معاون آموزشی سابق دانشگاه علم و صنعت اخیرا گفته است که سطح زبان انگلیسی دانشجویان دکترا ایران ضعیف است و این تهدیدی برای توسعه علم در کشور محسوب می شود. دبیر شورای علوم پزشکی وزارت بهداشت نیز چندی پیش از افزایش نمره زبان خارجه دانشجویان دکترا از ۵ آیلتس به ۵.۵ آیلتس خبر داده بود. این در حالی است که اکثر دانشگاه های دنیا برای پذیرش دانشجویان کارشناسی ارشد، نمره آیلتس ۶.۵ آکادمیک را طلب میکنند و اتفاقا این واقعیت را مسئولان وزارت بهداشت قبول دارند!
در جامعه ای که ۱۲ میلیون کم سواد دارد و سرانه مطالعه در حد چند دقیقه است و تیراژ بسیاری از کتاب ها حدود ۵۰۰ نسخه بیشتر نیست، جای تعجب ندارد که اکثریت مردم، آشنایی خوب و کافی به زبان خارجی نداشته باشند.متاسفانه زبان عربی که نزدیکی زیادی به زبان فارسی دارد و در مدارس، چندین سال به دانشجویان در سطح متوسط تدریس شده و زبان قران هم محسوب می شود، نزد ایرانیان به عنوان زبان قابل فهم و درک حتی در بین دانش آموزان و دانشجویان که به صورت آکادمیک آن را فرا گرفته اند، به شمار نمی رود. با انکه دانش آموزان برای ورود به دانشگاه ها می بایست سخت ترین سوالات زبان عربی را پاسخ دهند، اما پس از چندین سال یادگیری این زبان مهم، حتی قادر به معرفی کردن خود به زبان عربی و نوشتن CV خود به زبان عربی نیستند.
اگر نگاه های نژاد پرستانه و امثالهم را کنار بگذاریم و واقع بین باشیم، زبان عربی به دلیل ارتباط گسترده ایرانیان با کشورهای عربی از نظر علمی و تجاری و گردشگری و حسن همجواری، زبان بسیار با ارزشی به شمار می رود و یکی از زبان های رسمی سازمان ملل متحد نیز محسوب شده است. یادگیری زبان عربی، مثل یادگیری زبان چینی، فرصت آفرین است و این را افرادی که مسلط به این زبان هستند و در تعامل با کشورهای عرب زبان جهان و هم چنین مهاجران عرب ۵ قاره، به خوبی درک میکنند.
اوضاع عدم آشنایی کافی ایرانیان به زبان خارجی، فقط منحصر به زبان عربی نیست. با اینکه قرن بیستم سبب شد تا ایرانیان به دانشگاه ها و مراکز آموزشی و تحقیقاتی غرب و شرق راه یافته و ده ها میلیون ایرانی، فرصت تجارت و تحصیل و تحقیق و تعامل گسترده با کشورهای غربی را پیدا کنند، اما این تعاملات سبب نشد تا سطح دانش زبان انگلیسی عموم مردم به ویژه دانش آموزان و دانشجویان ایرانی ارتقا یابد. با آنکه آموزش و پرورش بیش از ۵ سال نسبت به آموزش زبان انگلیسی تا سطح متوسطه اقدام میکند و دانش آموز، ۴۵ ماه درگیر یادگیری زبان انگلیسی است، اما متاسفانه همچون تراژدی زبان عربی، حتی دانش آموزی که به ۹۰ درصد سوالات زبان انگلیسی آزمون سراسری پاسخ صحیح میدهد، قادر به معرفی کردن خود به زبان انگلیسی یا نوشتن یک مقاله ساده به این زبان نیست.
اینکه چرا فردی ۴۵ ماه زبان عربی و زبان انگلیسی یاد میگیرد اما قادر نیست خود را به این زبان معرفی کند یا ساده ترین مقالات ممکن را نوشته و متون یک روزنامه معمولی انگلیسی زبان چاپ ایران را بخواند و بفهمد، هم ایراد نظام آموزشی کشور است و هم ایراد یاد گیرنده. ایراد نظام آموزشی است به دلیل آنکه برای یادگیری یک زبان خارجی در حد تسلط به مهارت های عمومی خواندن، نوشتن، درک مطلب و گوش دادن، معمولا ۱۲ ماه کفایت میکند. چه زبان انگلیسی باشد چه زبان ژاپنی باشد. فرقی نمیکند. اگر معلم زبان، معلم زبان باشد و دانش آموز/دانشجو، عاشق فراگیری زبان خارجه باشد، این مدت زمان کفایت میکند.
