راز ازدواج موفق؛ فرزند چندم خانواده بودن چه تاثیری بر زندگی مشترکتان دارد؟ [قسمت دوم]

راز ازدواج موفق؛ فرزند چندم خانواده بودن چه تاثیری بر زندگی مشترکتان دارد؟ [قسمت دوم]

 

چه نوع فیزیکی بدنی باشد، حس شوخ طبعی مشابه یا علایق شبیه به هم، بسیاری از ما فهرست هایی از کیفیت های فیزیکی و اخلاقی داریم که می خواهیم شریک آینده زندگیمان آن ها را دارا باشد. اما مشخص شده که برای داشتن بهترین شانس در دستیابی به ازدواجی موفق و سعادتمند باید شریک زندگی خود را بر اساس جایگاه آن ها در میان برادران و خواهرانشان و به عبارت ساده تر، جایگاه آن ها در ترتیب تولد فرزندان خانواده و میزان مطابقت آن با جایگاه خودتان در میان خانواده انتخاب کرد. چه بزرگ ترین فرزند خانواده باشند، یا کوچکترین یا فرزند وسطی و یا تنها فرزند خانواده، به عقیده کارشناسان جایگاه این افراد نقش مهم و حیاتی در شکل گیری و رشد شخصیت آن ها دارد که می تواند در شکست یا موفقیت ازدواج تان موثر باشد.

راز ازدواج موفق

دکتر کوین لمن، روانشناس و نویسنده کتاب « کتاب ترتیب تولد: چرا آنطور هستید که هستید» (The Birth Order Book: Why You Are The Way You Are) می گوید: «دانستن این که شخصیت شریک زندگی ما چگونه با جایگاهش در خانواده شکل گرفته- و همچنین همین موضوع در مورد خودمان- می تواند راهنمایی بسیار با ارزش در این موضوع باشد که چرا برخی از افراد یک گزینه مناسب طبیعی برای ما هستند و برعکس. در سال های اول زندگی، همه ما شعاری خواهیم داشت. برای فرزند بزرگ تر این شعار اینگونه است: “من باید کسی باشم که مسئولیت همه چیز را بر عهده دارد”. برای تنها فرزند خانواده این شعار چنین است: “من تنها زمانی در زندگی به حساب خواهم آمد که با دیگر افراد کنار بیایم”. برای فرزند کوچک خانواده نیز چنین خواهد بود: “شاید کوچکترین باشم اما کمترین نخواهم بود”».

راز ازدواج موفق

وی در ادامه تصریح می کند: «از آنجایی که ترتیب تولد در یادگیری شیوه تعامل ما با دیگران از همان ابتدا موثر است؛ این تجربیات در ادامه در تعامل ما با عزیزانمان در روابط دوران بزرگسالی نیز ورود خواهند کرد». لیزت شویتمیکر، نویسنده کتاب «اثر بزرگ ترین دختر» (The Eldest Daughter Effect) می گوید: «اگر چه فرزندان یک خانواده می توانند متفاوت باشند اما جایگاه رتبه ای تولد در عمق روان افراد تاثیر گذار است. داده ها نشان می دهند که داشتن رابطه با شخصی که جایگاه تولد شما تکمیل کننده جایگاه تولد شخصیت مقابلتان باشد بهترین شانس را برای شما به منظور رابطه ای شاد در طولانی مدت در اختیار شما قرار می دهد». اما سوال این است که چه جایگاهی در میان خواهران و برادران بهترین جایگاه برای داشتن یک ازدواج موفق است؟

بیشتر بخوانید: ۱۱ سنت ازدواج باور نکردنی در سراسر جهان که شما را شگفت زده خواهند کرد

ازدواج فرزند میانی خانواده با کوچکترین فرزند خانواده دیگر

مثال سلبریتی ها: امیلی بلانت (فرزند میانی خانواده) با جان کرازینسکی (کوچکترین فرزند خانواده)

راز ازدواج موفق

در حالی که عموماً فرزندان میانی خانواده سعی دارند روابطی موزون و متعادل با شریک زندگی خود با هر جایگاهی در خانواده اش داشته باشند، اما ازدواج آن ها می تواند با مشکلات و چالش هایی مواجه شود. این چالش ها بدین دلیل ممکن است رخ دهند که فرزندان میانی خانواده انتظار ندارند راه خود را بروند زیرا در کودکی نیز احتمالاً امکان این رویه را نداشته اند زیرا بین برادران و خواهران ارشد و برادران و خواهران لوس کوچکتر خود گرفتار بوده اند. با این وجود، فرزندان کوچک خانواده همیشه یاد گرفته اند که راه خود را بروند زیرا در کودکی، فرزند سوگلی و نازنک نارنجی خانواده بوده اند و به همین دلیل ممکن است از رفتارها و تمایلات شریک زندگی خود که فرزند میانی خانواده خود بوده سوء استفاده نمایند.

