبتلابه شده است. مساله تعرض و آزار و اذیت جنسی در وهله اول از نگاه قضایی صرفاً یک ادعا است. البته تمام شکایت‌ها در وهله اول فقط یک ادعا هستند.

پس ادعای آزار و اذیت جنسی مانند هر ادعای دیگری اثبات آن نیازمند دلایلی است. موضوع تعرض جنسی اگر ثابت شود، جزو جرایم حدی تلقی می‌شود. اثبات آن هم راه‌های گوناگونی دارد.

معمولاً وقتی بحث آزار و اذیت جنسی مطرح می‌شود؛ مرتکب، این اقدامات را دور از چشم افراد دیگر انجام می‌دهد. چون قربانیان یا ربوده می‌شوند یا به خانه یا محل کار مرتکب می‌روند. در این موارد، اقرار مرتکب و شهادت شهود چقدر کمک‌کننده است؟ هرچند در این مواقع شاهدی وجود ندارد که بخواهد شهادت بدهد.

نکته اول؛ مرتکبان این جرم معمولاً اقرار نمی‌کنند و چه بسا یک بار اقرار هم در قانون مجازات اسلامی دلیل بر صحت واقعه نیست. اقرار در قانون مجازات اسلامی این گونه بوده که مرتکب باید ۴ بار به جرم خود اقرار کند.

نکته دوم؛ شهادت شهود، جزو ادله شرعی موضوع تلقی می‌شود. معمولاً در جرایم حدی توصیه این گونه است که قاضی به دنبال اثبات موضوع نرود. چون کوچک‌ترین شبهه از سوی قاضی منجر می‌شود که او حکمی صادر نکند. شهادت شهود به دلیل عادل بودن در حکم صادرشده از سوی قاضی مطرح می‌شود. افرادی که برای شهادت می‌آیند هم حتماً باید ۴ نفر باشند. یعنی هر ۴ نفر باید حضور پیدا کنند. حتی اگر ۳ شاهد حضور پیدا کنند و نفر چهارم حاضر نشود، این ۳ نفر تعزیر می‌شوند.

البته همانطور که عنوان کردید، معمولاً در این مورد شاهدی وجود ندارد. اما علت که این قانون‌گذار شهادت شهود را در قانون مجازات اسلامی قید کرده، به این دلیل است که راه اثبات سخت شود و مساله به راحتی اثبات نشود.

چون نتیجه مجازات حدی، اعدام است. نکته بعدی در مورد شهادت شهود این است که اگر شاهدی وجود داشته باشد و آن صحنه را ببیند، موضوع اصلاً از عدالت خارج می‌شود. چون اگر شاهدی عادل باشد، نباید بعداً برای شهادت بیاید. با این تفاسیر می‌توان نتیجه گرفت که در این مساله، اقرار منتفی است؛ متجاوز اکثراً به کار خود اقرار نمی‌کند. همچنین، شهادت شهود هم با این وضعیت مبتنی بر هیچ است. چراکه مقنن دنبال این است که موضوع ثابت نشود.

نکته دیگری هم وجود دارد؛ مهاتما گاندی یک زمانی گفته بود اگر ما بخواهیم احکام تورات را اجرا کنیم، باید تمام افراد یک دستشان قطع و یک چشم‌شان کور شده باشد. چون مساله قصاص برای اولین‌ بار در تورات آمده است. احتیاط قضات هم از همین باب است. اگر قرار باشد همه را یکی یکی اعدام کنند که نمی‌شود، کار سختی است.

زنان و دختران، آگاهی و اطلاعات کمی برای جمع‌آوری سند و مدرک علیه مرتکب دارند و چه بسا اصلا آگاهی ندارند. وقتی قربانیان مورد آزار و اذیت جنسی واقع می‌شوند بلافاصله باید چه اقداماتی انجام دهند تا بتوانند در دادگاه ادعای خود را به راحتی اثبات کنند؟

قاضی برای حکم صادره نیاز به مستندات و مدارک دارد. در نتیجه، فرد یا افرادی که مورد آزار و اذیت جنسی قرار می‌گیرند، باید مستنداتی را به قاضی ارائه کنند که موجب علم برای قاضی شود. راه‌های زیادی برای جمع‌آوری مستندات وجود دارد. قربانیان قبل از هر اقدامی باید برای نمونه‌برداری به پزشکی قانونی مراجعه کنند. یعنی حتی اگر وقت اداری هم تمام شده، باید این اقدام را انجام دهند؛ دادگاه کیفری یک، کیفری دو و کلانتری‌ها معمولاً قاضی کشیک و افسر نگهبان دارند.