ایراد یاد گیرنده است به این خاطر که به زبان خارجی، مثل فرمول های فیزیک و شیمی و جدول مندلیف نگاه کرده و خود را برای پاسخ به سوالات امتحان و دور انداختن کتاب پس از آن آماده میکند! در حالی که فرآیند یادگیری زبان خارجی و تسلط به مهارت های ۴ گانه در کشوری که زبان غالب، زبان خارجه مورد نظر نیست، نیاز به ممارست، تمرین، صبوری و کار بلند مدت دارد تا همچون زبان مادری، فرد را توانمند کند.
نظام آموزشی ایران هم در وزارت آموزش و پرورش و هم در وزارت علوم و هم در وزارت بهداشت، هنوز خود را مجهز به سیستم های نوین آموزشی و ابزارهای مدرن با کیفیت آموزش زبان خارجی به مخاطبان خود نکرده است و به همین خاطر، ما اکنون در دانشگاه های کشور، شاهد این پدیده تاسف آور هستیم که به رغم سالها تحصیل رسمی و غیر رسمی (در آموزشگاه های زبان) جوانان ایرانی در حوزه زبان خارجی، دانشجو توانایی خواندن کتب درسی بین المللی و توانایی نوشتن مقالات انگلیسی زبان را در رشته خود ندارد!
وقتی دانشجو از این ضعف عمده رنج ببرد، اولین ضربه را نظام آموزش عالی کشور میخورد که با دانشجویانی که قادر به تولید علم و تعامل با مراکز تحقیقاتی خارج از کشور و انجام پروژه های مشترک نیستند مواجه است. سود را موسسات ترجمه و فروشندگان پایان نامه های ارشد و دکترا اطراف خیابان انقلاب و امثالهم می برند.
اشکالات اساسی آموزش زبان انگلیسی در ایران
اشکالات آموزش زبان انگلیسی در وزارت آموزش و پرورش زیاد است. مثلا:
- هنوز آموزش زبان انگلیسی در این وزارتخانه عظیم، با ضعف منابع به روز رنج می برد.
- هنوز آموزش زبان انگلیسی در بزرگ ترین وزارت خانه ایران، با فقر سیستم های نوین آموزشی مواجه است.
- هنوز آموزش زبان انگلیسی در مدارس ایران، توسط مدرسانی که سطح زبان آنها در حد آیلتس ۷ نیست تدریس می شود.
- هنوز آموزش زبان انگلیسی در مدارس ایران توسط مدرسانی که صرفا مدرک کارشناسی زبان انگلیسی از فلان موسسه یا دانشگاه کشور را دارند و مدرس تخصصی زبان انگلیسی نیستند، مدیریت می شود.
- هنوز آموزش زبان انگلیسی در مدارس ایران در قرن ۲۱، گرامر محور است!
- هنوز آموزش زبان انگلیسی در مدارس ایران، ترجمه محور است.
- هنوز آموزش زبان انگلیسی در مدارس ایران، محدود به کتاب های درسی مصوب شورای عالی برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش است.
اشکالات یادگیری شماری از ایرانیان در زبان انگلیسی هم زیاد است. مثلا:
- هنوز دانش آموزان ایرانی به زبان انگلیسی نگاه گرامر محور و ترجمه محور دارند.
- هنوز ایرانیان زیر ۱۸ سال برای یادگیری زبان انگلیسی به مدرسه و آموزشگاه زبان بسنده میکنند.
- هنوز ایرانیان با وجود سیستم های نوین آموزش زبان، روش های سنتی را دنبال میکنند.
- هنوز بسیاری از دانشجویان ایرانی در صدها رشته تحصیلی، یادگیری زبان را آیلتس یا تافل محور دنبال میکنند.
- هنوز برای بسیاری از جامعه ایران با وجود علاقه بسیار به سفر و زندگی در کشورهای غربی، یادگیری زبان خارجی در آموزشگاه زبان و معلم خصوصی خلاصه می شود. نه مطالعه و مشاهده فیلم و سریال و اخبار انگلیسی زبان.
