۵ مورد از بهترین سکانس‌هایی که نبوغ آل پاچینو را در دنیای بازیگری نشان می‌دهند

۵ مورد از بهترین سکانس‌هایی که نبوغ آل پاچینو را در دنیای بازیگری نشان می‌دهند

براحتی می توان گفت که آل پاچینو یکی از بهترین بازیگران عصر حاضر و تمام تاریخ سینما است. شخصیت ها، بازی ها و حضورهای او در فیلم های گزیده ای که بازی کرده ماندگار شده و بازیگران زیادی از این هنرنمایی های او الهام گرفته و سعی کرده اند سبک و روش او در بازیگری را دنبال کنند. این بازیگر بی نظیر و دوست داشتنی اکنون ۷۸ سال سن دارد اما همچنان به هنرنمایی های خود ادامه داده و با فیلم جدید مارتین اسکورسیزی با عنوان «ایرلندی» (The Irishman) باید منتظر شاهکاری دیگر از آل پاچینو در عرصه بازیگری بود.

اگر چه تمام نقش آفرینی های آل پاچینو زیبا، بی نظیر و به یاد ماندنی است اما برخی از بازی های او بسیار قابل توجه تر بوده و می توان آن ها را به عنوان بهترین نقش آفرینی های این بازیگر افسانه ای در طول دوران بازیگری اش برشمرد. بدین ترتیب در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۵ صحنه خاص از ۵ فیلم آل پاچینو آشنا کنیم که بدون شک نهایت نبوغ یک بازیگر را در ایفای نقشی خاص نشان می دهند.

۵- بعدازظهر سگی- سکانس فریادهای “آتیکا! آتیکا!”

به سختی می توان تصمیم گرفت که فیلم دیدنی «بعدازظهر سگی» (Dog Day Afternoon) به کارگردانی سیدنی لومت و بازی خیره کننده آل پاچینو، فیلمی کمدی، یا تریلر یا حتی سیاسی از اتفاقات و اوضاع نیویورک در دهه ۱۹۷۰ میلادی است. در این فیلم که بر اساس داستانی واقعی ساخته شده، آل پاچینو نقش سانی را بازی می کند، تبهکاری خرده پا و دوست داشتنی که اولین تلاش او برای سرقت از بانک آنطور که نقشه کشیده بود پیش نمی رود. اوضاع بسیار بدتر و واقعاً مضحک تر می شود وقتی که مشخص می گردد سانی برای تامین هزینه های مربوط به تغییر جنسیت معشوقه خود دست به سرقت بانک زده است.

این فیلم یک موفقیت بزرگ برای لومت و پاچینو بوده و با استقبال بی نظیر تماشاگران و منتقدان روبرو شد. فیلم برخلاف رویه متداول فیلم های هالیوودی پایان خوش و کلیشه ای نداشته و همین موضوع بر جذابیت بیش از پیش فیلم می افزود. اگر چه بازی آل پاچینو در این فیلم استانداردهای جدیدی در دنیای بازیگری ایجاد کرده و به سختی می توان باور کرد در حال تماشای فیلمی غیر از یک فیلم مستند و نه دارای سناریو هستیم اما صحنه ای که در آن سانی از بانک خارج شده و به تحریک مردمی می پردازد که بیرون از بانک جمع شده اند دیدنی و ماندگار نیست.

۴- بوی خوش زن-سکانس رقص تانگو

آل پاچینو

شاید آل پاچینو کمتر به خاطر نقش های تودار و کنترل شده در فیلم هایش مورد توجه قرار گرفته باشد اما وقتی که او وارد چنین شخصیت هایی می شود بسیار بهتر از هر کس دیگری به نقش آفرینی می پردازد. در فیلم «بوی خوش زن» (Scent Of A Woman) آل پاچینو نقش یک سرهنگ بازنشسته و نابینا را بازی می کند که یک دانشجوی جوان را استخدام می کند تا او را در سفری کوتاه به نیویورک همراهی نماید. در این شهر، سرهنگ داستان ما می خواهد خوشگذرانی کند، از این رو در بهترین هتل های اقامت کرده و سعی می کند از زندگی اش در شرایط کنونی لذت می برد اما ناگهان خودکشی می کند.

آل پاچینو با ایفای بی نقص نقش یک سرهنگ دوست داشتنی و البته الکلی به نام فرانک اسلید در این فیلم برنده جایزه اسکار شد. اگر چه بازی پاچینو و لحنش در ادای دیالوگ های نیشدار اما غنی سرهنگ اسلید به معنای واقعی کلمه بی نظیر بوده و اگر کسی وی را نشناسد نمی تواند باور کند که وی ادای کور بودن را در می آورد و واقعاً کور نیست، اوج هنر بازیگری وی در این فیلم در یکی از سکانس های فیلم است که پاچینو با یک زن جوان وارد مراوده شده و همراه با موسیقی به رقص تانگو با او می پردازد.

۳- صورت زخمی- سکانس درگیری نهایی فیلم

بسیاری بر این باورند که فیلم «صورت زخمی» (Scarface) با بازی آل پاچینو یک فیلم گنگستری بسیار اگزجره و بیش از حد پر زرق و برق است که در هر چیزی زیاده روی می کند. این موضوع شاید واقعیت داشته باشد اما تمام ماجرا نیست زیرا همین نقاط به اصطلاح  “ضعف” در مواردی می تواند نقطه قوت فیلم و اوج هنرمندی آل پاچینو در نظر گرفته شود. در این فیلم پاچینو نقش تونی مونتانا را بازی می کند؛ یک مهاجر کوبایی و خلافکاری خرده پا که به زور اسلحه و خشونت خود را به یک سرکرده بزرگ فروش مواد مخدر در دهه ۸۰ میامی تبدیل می کند.

