درون ذهن ترامپ چه می‌گذرد؟ نگاهی تحلیلی به سبک رهبری غیرمعمول ر‌ئیس جمهور آمریکا

درون ذهن ترامپ چه می‌گذرد؟ نگاهی تحلیلی به سبک رهبری غیرمعمول ر‌ئیس جمهور آمریکا

این گزارش از دیلی‌میل، روایتی تحلیلی از سبک تصمیم‌گیری دونالد ترامپ ارائه می‌دهد. خبرنگار با نگاهی ژورنالیستی و بی‌پرده، تلاش کرده تا فراتر از هیاهوی رسانه‌ای و قضاوت‌های کلیشه‌ای، منطق درونی رفتار سیاسی ترامپ را تشریح کند:

وقتی معلمان تاریخ آمریکا در آینده بخواهند شخصیت دونالد ترامپ را برای دانش‌آموزان توصیف کنند، ممکن است به توصیف‌های معمول متوسل شوند: پرسروصدا، بی‌ثبات، غیرعادی، نمایشی. اما شاید دقیق‌ترین واژه برای توصیف او بسیار ساده‌تر باشد: «قاطع». نه اینکه همیشه تصمیم درستی بگیرد، همیشه باملاحظه رفتار کند یا تصمیماتش را به‌موقع اتخاذ کند، اما همواره در تصمیم‌گیری، قاطع است؛ آن‌ هم دقیقاً به سبک و سیاق خودش.

فارغ از هر چیز دیگر، ترامپ یک «ماشین تصمیم‌گیری» منحصر‌به‌فرد است. ریاست‌جمهوری او، با همه آشفتگی‌ها و تناقض‌هایش، منطق درونی ثابتی را پشت این هرج‌ومرج نشان داده؛ می‌توان آن را «واقع‌گرایی غریزی» نامید، یا شاید «حکمرانی مبتنی بر شهود». در هر حال، این تاجر سابق املاک، چهره تلویزیونی و اکنون رئیس‌جمهور آمریکا برای دومین‌بار، فرایندی ۷ ‌مرحله‌ای برای تصمیم‌گیری دارد که فقط خودش می‌تواند اجرا کند و البته تنها خودش جرئت اجرای آن را دارد.

۱. بدان که باید از چه کسی نظر بخواهی

رؤسای‌جمهور معمولاً به نظرات مشاوران امنیت ملی و جلسات رسمی تکیه می‌کنند. اما ترامپ؟ ممکن است از باغبان مارالاگو بپرسد که آیا بمباران یک کشور تصمیم درستی هست یا نه.

درست است که ترامپ با ژنرال‌ها و اعضای کابینه مشورت می‌کند، اما همچنین با اعضای باشگاه بدمینستر، دوستان تجاری، پیشخدمت‌های رستوران و گاهی هم با فرزندانش صحبت می‌کند.

این گفت‌وگوهای لحظه‌ای ممکن است تصادفی و سطحی به نظر برسند، اما نکته مهم اینجاست: ترامپ توانایی بالایی در درک هوش انسانی دارد. او بلد است از منابع غیرمنتظره اطلاعات مفیدی را استخراج کند و به چنین هوشی به‌اندازه مدارک دانشگاهی اهمیت می‌دهد.

۲. علاقه‌ به تاریخ

ترامپ معمولاً به‌عنوان یک پژوهشگر یا روشنفکر شناخته نمی‌شود و گاهی به‌خاطر اشتباه گرفتن واقعیت‌های تاریخی یا ارائه اطلاعات نادرست، مورد تمسخر قرار گرفته است. با این حال، او برخلاف تصور، درک خوبی از وقایع گذشته و درس‌های آن‌ها دارد.

دکوراسیون دفتر بیضی‌شکل ترامپ ترکیبی از اتاق جنگ و موزه تاریخ ریاست‌جمهوری آمریکا است. او نظریه «دیوانه‌نمایی» نیکسون را به کار می‌برد، هوش رسانه‌ای ریگان را الگو قرار می‌دهد و حتی از انعطاف‌پذیری سیاسی کلینتون الهام می‌گیرد.