احیاناً اگر لباس یا اشیائی وجود دارند که نمونه روی آن موجود است، حتما آن‌ها را حفظ کنند که بعد از طریق مراجع قضایی به پزشکی قانونی ارسال شود. بنابراین، اگر قربانیان شی یا لباسی دارند، حتماً نگه دارند که اگر برای آزمایشات تطبیقی از آن‌ها درخواست شد، ارائه دهند تا به راحتی موضوع آزار و اذیت جنسی ثابت شود. قربانیان اگر بتوانند علامت‌های بدنی فرد متجاوز را به خاطر بسپارند، کمک‌کننده است. مثلاً اگر فرد متجاوز خالکوبی، زخم یا جای جراحت یا هرچیز دیگری از این قبیل بر بدن خود دارد را به یاد داشته باشند تا بتوانند در دادگاه عنوان کنند.

حتماً هم باید قید کنند که در کدام قسمت از بدن متجاوز این علامت‌ها وجود دارد. مورد بعدی که می‌تواند به اثبات قضیه کمک کند، محل جرم است. افراد باید دکوراسیون و چیدمان محل مورد نظر را با دقت بررسی کنند. مثلا نحوه چیدمان محل وقوع چگونه بوده است؛ رنگ دیوار، پرده، تابلو‌هایی که به دیوار زده شده و… . حتی خود ساختمان که آیا آسانسور داشته یا پله! محل وقوع کدام طبقه یا واحد بوده یا در ورودی چه رنگی بوده است. یعنی قربانیان بتوانند جزییات محل وقوع را توصیف کنند. راه دیگر استفاده از گوشی‌های همراه است. این روز‌ها معمولا همه گوشی‌های همراه دارند.

اگر در شرایط این چنینی قرار گرفتند، صدای طرف را به صورت نامحسوس ضبط کنند یا عکس یا فیلمی به صورت مخفیانه از فرد یا محل وقوع بگیرند. این اقدام به اثبات موضوع خیلی کمک می‌کند. راه بعدی، بررسی دوربین‌های مداربسته در محل است. خیلی از ساختمان‌ها در حال حاضر دارای دوربین‌های مداربسته هستند یا گاهی خود واحد مسکونی یا اداری دوربین مداربسته دارد. حتی اگر ساختمان محل وقوع دارای دوربین مداربسته نباشد، باید بانک یا اداره‌ای در آن اطراف باشد که دوربین‌های مداربسته داشته باشد.

البته فیلم دوربین‌های مداربسته را به شاکی نمی‌دهند، اما شاکی می‌تواند به مرجع قضایی اطلاع دهد تا مرجعی که در حال رسیدگی به پرونده است، دستور دهد تمام فیلم دوربین‌ها در اختیار دادگاه قرار بگیرند. معمولاً اگر شاکی به موقع اقدامات لازم را انجام دهد، فرد متجاوز نیز سریع دستگیر می‌شود. متاسفانه قربانیان به دلیل عدم آگاهی، راه‌های اثبات این مساله را نمی‌دانند و وقتی که آثار از بین می‌رود، شکایت می‌کنند.

در این مواقع، معمولا قربانیان سرزنش می‌شوند و برخی افراد تصور می‌کنند که قربانیان، چون با پای خودشان یا به میل خودشان به خانه فرد متجاوز رفته‌اند، پس مقصر هستند و باید منتظر چنین اتفاقاتی باشند. آیا این ذهنیت از مجازات مرتکب کم می‌کند؟

این که قربانی با پای خودش رفته باشد هم تاثیری در نفی موضوع ندارد. حتی اگر با پای خودش رفته، به هر حال این اتفاق افتاده است. وقتی دختر یا زنی به خانه شخصی می‌رود یا راضی به این عمل بوده که مجازات حدی این عمل شلاق است یا راضی به این عمل نبوده که در نتیجه شکایت کرده است. حتی اگر راضی هم بوده باشد، مرتکب و خود او باید مجازات شود.

بنابراین حتی اگر قربانی با پای خودش هم به محل برود و این عمل صورت بگیرد، مجازات منتفی نیست. معمولا افراد با فرض بر اعتماد به محل کار یا خانه فردی می‌روند. مثلاً استاد برای دانشجو قابل اعتماد است.

