از کارتن خوابی تا میلیاردر شدن؛ داستان مردی که از اعتیاد هروئین به امپراطوری فروش آبمیوه رسید

حتما شما نیز تا به حال شنیده اید که هیچ گاه برای شروع کردن دیر نیست. ما در این مطلب قصد داریم به زندگی فردی بپردازیم که حقیقت جمله مذکور را به خوبی نشان می دهد. تا پایان همراه باشید.

این روزها نام «خلیل رفعتی» در شبکه های اجتماعی زیاد شنیده می شود. کسی که اکنون زندگی بسیار موفقی دارد و همه دوست دارند جای آن باشند. اما آیا وی از روز اول همین شرایط را داشته است؟ پاسخ منفی است و باید بدانید که آقای رفعتی گذشته ای تاریک را گذارنده و توانسته به جایگاه فعلی برسد.

او که قبلا در زمینه فروش ماشین فعالیت می نمود، به مصرف هروئین اعتیاد پیدا کرده و تمام دارایی اش را از دست می دهد. همین امر وی را به فردی کارتن خواب در شهر لس آنجلس آمریکا تبدیل می کند. آقای رفعتی حتی تا آستانه مرگ و نابودی کامل نیز پیش می رود.

با این حال، وی سرانجام تصمیم می گیرد اعتیادش را کنار بگذارد و زندگی جدیدی را آغاز نماید. او به یک مرکز ترک مراجعه نموده و خودش را از چنگال هروئین رهایی می بخشد. پس از این ماجرا، خلیل رفعتی با استفاده از چند میوه، یک نوشیدنی خوشمزه تهیه می کند. کار او به خوبی پیش می رود؛ تا جایی که تصمیم می گیرد یک فروشگاه زنجیره ای در زمینه آبمیوه تاسیس کند.

این فرد ۴۶ ساله، اکنون صاحب بزرگترین فروشگاه زنجیره ای آبمیوه فروشی در آمریکا یعنی «سانلایف ارگانیکس» است. در ادامه به زندگی شخصی و چگونگی به موفقیت رسیدن آقای خلیل رفعتی می پردازیم.

هنگامی که وارد فروشگاه های وی شوید، شیشه های رنگارنگ نظر شما را جلب خواهند کرد. آن ها همه جا حضور دارند و نمای زیبایی به وجود آورده اند. او نوشیدنی هایش را با استفاده از زردچوبه، عسل، آب لیمو، زنجبیل، فلفل سیاه و آب تهیه می کند. بیشتر کارکنان مجموعه را نیز جوانان تشکیل می دهند.

آقای رفعتی اعتقاد دارد که نوشیدنی ها زندگی دوباره ای به او بخشیده اند. درست ۱۶ سال پیش، آقای رفعتی در یک میهمانی بر اثر مصرف زیاد هروئین اوردوز می کند و توسط امدادگران احیا می شود. یک سال بعد از این ماجرا نیز اتفاق مشابهی رخ می دهد. مزاحمان مسلح، به وی از پشت در حمام – جایی که او در حال مصرف مواد بوده – شلیک می کنند.

بعد از آن ماجرا وی بی خانمان می شود و در خیابان های شهر لس آنجلس، شب ها را با کارتن خوابی به صبح می رساند. پای او به زندان لس آنجلس نیز کشیده می شود. آقای رفعتی زنده ماندن خود را مدیون توصیه یکی از زندان بان ها مبنی بر انجام خودکشی جعلی می داند. این کار او را از جمعیت حاضر در تاسیسات دور نگه می داشت و آسیب روانی کمتری متوجه وی می شد.

آقای رفعتی خاطرات دوران اعتیاد خود را در قالب یک کتاب به رشته تحریر درآورده و آن را از طریق اینترنت و فروشگاه های زنجیره ای شش گانه اش به فروش می رساند. در کتاب وی مطالبی از زندگی شخصی نیز به چشم می خورد. خلیل رفعتی متولد منطقه تولِدو در اوهایوست، مادری یهودی و اهل لهستان داشته و پدرش نیز اصالتا فلسطینی بوده است.

وی سختی های زیادی در دوران کودکی متحمل می شود و تلاش می کند از محل زندگی خود فرار کند. خلیل سرانجام در سال ۱۹۹۲ این کار ار انجام می دهد و بی وقفه به سمت کالیفرنیای جنوبی حرکت می کند. او به سختی کار می کند و مراحل پیشرفت را پشت سر می گذارد. آقای رفعتی در زمینه خرید و فروش ماشین های اسپرت به کار خود ادامه داد.

متاسفانه وی خرید و فروش ماریجوانا را نیز پیگیری می نمود تا از این راه سود ناچیزی به دست آورد. در اواخر دهه ۱۹۹۰، او به قاچاق ماده ای به نام «کتامین» که نوعی بیهوش کننده جراحی است نیز روی آورد و این کار را در مرز مکزیک پیگیری نمود. سپس در یک پارتی شبانه، تصمیم گرفت هروئین را امتحان کند.

خلیل رفعتی در این رابطه می گوید: “من به پایین ترین حد ممکن در زندگی رسیدم. دیگر جای بیشتری برای سقوط و بدبختی وجود نداشت. هیچ کاری نمی توانستم انجام دهم و به پایان خط رسیده بودم. در سال ۲۰۰۷، او به یک مرکز ترک اعتیاد مراجعه کرد؛ جایی که ایده شرکت کنونی به ذهنش راه یافت. در این مکان نوشیدنی به نام «Wolverine» وجود داشت که از موز، خرما و موم عسل تهیه می شد.

این اسموتی جوانی را دوباره به بیماران باز می گرداند و آن ها را تقویت می نمود. آقای رفعتی کم کم روحیه کار آفرینی پیدا کرد و تحت تاثیر حرف های سخنرانی به نام «تونی رابینز» قرار گرفت. خلیل رفعتی تمام اعتبار خود را در سال های اعتیاد از دست داده بود. او فردی به نام «هیلی گورسی» را به عنوان همکار در نظر گرفت و پشتیبانی یک حامی که تمایلی برای فاش شدن نامش نداشت را نیز به دست آورد.

  نکته جالبی نیز درباره یکی از مدیران فروشگاه های او وجود دارد. «کش کوئلو» فرد ۲۶ ساله ایست که مدیریت یکی از فروشگاه ها را بر عهده دارد. همانند بیشتر افراد جوانی که آقای رفعتی به استخدام خود درآورده، او نیز گذشته قابل قبولی نداشته است. وی در رابطه با زندگی خود می گوید: “هنگامی که تنها ۱۷ سال داشتم، مادرم بر اثر اوردوز درگذشت. من نیز یک بورس کامل تحصیلی از دانشگاه آرکانزاس را از دست دادم و سپس به مصرف کوکائین روی آوردم.”

او یک روز ماده «آلپرازولام» را همراه با متادون مصرف کرد و به کما رفت. بعد از آن که آقای کوئلو سرانجام به هوش آمد، همراه با خواهرش به کالیفرنیا مهاجرت نمود. او به مدت یک هفته سم زدایی از بدنش را تجربه کرد. وی در همان روزها با خلیل رفتی آشنا گشت و زندگی اش کاملا تغییر یافت.

آقای رفعتی به شدت تلاش کرد که او را از وضعیت اسف باری که داشت خارج کند و رفتار پدرانه ای با او داشته باشد. فروشگاه های زنجیره ای آقای رفعتی برای افرادی مناسب است که از مصرف الکل و مواد خسته شده اند و به دنبال فضایی تازه می گردند. همین امر آبمیوه فروشی های وی را از دیگر نمونه های مشابه متمایز کرده است.