روند کاهش توأم «ازدواج» و «زاد و ولد» در کشور که سال گذشته با رکورد «کمترین واقعه» برای هر دو همراه شد، از نگاه برخیها، ناشی از تغییرات «سبک زندگی» تلقی میشود. اما واقعیت معادله جدید جمعیتی، فراتر از این تغییر بوده و «ریشه اقتصادی» دارد.
بررسیهای «دنیای اقتصاد» نشان داده که فاکتور «هزینه خرید و تامین مسکن» طی سالهای عصر جهش قیمتها، در نقش ترمز فرزندآوری عمل کرده است. شروع بحران تورم مسکن ابتدا به مستاجر شدن اکثر زوجهای جدید و سپس با انعکاس «سختی دسترسی به مسکن» در جامعه، به کاهش میل به ازدواج منجر شد.
از طرفی، «ابرهزینه اجاره در سبد هزینه خانوارها» باعث انصراف از «داشتن فرزند» شده است. نمودار واکنش دو پارامتر جمعیتی به تغییرات قیمت مسکن و نتایج دو نظرسنجی، اثر این ترمز را تایید میکند.
عصر جهش قیمت مسکن و صعود تاریخی اجاره بها در شهرهای ایران، «تغییرات چشمگیری» در معادله جمعیتی کشور ایجاد کرده است. به طوری که احتمالاً بخش قابل توجهی از خانوارهای ایرانی در مواجهه با افزایش هزینه خرید یا اجاره مسکن، به نوعی «داشتن فرزند را از اولویت زندگیشان خارج کردهاند».
شبیه این رابطه برای معادله ازدواج هم قابل مشاهده است. در ابتدای نیمه دوم دهه ۹۰ و همچنین سال گذشته که به ترتیب، «هزینه خرید مسکن» و «هزینه اجارهنشینی» صعود تندی را تجربه کردند، آمار رسمی ازدواج با بیشترین کاهش سالانه روبهرو شد.
هر چند، مطابق تغییرات نرخ رشد ازدواج و فرزندآوری، احتمالاً تاثیر رشد هزینه تامین مسکن بر معادله فرزندآوری بیشتر از تاثیر آن بر کاهش ازدواج است. با این حال، تجمع فشار «تورم مسکن و تورم اجاره» در سال ۱۴۰۰، به دنبال چهار سال افزایش این دو نرخ، باعث شد «بهای خرید خانه و اجاره مسکن» سنگینتر از سالهای قبل شود. در نهایت «رکورد کمترین ازدواج و کمترین زاد و ولد» دستکم از ابتدای دهه ۹۰ در کشور را برای سال گذشته به ثبت رساند.
بنابر گزارش «دنیای اقتصاد» از آمار رسمی تغییرات جمعیتی کشور، در سال گذشته ۵۲۴ هزار ازدواج به ثبت رسیده که کمترین میزان، از سال ۷۶ به بعد است. در سال ۱۴۰۱، یک میلیون و ۷۵هزار نفر ولادت اتفاق افتاده که این هم کمترین میزان فرزندآوری از سال ۸۳ تاکنون است. ضمن آن که از ابتدای عصر جهش قیمت مسکن، یعنی از سال ۹۷ تاکنون، نرخ رشد زاد و ولد و نرخ رشد ازدواج، در اغلب سالها منفی بوده است.
آیا همه علت این اتفاق منفی در روند جمعیت ایران، در «مسکن» خلاصه میشود؟ پاسخ دقیق به این پرسش، بر اساس ۳ پارامتر قابل ارائه است؛ «سبکزندگی»، «نظرسنجیهای معتبر از ایرانیها طی دو سال اخیر» و همچنین «سنگینتر شدن سهم هزینه مسکن در سبد هزینه زندگی خانوارها».
میل به زندگی مجردی
در سالهای اخیر، سبک زندگی گروهی از جمعیت ایران که در ردههای سنی ازدواج قرار داشتهاند، تفاوت محسوسی با نسلهای قبلی داشته که مهمترین شاخصه این تفاوت، «کاهش میل به ازدواج به دلایلی همچون قصد ادامه تحصیل یا مهاجرت» بوده است.