با موسیقی تپنده جیورجیو مورودر و نور و مواد فراوان، «صورت زخمی» کمی کلیشه ای و گستاخ اما همزمان جذاب و سرگرم کننده است. سکانس پایانی فیلم که در آن عمارت مونتانا توسط گروه های رقیب کلمبیایی مورد حمله قرار می گیرد باعث شد که دیالوگ هایی از زبان آل پاچینو بیرون بیاید که نه تنها در تاریخ سینما ماندگار شدند بلکه بسیاری از آن ها وارد فرهنگ عامه شده و مورد استفاده عموم قرار گرفت. «می خوای خشن بازی کنی؟ باشه!».

۲- پدرخوانده: قسمت دوم- سکانس مشاجره بین دو برادر

شاید بتوان گفت علت این که آل پاچینو همیشه دوست داشته نقش های پرسروصدا و عصبانی بازی کند این باشد که وی در زندگی شخصی اش انسان آرام و بی سرو صدایی بوده و نقش هایی که شباهت زیادی به شخصیت خودش داشتند و همواره موفق از آب درآمدند از نظر خود او در ابتدا مطلوب نبودند. بازی آل پاچینو در نقش مایکل کورلئونه در فیلم «پدرخوانده: قسمت دوم» (The Godfather Part II)، بدون ذره ای شک و تردید، بهترین نقش آفرینی او در دوران فعالیت طولانی مدتش است. در یکی از سکانس های این فیلم مشخص می شود که برادرش، فردو؛ با بازی خیره کننده و بی نقص بازیگر افسانه ای و فقید سینما، جان کازال، به مایکل و بقیه خانواده خیانت کرده و با گروه های رقیب و دشمن مذاکرات و توافقاتی داشته است.

مایکل برای این که اطلاعاتی راجع به این توافق و خیانت از برادر نادان خود بگیرد او را تحت فشار قرار می دهد و برای دقایقی بین این دو مشاجره ای در می گیرد که در آن مشخص می شود پدر آن ها بارها و بارها فردو را به خاطر ضعف شخصیتی اش نادیده گرفته است. بازی زیرپوستی آل پاچینو در دو قسمت اول این فیلم کمی فراتر از شاهکار و هنرنمایی است اما صحنه درگیری لفظی او و بردارش در قسمت دوم بدون شک یکی از بهترین سکانس های این سه گانه جاودانه است. “تو دوست من نیستی، تو برادر من نیستی!”.

۱- پدر خوانده- سکانس ملاقات با سولوزو

این سکانس نه تنها بهترین بازی تمام دوران هنری آل پاچینو به شمار می آید بلکه بهترین سکانسی است که فرانسیس فورد کوپولا در تمام دوران حرفه ای خود کارگردانی کرده است. بازی آل پاچینو در این سکانس شباهت زیادی با بازی رابرت دنیرو در فیلم مشترکش با پاچینو، «تب» (Heat)، دارد و همانند دنیرو، در این صحنه همه مبهوت هنرنمایی آل پاچینو تنها از طریق حرکات صورتش می شویم که تمام افکار و وسوسه های درون مغزش را در قالب ژست ها و حرکات صورتش بروز می دهد به نحوی که تماشاگر به طور کامل و به زیبایی تمام تنش و کشمکشی که درون شخصیت او در آن لحظه وجود دارد را حس می کند.

طراحی صدای قطاری که از آن حوالی عبور می کند، فضای تاریک و رنگ های ماتی که در قالب تصویر می بینیم، همراه با اوج هنرنمایی آل پاچینو باعث شد که این صحنه به عنوان یکی از به یادماندنی ترین سکانس های تاریخ سینما و یکی از بهترین نقش آفرینی های آل پاچینو در تاریخ سینما جاودانه شود.

آل پاچینو؛ پدرخوانده ای که در یک بعدازظهر سگی سرپیکو را با صورت زخمی جاودانه کرد!

با ۱۰ مورد از شوکه کننده ترین خیانت ها در تاریخ سینما آشنا شوید

مارلون براندو؛ اعجوبه ای سرکش و ناسازگار که دنیای سینما را برای همیشه تغییر داد

جان کازال؛ بازیگر فقیدی که تمامی فیلم هایش نامزد دریافت جایزه اسکار شدند

منبع: entertainment
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
دیجیاتو
یک نظر

ورود

  • سروش مهر ۱۱, ۱۳۹۹

    همه فیلماشو دیدم.هرکدومو چند بار…دو سکانس همیشه واسم موندگاره.یکی توی سرپیکو داخل اداره پلیس وقتی مجرم رو آورد و دید داره با همکاراش خوش و بش می‌کنه عکس العمل بعدش که عصبانی شد روانی کننده بود.یکی هم توی بوی خوش زن وقتی میخواد خودکشی کنه و با پسره بحثش میشه و نیز دادگاهی که توی مدرسه تشکیل شد آخر فیلم.البته صدها مورد ناب میشه از این پادشاه بازیگری نام برد