هر وقت صحبت از کمال الملک می شود، نا خودآگاه به یاد هنرنمایی استاد جمشید مشایخی می افتیم که روبروی دوربین سعدی سینمای ایران (مرحوم علی حاتمی) و در لوکیشن نگین کاخ های ایران (کاخ گلستان)، بخشی از زندگی پر فراز و نشیب نقاش باشی عصر قاجار را بازی کرد و یکی از نقش های ماندگار تاریخ سینمای ایران را در ذهن ها ثبت کرد.
کمال الملک، بی شک، امیرکبیر عرصه هنر ایران زمین است و به درستی که نگین برای ملک گوهر خیز سرزمین پارس به شمار می رود و تاریخ معاصر، یکی از جاودانه ترین نامها را به استاد نقاش باشی قرن نوزدهم میلادی ایران می دهد.
معروف ترین اثر استاد کمال الملک، تابلوی زیبایی به نام تالار آینه است که با شماره ۴۲ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده و همچون برخی از آثار این هنرمند فقید، در کاخ گلستان و موزه ملی ملک، در معرض دید علاقمندان قرار دارد.
برای آشنایی با زندگی و آثار کمال الملک، در گزارش امروز سرویس هنری، همراه باشید. اما ابتدا مروری می کنیم به سکانس تمجید مظفر الدین شاه قاجار ( با هنرمندی استاد علی نصیریان) از کمال الملک (با هنرمندی استاد مشایخی).
داستان کمال الملک: پدر نقاشی ایران
محمد غفاری، معروف به کمال الملک، یکی از گوهرهای ناب دیار هنرمند خیز اقلیم کاشان است. هموطنی که به قول سهراب، اهل کاشان بود و روزگارش البته به خوبی شاعر شقایق ها نبود و در عمر ۹۵ ساله خود، هنرمندی بود که با سیاست ها و روش های شاهان قاجار، خیلی همراه و همگام نشد.
وی را یکی از معروف ترین و پر نفوذترین شخصیت های تاریخ هنر این مرز و بوم می دانند که برادر زاده صنیع الملک نیز بود. خانواده کمال الملک، خانواده ای هنرمند و سرشناس بود و پس از طی کردن دوره ابتدایی، به همراه برادر راهی پایتخت شد و در دار الفنون، معروف ترین مدرسه هنر ایران، مشغول به تحصیل شد.
یکی از روزهای تابستان بود که سلطان صاحب قران در بازدید از دارالفنون، متوجه یکی از تابلوهای نقاشی محمد غفاری شد و طرح و نقش او، به دیده شاه قاجار خوش آمده و ایشان را به دربار فراخواند.
محمد، مشغول کشیدن طرحی از چهره اعتضاد السلطنه، رئیس وقت دارالفنون بود که با استقبال ناصر الدین شاه قرار گرفت و دستور داد که این جوان هنرمند، به استخدام دربار قجر درآید.
محمد، به واسطه طرح های جذابی که می کشید، مراحل رشد را در درباره ناصری به سرعت طی کرد. در ابتدا، لقب خان را دریافت کرد. پس از مدتی، به مقام پیشخدمت مخصوص ارتقا مقام یافت و پس از گذشت مدتی، شاه هنر دوست و شاعر قاجار، تحت تاثیر هنر محمد غفاری قرار گرفت و از او خواست تا شاگردش باشد.
پس از آن بود که لقب نقاش باشی دربار به ایشان اعطا شد و پس از آن، به مقام کمال الملک نائل آمد. کمال الملک در مدت حضور در دربار شاهان قاجار، چه در زمان ناصرالدین شاه و چه مظفر الدین شاه، ۱۷۰ تابلو کشید و نخستین اثر نیز، تابلوی تالار آینه است که به امضاء ایشان رسید.
محمد غفاری (کمال الملک) در ۲۷ مرداد سال ۱۳۱۹ه.ش ساعت ۲ بعد از ظهر روز یکشنبه بر اثر کهولت سن بیمار شد و درسن نود و پنج سالگی در منزل نوه دختری اش چشم از جهان فروبست. او وصیت کرده بود که در باغ خودش واقع در حسینآباد [نیازمند ابهامزدایی] دفن شود مدفنش محل استراحت دوستان ودوست دارانش باشد‚ اما بنا به دلایلی وی را در نیشابور‚ مجاور مزار شیخ فرید الدین عطار نیشابوری به خاک سپردند.
سفر به اروپا
پس از کشته شدن ناصر الدین شاه به گلوله میرزا رضا کرمانی در شهر ری، وی به اروپا رفت و در فلورانس، رم و پاریس، مشغول بررسی آثار بزرگان نقاشی غرب شد. وی در مدت اقامت در اروپا، از موزه ها و نگارخانه های بسیاری بازدید کرد و آثار استادانی چون: رامبراند، فانتن لاتور، رافائل و تسین را مطالعه نمود و طرح هایی از آثار آنان کشید.