اگر دانشجو به خانه یا محل کار او برود و مورد آزار و اذیت جنسی قرار بگیرد، بحث اغفال و فریب به میان می‌آید یا به‌ طور مثال، دختری در شرکتی کار می‌کند و مدیر شرکت به او می‌گوید امروز کار شرکت زیاد است و دیرتر به خانه برو. آن دختر بر پایه اعتماد در محل کارش می‌ماند. اگر مدیر شرکت آن دختر را مورد تعرض و آزار و اذیت جنسی قرار دهد، دختر مقصر بوده است؟!

اساساً ارتباط در جامعه بر پایه اعتماد است؛ پس این که بگوییم این دختران و زنان با پای خودشان رفتند، فرض درستی نیست. مساله دیگری هم در مورد آزار و اذیت جنسی وجود دارد و آن ربودن شخص است.

یعنی مرتکب، دختر یا زنی را ربوده و او را مورد آزار و اذیت جنسی قرار می‌دهد. در اینجا هم موضوع آدم‌ربایی مطرح می‌شود و هم آزار و اذیت جنسی که هر کدام به صورت جداگانه مجازات دارند. در چنین پرونده‌هایی هم جرم تعزیری اتفاق افتاده و هم جرم حدی.

در تبصره ۲ ماده ۲۲۴ قانون مجازات اسلامی، بحث ربایش مطرح شده است. یعنی اگر متجاوز از طریق ربایش این عمل را انجام دهد، مجازات اعدام و حبس برایش در نظر گرفته می‌شود. حالا می‌توانند اول برای مرتکب حبس را در نظر بگیرند و بعد اعدام را.

فرد سالم معمولا به حریم خصوصی دیگران تعرض نمی‌کند. آیا می‌توان گفت این افراد دچار اختلالات روحی و روانی هستند؟

قطعاً. تمام متجاوزان دچار یک سری اختلالات روحی و روانی هستند. چون همان طور که گفتید آدم سالم حریم خصوصی دیگران را محترم می‌شمارد و هیچ موقع به حریم خصوصی دیگران تعرض نمی‌کند. افرادی که مرتکب آزار و اذیت جنسی می‌شوند بلااستثنا اختلالات روحی و روانی دارند.

حالا امکان دارد این افراد به پزشکی قانونی فرستاده شوند تا سلامت روان آن‌ها احراز شود. اکثراً هم سلامت روان آن‌ها از سوی کارشناسان پزشکی قانونی تایید می‌شود، اما سلامت روان منافاتی با اختلالات روحی و روانی در یک فرد ندارد. انسان هرچه شخصیتش سالم‌تر باشد، کمتر خطا کرده و کمتر حقوق دیگران را نقض می‌کند.

احکامی که از سوی دادگاه برای موضوع آزار و اذیت جنسی صادر می‌شود بر چه اساسی و چگونه است؟

معمولاً اگر دلیل در این نوع پرونده‌ها کافی نباشد، قضات متهم را تبرئه می‌کنند و اگر دلیل کافی باشد، حکم اعدام صادر می‌شود. اما اگر قضات تشخیص دهند دلایل در حدی نیست که بحث عنف، اغوا و فریب در میان باشد، بحث ۹۹ ضربه شلاق مطرح می‌شود.

منبع: fararu
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
۲ نظر

ورود

  • مجید آذر ۲۲, ۱۴۰۲

    “نمی‌شود همه‌چیز را گردن دختران یا زنان انداخت. مثل این که بگوییم باید دختر یا زنی روی زمین وجود نداشته باشد تا تعرض یا آزار و اذیت جنسی اتفاق نیفتد.”
    بله قطعا نباید این کار رو کرد و البته قطعا نباید زنان و دختران رو هم معصوم و بدون خطا انگاشت. هر دوی این دیدگاه‌ها غلطه. کسی نمیگه متجاوز اگر جرمش ثابت بشه نباید مجازات بشه ولی اینکه نقش قربانی رو هم کلا نادیده بگیریم قطعا غلطه. مثل اینکه یک نفر از عمد گوشی موبایلش رو در کیف دیگری بگذاره و بعد اون رو به دزدی متهم کنه. البته که متهم حق نداره گوشی‌ای که متعلق به خودش نیست رو نگه داره و چنانچه اون رو به صاحبش برنگردونه مجرم محسوب میشه ولی هیچ کس با عقل سلیم هم نمی‌پذیره که صاحب موبایل رو به خاطر کارش سرزنش نکنه.

