کاوه آهنگر که بود و چرا علیه ضحاک قیام کرد؟ روایت شاهنامه از نبرد فریدون و ضحاک

کاوه آهنگر که بود و چرا علیه ضحاک قیام کرد؟ روایت شاهنامه از نبرد فریدون و ضحاک

در میان اسطوره‌های ایرانی، داستان ضحاک، کاوه آهنگر و فریدون از ماندگارترین روایت‌هاست. این سه شخصیت از دوران پیشدادیان (نخستین دودمان پادشاهی ایران) در شاهنامه فردوسی معرفی می‌شوند و در فرهنگ ایرانی، نماد نبرد همیشگی خیر و شر، عدالت و ظلم هستند. در طول قرن‌ها این داستان در شعر، نگارگری، نمایش و فرهنگ عامه بازگو شده و به یکی از پایه‌های هویت اسطوره‌ای ایرانیان تبدیل شده است.

تغییرات پرچم ایران از ۲,۵۰۰ سال قبل از میلاد تا به امروز

ظهور ضحاک و آغاز دوران تاریکی

ضحاک یا اژدهاک یکی از چهره‌های منفی و تأثیرگذار در اسطوره‌های ایرانی است. در اوستا با نام اژی‌دهاک به معنای «اژدهای بزرگ» معرفی شده است. در متون کهن، اژی‌دهاک نماد نیروهای شر و ویرانی است و دشمن آفریدگان نیکِ اهورامزدا دانسته می‌شود. در متون پهلوی مانند بُندهِشن او پادشاهی ستمگر است که سالیان دراز بر جهان فرمان می‌راند تا آنکه فریدون بر او چیره می‌شود.

ضحاک در شاهنامه

در روایت شاهنامه فردوسی، ضحاک پسر مرداس، پادشاهی نیک‌دل از سرزمین اعراب است که برای رسیدن به تاج و تخت پدرش را به قتل می‌رساند. اهریمن برای وسوسه‌ ضحاک در چهره‌های گوناگون ظاهر می‌شود، یک‌بار در قالب آشپزی به دربار می‌آید، غذاهای لذیذ برایش می‌پزد و در ازای آن دو بوسه بر دوش او می‌زند. از جای آن دو بوسه، دو مار سیاه می‌رویند که جز با خوردن مغز انسان آرام نمی‌گیرند. از آن پس، ضحاک به «ماردوش» معروف می‌شود و فرمان می‌دهد هر روز دو جوان را بکشند تا مغزشان خوراک مارها شود.

فردوسی می‌گوید ضحاک هزار سال بر جهان حکومت می‌کند و این دوران را از تاریک‌ترین زمان‌ها می‌داند؛ دورانی که مردم در ترس و بی‌عدالتی زندگی می‌کنند و صدایی از اعتراض شنیده نمی‌شود. تا زمانی که فریاد یک آهنگر، سکوت هزارساله را می‌شکند.

فریاد کاوه آهنگر و قیام مردم

کاوه آهنگر در اسطوره‌های ایرانی نماد دادخواهی و مقاومت در برابر ستم است. در منابعی چون شاهنامه، او مردی از طبقه‌ پیشه‌وران معرفی می‌شود که در دوران سلطنت ضحاک زندگی می‌کند. چند تن از فرزندانش قربانی ظلم پادشاه می‌شوند و او تصمیم می‌گیرد در برابر این بی‌عدالتی بایستد.

شاهنامه

کاوه به دربار ضحاک می‌رود و خواستار آزادی آخرین پسرش می‌شود. ضحاک دستور می‌دهد پسرش را آزاد کنند و پس از آن به او می‌گوید که فرمانی در دست دارد که در آن، بزرگان و موبدان گواهی داده‌اند او پادشاهی دادگر، جهاندار و نیک‌کردار است. از کاوه می‌خواهد که آن فرمان را امضا کند اما کاوه فرمان را پاره می‌کند و و فریاد می‌زند که دیگر فرمان پادشاه ستمگر را نخواهد پذیرفت.

او به بازار می‌رود، پیش‌بند چرمی آهنگری خود را بر سر نیزه می‌زند و مردم را به اعتراض فرا می‌خواند. این حرکت آغاز قیام مردم علیه ضحاک است. کاوه مردم را با خود به سوی کوه البرز می‌کشاند؛ جایی که فریدون، جوانی از نسل جمشید، زندگی می‌کند. کاوه و فریدون در آنجا متحد می‌شوند تا به دوران تاریکی پایان دهند.

کاوه آهنگر و درفش کاویانی

پیش‌بند چرمی کاوه بعدها به درفش کاویانی مشهور می‌شود؛ پرچمی که فریدون پس از پیروزی با دیبای ارغوانی، زر و گوهر می‌آراید و به نماد رسمی ایران تبدیل می‌کند.

فریدون و پایان سلطنت ضحاک

فریدون در اسطوره‌های ایرانی قهرمانی از نسل جمشید و فرزند آبتین است. در زمان سلطنت ضحاک، پدرش کشته می‌شود و مادرش برای نجات او، کودک را به کوه البرز می‌برد. فریدون در آنجا با شیر گاوی مقدس به نام برمایه پرورش می‌یابد؛ در اوستا این گاو نماد نیروهای نیک و حافظ زندگی است.

فریدون

وقتی فریدون به جوانی می‌رسد و از ستم‌های ضحاک آگاه می‌شود، به کاوه می‌پیوندد. سپاهی از مردم گرد می‌آورد، درفش کاویانی را بر سر سپاه می‌افرازد و با شعار داد و راستی به سوی کاخ ضحاک می‌تازد. پس از نبردی سخت، سپاه فریدون پیروز می‌شود. ضحاک می‌گریزد، اما در کوه دماوند دستگیر می‌شود. فریدون او را نمی‌کشد، بلکه دستور می‌دهد در غاری با زنجیر آهنین زندانی‌اش کنند تا دیگر نتواند به مردم آسیب برساند.

با سرنگونی ضحاک، فریدون بر تخت پادشاهی می‌نشیند و دوران تازه‌ای از عدالت و آرامش در ایران آغاز می‌شود. او سرزمینش را میان سه پسرش، سلم، تور و ایرج، تقسیم می‌کند و پایه‌گذار سلسله‌ کیانیان می‌شود. فریدون در فرهنگ ایرانی نماد بازگشت داد و خرد پس از دوران تاریکی است.

بازتاب این داستان در فرهنگ ایرانی

روایت ضحاک، کاوه و فریدون فراتر از یک افسانه، بخشی از حافظه‌ تاریخی و فرهنگی ایرانیان است که در آن، ضحاک نماد شر و استبداد، کاوه نماد مردم و فریدون نماد عدالت است.

در طول تاریخ، این اسطوره الهام‌بخش شاعران، نویسندگان و هنرمندان بوده است. از فردوسی تا نقاشی‌های دوره صفوی و نمایش‌های معاصر، پیام این داستان ثابت مانده است؛ هیچ قدرتی در برابر عدالت و اراده‌ مردم پایدار نیست.

مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
دیجیاتو
بدون نظر

ورود