گفته شده است که سفر کمال الملک به قاره سبز، تاثیر زیادی در ارتقا هنر نقاشی و نوع نگاهش به دنیای طرح و نقش داشته است. وی در سال ۱۲۷۹ هجری شمسی به دستور مظفر الدین شاه قاجار، به کشور بازگشت و کار خود را در درباره ادامه داد.
اما مخالفت های متعدد با شاه جدید قاجار، سبب شد که تهران را به مقصد عراق ترک کند. او در سال ۱۲۸۱ و ۱۲۸۲ هجری شمسی، پرده های زرگر بغداد و میدان کربلای معلا را نقاشی کرد که از جمله آثار مطرح ایشان به شمار می رود.
سبک کمال الملک
در روزگاری که کمال الملک از سفر فرنگ به تهران بازگشت، انقلاب مشروطه ملت ایران بود. ترجمه برخی از آثار ژان ژاک روسو، اندیشمند فرانسوی به فارسی سبب شد تا در روشنگری جریان، با قلم خود، نقش آفرینی کرد.
در سالهای بعد، مدیریت مدرسه صنایع مستظرفه را بر عهده گرفت. در این مدرسه با کوشش فراوان به پرورش شاگردان همت گماشت که زبدهترین آنها، خود استادانی در مکتب او شدند.
سرانجام به دلیل اختلافاتی که با وزیران معارف بر سر استقلال مدرسه پیدا کرد، از کار تدریس و شغل دولتی دست کشید (۱۳۰۶ ش) و به ملک شخصی خود در حسینآباد نیشابور کوچ کرد.
گفته شده که در آنجا بر اثر حادثهای از یک چشم نابینا شد؛ اما تا سالهای آخر زندگانی به نقاشی ادامه داد. در شرح این حادثه روایتها مختلف است از جمله گفته میشود که سالار معتمد گنجی، از خوانین منطقه و دوست کمالالملک، آجری را برای زدن یک کارگر حمام پرانده که به عینک و چشم کمالالملک آسیب رسانده است.
کمال الملک از همان آغاز فعالیت هنری اش تمایلی قوی و آشکار به روش و اسلوب طبیعت گرایی اروپایی داشت. با ظهور کمال الملک وظیفهای جدید برای نقاش دربار معین شد. او میبایست رویدادها، اشخاص، ساختمانها، باغها و غیره را همچون عکاسی دقیق ثبت کند تا به عادیترین مظاهر زندگی و محیط درباری سندیت تاریخی بخشد.
بی سبب نیست که کمال الملک در این دوره اغلب پردههایش را با افزودن شرحی دربارهٔ موضوع رقم میزد. (مثلاً: طبیعت بیجان با گلدان و پرنده شکار شده، ۱۲۷۳خ) با این زمینه فکری و هنری کمال الملک به اروپا رفت. هدف او شاید فقط ارتقای سطح دانش فنی اش بود.
استاد کمالالملک، هنر و اخلاق را با هم بهکار گرفت و آنها را به شاگردان خود آموخت. او نقاش بسیار والایی بود و در عین حال با برنامهریزی خوبی که داشت، هنرمندان بسیاری را تربیت کرد، علیمحمد حیدریان، حسین شیخ و محمد اولیا از شاگردان بسیار خوب استاد کمالالملک بودند و حتی در هنرستان و دانشسرای کمالالملک، شاگردان بسیاری در زمینه ترویج و گسترش هنر ایرانی تربیت شدند.
کمالالملک در زمان قاجار آثار فاخری را از خود باقی گذاشت و زمانی که به اروپا رفت، متوجه شد که هنر اروپا بسیار وسیعتر و کاملتر از هنر ایران است. او همچنین توانست هنر ایرانی و آکادمیک را ترویج دهد که بیشتر عامهپسند و برای همه قابل فهم باشد و بهعنوان ستاره بزرگ هنر نقاشی در ایران شناخته شود.
ویژگی کار هنرمند ایرانی، این است که اگر دو کار به یک شکل به اروپاییها و ایرانیها داده شود تا اثر را کپی کنند، دقیقا مشخص میشود که کدام اثر را ایرانیها و کدام را اروپاییها کپی کردهاند.
۳۵ تابلو کمال الملک ثبت ملی شد
شهریور ۹۵ بود که مدیر مجموعه فرهنگی تاریخی و میراث جهانی کاخ گلستان از ثبت ملی ۳۵ تابلو رنگ و روغن کمالالملک موجود در فهرست آثار ملی منقول خبر داد.