    “با این حال، به خاطر طرز تفکری که در جامعه وجود دارد، گاهی این زنان و دختران با ده‌ها اتهام از سوی برخی افراد همچون توهین‌های جنسی، نوشته‌های تحقیرآمیز، متهم کردن دختران و زنان به اینکه دروغگو هستند یا دنبال منافع دیگری هستند یا می‌خواهند خودشان را مطرح کنند و… مواجه می‌شوند.”
    بهتره ببینیم علت به وجود آمدن این طرز تفکر در جامعه چیه. البته در جامعه ما کمتر چنین طرز فکری هست ولی در جوامع غربی بخصوص در چند دهه اخیر این طرز فکر به شدت افزایش یافته و علت آن هم چیزی نیست جز تعداد زیادی سودجو که از این طریق به دنبال منافع مالی، شهرت یا انتقام بوده‌اند و همینطور جنبش‌های فمینیستی‌ای مانند metoo که تلاش کردند اصل «حرف همه زنان را باور کنید» را جا بیاندازند ولی به دلیل موارد زیاد اتهامات دروغ نتیجه عکس گرفتند. در جامعه ما معمولا علت اتهام دروغ فرار از فشار اطرافیان به دلیل رابطه جنسی خارج از ازدواج یا انتقام از طرف مقابل هست.

    موضوع اصلی که کمتر بهش توجه میشه تعریف تجاوزه. تصور همه از جرم تجاوز یک عمل همراه با خشونت فیزیکی از طرف متجاوز و تلاش قربانی برای فرار یا مقاومته درحالیکه درصد کمی از اتهامات تجاوز بدین گونه هست (حداقل در کشورهای غربی اینطوریه در ایران رو نمی‌دونم). قطعا در این موارد کسی شکی در وقوع جرم تجاوز نداره ولی در حقیقت در بسیاری از موارد شاکی کاملا با میل خودش وارد رابطه میشه ولی یا در میانه رابطه یا در خیلی از موارد پس از آن از انجام اون پشیمون میشه. در این موارد ملاک تشخیص اینکه این رابطه تجاوز محسوب میشه یا نه به خیلی عوامل نسبی بر میگرده مثلا اینکه چگونه شاکی میل یا عدم رغبتش رو ابراز کرده، اینکه برداشت متهم از رفتار شاکی چی بوده و … البته در سیستم قضایی زن سالار غربی معمولا صرف اینکه شاکی عدم تمایلش رو در دادگاه اعلام کنه برای مجکومیت متهم کافیه.

    در مجموع قطعا برای هیچ کس پذیرفته نیست که حق یک قربانی تجاوز پایمال بشه و عدالت در موردش اجرا نشه. تنها چیزی که باعث اعتراض یا واکنش خیلی‌ها میشه اینه که مرز بین اتهام و مجکومیت از بین بره و حق انسانی «بیگناه تا هنگام اثبات گناهکار بودن» فراموش بشه. چیزی که الان در جوامع غربی بوجود اومده و براشون مشکل‌ساز شده اینه که با ادعای یک شاکی، متهم از همه حقوق انسانی و شهروندیش ساقط میشه، در رسانه‌ها نام و چهره اون نمایش داده میشه، موقعیت شغلی، تحصیلی و اجتماعی خودش رو از دست میده و حتی توسط اطرافیانش طرد میشه. بدتر اینکه حتی درصورت عدم محکومیت در دادگاه تقریبا هیچکدوم از حقوق از دست رفته‌اش رو دوباره بدست نمیاره و بازهم بدتر اینکه کسی که اتهام دروغ زده و متهم رو از زندگی ساقط کرده نه تنها مجازات نمیشه بلکه حتی رسانه‌ها نمی‌توانند نام و چهره اون رو اعلام کنند و بدین ترتیب شاکی دروغگو به زندگی عادی خودش ادامه میده.

    ممکنه بگین مواردی که اشاره کردم مربوط به جوامع غربی هست و جامعه ما کلا متفاوته. قبول دارم که تفاوت‌هایی وجود داره بخصوص در بخش‌های سنتی‌تر ایران ولی تجربه نشون داده که جوامع سنتی در نهایت همون مسیر کشورهای پیشرفته‌تر رو طی خواهند کرد حتی وجود نظامی که به ظاهر تلاش داره قوانینش رو براساس اصول و سنت‌های دینی تدوین کنه هم نمی‌تونه در طولانی مدت مانع این تغییرات بشه.

  • عرفان آذر ۲۲, ۱۴۰۲

    فرد قربانی هرجوری هم باشه این دلیل میشه برای تعرض و تجاوز!!!
    هرکسی این اتفاق براش افتاد بدون هیج ترسی با قدرت شکایتش رو جلو ببره