این اشتباهات والدین فرزندانشان را از آن ها دور می کند

این اشتباهات والدین فرزندانشان را از آن ها دور می کند

گاهی حتی سؤالی به سادگی «امروزت چطور بود؟» می تواند باعث شود که فرزندتان دوست نداشته باشد پیش شما باشد یا با شما وقت بگذراند. به همین دلیل است که والدین باید گهگاه خودشان را جای فرزندان شان بگذارند و ببینند که واقعاً چه خواسته ای از آن ها دارند.

در ادامه از برخی اشتباهات والدین خواهیم گفت که میان آن ها و فرزندان شان فاصله می اندازد.

۱- اجازه می دهید حال روحی تان روی رابطه تان با فرزندتان تأثیر بگذارد

این بدان معنی نیست که باید احساسات تان را از فرزندتان پنهان کنید، بلکه منظور این است که باید به شکلی آگاهانه احساسات خود را مدیریت کنید و سعی کنید راهی برای مواجه ی بهتر با موقعیت های اضطراب آور پیدا کنید. گرچه ممکن است فکر کنیم که بچه ها کوچک تر از آن هستند که بتوانند متوجه حال ما شوند، اما آن ها می توانند نسبت به وضعیت روحی والدین خود بسیار حساس باشند.

درگیری با اضطراب می تواند باعث شود واکنش تندی به هر خواسته ای از سوی فرزندتان داشته باشید، امری که می تواند باعث شود فرزندتان تصمیم بگیرد دیگر به سراغ شما نیاید. برای بهبود وضعیت روحی تان تلاش کنید تا بتوانید فرزندتان را از حمایت عاطفی مورد نیازش برخوردار کنید.

۲- انجام کاری دیگر زمانی که فرزندتان سعی دارد چیز مهمی به شما بگوید می تواند به او احساس بی ارزش بودن دهد

بچه ها همیشه حال و حوصله ی صحبت کردن را ندارد. اما وقتی به سراغ شما بیایند، به تمام توجه تان نیاز دارند. درغیراینصورت فکر می کنند اولویت شما نیستند و برایتان اهمیتی ندارند، امری که می تواند او را به سرکوب احساسات خود سوق دهد.

به همین دلیل وقتی فرزندتان برای گفتن چیز مهمی پیش شما آمد، دست از کار بکشید، با او تماس چشمی داشته باشید و در گفتگو با او مشارکت کامل داشته باشید.

۳- سؤال و جواب کردن مداوم از فرزندتان درباره ی مشکلاتش می تواند حالش را بدتر کند

پرسش های مداوم شما از فرزندتان درباره ی چیزی که او را ناراحت کرده می تواند برایش آزاردهنده باشد و باعث شود که او تصمیم بگیرد مشکلاتش را به تنهایی حل کند. هر کسی به شیوه ی متفاوتی با اضطراب های خود مواجه می شود و فرزندان ما هم از این قاعده مستثنی نیستند. به همین دلیل به جای اینکه فرزندتان را برای گفتن چیزی که دوست ندارد تحت فشار بگذارید، سعی کنید از او به شکلی غیر مستقیم که فضولی به نظر نرسد، سؤال بپرسید.

۴- مشکلات فرزندتان را جدی نمی گیرید

فرزندتان را جدی بگیرید، حتی احساسات و واکنش هایش که به نظر شما احمقانه هستند. به جای تمسخر فرزندتان به خاطر تجربه ای که داشته، درباره ی تجربه یا خاطرات خودتان صحبت کنید تا به او کمک کنید مواجهه ی بهتری با مشکلاتش داشته باشد.

۵- اولین چیزی که از فرزندتان می پرسید این است که روزش چطور بود

بچه ها وقتی خسته و درمانده اند، ذهن شان آشفته می شود و نمی توانند از خود رفتار پخته ای نشان دهند. به همین دلیل بهترین کاری که می توانید انجام دهید تا فرزندتان راحت و بی پرده درباره ی اینکه روزش را چطور گذرانده صحبت کند، این است که به او فرصت دهید تا خودش بعداً برای صحبت کردن پیش تان بیاید.

اگر باز هم با شما صحبت نکرد، می توانید درباره ی روزش از او سؤال کنید، مثلاً بپرسید که آیا معلمش نقاشی اش را دوست داشت یا چه کسی در مدرسه او را به خنده انداخته بود. یک راه دیگر برای واداشتن فرزندتان به گفتگو با شما این است که خودتان اول درباره ی اتفاقات روزتان با او صحبت کنید.

۶- رازهایش را به دیگران می گویید

چیزی که فرزندتان در خفا به شما گفته را هرگز به خانواده و دوستان نگویید. شما باید احساسات فرزندتان را به رسمیت بشناسید و آن ها را با دیگران در میان نگذارید، چون این کار به احساساتش صدمه می زند و او را مضطرب می کند.

۷- وقتی فرزندتان از خود استقلال نشان می دهد مانعش می شوید

این امری طبیعی و بی اشکال است که بچه ها به دنبال آزادی و استقلال بیشتر باشند. وقتی این اتفاق رخ می دهد، پدر و مادرها اغلب آن را بی احترامی به خودشان تلقی می کنند و یا تصور می کنند کنترل شان را روی فرزندتان از دست خواهند داد. به همین دلیل مانع خودکفایی فرزندشان می شوند.

به جای سختگیری به فرزندتان اجازه دهید بعضی قوانین را خودش تعیین کند و ببینید که این مسئولیت را چطور مدیریت می کند. فرزندتان وقتی ببیند که شما به او اعتماد دارید، احتمالاً پختگی و مسئولیت پذیری بیشتری از خود نشان خواهد داد که قبلاً در او ندیده اید.

منبع: brightside
مطالب مرتبط
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
بدون نظر

ورود