در سرزمینی که در اغلب روزهای زمستان دمای هوای آن زیر صفر است و در مجاور رودخانه های آرکتیک که غالبا یخ زده و منجمد است، رانندگی آن هم بر روی ماشین های سنگین کار آسانی نیست.
نشستن در خانه برای عده ای دشوار است خصوصا زمانی که برخی از بیزنس ها همانند رانندگی کامیون در این فصل رونق خوبی دارند.
رانندگان کامیونی که در این فصل سرد و یخبندان از سال برای حمل تجهیزات و وسایل مورد نیاز، گاه مسیر طولانی را طی می کنند، در معرض خطر شکستن و آب شدن یخ هایی قرار دارند که ممکن است در طول مسیر به آن برخورد کنند.
«آموس چپل» از عکاسانی است که برای «رایو فری یوروپ» کار می کند و با یکی از این رانندگان در یکی از سفرهایش در مسیر آرکتیک روسیه همراه شده است. این راننده کامیون که در ادامه با او بیشتر آشنا خواهید شد، با کامیون خود خواروبار حمل می کند.
در این سفر پرمخاطره تصویری و زمستانی با ما همراه باشید:
«روسلان دُروچِنکوف» راننده ۲۸ ساله ای است که به موسیقی هوی متال، فرزند و مذهبش علاقه فراوانی دارد. او به مدت ۸ سال است که زندگی خود را بر روی بزرگراه های یخی سیبری به خطر می اندازد.در این سفر به خصوص هم، وی مواد غذایی و خواربار را از Yakutsk به سمت شهر آرکتیک از شهر های Belaya Gora می برد. این سفر برای او درآمد ۶۰۰ دلاری را به همراه خواهد داشت. در این نقشه مسیر سفر او نشان داده شده که از بزرگراه Kolyma عبور می کند. اگر همه چیز خوب پیش برود این سفر حدود ۵ روز به طول خواهد انجامید.این سفر از انباری در خارج از Yakutsk آغاز می شود یعنی همان جایی که پاستا، روغن های آشپزی، نوشیدنی و مقادیری شکلات در کامیون او بار زده می شود و حدود ۲۵ تُن وزن دارند.دُروچِنکوف شب راهی بزرگراه Kolyma می شود و مرد جوانی هم او را همراهی می کند که به او پیشنهاد کمک کرده و در ازای این کار می خواهد تا رسیدن به مقصد با او همراه شود.هنگام شب، آنها در حالی که موتور و بخاری کامیون روشن است به خواب می روند. دما در منطقه سیبری با کاهش شدیدی همراه است. وسایل گرمایشی دیگری را هم برای مواقع اضطرار با خود به همراه دارند تا در صورت عدم استفاده از بخاری کامیون بتوانند برای گرم نگه داشتن خود از آنها استفاده کنند.با پیمودن حدود نیمی از راه به رودخانه Indigirka می رسند. این رودخانه یخ زده، تصویری رویای از Sakha Republic را نشان نشان می دهد. چپل یعنی عکاس این پروژه از شگفتی و زیبایی این منظره برای «رادیوی ویژه اروپا» نوشته است.سپس آنها به سوراخی نزدیک می شوند که وسعت آن در حدود اندازه خود کامیون است. دُروچِنکوف ترمز شدیدی می کند و به سمت عقب باز می گردد. وی بر آن باور است که این سوراخ به تازگی به وجود آمده است.برخی بر اثر افتادن در چنین یخ های شکسته شده ای جان خود را از دست داده اند. دُروچِنکوف عکس کامیونی را نشان می دهد و به چپل می گوید که واقعا شانس آورده. وی می گوید اگر کسی با نوک کامیون به یکی از چاله ها وارد شود آن وقت دیگر شانسی برای نجات وجود ندارد.در ساعت ۳ صبح، چپل از خواب بلند می شود و منظره ای از Aurora شمالی را می بیند. دُروچِنکوف این مکان را «پیامی برای جهان» نامیده است.دُروچِنکوف با تمام خستگی هایی که در مسیر متحمل می شود هر زمان که راننده دیگری به کمک احتیاج داشته باشد، تمام تلاشش را برای کمک کردن به او انجام می دهد. وی در این باره می گوید: “این کاری است که باید آن را همچون وظیفه انجام دهم.”پنج روز بعد هم او به شهر Belaya Gora با جمعیت ۲۰۰۰ نفره می رسد و به خدماتی که مردم این منطقه به او می دهند اعتماد می کند. وی می گوید که سرمای جاده در بدن او رخنه کرده است.
پر از هیجان و لذت واقعا عالیه البته جرئت هم میخواد