فرانتس بکن باوئر؛ قیصر فوتبال آلمان که رسوایی هایش افتخارات او را خدشه دار کرد

فرانتس بکن باوئر؛ قیصر فوتبال آلمان که رسوایی هایش افتخارات او را خدشه دار کرد

فرانتس بکن باوئر به عنوان «امپراتور فوتبال» شناخته می‌شد؛ بهترین ماشین فوتبال آلمان و قهرمان جام جهانی به عنوان بازیکن و سرمربی.

قلب تپنده تیم بایرن مونیخ و بازیکن یکه‌تاز اروپا در اواسط دهه ۷۰ که یک پست جدید را در فوتبال ابداع کرده و سپس سعی کرد فوتبال را در ایالات متحده متحول کند.

باوئر یکی از اولین فوتبالیست‌هایی بوده که پس از پایان دوران فوتبالش، به یک چهره مشهور در عرصه‌های دیگری مانند اقتصاد و کسب و کار تبدیل شده و فردی بانفوذ بوده است.

اما زندگی او در خارج از زمین فوتبال به رسوایی ختم شد.

قبل از اینکه بیماری و زوال عقل گریبان‌گیر باوئر در سال‌های آخر زندگی‌اش شود، او در کسب و کار‌های پر از فساد فیفا یکی از دلال‌های بدنام بوده و طرد شده بود.

اما برای اکثر علاقه‌مندان به فوتبال، تصویر فرانتس بکن باوئر به عنوان بازیکنی قدرتمند و نه تصویری ضدقهرمان و طمع‌کار، برای همیشه باقی خواهد ماند. اسطوره‌ای از تبدیل شدن آلمان از یک کشور مطرود به قدرت تازه فوتبال اروپا.

مردی که دوستی ماندگار و عمیقش با بابی چارلتون در میدان نبرد شکل گرفت و سال‌ها ادامه داشت.

با درگذشت باوئر، تنها چند ماه پس از مرگ چارلتون، آلمان یکی دیگر از بازیکنان بهترین روز‌های فوتبال خود را از دست داده و تنها نیمی از مردانی که در تاریخ ۳۰ ژوئیه ۱۹۶۶ روی زمین چمن ومبلی قدم گذاشتند، باقی ماندند.

در آلمان نیز مردم در واکنش به خبر درگذشت بکن باوئر در سن ۷۸ سالگی دچار اندوه فراوانی شدند.

بیلد، پرفروش‌ترین روزنامه این کشور نوشت:

آلمان با بزرگترین فوتبالیست خود خداحافظی می‌کند.

قهرمان جهان به عنوان بازیکن در سال ۱۹۷۴ و به عنوان مربی در سال ۱۹۹۰ و خالق افسانه تابستانی در سال ۲۰۰۶.

لوتار ماتئوس، کاپیتان بکن باوئر در زمان پیروزی آلمان در سال ۱۹۹۰، تصریح کرد:

اگرچه می‌دانستم که او بیمار است، اما شوک بزرگی برایم بود.

مرگ فرانتس ضایعه‌ای برای فوتبال و آلمان است. او یکی از بهترین‌ها بود، هم به عنوان بازیکن و مربی و هم در خارج از زمین.

در حالی که تصویر پادشاه فوتبال آلمان به دلیل برخی از کار‌های او لطمه دیده بود، اما زیبایی دوران اوج او است که در ذهن مردم باقی خواهد ماند.

سال‌های اول زندگی

بکن باوئر که فرزند یک کارمند پست در مونیخ بود، تنها ۴ ماه پس از فروپاشی رژیم نازی و پایان جنگ جهانی دوم در اروپا به دنیا آمد. او در دوران مدرسه، طرفدار باشگاه فوتبال مونیخ ۱۸۶۰ بود.

اما بکن باوئر در سن ۱۴ سالگی تصمیم گرفت که در یک تورنمنت محلی جوانان به تیم بایرن بپیوندد.

۴ سال بعد، او از حضور در مجموعه جوانان آلمان غربی محروم شد، زیرا دوست دخترش باردار بود. فقط دتمار کرامر، دستیار سرمربی تیم ملی، به نفع باوئر مداخله کرد.

تا سال ۱۹۶۵، او بخشی از تیم نوظهور بایرن در کنار هم‌تیمی‌هایی از جمله گرد مولر و سپ مایر بود. پس از آن به عنوان بازیکن ملی آلمان انتخاب شده و اولین بازی خود را در پیروزی تعیین‌کننده مرحله مقدماتی جام جهانی در سوئد انجام داد.

همین کافی بود تا مربی تیم، هیلموت شون از عملکرد باوئر رضایت پیدا کند. از آن زمان به بعد، او حضور ثابتی در تیم ملی داشته و در انتظار بود تا کاپیتان شود.

بکن باوئر علیرغم بازی به عنوان یک هافبک میانی بازیساز، ۴ گل به ثمر رساند. از جمله گل برنده در مرحله نیمه‌نهایی مقابل اتحاد جماهیر شوروی در استادیوم گودیسون که تیمش را به ومبلی فرستاد.

اما شون و رمزی که هر دو روباه‌هایی مکار بودند، متوجه این موضوع شده و چارلتون و بکن باوئر را مقابل هم قرار دادند تا یکدیگر را خنثی کنند.

این کار برای هر دوی آن‌ها جواب داد. اما انگلیس و جف هرست توانستند جام را به دست بیاورند.

انتقام ۱۹۶۶

۴ سال بعد، بکن باوئر و آلمان در لئون انتقام گرفتند، بازیکن بایرن با ضربه‌ای زاویه‌دار که از کنار پیتر بونتی عبور کرد، باعث بازگشت تیمش به بازی شد.

اما هنوز قهرمانی در جام جهانی به دست نیامده بود. پس از اینکه شون از هر دو تعویض مجاز خود استفاده کرد، بکن باوئر آخرین دقایق بازی نیمه‌نهایی که با شکست ۴ بر ۳ در وقت‌های اضافی برابر ایتالیا همراه بود را با دستی باندپیچی شده به دور سینه‌اش به دلیل آسیب‌دیدگی در میدان حضور داشت.

از آن زمان به بعد، بکن باوئر به «Der Kaiser» (امپراتور) فوتبال آلمان تبدیل شد.

او به عنوان کاپیتان، تیم خود را برای کنار زدن روس‌ها و برنده شدن در مسابقات یورو در بروکسل در سال ۱۹۷۲ هدایت کرد. مدتی بعد، باوئر برنده جام جهانی در شهر محل تولد خود شد.

حتی پس از اینکه او بعد از حضور در ۱۰۳ بازی برای تیم ملی آلمان غربی تصمیم به پایان دوران حرفه‌ای خود در این تیم گرفت و به تیم نیویورک کاسموس پیوست، دو فصل در هامبورگ بازی کرد و برای پنجمین بار برنده بوندسلیگا شد.

صعود او به سمت مدیریت جای تعجب نداشت. سپس، این دیپلمات بزرگ به عنوان نایب رئیس فدراسیون فوتبال آلمان منصوب شده و از او درخواست شد تا رهبری تیم آلمان برای میزبانی جام جهانی ۲۰۰۶ را برعهده بگیرد.

منبع: thesun
مطالب مرتبط
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
یک نظر

ورود

  • باواریا دی ۲۶, ۱۴۰۲

    فرانس بکن باور بزرگترین شخصیت ورزشی تاریخ هستش
    شماره موهای سرتون افتخار کسب کرده واسه کشورش با این حرفها نمی‌تونید خرابش کنید