
زایمان یک زن باکره شاید در نگاه اول چیزی باشد که فقط در انجیل و متون مذهبی دیده میشود، اما در حقیقت یکی از پدیدههای واقعی و شگفتانگیز طبیعت است. دانشمندان این فرآیند را «بکرزایی» یا parthenogenesis مینامند. در این نوع تولیدمثل غیرجنسی، تخمکهای بارورنشده ماده میتوانند تبدیل به نوزادان سالم شوند. برای مثال، در ماه گذشته یک مارمولک ماده در باغوحشی بدون تماس با مارمولک نر، هشت نوزاد به دنیا آورد.
این نوع تولد پیشتر در گونههای مختلفی مثل کوسهها، مارها، کروکودیلها، سختپوستان، عقربها و زنبورها نیز دیده شده است. نکته شگفتانگیز آن است که در این فرآیند، هیچ نقشی برای جنس نر وجود ندارد و همین مسئله، نقش آنها را در کل چرخه تولیدمثل زیر سؤال میبرد. با این حال، تاکنون بکرزایی در انسان رخ نداده، گرچه در برخی پستانداران دیده شده است.
برخی تصور میکنند که این پدیده میتواند برای زنانی که تمایلی به داشتن شریک مرد ندارند و خواهان داشتن فرزند هستند، جذاب باشد؛ زیرا احتمال بکرزایی در انسان از نظر علمی غیرممکن دانسته نمیشود.

مقایسه بکرزایی با تولیدمثل جنسی
در بیشتر جانوران، تولیدمثل بهصورت جنسی انجام میشود، یعنی تخمک ماده باید توسط اسپرم نر بارور شود. اما در بکرزایی، وجود تنها یک والد برای انتقال ژنها کافی است. دانشمندان هنوز نمیدانند که چه چیزی در برخی گونهها آغازگر این فرآیند است یا چه ویژگی مشترکی میان گونههایی که چنین توانایی دارند، وجود دارد.
آنچه که مشخص است، این است که بکرزایی اغلب زمانی رخ میدهد که حیوان ماده برای مدتی طولانی در انزوا زندگی کرده و امید کمی برای یافتن جفت داشته باشد. با چنین منطقی، شاید تصور شود زنانی که تنها زندگی میکنند نیز بدون رابطه جنسی قادر به بارداری باشند، اگرچه این مسئله هنوز در عمل اثبات نشده است. تا چند سال پیش تصور میشد که بکرزایی در پستانداران غیرممکن است، اما آزمایشهای جدید خلاف این باور را نشان دادهاند.

آزمایشهای علمی و موفقیت در موشها
گروهی از دانشمندان در سال ۲۰۲۲ در چین اعلام کردند که توانستهاند با استفاده از ابزار ویرایش ژن CRISPR، بکرزایی را در موشها ایجاد کنند. به کمک دستکاریهای ژنتیکی آنها، یک موش متولدشده از بکرزایی زنده ماند، به بلوغ رسید و حتی توانست خود نیز تولیدمثل کند. این پژوهش ثابت کرد که تغییرات ژنتیکی میتواند زمینهساز بکرزایی باشد و احتمال میرود که تغییرات مشابه در آینده بتوانند در انسان نیز به این پدیده منجر شوند.
دکتر لوئیز جنتل، استاد جانورشناسی در دانشگاه ناتینگهام ترنت، بیان کرده که بکرزایی در انسان از نظر علمی ممکن است، اما نیازمند آن است که افرادی با جهشهای ژنتیکی مشابه با یکدیگر جفتگیری کنند تا شانس وقوع آن فراهم شود. او توضیح داده که پژوهشهای آزمایشگاهی توانستهاند جنینهای بکرزا در پستانداران ایجاد کنند، اما این فرآیند با دستکاری ژنتیکی همراه بوده است.
به گفته جنتل، جهشهای طبیعی DNA میتوانند باعث تغییرات شوند، اما احتمال جهشهایی که به بکرزایی منجر شوند، بسیار اندک است. او تصریح کرده که برای رخ دادن بکرزایی در انسان، باید مجموعهای از جهشهای نادر در افراد وجود داشته باشد و آنها با یکدیگر تولیدمثل کنند. به باور او، احتمال این رخداد بسیار کم است، اما از نظر فنی نمیتوان آن را غیرممکن دانست.