این فقط نقش‌بازی کردن نیست؛ یک تاکتیک است.

ترامپ به تاریخ هم به‌عنوان هشدار و هم به‌عنوان راهنما نگاه می‌کند. او برندگان و بازندگان را بررسی می‌کند، نه فقط برای اینکه از خطرات کوتاه‌مدت بپرهیزد و موفقیت‌های چشمگیر را درک کند، بلکه برای اینکه میراث بلندمدت خود را هم بسازد.

۳. ضرب‌الاجل برای آدم‌های معمولی است

اگر در روز دوشنبه به ترامپ بگویید که تا چهارشنبه باید تصمیمی بگیرد، ممکن است تا جمعه‌ ماه بعد هم خبری نشود. او مطابق زمان‌بندی دولتی عمل نمی‌کند.

ترامپ وقتی که آماده باشد، تصمیم می‌گیرد. این زمان‌بندی مبهم گاهی اطرافیان، رهبران خارجی و خبرنگاران را کلافه می‌کند؛ اما همین هم بخشی از روند اوست. تصمیم‌گیری سریع در شخصیت ترامپ نادر است؛ او فکر می‌کند، صبر می‌کند، به تأخیر می‌اندازد و ناگهان، درست وقتی همه ماجرا را فراموش کرده‌اند، وارد عمل می‌شود.

شعار نانوشته‌ ترامپ؟ «تا زمانش نرسیده، تصمیم نگیر».

۴. روش را با موقعیت هماهنگ کن

برخی تصمیمات در سیاست اخلاقی‌اند و برخی راهبردی. ترامپ وانمود نمی‌کند که همه‌شان از یک جنس‌اند.

درحالی‌که بوش پسر اغلب با تکیه بر شهود تصمیم می‌گرفت و اوباما با تعمق و بررسی، ترامپ بسته به موقعیت بین غریزه و داده انتخاب می‌کند.

مثلاً وقتی سیاست‌های گمرکی‌ خود را تغییر می‌دهد، الزاماً عقیده‌ای پشت آن نیست. بلکه موضوع، کنترل است و هدف او حفظ این کنترل است، چه در این دوره و چه پس از آن.

۵. اجرا یعنی همه چیز

برای ترامپ، تصمیم‌گیری پایان ماجرا نیست؛ آغاز آن است.

ماجرای واژگونی قطار در سال ۲۰۲۳ در ایالت اوهایو در دوره بایدن را به خاطر بیاورید؛ حادثه‌ای که به نشت مواد شیمیایی خطرناک در منطقه منجر شد.

اغلب سیاستمداران در چنین موقعیتی، بیانیه‌ای از راه دور صادر می‌کردند. اما ترامپ، وسط کارزار انتخاباتی‌اش، مستقیماً به محل حادثه رفت، حادثه‌ای کوچک را به موضوعی ملی تبدیل کرد و توانست صحنه‌ای تأثیرگذار برای تبلیغات انتخاباتی‌اش بسازد؛ صحنه‌ای که بعدتر با حضورش در رستوران مک‌دونالد پنسیلوانیا، تنها چند هفته پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری، آن را تکرار کرد.

برای ترامپ، اجرای تصمیم به‌همان اندازه‌ خود تصمیم اهمیت دارد. ذهن او مثل یک صحنه فیلم‌برداری است. همه‌چیز مهم است: زاویه دوربین، لحظات تشویق، پس‌زمینه، نور، افراد حاضر در تصویر. و خودش نه‌تنها بازیگر نقش اول است، بلکه کارگردان، نویسنده، فیلم‌بردار و مدیر تبلیغات همان فیلم هم هست.