بررسیهای متعددی از سوی جامعهشناسان درباره این تغییر در سبک زندگی انجام شده که برآیند آنها، موضوع «افزایش تعداد خانوارهای تکنفره» به دلیل شیوع سبک جدیدی از زندگی را تایید میکند. این تغییر، حتی به نوعی بر «عدمتمایل زوجها برای فرزندآوری» نیز تاثیرگذار بوده است. اما با این حال، دو فاکتور دیگر وجود دارد که مشخص میکند «سبک زندگی»، احتمالاً نقشی اساسی در اعمال «ترمز رشد ازدواج» و بهویژه «ترمز فرزندآوری» ندارد.
ابرهزینه خرید مسکن و حالا «اجاره»
از ابتدای سال ۹۷ که موج اول جهش بیسابقه قیمت مسکن در کشور رخ داد، بخش قابل توجهی از زوجهای جدید امکان خرید خانه را از دست دادند و به اجبار روانه بازار اجاره شدند. در سالهای ۹۷ تا ابتدای ۹۹، امواج تورم سریالی مسکن، رشد مداوم قیمت فروش آپارتمان هم در تهران و هم در سایر شهرهای بزرگ و کوچک، به خروج تقاضای مصرفی (زوجها) از بازار خرید آپارتمان منجر شد. به طوری که ورود پرحجم این گروه به بازار اجارهنشینی، جهش تاریخی اجارهبها از سال ۹۹ به بعد را موجب شد.
۴ سال پشت سر هم، رشد تند قیمت مسکن در تاریخ تورم ملکی کشور سابقه نداشته است. در تهران قیمت آپارتمان از سال ۹۷ تاکنون، حدودا ۱۸ برابر شده و میانگین قیمت مسکن در کشور هم اگرچه آمار رسمی یکی دو سال اخیر وجود ندارد، اما تحقیقات میدانی از نبض مسکن در شهرهای مختلف کشور، تقریبا همین میزان افزایش قیمت را تایید میکند.
به این ترتیب، رشد قیمت مسکن باعث افزایش جمعیت اجارهنشین در کشور یا «مستاجر اولیها» شد و با مستاجرتر شدن خانوارهای ایرانی در سالهای اخیر، شیب رشد اجارهبها به دلیل برهم خوردن تعادل حداقلی عرضه و تقاضا در بازار اجاره مسکن، تندتر شد. در نتیجه، «هزینهخواری اجارهبها از سبد هزینه ماهانه خانوارها»، عاملی برای «کاهش میل و تصمیم به فرزندآوری» در این سالها شده است.
اما این، همه اثر تورم مسکن نیست؛ در همین سالهای اخیر انعکاس «سختی معیشت زوجهای جدید» در جامعه، اثر منفی بر «تصمیم به ازدواج» گذاشته و به نوعی، باعث شده افرادی که در سن ازدواج قرار دارند، فعلاً یا برای همیشه از این اقدام صرف نظر کنند.
این سریال تاثیرگذاری تورم مسکن و تورم اجاره بر رفتار و سبک زندگی زوجها، امروز نتیجهاش منجر به رکورد کمترین ارقام در ثبت احوال ایرانیان شده است.
طبق آمار رسمی، «هزینه تامین مسکن (اجارهبها) در سبد هزینه ماهانه خانوارهای ایرانی»، در سالهای اخیر خیلی بیشاز «حد متعارف» شده است؛ یعنی بیشتر از ۳۰ درصد. در تهران و شهرهای بزرگ، این سهم از ۷۰ درصد هم بیشتر است.
در چنین شرایطی که خانوارها مجبور شدهاند از «کالری موردنیازشان» برای جبران هزینه تامین مسکن بزنند و سایر هزینههای ضروری زندگی همچون «تفریح، بهداشت و سلامت» و… را نیز فاکتور بگیرند، به احتمال خیلی زیاد فرزندآوری را از اولویت خارج میکنند.