این تابلوها مربوط به فاصله زمانی ۱۲۴۰ تا ۱۳۳۰ هجری قمری با موضوعاتی مانند رویدادها، اشخاص، ساختمانها، باغها و طبیعت است که محوطه و عمارت و حوض جوشان کاخ گلستان نیز در زمره آنهاست.
دیگر آثار این نقاش بزرگ نزد خاندان وی، مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد، موزه مجلس و موزه ملک است که تابلوهایی که در مدت سه ساله حضورش درایتالیا، فرانسه و اتریش از آثار نقاشان برجستهای مانند رامبراند، روبنس کپی نقاشی کرده است و امروز در موزه ملک نگهداری میشوند.
موزه ملی ملک، بزرگ ترین مجموعه وقف شده در کشور است.
تابلو تالار آینه
کمال الملک نقاشی ایران، تابلو مشهوری به نام “تالار آینه” دارد که تصویر یکی از اتاق های کاخ گلستان و تصویر ناصرالدین شاه را به نمایش می گذارد.
یک دهه بعد از ساخت این تالار، کمال الملک، طرحی از این تالار را آغاز کرد که هفت سال به طول انجامید تا نقشی واقعی از آیینه کاری ها، انعکاس نورهای روی فرش، پرده ها و چلچراغ ها را به زیبایی هر چه تمام تر نمایش دهد.
این نقاشی را هنرمند چیره دست قاجاری سرزمینمان، طوری کشیده که این اتاق وسیع تر و با شکوه تر از واقعیت به نظر برسد.
در تابلوی “تالارآینه” ناصرالدین شاه، در مرکز بر روی صندلی نشسته و نظاره گر فضای بیرون پنجره است. ساخت این تالار در کاخ گلستان به دستور صنیع الملک در سال ۱۲۵۳شمسی صورت گرفت. تالاری با سه ارسی بزرگ که از سمت جنوب رو به باغ گلستان است.
تابلو رمال
از جمله دیگر تابلوهای معروف کمال الملک، می بایست به تابلو «رمال» اشاره کرد. در طی سکونت در کربلا ، تابلوهایی ماندگار را خلق می کند، یکی از این آثار نقاشی به نام “رمال” است.
تابلو رمال با رنگ روغن بر روی کرباس کار شده و دو بانو با پوشش قاجاری و مردی رمال را نشان می دهد. برای تماشای این اثر بدیع، باید به کاخ موزه سعدآباد بروید. اندازه تابلو: ۷۵ در ۷۷ سانتیمتر است.
گشتی در آثار کمال الملک
روز شمار زندگی کمال الملک نقاشی ایران
۱۲۲۶: تولد کمال الملک در تهران
۱۲۲۶: سفر به کاشان در شش ماهگی
۱۲۳۴: سفر به تهران برای تحصیل
۱۲۳۵: ورود به مدرسه دارالفنون
۱۲۴۲: ورود به دربار به دستور ناصرالدین شاه
۱۲۵۵: گرفتن لقب نقاشباشی
۱۲۵۸: گرفتن لقب نقاشباشی خاصه
۱۲۶۲: ازدواج با زهرا خانم
۱۲۶۳: به دنیا آمدن دخترش نصرت
۱۲۶۷: متهم شدن به دزدی، هنگام کشیدن تابلوی تالار آیینه
۱۲۶۹: گرفتن لقب کمالالملک از ناصرالدین شاه
۱۲۷۲: آغاز به آموختن زبان فرانسه
۱۲۷۳: سفر به اروپا و اقامت در ایتالیا
۱۲۷۴: ورود به پاریس
۱۲۷۶: دیدار با مظفرالدین شاه در فرانسه
۱۲۷۷: چاپ زندگینامه کمالالملک در روزنامه شرافت، شماره شصت
۱۲۷۷: بازگشت به ایران و گرفتن نشان درجه اول و حمایل سبز مخصوص دربار
۱۲۷۸: سفر به عراق، همزمان با سفر مظفرالدین شاه به خارج
۱۲۸۰: بازگشت به ایران و تمارض مصلحتی به سکته
۱۲۸۵: مرگ مظفرالدین شاه و خوب شدن سکته استاد!
۱۲۸۷: پیشنهاد تأسیس مدرسه صنایع مستظرفه به دولت
۱۲۹۶: درگذشت پسرش حسینعلی خان
۱۲۹۷: درگذشت همسرش
۱۲۹۸: درگذشت مادرش
حدود ۱۳۰۲ تا ۱۳۰۶: درگیری کمالالملک با وزرای معارف دولت وقت
۱۳۰۶: استعفا و آغاز بازنشستگی و اقامت در حسینآباد نیشابور
۱۳۰۷: نابینا شدن یک چشمش
۱۳۱۹: درگذشت کمالالملک در نیشابور و مدفون شدن در کنار عطار نیشابوری
بدون نظر