۶. روایت را خودت بساز، قبل از آنکه دیگران آن را برایت بسازند

یکی از پایه‌ای‌ترین و قدیمی‌ترین اصول سیاست این است که باید خودت را تعریف کنی، پیش از آنکه دیگران برایت این کار را انجام دهند. ترامپ این اصل را با جدیت دنبال می‌کند، البته نه از راه‌های سنتی، بلکه با پست‌های بی‌وقفه در شبکه‌های اجتماعی و فروش محصولاتی که تصویر بازداشتش را روی آن‌ها چاپ کرده است. او فقط تصمیم نمی‌گیرد، بلکه درباره آن تصمیم‌ها داستان‌سازی می‌کند، بازتعریفشان می‌کند، ظاهر تازه‌ای به آن‌ها می‌دهد و حتی اگر لازم باشد، آن‌ها را از نو روایت می‌کند.

رسانه‌ها می‌توانند هرچقدر که می‌خواهند دنبال اخبار بدوند، اما این ترامپ است که کنترل روایت را در دست دارد. برای همین هم هست که هیچ‌وقت از تغییر موضع نمی‌ترسد، کاری که باعث سقوط بسیاری از سیاستمداران دیگر شده است.

از نگاه ترامپ، تغییر موضع نشانه‌ ضعف نیست، بلکه اگر بلد باشی چطور آن را عرضه کنی، نشانه‌ قدرت است. در میان رؤسای‌جمهور، به‌جز فرانکلین روزولت یا بیل کلینتون، کسی به اندازه ترامپ در قبولاندن تصمیماتش به مردم مهارت نداشته است.

۷. به حس درونی‌ات اعتماد کن

در نهایت، بعد از همه جلسات رسمی در کاخ سفید، گفت‌وگوهای خانوادگی، تماس با رهبران جهان، مصاحبه‌های تلویزیونی و ملاقات‌های خصوصی در مارالاگو، ترامپ همیشه به یک چیز برمی‌گردد، چیزی که بیشتر از هر منبع دیگری به آن تکیه دارد: غریزه‌اش.

او هم مثل هر رئیس‌جمهوری که باید تصمیماتی در مقیاس جهانی بگیرد، دچار تردید می‌شود. اما وقتی لحظه تصمیم‌گیری فرا می‌رسد، به حس درونی‌اش اعتماد می‌کند.

گاهی این تصمیم‌ها او را به دل بحران می‌برند و گاهی دقیق به هدف می‌زنند، اما در هر حال، خودش مسئولیتشان را به‌عهده می‌گیرد. وقتی اشتباه می‌کند، روی آن درجا نمی‌زند و معطل نمی‌ماند، بلکه از آن عبور می‌کند و جلو می‌رود.

در حالی که بسیاری از رؤسای‌جمهور ممکن است ساعت‌ها درگیر قضاوت‌های اخلاقی و پیامدهای سیاسی تصمیم‌هایشان باشند، ترامپ باور دارد که قاطع بودن، خودش نوعی فضیلت است.

از نگاه او، بهتر است وارد عمل شوی و اگر نیاز شد، مسیر را اصلاح کنی تا اینکه در تردید بمانی و فرسوده شوی.

حالا همه این‌ها را که کنار هم بگذاریم، به چه نتیجه‌ای می‌رسیم؟

نه با نظریه بازی سروکار داریم، نه با تصمیم‌گیری علمی و نه حتی با آن چیزی که خودش زمانی به‌نام «هنر معامله» معرفی می‌کرد. این یک روش کاملاً مخصوص خود ترامپ است، مدرن و شاید خاص فرهنگ آمریکای امروز.

ریاست‌جمهوری ترامپ شبیه به هیچ الگوی مشخصی نیست، بلکه ترکیبی از هیاهوی یک کازینو، نور و صحنه‌ یک برنامه تلویزیونی، جلسات فشرده‌ اتاق هیئت‌مدیره و تنش‌های یک میدان جنگ است، همه در یک قاب.

شاید این سبک را پرآشوب بنامند، شاید زیرکانه یا حتی خطرناک، اما نمی‌توان گفت که اتفاقی و بدون نقشه است. چون با وجود تمام غرابتش، این دقیقاً همان برنامه‌ای است که در ذهن ترامپ چیده شده.

در نهایت، ترامپ به یک رهبر تحول‌ساز تبدیل خواهد شد یا به سیاستمداری بی‌ثبات و بی‌سرانجام، هنوز مشخص نیست.

بدون نظر

ورود