قدرت خرید مسکن نیز در سالهای اخیر به شکل تاریخی سقوط کرد. امروزه در کشور برای صاحبخانه شدن با پسانداز سالانه و مشروط به رشد برابر درآمد سالانه و قیمت مسکن، باید نزدیک به نیم قرن انتظار کشید. این در حالی است که مدت زمان متعارف برای این منظور حدود ۱۰ سال است. «ناامیدی کامل» از صاحبمسکن شدن در بین ایرانیها، یکی از عوامل اصلی برای «کاهش میل به ازدواج» میتواند باشد.
اول مسکن، بعدا فرزند
احساس و نظر ایرانیها درباره «زمان مناسب فرزندآوری»، عیناً روی آمارهای رسمی منعکس شده است.
طی سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، دو نظرسنجی توسط «ایسپا» (مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران) از مردم درباره موضوع تورم مسکن انجام شد که هر دو، «نقش مخرب تورم مسکن بر معیشت» را تایید میکند.
در یکی از این نظرسنجیها، ایرانیهای شرکتکننده در نظرسنجی، از نگرانی «کامل» و «بالا» درباره معضل تامین مسکن و اجارهبها میگویند، بهطوری که ۷۰ درصد افراد، تا این میزان نگران آینده زندگیشان هستند.
در نظرسنجی دیگری نیز ۷۵ درصد افراد، هزینه بالای تامین مسکن را عامل «فرزندنیاوری» عنوان کردهاند.
در کنار این دو نظرسنجی، اخیراً مرکز افکارسنجی بازار سرمایه نیز یک نظرسنجی درباره سطح حقوق و دستمزد ماهانه تهرانیها و همچنین دغدغه اول آنها انجام داده که نتایج مشخص کرد، کمتر از یکپنجم افراد، حقوق ماهانه بالای ۲۵ میلیون تومان دارند. ضمن آن که دغدغه اول آنها مسکن بوده است.
سطح حقوق و درآمد ماهانه تهرانیها از آنجا مهم بوده که هزینه اجاره آپارتمان متعارف در پایتخت در حال حاضر، بالای ۲۰ میلیون تومان در ماه است.
وضعیت موجود مشخص میکند، یکی از دلایل اصلی «کاهش میل به ازدواج»، «کاهش فرزندآوری» و همچنین «کاهش نرخ رشد جمعیت به زیر سطح جایگزینی»، موضوع «هزینه و چگونگی تامین مسکن» است که اگر این دغدغه بزرگ اقتصادی ایرانیها برطرف شود، یکی از آثار آن، تغییر بهینه معادله جمعیت خواهد بود.
همین یکی دو ماه گذشته، سیاستگذار با این تصور که «افزایش وام خرید مسکن به دو برابر سطح موجود» میتواند محرک فرزندآوری شود، این سیاست را تصویب کرد. غافل از این که «توان اقتصادی خانوارها در حال حاضر به دلیل آن که از محل تورم عمومی به شدت آسیب دیده»، هر نوع افزایش مبلغ وام، بیاثر در تصمیمشان برای این موضوع خواهد بود. بررسیها نشان میدهد که کاهش نرخ تورم عمومی برای بهبود اوضاع، اولویت اول سیاستگذار باید باشد.
متاسفانه مهلک ترین اشتباه همین بود. به جا اینکه یارانه و وام ها و غیره رو هدف سازی کنن، عمومی سازی کردن .
طرف بچه نیاورده میلیونی وام گرفته. بعدشم شما رو بخیر و ما رو به سلامت. مدارک قلابی. ازدواج ها تافقی. طلاق ها توافقی.
فقط برا اینکه از این سیستم فعلی پول بکنن بخوورن. و چون ۸۰ درصد مردم این کار رو کردن، اون ۲۰ درصد واقعی هم قربانی شدن.
۳۷ساله شدم هنوز مجردم،فکر میکردم شرایط اقتصادی بهتر میشه،هرچط صبر کردم بدتر شد،دیگه ناامیدم شدم،باز خداروشکر میکنم تو این اوضاع مجردم،وگرنه چیکار میخواستم بکنم