موانع ژنتیکی و مسائل اخلاقی
تیاگو کامپوس پریرا، استاد ژنتیک در دانشگاه سائوپائولو برزیل، معتقد است که موانع زیستی ناشی از ساختار ژنتیکی انسان مانع بکرزایی در ما میشوند. با این حال، او توضیح داده که این ساختار ژنتیکی میتواند بر اثر جهشهای طبیعی تغییر کند. به گفته پریرا، در تئوری این امکان وجود دارد که مجموعهای از جهشهای خاص بتوانند این موانع را از میان بردارند و اگر زنی بهطور اتفاقی همه این جهشها را داشته باشد، شاید توانایی بارداری بدون رابطه جنسی را پیدا کند.
امروزه تخمک انسان برای آغاز رشد جنین نیازمند اطلاعاتی خاص از اسپرم است. این تغییر که «تغییرات اپیژنتیکی» نامیده میشود، فعالیت ژنها را تحت تأثیر قرار میدهد، بیآنکه توالی DNA تغییر کند.
به گفته دکتر جنتل، این فرآیند شبیه به بولد کردن متن است؛ واژه تغییر نمیکند، اما ظاهر آن متفاوت میشود. در واقع، اطلاعاتی که از اسپرم وارد میشود، همان دستوری است که به تخمک میگوید رشد کند. ابزارهای ویرایش ژن میتوانند این الزام را تغییر دهند و جهشهایی غیرطبیعی ایجاد کنند، اما چنین کاری در مورد انسان پرسشهای اخلاقی بسیار بزرگی را به همراه دارد. پروفسور پریرا بر این باور است که در تئوری ویرایش ژن با CRISPR قادر به ایجاد چنین تغییراتی است، اما اجرای آن در مورد انسان غیرقانونی، غیراخلاقی و غیرمجاز است.
هرمان واینن، استاد علوم زیستی در دانشگاه ساوتهمپتون نیز اشاره کرده که تاکنون موشها تنها پستاندارانی هستند که این آزمایشها با موفقیت در آنها انجام شده است. او گفته که هیچکس این موضوع را در مورد انسان دنبال نمیکند، زیرا نگرانیهای اخلاقی آشکاری در این زمینه وجود دارد.
دانشمندان همچنین هشدار دادهاند که تولد افراد از طریق بکرزایی میتواند خطرات جدی و بلندمدتی را به همراه داشته باشد، از جمله افزایش احتمال گسترش بیماریهای فراگیر. تمام نوزادانی که بر اثر بکرزایی متولد میشوند، در واقع همانند «کلونهای ژنتیکی» مادر خود هستند و حتی از نظر جنسیتی نیز مشابه او خواهند بود. در درازمدت، این مسئله میتواند برای بقای یک گونه بسیار خطرناک باشد؛ زیرا نبود تنوع ژنتیکی فرصت سازگاری و مقاومت در برابر تهدیدات را کاهش میدهد.
به گفته دکتر جنتل، بکرزایی از نظر بقای گونهها بسیار پرخطر است؛ زیرا اگر یک فرد در برابر بیماری خاصی آسیبپذیر باشد، تمام افراد دیگر نیز آسیبپذیر خواهند شد و این میتواند باعث نابودی کامل جمعیت شود. بنابراین، اگرچه بکرزایی در انسان بهطور کامل غیرممکن نیست، اما برای حفظ بقای گونه انسانی، بهترین کار اجتناب از آن است.
بدون نظر