در سال ۲۰۰۸، کریس آرمسترانگ، زن آمریکایی با اتفاقی رو به رو شد که زندگی او را به کلی دگرگون ساخت: همسرش، برندون اسمیت یک سانحه ی رانندگی شدید داشت. پزشکان تلاش زیادی برای نجات جانش کردند و برندون بالاخره پس از ۲ ماه از کما خارج شد. با این حال، برندون دیگر آن کسی نبود که کریس با او ازدواج کرده بود. حالا به جای او کسی بود با آسیب مغزی شدید و فراموشی پس از سانحه که به مراقبت مداوم نیاز داشت.
این واقعیت تازه سبب شد کریس به فکر برعهده گرفتن مسئولیت پرستاری از برندون بیافتد، تغییری که باعث شد او نگاه دیگری به رابطه اش با برندون و پیمان ازدواج شان پیدا کند، به ویژه قولی که به هم برای ماندن در کنار یکدیگر در «زمان سلامت و بیماری» داده بودند.
با وجود اشتیاق کریس برای بچه دار شدن که وضعیت تازه ی برندون آن را غیر ممکن ساخته بود، کریس تصمیم گرفت به مراقبت از او ادامه دهد. او این فرآیند را با گرفتن کفالت قانونی برندون آغاز کرد. کریس بعد از طلاق از برندون به مراقبت از او و مدیریت نیازهای پزشکی و مالی او ادامه داد و همین امر سبب شد که دادگاه با اعطای کفالت قانونی کریس به او موافقت کند.
زندگی کریس زمانی چرخش دوباره ای پیدا کرد که او در سال ۲۰۱۴ با جیمز آرمسترانگ آشنا شد. جیمز که خود یک پدر مجرد بود، از همان ابتدا از وضعیت برندون و جایگاه او در زندگی کریس آگاه بود. اما جیمز به جای فاصله گرفتن، تعهد و مهر کریس به برندون را تحسین می کرد. پذیرش و حمایت جیمز این امکان را به وجود آورد که برندون بتواند عضوی از زندگی این زوج تازه شود.
کریس و جیمز یک سال بعد از آشنایی شان تصمیم به ازدواج گرفتند و برندون به جزئی جدایی ناپذیر از خانواده ی آن ها بدل شد و حالا برای فرزندان کریس و جیمز حکم «عمو» دارد.
داستان این خانواده که مهر بی قید و شرط و سازگاری با شرایط دشوار بارزترین ویژگی های آن است، توجه میلیون ها کاربر را در تیک تاک به خود جلب کرده است. کریس در تیک تاک تجربیات زندگی خانوادگی شان را با دیگر کاربران به اشتراک می گذارد تا منبع الهامی برای دیگران در مواجهه با چالش های مشابه باشد.
بدون نظر