- هنوز دانشجویان کارشناسی ارشد در ایران در بسیاری از رشته ها، کتاب و مقاله فارسی خواندن را به منابع انگلیسی زبان رشته خود ترجیح میدهند و همان رویه نمره گیری صرف به ارث برده از زمان دبیرستان را در مقطع کارشناسی ارشد هم دنبال میکنند.
چرا زبان انگلیسی ما خوب نیست؟
خوب واقعا ایراد کار کجاست؟ چرا اکثر مردم ایران حتی کسانی که در روزگار امروزی، ۲ مدرک کارشناسی و ۲ مدرک کارشناسی ارشد دارند، قادر نیستند متون ساده انگلیسی را ترجمه و مثل شهروندان اسکاندیناوی با رسانه ها و گردشگران انگلیسی زبان تعامل مناسب داشته باشند؟ چرا شاهد تحولی گسترده در آموزش زبان خارجی به دانش آموزان و دانشجویان در دو وزارتخانه راهبردی آموزش و پرورش و علوم نیستیم؟ چرا تنها کانال انگلیسی زبان صدا و سیما، فقط پرس تی وی است؟ چرا پس از ۴۰ سال که از انقلاب شکوهمند اسلامی میگذرد، شاهد یک تلنگر از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به وضعیت اسفبار آموزش زبان های خارجی در مدارس و دانشگاه های کشور نیستیم؟
چرا با وجود اینکه بسیاری از مدیران و روسای دانشگاه ها و مدیران ارشد وزارت خانه ها، دانش اموخته دانشگاه های غرب هستند، مدلسازی و الگوسازی از روش های پیشرفته کشورهاهی موفق در عرصه آموزش زبان انگلیسی مثل اسکاندیناوی، در ایران دنبال نمی شود؟ اگر چه قرابت زبان سوئدی و نروژی به زبان انگلیسی به مراتب بیشتر از زبان فارسی است، اما ۴۵ ماه برای یادگیری عالی یک زبان خارجی زمان کمی است؟ آیا ظرف ۴۵ ماه نمیشود به ۲ یا ۳ زبان زنده دنیا در حد معیارهای آیلتس ۶ مسلط شد؟
باید تجربه های جهانی را جدی بگیریم. تسلط ایرانیان به زبان خارجی (هر چه باشد)، برای ایران عصر ۱۴۰۰ فرصت آفرین است. اگر افق های ما برای جذب ده ها میلیون گردشگر تا یک دهه آینده بخواهد عملی شود، چاره ای نداریم که از مدارس شروع کنیم. دانش آموزان ما و دانشجویان ما باید بتوانند همچون یک دانشجوی سوئدی، یک شهروند نروژی، با گردشگران خارجی، دانشجویان بین المللی، مقالات انگلیسی زبان، کنفرانس های خارجی تعامل داشته و در تولید علم جهان و فعالیت های تحقیقاتی و تجاری و دانش بنیان، مشارکت جدی کنند. این مشارکت، نیاز به تسلط به زبان خارجی است تا هم دنیا، بهتر حرف ما را بفهمد و هم با بهتر با دنیا تعامل کنیم.
به نظر شما چرا سطح زبان انگلیسی عموم دانش آموزان و دانشجویان کشورمان مطلوب نیست؟
دلایلی که توی متن گفته شد منطقی و درست بود اما شاید احساس عدم نیاز به این زبان در بین مردم رو بشه به عنوان یک دلیل دیگه مطرح کرد. به هر حال کشوری مثل ایران که توریست چندانی نداره و به اندازه کشورهای دیگه منطقه مثه امارات یا قطر ارتباطات بین المللی قوی نداشته باشه این حس در مردم به وجود میاد که چرا باید زبانی رو یاد بگیرم که نیازی بهش ندارم.
از نظر شما ممنون
اما همین کشوری که به قول شما توریست نداره، درعرض چند سال اخیر که ویزای ایران برای شهروندان ۱۹۰ کشور دنیا رایگان شد (VOA)، میلیون ها گردشگر به ایران آمد و همچنان هم روند ورود گردشگران خارجی به ایران ادامه دارد. ضعف زبان انگلیسی مردم ایران، به نرخ ورود گردشگر به ایران ارتباط معناداریی ندارد