از طرف دیگر، همسران رام و مطیعی که فرزند میانی خانواده خود بوده اند شانس بیشتری برای ترغیب همسران فرزند آخری خانواده دارند تا شغل های خلاقانه تر و پرریسک تری را اختیار کنند که به گفته روانشناسان، همواره سعی داشته اند از خواهران و برادران بزرگ ترشان متمایز باشند. به گفته کارشناسان، ممکن است رابطه این دو نظم نداشته و با رفتارهایی هدف محور همراه باشد اما همزمان، احتمال موفقیت و دوست داشتنی بودن چنین رابطه ای به همان اندازه بالا خواهد بود. برای داشتن رابطه ای بهتر، همسری که فرزند کوچک خانواده خود بوده باید به یاد داشته باشند که همواره برای قرار داشتن در کانون توجه اطرافیان تلاش نکنند و کمی این توجه را به سمت همسر خود سوق دهند. از طرف دیگر، همسری که فرزند میانی خانواده اش بوده، شاید لازم باشد که در مقابل شریک زندگی خود ایستاده و او را از عرش به فرش بیاورند تا بیشتر در مسیر علایق و نیازهای کل خانواده گام بردارد و نه صرفاً خواسته های و نیازهای شخصی اش.

ازدواج کوچکترین فرزند خانواده با کوچکترین فرزند خانواده دیگر

مثال سلبریتی ها: بلیک لایولی و رایان رینولدز

راز ازدواج موفق

از آنجایی که هیچ برادر یا خواهری توان یا تمایلی برای گرفتن جایگاه فرزندان کوچک خانواده را ندارد، همسرانی که این جایگاه را در خانواده های خود داشته اند همواره سعی خواهند کرد که این جایگاه کودکی شان را در بزرگسالی نیز حفظ نمایند. این بدان معنی است که آن ها هیچ گاه بالغ نخواهند شد. از این رو فرزندان کوچک خانواده همواره این تمایل ذاتی و نهادینه شده را دارند که از زیر بار مسئولیت فرار کرده و در صورتی که رابطه آن ها با همسرشان دچار مشکل شود، دیگری را سرزنش نمایند.

برای حل مشکلات در چنین ازدواجی، طرفین باید روی نقاط قوت طرف مقابل کار کرده و نقش هایی را با توجه به این نقاط قوت اختصاص دهند، نقش هایی که چنان مهم باشد که توسط شریک زندگی شان نادیده گرفته نشود. از آنجایی که فرزندان کوچک خانواده همواره نقش بامزه ترین و دوست داشتنی ترین فرزند خانواده خود را داشته اند، بسیاری از کمدین ها کوچکترین فرزندان خانواده های خود بوده اند و به همین دلیل باید برای داشتن رابطه ای خوب بین این افراد، از حس شوخ طبعی یکدیگر بهترین استفاده را ببرند.

بیشتر بخوانید: مناسب ترین اختلاف سنی برای ازدواج و روابط عاطفی چقدر است؟

ازدواج تک فرزند با فرزند ارشد خانواده دیگر

مثال سلبریتی ها: ترزا می (تنها فرزند خانواده) و فیلیپ مَی (فرزند ارشد خانواده)

راز ازدواج موفق

فرزندان تنهای خانواده هرگز احساس دردناک دادن جایگاه خود به یک فرزند تازه را تجربه نکرده اند و به همین دلیل ممکن است حس حسادت و عدم اطمینان فرزندان ارشد خانواده که در روابط بزرگسالی آن ها تاثیرگذار است را درک ننمایند. این بدین معناست که تک فرزندها نمی توانند درک کنند که چرا شریک زندگی آن ها (که فرزند ارشد خانواده اش بوده) در صورتی که او وقت زیادی را با یک همکار جدید از جنس مخالف صرف کند یا در یک مهمانی با یکی از جنس مخالف صحبت کنند دچار توهم خیانت و پارانویا خواهند شد. فرزندان ارشد خانواده ها در بزرگسالی نیز نمی توانند دنیا را از دید دیگران تماشا کنند و نظرات خاص خود را در مورد روابط اطرافیان و شریک زندگی شان دارند حتی اگر این نظرات با واقعیت و حقیقت سازگار نباشد.

همچنین تک فرزندها برخلاف شریک زندگی خود هیچگاه شانس مشورت و مذاکره با خواهران و برادران نداشته خود را نداشته اند. هم فرزندان ارشد خانواده و هم تک فرزندها در زندگی مشترکشان (همانند دوران کودکی) سعر در داشتن کنترل و فرماندهی دارند. با این وجود، خودداری و مقاومت تک فرزند رابطه در باب دست کشیدن از خواسته ها و مواضعش در هر موضوعی مشکل ساز خواهد بود زیرا در دوران کودکی خود با رقیب و چالشی که قدرت و اعتبار آن ها را تهدید کنند مواجه نبوده اند و این موضوع می تواند شریک زندگی آن ها را از اینکه ناچار به کوتاه آمدن خواهد شد عصبانی نماید. درک اینکه چگونه دیدگاه های آن ها در کودکی و توسط خانواده هایشان شکل گرفته می تواند باعث درک واکنش های متقابل هر یک از آن ها شود.

بیشتر بخوانید: مردانی که نباید هرگز با آنها ازدواج کرد؛ از بدبین تا خودشیفته

مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
یک نظر

ورود