طی سالهای اخیر، ساخت فیلمهای صرفا تجاری در ایران فرمول ثابتی پیدا کرده است. استفاده از بازیگران معروف، کمی رد کردن خط قرمزها، لوکشینهای پر تعداد و در نهایت اکسسوارهای گران قیمت! فرمولی که آزیتا موگویی در جدیدترین ساخته خود یعنی «ایده اصلی» از آن استفاده کرده و نتیجهاش هم همان چیزی شده که احتمالا از الان میتوانید آن را پیش بینی کنید.
ایران و اسپانیا برای راهاندازی یک پروژه تجاری بزرگ در جزیره هندورابی در جنوب ایران باهم همکاری خواهند کرد. بردن مناقصه این تجارت سود بسیاری برای کمپانیهای بزرگ دارد اما جدا از اینها، مهندس سعید پارسا (بهرام رادان) جدا از بحث تجاری، برای انتقام گرفتن از همسر سابقش رویا عضدی (مریلا زارعی)، به هر قیمتی میخواهد که در این نبرد پیروز شده و همین قضیه پای او را به کشور قبرس میکشاند.
اگر با خواندن چند خط بالا دچار دژاوو شدید چندان اتفاق عجیبی رخ نداده است چون تا امروز نمونههای زیادی از چنین قصههایی در سینمای هالیوود و حتی ایران روایت شدهاند. این دست فیلمهایی که از چنین سناریوهای پیشبینی شدهای استفاده میکنند اغلب به سمت طنز میروند تا با استفاده این المان، موفق به جذب تماشاگران لازم شوند.
در این میان، ایده اصلی دچار یک بحران هویت عجیبی است. نحوه روایت فیلم و تدوین آن بیشتر به سمتی میرود که انگار در حال تماشای یک فیلم معمایی جنایی هستید اما این اثر آنقدر در ارائه پیچشهای داستانی این چنینی درگیر کلیشه و قصههای پیش پا افتاده شده که دنبال کردن فیلم تا انتها را تبدیل به کار سختی میکند.
با همین دید، آزیتا موگویی در دومین فیلم بلند خود از بازیگران شناخته شدهاش مانند بهرام رادان، مریلا زارعی، مهرداد صدیقیان و هانیه توسلی بازیهایی به شدت جدی را طلب کرده که به هیچ عنوان با فضای فانتزیای که برای این اثر ترسیم شده، همخوانی ندارد.
البته تمام این بازیگران ذکر شده هم در ایده اصلی به هیچ عنوان حتی نزدیک به روزهای اوج خود نمیشوند و تنها در این میان کاراکتر دوست مهندس پارسا با بازی پژمان جمشیدی است که حداقل شخصیت پردازی مشخص و منطقیای داشته و تمام بار کمدی فیلم را هم به تنهایی به دوش میکشد.
ایده اصلی به سبک تعداد زیادی از فیلمهای موفق آمریکایی در ژانر تریلر، کاراکتر مثبت مشخصی ندارد و اکثر شخصیت ها دائما در حال رو دست زدن به یک دیگر هستند. این موضوع به تنهایی خود مشکل خاصی ندارد اما با توجه به شخصیت پردازی کاریکاتور مانند این افراد نمیتوان آنها را قامت چند کاراکتر منفی درست و درمان دید.
بیشتر کارهایی که شخصیتهای ذکر شده انجام میدهند صرفا به رد کردن خط قرمزهای سینمای ایران و شوخیهای جنسی ختم میشود که اکثرا آنها تاثیری در پیشبرد داستان و حتی سرگرم کردن مخاطب ندارد.
در این میان، بهرام دهقانی به عنوان یکی از شناخته شدهترین تدوینگرهای سینمای ایران در ایده اصلی فاصله زیادی با پروژههای موفق خود و حتی کارهای جدیدش در همین سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر دارد.
ایده اصلی به عنوان یک فیلم جنایی – معمایی، سعی کرده تا با زدن فلشبکهای پیاپی و روایت داستان از دید کاراکترهای دیگر، به سوالاتی که برای تماشاگران ایجاد شده پاسخ بدهد. چنین اتفاقی به بدترین شکل ممکن در این فیلم رخ میدهد.
در بخش ابتدایی فیلم شاهد رفتارهای عجیبی از سمت بعضی از کاراکترهای اصلی هستیم که انتظار میرود در فلش بک و روایت ماجرا از دید یک شخصیت دیگر به آنها پاسخ داده میشود اما ظاهرا در بعضی از موارد نویسنده فیلمنامه ایده اصلی یعنی امیر عربی به طور کامل آن سوالات مطرح شده را فراموش کرده و پیچشهای داستانی جدیدی مطرح می شوند که هیچ پیوستگی خاصی با بخشهای قبلی فیلم ندارند.
در واقع، ایده اصلی در هر کدام از بخشهای خود قصههای کوچکی را تعریف میکند که بعضی از آنها صرفا به خاطر بار طنز و بعضی دیگر صرفا برای جذابیتهای بصری در این فیلم حضور دارند.
همانطور که پیش از این گفتیم، کم پیش میآید که در ایده اصلی غافلگیر شوید و شخصیتهای اصلی و فرعی فیلم در همان نگاه اول داد میزنند که قرار است ناگهان تغییر رفتار بدهند یا تا انتهای داستان به عنوان کاراکتری وفادار باقی بمانند.
در آخر هم غافلگیری نهایی فیلم جدا از آن که قابل پیش بینی است، به هیچ عنوان منطق فیلمنامهای ندارد و شاهد اتفاقهایی خواهید بود که به هیچ عنوان از شخصیتهایی که موگویی طی ایده اصلی آنها را ترسیم کرده توقع نمیرود و حسی مصنوعی را به شما القا میکند.
ایده اصلی با لوکشینهای پر تعداد و پر هزینه خود و بازیگران معروفی که در آن نقش آفرینی میکنند احتمالا با یک بازاریابی قوی مانند اتفاقی که در «لس آنجلس تهران» شاهد آن بودیم به فیلمی پرفروش تبدیل خواهد شد که پیش پا افتاده بودن فیلمنامه، عدم توجه به جزییات و تاکید روی استفاده از شوخیهای جنسی را توجیه میکند اما هنوز هم نمیتوان دلیل محکمی برای حضور چنین فیلمی در جشنواره فیلم فجر پیدا کرد.
بدون نظر